کد خبر : 244293
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 8 دسامبر 2020 - 12:35
-

سرنخ تغییر را در مسأله کنکور گم کرده‌ایم

سرنخ تغییر را در مسأله کنکور گم کرده‌ایم

به گزارش قائم آنلاین، آیین رونمایی از شماره هفتم نشریه «تأملات رشد» مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام با محوریت مسأله کنکور و ارائه پیشنهادیه تغییر نظام سنجش و پذیرش دانشجو، با حضور علی زرافشان برگزار شد. در ابتدای این نشست، محمدصادق تراب‌زاده سردبیر تخصصی این شماره نشریه «تأملات رشد» با اشاره به فرآیند پژوهش

به گزارش قائم آنلاین، آیین رونمایی از شماره هفتم نشریه «تأملات رشد» مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام با محوریت مسأله کنکور و ارائه پیشنهادیه تغییر نظام سنجش و پذیرش دانشجو، با حضور علی زرافشان برگزار شد.

در ابتدای این نشست، محمدصادق تراب‌زاده سردبیر تخصصی این شماره نشریه «تأملات رشد» با اشاره به فرآیند پژوهش صورت گرفته طی یک سال گذشته جهت ارائه ایده‌ای برای تغییر در نظام پذیرش و سنجش دانشجو در قالب نشریه «تأملات رشد» گفت: کوشش شد با بررسی تمام مستندات موجود، گفت‌وگو با برخی از کارشناسان و نخبگان و ذینفعان و بررسی انواع گزارش‌های کارشناسی به مسأله کنکور که از ۱۳۴۸ در کشور ما تبدیل به یک مسأله اجتماعی پیچیده شده است، بستری را جهت ارائه پیشنهادیه خط‌مشی جایگزین کنکور جهت حرکت به سمت حل این مسأله فراهم آوریم.

وی با اشاره به فراز و فرودهای مختلف قوانین حوزه سنجش و پذیرش دانشجو در کشور طی سال‌های گذشته از حضور دستگاه‌های متعدد سیاست‌گذار و تصمیم‌گیر در حوزه مسأله کنکور یاد کرد و افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی،کمسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، وزارت علوم، وزارت آموزش‌ و پرورش، مرکز پژوهش‌های مجلس و در نهایت شورای سنجش و پذیرش دانشجو، طی سال‌های اخیر هرکدام درگیر پرداخت به مسأله کنکور شده و به ارائه تجویزهایی جهت بهبود وضعیت نظام پذیرش دانشجو در آموزش عالی پرداخته‌اند؛ گرچه در ماهیت نسخه‌های پیشنهادی تفاوت‌های زیادی وجود داشته و از اصلاح جزئی برخی فرآیندها تا تغییرات بنیادین در شیوه پذیرش دانشجو سخن گفته ‌شده است.

تراب‌زاده اضافه کرد: این اختلاف‌نظر در کنار ماهیت چندبُعدی مقوله سنجش و پذیرش دانشجو، به جهت پیامدهای متنوع کنکور در سال‌های گذشته در جامعه ما بوده است و کنکور در کانون توجه نهادهای اجتماعی «خانواده»، «مدرسه» و «حاکمیت» قرارگرفته و با دغدغه «عدالت آموزشی»، پیامدهایی خواسته و ناخواسته فراوانی در کشور ما داشته است. برتری مستمر مدارس پولی در بازی آموزش بازاری و مدارس خاص، استمرار نابرابری اجتماعی، فشار روانی بر دانش‌آموزان و خانواده‌ها، سرخوردگی‌های ناشی از عدم قبولی در رشته مطلوب، جولان کمک‌آموزشی‌ها، تخریب تعادل تربیتی، خنثی شدن برنامه درسی، بیکاری فارغ‌التحصیلان، تغییر رشته مکرر دانشجویان، حافظه محوری، آموزش غیرکاربردی و غیر عمیق، تضعیف علوم انسانی و علوم پایه و ضایع شدن ده‌ها هزار میلیارد تومان بودجه بخش آموزش کشور، بخشی از پیامدهایی است که «کنکور» بر جامعه ایران در نیم‌قرن گذشته تحمیل کرده است.

* سرنخ  تغییر را در مسأله کنکور گم کرده‌ایم

دبیر هسته عدالت‌پژوهی مرکز رشد با اشاره به اهمیت تمایز میان «موقعیت مسأله» با «خود مسأله» در فضای سیاست‌گذاری به تشریح جزئیات مسأله کنکور در شرایط فعلی پرداخت و افزود: حجم تقاضای بالا، نامتعادل و نامتقارن جهت ورود به دانشگاه و حیطه آموزش عالی، موقعیت کنونی مسأله کنکور را در جامعه ایران شکل داده است. مسائلی مانند بازار مؤسسات و کتاب‌ها کمک‌آموزشی و نقش مافیای کنکور در فرآیند آن باید در ذیل این موقعیت مسأله درک و تحلیل شود.

وی با اشاره به گزینه‌های در دسترس جهت تغییر در شرایط کنونی، گفت: مهم‌ترین مشکل کنکور آن بوده است که نمی‌دانیم ریشه مسأله در کجاست و سرِنخِ تغییر را از کجا بیابیم و آغاز کنیم. کنکور در دهه‌های گذشته تغییرات مختلفی را مشاهده کرده است اما هیچ نقدی و هیچ نیرویی تاکنون نتوانسته است آن را از میدان خارج کند. یکی از مهم‌ترین دلایل بقای کنکور، فقدان نسخه‌ای جایگزین اما کارآمد بوده است که بتواند ضمن تأمین منافعِ درستِ ذی‌نفعان مختلف، انتقادات متکثر اهالی تعلیم و تربیت را نیز پاسخ دهد. بدین‌جهت اگر مسأله را درست تعریف نکنیم، راه‌حل درستی نیز تولید نخواهد شد.

وی با اشاره به گزینه‌های مطرح‌شده جهت تحول در نظام پذیرش دانشجو، به برخی تجربه‌های ناکارآمد در این زمینه اشاره کرد و گفت: راه‌حل‌هایی مانند اینکه از طریق فرآیند هدایت تحصیلی در سال دوم متوسطه جهت‌دهی انتخاب دانش‌آموزان و خانواده‌ها به رشته‌های متناسب با استعدادها و علائق فرد، نشان داد در عمل حل مسأله کنکور با موعظه و توصیه برطرف نمی‌شود و با مقاومت خانواده‌ها، عملاً این تدابیر خنثی می‌شود.

* استراتژی تغییر کنکور از مسؤول کردن نهاد دانشگاه آغاز می‌شود

سردبیر تخصصی شماره هفتم نشریه «تأملات رشد» با اشاره به جزئیات ایده پیشنهادی این پژوهش که در نهایت در بخش پایانی نشریه به‌تفصیل منعکس‌شده است، گفت: به نظر می‌رسد استراتژی تغییر باید به نحوی باشد که با نوعی سیگنال‌دهی هوشمند، بتواند بر رفتار همه بازیگران مؤثر در این حوزه اثر بگذارد و این نقطه شروع به نظر ما، از مسؤولیت‌پذیر کردن نهاد دانشگاه و تنظیم فرآیند سنجش مبتنی بر اعلام نیاز دانشگاه‌ها در رشته‌های تخصصی خاص هر دانشگاه آغاز می‌شود؛ اینکه در یک بازه زمانی مشخص فرآیند ارزشیابی مبتنی بر ارزیابی شایستگی‌های داوطلبین صورت پذیرد که نه مبتنی بر ارزیابی مهارت تست‌زنی یا آموزش حافظه‌محور بلکه بر اساس شایستگی‌های مورد نیاز در هر رشته دانشگاهی خاص انجام پذیرد.

تراب‌زاده با دعوت از همه کارشناسان و نخبگان حوزه تعلیم و تربیت به مطالعه تفصیلی این پیشنهادیه جایگزین کنکور در قالب این شماره نشریه «تأملات رشد» در پایان ضمن معرفی ساختار کلی این نشریه افزود: «گروه «عدالت آموزشی» ذیل هسته عدالت‌پژوهی مرکز رشد مدتی است که به این مسأله متمرکز شده و در نهایت به یک ایده مشخص در قالب یک «پیشنهادیه خط‌مشی» رسیده است و نتایج اولیه و اسناد پشتیبان آن در این نشریه منتشر شده که مشتمل بر ۱۱ نگاشت تخصصی، سه مصاحبه با نخبگان این حوزه مسأله و هفت نگاره آماری و توصیفی است که کوشش دارد تصویری از شرایط کنونی مسأله ارائه دهد. درنهایت تصور می‌کنیم با بررسی تفصیلی این راه‌حل پیشنهادی و بسیج منابع و ظرفیت‌های مورد نیاز اجرایی تحقق آن، طی یک بازه زمانی ۵ ساله شاهد روند تدریجی حل این مسأله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشیم.

* کنکور در همه جهان، یک سنخ آثار تولید کرده است

در ادامه این نشست، علی زرافشان مشاور وزیر آموزش‌ و پرورش ضمن تبریک روز دانشجو، با قدردانی از مرکز رشد دانشگاه امام صادق‌علیه‌السلام در انتخاب مسأله کنکور که دیرینه قابل‌توجهی دارد و بر شکل‌گیری آینده کشور اثرگذار است، گفت: به نشریه «تأملات رشد» مرکز رشد تبریک می‌گویم که به یک مسأله مهم تاریخی کشور ما توجه کرده است و من این نشریه را به وزیر آموزش‌وپرورش و کارگروهی که در حال بررسی ایده‌ها در این زمینه در وزارتخانه هستند نیز معرفی و ارسال کردم.

وی ادامه داد: مسأله کنکور در کشور ما سابقه ۵۰ ساله دارد و در برخی از کشورها مانند چین، تاریخ ۷۰ ساله برای آن ذکر شده است. آنچه در مورد پیامدهای اجتماعی این مسأله قابل‌بیان است، اینکه آثار این پدیده در میان همه کشورهای جهان تقریباً مشابه بوده است. مثلاً اینکه دانش‌آموز و خانواده‌اش، مدرسه و معلم از دوره متوسطه تحت‌ فشار اجتماعی برای عبور از سد کنکور هستند یا اگر می‌گوییم کنکور تکالیف خاصی را به‌نظام آموزشی کشور دیکته می‌کند که خلاف برنامه درسی طراحی‌شده نظام آموزشی است، عین این پیامدها در کشورهای دیگر جهان نیز رقم خورده است.

معاون اسبق متوسطه وزارت آموزش ‌و پرورش با اشاره به سیر تاریخی توجه به مقوله کنکور در دهه‌های گذشته در ایران معاصر، افزود: احسان نراقی در دهه ۵۰ اولین تأملات را در مورد آثار اجتماعی کنکور در کشور ما مورد بررسی قرار داد. در دهه ۵۰، در گروهی مانند ریاضی، نسبت داوطلبین به پذیرش‌شدگان یک به ۱۴ بود و این اهمیت این رقابت علمی را تشدید می‌کرد. در سال ۱۳۵۲ حتی فیلمی با عنوان «علی کنکوری» در کشور ما ساخته شد که به تأثیرات روانی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده در جامعه ما می‌پرداخت.

وی به زمینه‌های اجتماعی-فرهنگی تشدید مسأله کنکور در ایران معاصر پرداخت و گفت: به‌تدریج در ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور، ورود به دانشگاه از مسیر کنکور به‌عنوان مسیر دستیابی به طبقه ممتاز یا به‌اصطلاح جامعه‌شناسانه «یقه‌سفید» شناخته شد. اینکه یگانه راه موفقیت، ورود به دانشگاه است و این ایده به‌تدریج در بافت فرهنگی خانواده‌های ایرانی نهادینه شد.

* کنکور مسأله‌ای ساده نیست که راه‌حل ساده داشته باشد

زرافشان با اشاره ضرورت مواجهه درست با پدیده کنکور در نظام سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری کشور گفت: اگر کنکور، یک مسأله ساده تصور شود، راه‌حل ساده هم برای آن توصیه می‌شود؛ متأسفانه بخشی از تجربه تاریخی ما در مواجهه با پدیده کنکور حاکی از این سنخ برخورد با مسأله بوده است. نمونه آن چند سال قبل در مجلس شورای اسلامی رقم خورد و قانون حذف کنکور نوشته و ۵ سال فرصت داده شد، تا به‌تدریج کنکور از نظام آموزشی کشور حذف شود. پس از پنج سال، تغییری عملاً رخ نداد و دستگاه مجری قانون نتوانست مسیر تغییر را دنبال کند.

وی اضافه کرد: مجلس پس ‌از آن یک گام عقب‌نشینی کرد و قانون «سنجش و پذیرش دانشجو» را تصویب کرد. قانونی که ضمن پذیرش شیوه‌ها و روش‌هایی برای سنجش، از حذف کامل این پدیده عدول کرد. در این قانون آزمون سراسری در کنار سوابق تحصیلی، مسیرهای پذیرش دانشجو لحاظ شد. تصور بر آن بود که تأکید بر سوابق تحصیلی، راه را برای حل مسأله کنکور باز کرده است. در عمل رخ دادن یک تغییر جمعیت‌شناسانه در میزان داوطلبین مورد به دانشگاه حمل بر صحت این سازوکار شد؛ زیرا در یک بازه زمانی تعداد داوطلبین ورود به دانشگاه به جهت تغییرات نرخ رشد جمعیتی نزولی و مجدد صعودی شده بود و در دوران نزول این تعداد داوطلبین، مقوله سوابق تحصیلی مورد توجه قرار گرفته بود. بدین‌جهت به‌تدریج دوباره فشار در پدیده کنکور با افزایش تعداد داوطلبین بیشتر شد؛ به‌خصوص در ساختار توزیع داوطلبین این بار در دهه ۹۰، شاهد گرایش بیش‌ازحد خانواده‌ها و دانش‌آموزان به گروه علوم تجربی بودیم.

زرافشان ادامه داد: این گرایش منجر شد دانشگاه به‌عنوان متولی توسعه دانش کشور در حیطه‌هایی مانند علوم پایه که بخش زیادی از آن‌ها نیز مبتنی بر دروس گروه ریاضی است، با کاهش داوطلبین به‌شدت دچار آسیب شود. در این ساختار توزیع داوطلبین، دانشجوی مستعد گروه ریاضی نیز به جهت ملاحظات بازار کار، به گروه تجربی اقبال نشان داد و عملاً شرایط را برای حل مسأله کنکور دشوارتر کرد.

* توسعه ظرفیت‌های آموزش عالی؛ بر مبنای نیازهای کشور یا تقاضای اجتماعی؟

مشاور وزیر آموزش‌ و پرورش حل مسأله پیچیده کنکور را در گروی توجه به اصول مشخصی دانست و بیان کرد: اولین گام این است که تعیین تکلیف کنیم آیا در شرایطی که با افزایش تقاضای بیش از ظرفیت در برخی از رشته‌های دانشگاهی روبرو هستیم، باید افزایش ظرفیت بدهیم یا خیر؟ به‌عبارت‌دیگر در توسعه ظرفیت‌های آموزش عالی، نیازهای کشور مبنای برنامه‌ریزی است یا تقاضای اجتماعی؟ در حال حاضر پاسخ ما ظاهراً تقاضای اجتماعی به‌اندازه پتانسیل آموزش عالی است. اما به نظر می‌رسد اصل اول آن است که در شرایط عدم توازن بین ظرفیت و تقاضای ورود به دانشگاه، «اصل غربالگری» را بپذیریم. در این غربالگری البته روش‌ها و محتوای آزمون هر دو دارای اهمیت است. مثلاً در منابع ارزشیابی گفته می‌شود محتوای آزمون باید یک سیر از آسان به مشکل داشته باشد یا بخش عمده سؤالات توسط عمده ارزیابی‌شوندگان پاسخ داده شود؛ اما در کنکور این روند دقیقاً برعکس است؛ اولین پرسش آزمون دشوار است زیرا کنکور علاوه بر غربالگری علمی، می‌خواهد غربال‌گری روانی هم انجام دهد؛ اینکه چه کسی تسلط و اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد.

وی در این زمینه با اشاره به تجربه‌ای دیگر در مورد تدوین محتوای کتب آموزشی پایه دهم افزود: زمانی در آموزش‌ و پرورش ما مطرح کردیم پایه دهم، به‌نوعی چهارم راهنمایی است و باید دروس آموزش عمومی ناظر بر مهارت‌های زندگی در آن ارائه شود. لذا متون آموزشی را طراحی کردیم که این کتب مبتنی بر نیازهای زندگی باشد. اما بعد از مدتی از آموزش عالی به ما گفته شد این متون قابلیت طراحی سؤال تستی را ندارد و باید تغییر کند. ملاحظه می‌کنید که در مورد جزئیات این غربالگری دشواری‌های فراوانی پیش روی فعالان این حوزه قرار دارد که رسیدن به یک انتخاب بهینه را دشوار می‌کند.

* باید به‌تدریج مسیرهای موفقیت بیرون دانشگاه را در جامعه پُر رنگ کرد

زرافشان با اشاره به تجربه برخی کشورها مانند چین در این زمینه، گفت: کوشش‌ها برای طراحی آزمون‌های عملکردی و حرکت از حافظه‌محوری به سمت آموزش مبتنی بر یادگیری هدفمند، در سراسر جهان وجود دارد اما حتی در کشورهایی که سال‌ها در این زمینه فعالیت داشته‌اند نیز در نهایت جز متنوع کردن منابع، یا جزئیات برگزاری آزمون یا قالب‌های انتخابی-اجباری داوطلبین پیش نرفته است. با این حال در کشور ما علائم مثبتی از تغییر ذهنیت خانواده‌ها نسبت به میزان احتمال موفقیت فرد در مورد ورود به دانشگاه در حال شکل‌گیری است که معلول شرایط فعلی بازار کار ایران است. اکثریت شاغلین کشور دیپلم و پایین‌تر از دیپلم هستند و بخش عمده از بیکاران کشور، تحصیلات دانشگاهی دارند. ناخودآگاه پیام این شرایط بازار کار ایران آن است که ورود به دانشگاه الزاماً به معنای موفقیت و ورود به طبقه ممتاز نیست.

وی در نهایت با اشاره به اینکه مصاحبه برخی مسؤولان در مورد حذف کنکور به‌صورت متوالی، راه‌حل مسأله پذیرش دانشجو در کشور نیست، افزود: باید به‌تدریج مسیرهای موفقیت بیرون دانشگاه را در جامعه پُر رنگ کرد و برای افرادی که دانشگاه را انتخاب نمی‌کنند و وارد حوزه بازار کار و کارآفرینی می‌شوند، ارزشی اجتماعی با تأمین درآمد مناسب فراهم آورد تا به‌تدریج کشور ما نیز بسیاری از کشورهای جهان شود که عملاً چون صف طولانی داوطلبین ورود به دانشگاه وجود ندارد، کنکور هم حذف ‌شده است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × 1 =