پیامدهای کتمان کووید-۱۹
به گزارش قائم آنلاین، روزنامه ایران نوشت: «پشت میزش نشسته، بیحال و خاموش. هر از گاهی چند سرفه قطاری میکند و دوباره خاموش میشود. قطرات ریز عرق را از روی پیشانیاش پاک میکند و نگاهی به اطراف میاندازد تا ببیند واکنش همکارانش به او چیست! چشمهای مضطرب او را رها نمیکنند مخصوصاً وقتی سرفه میکند.
به گزارش قائم آنلاین، روزنامه ایران نوشت: «پشت میزش نشسته، بیحال و خاموش. هر از گاهی چند سرفه قطاری میکند و دوباره خاموش میشود. قطرات ریز عرق را از روی پیشانیاش پاک میکند و نگاهی به اطراف میاندازد تا ببیند واکنش همکارانش به او چیست!
چشمهای مضطرب او را رها نمیکنند مخصوصاً وقتی سرفه میکند. میداند که کرونا گرفته ولی مدام با خودش کلنجار میرود که کرونا کجا بوده، من فقط کمی حالت سرماخوردگی دارم. چند دقیقه بعد اعتراضات به حضور او در شرکت آغاز میشود و همه همکارانش میخواهند تا به خانه برود و تا مشخص نشدن بیماریاش برنگردد ولی او همچنان اصرار دارد که کرونا ندارد.
«کتمان بیماری» به گفته بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت یکی از عوامل افزایش گردش ویروس و انتقال زنجیره بیماری و البته مبتلایان بستری شده در بیمارستان و حتی جانباختگان کووید-۱۹ است. حمید سوری – اپیدمیولوژیست – تأکید میکند که ابتلا به ویروس کرونا نباید تداعی نوعی تابوی اجتماعی باشد. او به «ایران» میگوید: ویروس کرونا فقیر و غنی، تحصیلکرده و بیسواد یا کارمند و غیر کارمند نمیشناسد. هر کسی حتی شخصیتهای سیاسی جهان نیز به این بیماری دچار شدهاند. چنین تداعی از بیماری کمک کننده گسترش بیشتر اپیدمی کووید-۱۹ میشود. هر فرد مشکوک و مبتلا وظیفه اجتماعی دارد که تماسهایش را از دیگران به حداقل ممکن برساند.
به گفته این اپیدمیولوژیست تحقیقات اخیر نشان میدهد ۵۰ درصد کسانی که مبتلا به کرونا میشوند بیماری را از کسی میگیرند که در زمان انتقال بیماری علامتی ندارد از این جمع نیز حدود ۲۴ درصد کسانیاند که در دوره پنهان بیماری هستند و حدود ۳۰ درصد نیز کسانیاند که هرگز علامتی از خود بروز نمیدهند و دیگران را آلوده میکنند. در زمان اپیدمی بیماریها همیشه فرض بر این است هر علامتی شبیه به بیماری پاندمی و علائم بیماریهای حاد تنفسی، کرونا است؛ مگر آن که خلافش ثابت شود. بنابراین، این که کسی بخواهد در محل کار یا خانواده این علائم را به سرماخوردگی نسبت دهد اشتباه است و پیش فرض این است که باید خودش را قرنطینه کند؛ چرا که با فرض استفاده از ماسک از سوی این افراد نیز شانس ابتلا در محیطهای سربسته و اداری تا حدود ۳۵ درصد بالا میرود.
این اظهار نظر را باید این گونه تفسیر کرد که افزایش مرگ و میر به دلیل ابتلا به کرونا و حتی اتلاف وقت برای مراجعه به مراکز درمانی، موضوعی است که میتواند به خاطر پنهانکاری، انکار بیماری، بیتفاوتی و خونسردی یا ترس از مرگ باشد. اما چرا درصد قابل توجهی از کسانی که به کرونا مبتلا شدهاند هنگام بروز علایم بیماری، آن را جدی نگرفتهاند و خود و خانوادهشان را در معرض خطر انداختهاند، سؤالی است که از چند بهبودیافته کووید-۱۹ پرسیدهایم.
تصورم این بود که تلقین به بیماری دارم
محسن عبداللهی ۳۸ ساله کارمند یک شرکت خصوصی در مرکز تهران است. او ماه گذشته یعنی در زمان اوج پیک سوم کرونا به این بیماری مهلک دچار شد. به گفته خودش برای تردد به محل کارش از مترو استفاده میکرده و زمانی که گلودرد و بدندرد خفیف به سراغش آمده این طور به خود تلقین کرده که سرماخوردگی گرفته است و با یکی دو روز استراحت خوب میشود.
«سر کار نشسته بودم که احساس کردم خیس عرق شدم. سرفههام زیاد نبود ولی چشمام بهشدت میسوختن. یکی از همکارام بهم گفت نشانههای کروناست و برم خونه ولی مقاومت کردم ولی دم ظهر که رئیس شرکت وضعیتم را دید دستور داد که برم خونه. البته دلیل هم داشت نمیخواستم محل کارم کسی بفهمه کرونا دارم میترسیدم بفهمند و چند هفتهای اجازه حضور در محل کارم را نداشته باشم. تازه در این شرکت کار پیدا کرده بودم از یک طرف میترسیدم کارم را از دست بدهم از طرفی همکارانم که در خانه خودشان را قرنطینه کرده بودند، حقوقشان را کامل دریافت نکرده بودند با این حال تقریباً مطمئن بودم واسه من کرونا نیست سرماخوردگی ساده هست که با چند تا مسکن درمان میشدم.
توی خانه، همسرم گفت برم دکتر ولی نرفتم چون اصرار داشتم کرونا نگرفتم. چند روز پیش از آن که سرفه هام شروع شود از میوه فروشی سر کوچه خرید کردم و رفتم خانه پدر و مادرم. دو روز بعد که سرفههام بیشتر شد و نفستنگی به سراغم اومد مجبور شدم برم دکتر. این مقاومت و کتمان بیماری به ریههام آسیب زده بود؛ چرا که ۳۰ درصد از ریههام درگیر شده بودند. الان مدتی است مادرم در بیمارستان بستری است و پزشکش گفته بالای ۶۷ درصد درگیری ریه دارد.»
از او میپرسم چرا در این وضعیت که هر علائمی را باید جدی گرفت و با آن مدارا نکرد به پزشک مراجعه نکرده است. محسن سرش را به نشانه پشیمانی تکان میدهد و در پاسخ میگوید: «من همه پروتکلهای بهداشتی رو رعایت میکردم و اصلاً انتظارش رو نداشتم که مریض بشم. از طرفی میترسیدم به همکاران و دوستانم بگم کرونا گرفتم چون از بیکاری ترس داشتم. شاید همین ترس باعث شد که مریضی خودم رو کتمان کنم.»
کتمانی که باعث ابتلای ۱۵ نفر از اعضای فامیل شد
فرشید شعاعی ۴۶ ساله ویروس کرونا را بین ۱۵ نفر از اعضای فامیل پخش کرده است. او چند سالی است که به بیماری دیابت مبتلا است ولی با وجود این در رفت و آمد به مناطق شلوغ و پرتردد جانب احتیاط را رعایت نمیکرد. فرشید با آن که علائم خفیف کرونا داشت و باید خودش را در خانه قرنطینه میکرد اما توجهی به توصیههای پزشکی نکرد و تنها در کمتر از یک هفته همسر، فرزند، خواهر، برادر و خاله و دایی و … را در دورهمی خانوادگی آلوده کرد. خودش میگوید: «هیچ علامتی نداشتم فقط چند روزی بود که بویاییام را از دست داده بودم. فکر میکردم به خاطر سینوزیتم دماغم کیپ شده و بو را احساس نمیکنم. آخر هفته به مناسب پاگشای پسر خواهرم خانه مادرم جمع بودیم. چند روز بعد از آن مهمانی اول پدرم تب کرد، بعد مادرم تنگی نفس گرفت، خالهام و داییم و بچههایشان هم گرفتار شدند اما اوضاع خواهرم از همه بدتر است عفونت به ریههایش زده. الان همه فامیل من را مقصر میدانند که چرا مریضیام را از بقیه پنهان کردم و به میهمانی پا گشا رفتم.»
مرتضی، برادرزاده فرشید درباره این اتفاق میگوید: «فرشید بیماریش رو کتمان میکرد. در حالی که دیابت داشت ولی اهمیتی به کرونا نمیداد. آن شب توی مهمانی، رنگش مثل گچ سفید بود و خیس عرق. تب هم داشت. بهش گفتم اینها علایم کروناست ولی خندید و گفت چیزی نیست و روی موتور چاییده. خیلی بهش اصرار کردم که عمو بیا خودم ببرمت بیمارستان ولی نیومد. همین کتمان مریضی و یکدندگی کار دست همه اعضای فامیل داد. بالاخره کرونا کار خودش رو کرد.»
وحشت از بیماری عامل کتمان است
اینها روایت بیمارانی است که علائم ابتلا به کرونا را داشته اما حاضر نشدهاند آزمایش دهند، خودشان را قرنطینه کنند و با این ادعا که سرماخوردگی ساده گرفتهاند ویروس کرونا را در محل کار، دورهمیهای خانوادگی، مغازه، نانوایی و … به گردش در آوردهاند. افرادی که از کرونایی بودنشان مطمئن هستند اما آن را مخفی میکنند تا دیگران متوجه نشوند. در این زمینه سعید معدنی جامعه شناس سه علت عمده را در واکاوی چنین رفتارهایی در جامعه عنوان میکند. او به «ایران» میگوید: یک علت آن عدم شناخت کافی از بیماری کووید-۱۹ است. بسیاری از مردم هنوز فرق بین میکروب و ویروس را نمیدانند و به همین خاطر چون تشخیص نمیدهند بیماریزایی و شدت کشندگی ویروس با دیگر میکروب های بیماری زا متفاوت است سهلانگاری میکنند.»
او ادامه میدهد: دومین محور به ترتیب خانوادگی و ریشههای سنتی در جامعه ایرانی برمیگردد. تفکر سنتی مبتنی بر این است که بدن در مقابل بیماری طاقت میآورد و حتی در ادبیات ما نیز به این موضوع اشاره شده که انسان قوی هیچ وقت مریضی اش را به دیگران بیان نمیکند. هنوز این تفکر در جامعه وجود دارد که با بیماری باید به اصطلاح مردانه برخورد شود و از بیان آن به اطرافیان پرهیز کرد؛ چرا که نوعی احساس ضعف را به این افراد تلقین میکند.
معدنی در ادامه وحشت از بیماری کووید-۱۹ را عامل سوم کتمان آن از سوی مبتلایان بیان میکند و میگوید: کرونا ویروس ناشناختهای است برای همین بسیاری از افراد میترسند چنین بیماریای را باور کنند، در واقع ترس باعث انکار بیماری میشود.
کتمان کردن بیماری به خاطر برچسب اجتماعی
رئیس سازمان نظام روانشناسی هم یکی از دلایل کتمان و انکار بیماری کووید-۱۹ را ناشی از رفتارهای اشتباه بعضی افراد و واکنشهایشان در زمان آگاه شدن از ابتلای آشنایان و دوستان به کرونا میداند و به «ایران» میگوید: این موضوع چند بعد دارد. بعد اول مربوط به ویژگیهای بیماری کرونا است که با علائم مختلف از خفیف تا موارد خیلی شدید بروز میکند. ما نتوانستهایم در آموزش مردم درباره شناخت علائم بیماری کرونا موفق عمل کنیم برای همین مردم نشانههای بیماری را بهعنوان کرونا تلقی نمیکنند.
دکتر محمد حاتمی در ادامه میافزاید: از همان بدو شیوع ویروس کرونا ابتلا به این بیماری به عنوان انگ و برچسب اجتماعی مطرح و همین باعث شد بسیاری از شهروندان بیماریشان را پنهان کنند و حتی به بیمارستان نیز مراجعه نکنند و سعی کردند کسی در محل کار یا حتی خانه متوجه ابتلایشان به ویروس کرونا نشود. این مسأله روی شیوع ویروس کرونا هم بسیار اثرگذار بود. رسانهها نیز با پخش و انتشار تصاویر مراسم سوگواری و عزاداری موارد فوتی به این نگرش منفی دامن زدند. بدین ترتیب خطر استیگما (برچسبگذاری اجتماعی) در جامعه شایع شد. آزارهای کلامی در محیط کار، طرد فرد از موقعیتهای اجتماعی و شغلی و دیدگاه تحقیرآمیز، بخشی از پیامدهای استیگمای بیماری کرونا است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی میگوید: نکته سوم به باورهای مردم برمیگردد مردم همیشه میخواهند مسأله به این مهمی را نادیده بگیرند و سهلانگارپنداری در تمام مسائلی که جنبه حاد دارند در جامعه شکل میگیرد برای همین ما نوعی بیمسئولیتی را بین برخی افراد جامعه میبینیم که البته جنبه اپیدمی هم پیدا کرده و باعث افزایش زنجیره انتقال ویروس کرونا شده است.»
برچسب ها :ویروس، بیمارستان ،کرونا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0