کد خبر : 281766
تاریخ انتشار : جمعه 24 سپتامبر 2021 - 11:20
-

نقش ارتش در توقف عراق طی روزهای اول آغاز جنگ تحمیلی

نقش ارتش در توقف عراق طی روزهای اول آغاز جنگ تحمیلی

صدام برای اولین بار در ۵۹/۱/۱۸ همزمان با قطع ارتباط ایران و آمریکا اعلام کرد سه جزیره تنب‌بزرگ، کوچک و ابوموسی،عربی و متعلق به عراق است و عراق آماده است اختلافات خود را با ایران از طریق نظامی حل و فصل کند. در پی این موضع‌گیری­‌های نابخردانه توسط صدام، تحرکات مرزی ارتش عراق در سال ۵۹ نیز افزایش یافت.

به گزارش عصرقائم، صفحات تاریخ سراسر افتخار ایران اسلامی را که ورق می­‌زنیم، به صفحات زرین هشت سال دفاع مقدس می‌ررسیم که مالامال از خاطرات مردانی است که روح‌شان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمین، تنگ­‌تر از قلب سرشار از عشق­‌شان بوده است. آنان که آسایش و راحتی خود را فدای امنیت و سربلندی میهن و اعتقادات مذهبی کرده و در این راه تمام سختی­‌ها و ناملایمات­‌ها را به جان خریدند. این دلیرمردان به عنوان الگوهای جاودان پایداری، شجاعت و ایمان در سخت­‌ترین شرایط، در دفاع از حیثیت، شرف و کیان ایران عزیز از جان خویش گذشتند و چون امواجی سهمگین، دسیسه­‌ها و سیاست­‌های دشمنان را درهم کوبیدند.

این روزها یادآور آغاز تجاوز زمینی،هوایی و دریایی رژیم بعثی عراق است که به تجهیزات پیشرفته با پشتیبانی کشورهای منطقه و استکبار جهانی مجهز شده بود و تثبیت و متوقف کردن ماشین جنگی دشمن توسط نیروهای جان برکف ارتش جمهوری اسلامی ایران و با یاری نیروهای مردمی خود جوش، یکی از رخدادهای مهم نظامی در تاریخ ایران و جهان است. در این راستا سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم از  سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش یادداشتی تحلیلی را در اختیار سرویس فرهنگ حماسه ایسنا قرار داده است.

در این یادداشت می‌خوانیم:« به نظر می‌رسد با وجود نگارش هزاران جلد کتاب و مقاله در مورد هشت سال دفاع مقدس، چنانکه باید به نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران از نظر آگاهی و آمادگی ارتش از نیات رژیم عراق قبل از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران و در مهار و تثبیت نیروهای عراقی با توان رزمی غیرقابل مقایسه با ارتش ایران پرداخته نشده است. بسیاری از زوایای آن نیز ناشناخته مانده است و حتی پاره­‌ای تحریفات عمدی و سهوی که ناشی از تعلقات و یا تعصبات سازمانی است نیز در مستور ماندن حقایق و واقعیت­‌ها تأثیر بسیاری گذارده است. از آن میان می‌توان به نقش واقعی ارتش در برهه خاصی از دوران پرتلاطم خود در حین پاکسازی و درگیر شدن در کردستان و جنگ ناخواسته اشاره کرد که به درستی توسط پژوهشگران، تاریخ نگاران و نویسندگان ارتشی و غیرارتشی به رشته تحریر، چاپ و انتشار در نیامده است.

از همین رو چگونگی آمادگی و حضور به موقع ارتش جمهوری اسلامی ایران در مرزهای غربی و جنوب غربی در خلال خرداد تا شهریور سال ۱۳۵۹ جهت مقابله با دشمن در این متن جهت به رشته تحریر در آمده است.

آمادگی ارتش در ابتدای جنگ تحمیلی

ارتش جمهوری اسلامی ایران با داشتن سه نیروی مقتدر زمینی، هوایی و دریایی که به رهبری حضرت امام خمینی(ره) مشغول تجدید سازمان بود، از ویژگی‌های خاصی از جمله پذیرش رهبری داهیانه حضرت امام خمینی(ره) و تلاش در اجرای منویات معظم‌له، برخورداری از علوم و فنون نظامی بالا، برخورداری از تسلیحات و تجهیزات پیشرفته در منطقه خاورمیانه و در حقیقت قدرت اول نظامی منطقه، دارای نیروی انسانی منضبط، پرکار، با دانش نظامی بالا، مسئولیت‌پذیر و … بود.

بدنه مردمی ارتش ایران یکی از استثنایی­‌ترین وضعیت­‌ها را در تاریخ انقلاب­‌ها در جهان به وجود آورد، به نحوی که به جای رو در رو قرار گرفتن با مردم، با خویشتنداری به جریان انقلاب پیوسته و به دفاع از آن و مقابله با توطئه­‌های تجزیه‌طلبان داخلی و متجاوزان خارجی برخاست.

رژیم بعثی‌عراق قبل از تجاوز گسترده به خاک ایران به منظور تحمیل اراده خود بیش از ۱۵ماه عملیات نامنظم علیه کشورمان انجام داد، لذا در طول این مدت، قرائن و شواهد عملیات آفندی از سوی ارتش رژیم بعثی صدام در سال ۱۳۵۸ با ۸۵ تجاوز مرزی برای ارتش ایران مشخص و محرز شد. از همین رو اولین دستورالعمل گسترش ارتش در مناطق مرزی در تاریخ ۲۷/۸/ ۱۳۵۸ در ارتباط با بحران مرزی در غرب و جنوب غربی کشور صادر و نیروهای زمینی، هوایی،دریایی، ژاندارمری و شهربانی وقت، حرکات نیروهای عراقی را تحت نظر گرفتند و در همین راستا نیروی زمینی ارتش نیروهای اطلاعاتی خود را در منطقه خوزستان و غرب فعال­‌تر کرد.

صدام برای اولین بار در ۵۹/۱/۱۸ همزمان با قطع ارتباط ایران و آمریکا اعلام کرد سه جزیره تنب‌بزرگ، کوچک و ابوموسی،عربی و متعلق به عراق است و عراق آماده است اختلافات خود را با ایران از طریق نظامی حل و فصل کند. در پی این موضع‌گیری­‌های نابخردانه توسط صدام، تحرکات مرزی ارتش عراق در سال ۵۹ نیز افزایش یافت. به نحوی که بر اساس اسناد و مدارک موجود، در سه ماهه اول سال۱۳۵۹، حدود۱۴۲مورد و در سه ماهه دوم سال۱۳۵۹، حدود۴۱۰ مورد تجاوز به خاک ایران ثبت گردیده است. لذا با توجه به قرائن و شواهد موجود برای ارتش جمهوری اسلامی ایران محرز شد ارتش عراق بزودی حملات گسترده خود را آغاز می‌کند.

به گوشه­‌ای از تحرکات مرزی توسط دولت عراق اشاره می‌کنیم:

جابجایی و استقرار یگان­های زرهی دشمن در نوار مرزی ( انتقال یگان­‌های عمده ازمرز اردن به نوار مرزی کشور ایران در طی سال ۱۳۵۸)

تقویت پاسگاه­‌های مرزی

حفر سنگر و کانال به منظور ایجاد مواضع در نوار مرزی با ایران

افزایش فعالیت‌های مهندسی و احداث جاده‌های مرزی

تحرکات و جابجایی نیروهای مکانیزه و سوار زرهی و تقویت نیرو در برخی مناطق مرزی

استقرار یگان‌­های توپخانه در نزدیکی مرزهای ایران و اقدام به ثبت تیر

انجام شناسایی هوایی و عکس­برداری هوایی از مرزها

تجاوزات هوایی، تیراندازی‌های سبک و سنگین به داخل خاک جمهوری اسلامی ایران و اعزام گروه­‌های گشتی به کمک گروه­‌های ضد انقلاب به عمق مرز زمینی ایران و همچنین پشتیبانی گروه­‌های خرابکار در منطقه خوزستان و انفجار لوله‌­های نفتی

تقویت و افزایش توان رزمی دشمن از جمله اقدامات رژیم بعث عراق برای تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران بوده است.

رژیم بعثی صدام در مدت بسیار کوتاهی برای حفظ منافع استکبار جهانی قرار دادهای نظامی متعددی منعقد کرد و ارتش خود را به سلاح­‌های جدید و پیشرفته مجهز کرد و در پی آن سازمان رزمی دشمن به طور گسترده تغییر وتحول پیدا کرد. در همین راستا آموزش و ارتقای کیفیت و کمیت نیروی کادر نظامی، فراخــوانی و افزایش نیــرو را در دستور کار خود قرار داد، به طوری که تعـداد نفرات زمینی ارتش عراق از۱۷۵هزار نفر به حدود۲۲۰ هزار نفر رسید.

در مقابل در داخل ایران هر روز فشار بر روی ارتش برای انحلال ارتش،پاکسازی و تصفیه فرماندهان، لغو قراردادهای نظامی، واگذاری تجهیزات ارتش،جلوگیری از آموزش نیروها،کاهش گسترده سربازان و تعطیلی مراکز آموزشی مشاهده می‌شد.البته لازم به ذکر است که در راستای اقدامات فوق‌الذکر قرار بر آن بود که تعدادی از هواپیماهای پیشرفته جنگی F-۱۴ به کشور ثالثی فروخته شود که اگر شهید سرلشکر بابایی و تنی چند از یاران وی جلوی این اقدام را نمی­‌گرفتند، معلوم نبود نتیجه جنگ و صدور نفت و پشتیبانی از اقتصاد جنگ چه می­‌شد.

علاوه بر موارد مطروحه،مسئله تنزل روحیه و انضباط ،کاهش مدت خدمت سربازی از دو سال به یک سال، نقل و انتقالات حساب نشده، انتصاب­‌های ناشایست، تسویه­‌های خارج از حد(جدا شدن بیش از۱۲۰۰۰  نفر از کارکنان و فرماندهان از بدنه ارتش که در سازماندهی و آمادگی ارتش نقش داشتند)، گرفتن اختیارات فرماندهان ارتش در مقابل مسئولیت­‌های آنها و دخالت­‌های بدون کارشناسی و گاهاً ناآگاهانه که موجب تضعیف توان و روحیه ارتش شده بود، همه دست به دست هم داد و ارتش را در وضعیت پیچیده‌ای قرار داده بود.

به عنوان نمونه برای جابجایی و حرکت لشکر ۷۷ از استان خراسان که درگیر مناقشه شمال شرق کشور بود، به استان خوزستان برای مقابله با دشمن، ۳۰ روز بعد از تجاوز دشمن مجوز از طرف مسئولین و شورای عالی دفاع کشور صادر شد. و یا اینکه لشکر ۲۱ حمزه که در تهران مستقر بود و آماده اعزام به مناطق مرزی بود به او اجازه خارج شدن از پادگان نمی­‌دادند که با تدبیر و فرمان امام راحل(ره) بعد از چند روز مشکل برطرف گردید. مسئولین ارتش اختیار جابجایی لشکرها و تیپ­‌ها را نداشتند.

با این توصیف ارتش در همین زمان بر مبنای وظیفه ذاتی خود مرتب وضعیت مناطق مرزی را به مسئولین کشوری منعکس می‌کرد و حتی مسئولین اطلاعات ارتش یک گزارش مبسوطی را از وضعیت بحرانی مناطق مرزی در مجلس ارائه کردند که به جای تقدیر از فعالیت آنان، برخی از مسئولین اعتقاد داشتند، ارتش برای تثبیت خود همه چیز را بزرگ‌تر از واقعیت جلوه می­‌دهد و در بعضی موارد نیز می­‌گفتند کشور عراق به ایران حمله نمی­‌کند و این تفکر ارتش بی­‌مورد است.

در همین زمان، از یک سو معاندان انقلاب اسلامی در داخل و خارج به منظور تضعیف و براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی، ابتدا نقشه تضعیف و انهدام نیروهای ارتش جمهوری‌اسلامی ایران را طراحی کردند و در سرلوحه اقدامات خود، شعار انحلال ارتش و درگیر کردن ارتش به وسیله ایجاد ناامنی‌های داخلی (در خوزستان،کردستان،ترکمن صحرا و…) در مناطق مختلف کشور را برنامه‌ریزی کردند تا اعتماد مسئولین به ارتش که از آن پشتیبانی می­‌کردند، سلب شود. همچنین استکبار جهانی به ویژه آمریکا پس از اینکه لانه جاسوسی آنها اشغال شد دسیسه­‌ها و توطئه­‌های خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی وارد فاز جدیدی کردند. دو نقشه و طرح را همزمان در دستور کار خود قرار دادند، یکی برنامه‌ریزی برای ایجاد کودتای نظامی(نقاب) و دیگری حمله نظامی به ایران. هدف آنها از اجرای کودتای نظامی نقاب سرنگونی نظام مقدس و در صورت عدم موفقیت کودتا، تضعیف ارتش بود.

با نگرش به فعالیت نیروهای عراقی در نوار مرزی و شواهد و قرائن موجود، نیروی زمینی ارتش با احساس خطر از سوی نیروهای عراقی، در یکم خرداد ماه ۱۳۵۹ طرح خود را در ۳۳ نسخه به امضای شهید بزرگوار سر لشکر فلاحی، فرمانده وقت نیروی زمینی به یگان­های تابعه صادر کرد که مفاد آن در سه مرحله به قرار ذیل پیش‌بینی شده بود :

الف- تثبیت هجوم نیروهای عراقی با استفاده از موانع طبیعی منطقه به علت کمبود نیرو

ب- پدافند در مقابل نیروهای متجاوز به منظور صرفه­‌جویی در قوا و تا زمان رسیدن نیروهای تقویتی

ج- اجرای عملیات آفندی محدود( شناسایی با رزم)، جهت کسب اطلاعات دقیق به منظور طرح­‌ریزی عملیات عمده آفندی برای بیرون راندن نیروهای متجاوز.

استکبار جهانی به ویژه آمریکا می‌­پنداشتند که ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از لو رفتن کودتای نقاب فاقد هرگونه توانایی برای مقابله با ارتش رژیم بعثی صدام است. با این برآورد و دیدگاه بود که صدام معدوم در کنفرانس سران عرب در طائف عربستان در مرداد ماه ۱۳۵۹ در بیان طرح­‌های خود، حمله به ایران را چیزی جز در حد یک تفریح نظامی برای ارتش عراق ندانست؟.

تا اینکه روز ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹(۲۲سپتامبر۱۹۸۰) شمشیر مخالفان و معاندان جمهوری اسلامی ایران، رسماً و علناً از نیام ارتش رژیم بعثی عراق و به دست صدام حسین تکریتی سر کرده سابق رژیم بعثی عراق بر روی ملت مسلمان ایران کشیده شد و دشمن هجوم وسیع ناجوانمردانه و از پیش سازماندهی شده‌ای را به داخل قلمرو زمینی، هوایی و دریایی جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. تجاوزی که منجر به یکی از طولانی­‌ترین، خون­بارترین و ویران­گرترین جنگ­‌های دنیا پس از جنگ دوم جهانی و همچنین یکی از دردناکترین و غم­‌انگیزترین و در عین حال افتخارآفرین­‌ترین حماسه­‌های تاریخ میهن عزیز ما گردید. جنگی که نزدیک به هشت سال بار آن به دوش اقشار ستمدیده و صبور ملت قهرمان ایران زمین سنگینی کرده و هنوز هم با گذشت نزدیک به سه دهه از پایان جنگ، آثار و تبعات مشقت بار آن از بین نرفته است.  بدیهی است که تا آینده­‌ای نه چندان نزدیک هم محو کامل نتایج و اثرات سوء آن به ویژه در زمینه­‌های سلامت جسم و روان، محیط زیست، اقتصاد، اجتماع و به طور کلی توسعه همه جانبه کشور در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار مشکل به نظر می­‌رسد.

بر مبنای دستورالعمل صادره شده از ستاد مشترک ارتش، چند ماه قبل از هجوم سراسری عراق، ارتش ایران با بکارگیری بیش از ۵۰گردان در کردستان، استقرار لشکر ۷۷ در شمال شرق به خاطر تهدید شوروی سابق در افغانستان، تقویت لشکرهای۹۲  و۸۱ زرهی،تیپ ۳۷زرهی و تیپ۸۴ پیاده خرم‌آباد با استعداد زیر۵۰ درصد در جنوب غربی و غرب، به منظور جلوگیری از غافلگیری برابر دستور­العمل و با تقویت پاسگاه‌های مرزی که توسط نیروهای ژاندارمری حفاظت می­‌شد، در مناطق مرزی حضور پیدا کردند و قبل از آغاز تهاجم ارتش عراق، نیروهای ارتش به خصوص نیروی زمینی در مناطق مرزی گسترش کامل یافتند.

با حمله­ سراسری دشمن به میهن اسلامی، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران دستورات لازم را صادر و بر همین اساس نیروی زمینی، هوایی و دریایی نیز دستورات اجرایی خود را تهیه و به یگان­های زیر مجموعه ابلاغ کردند.

در این زمان ارتش با نیروهای موجود سرزمینی خود توانسته با عملیات تاخیری، تهاجم سریع نیروهای عراقی را به تاخیر اندازد و از موانع طبیعی از جمله رودخانه کرخه و … و با ایجاد خط پدافندی، دشمن را بدون اینکه به اهداف اولیه خود برسد متوقف نماید.

با صدور اطلاعیه­‌های متعدد مبنی بر آمادگی نیروهای موجود در پادگان­‌ها و اعزام نیروهای لشکر ۱۶ و ۲۱ بلافاصله بعد از تهاجم عراق، به جبهه‌های نبرد، حضور نیروها در مرز باعث به تاخیر انداختن حرکات تهاجمی آغازین و سلب پیروزی‌های اولیه از دشمن در دستیابی به اهداف جنگ شد. بنابراین نقش عملیات تاخیری و زمین‌گیر کردن دشمن به عنوان اولین موفقیت ارتش جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نوار مرزهای غرب و جنوب کشور ستودنی است. برنامه‌ریزان، طراحان و رزمندگان عملیات‌های آن زمان با تلاش‌های فکری و جسمی خود و ایثار جان خود مانع از پیشروی گسترده دشمن به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران شدند و چه بسا اگر ارتش را برابر با قوانین موجود و در راستای خواسته­‌های منطقی ارتش، در آن زمان پشتیبانی و حمایت می‌کردند، نتیجه به مراتب بهتر از این می­‌شد.

ارتش و زمین گیر نمودن دشمن در ابتدای جنگ:

در شهریور ۱۳۵۹ برخوردهای متعددی بین نیروهای ایران و عراق در مناطق مرزی روی داد، ازجمله: افزایش تجاوز هوایی به نحو چشم‌گیری مشاهده شد،  فعالیت جاده‌سازی به پشت مرزهای مشترک، جلو آوردن توپخانه‌ها به طرف ایران به منظور اقدامات ثبت تیر با گلوله‌های دودانگیز و فسفر سفید در طول مرز و نیز مواردی که پیشتر بدانها اشاره گردید، همه و همه اینها حکایت از این داشت که بعثی­‌های عراق در تدارک تعرض گسترده­‌ای­ هستند.

به دنبال اشغال ارتفاعات میمک، فرمانده نیروی زمینی ارتش به لشکر۸۱ زرهی ابلاغ کرد «گروه رزمی۲۱۷ تانک» اعزام شده به منطقه صالح آباد به محور سرنی- میمک حرکت کند و پاسگاه­‌های اشغال شده را تصرف کرده  و نیروهای عراق را عقب براند، اما نیروهای عراقی تا ساعات آخر روز، دشت لیک و دشت هلاله و دامنه‌های جنوبی تنگ بینا و تنگ بیجار را اشغال کرده بودند. هم چنین تلویزیون عراق خبر نفوذ نیروهای عراقی در خاک ایران را تا عمق پنج کیلومتر و عرض ۲۵ کیلومتر و اسیر کردن ۱۱نفر از نیروهای ایرانی را پخش کرده بود.

هیأت دولت پس از بازدید از مناطق درگیری استان­‌های کرمانشاه و  ایلام، متوجه صحت گزارشات یگان­‌های ارتش و ژاندارمری مبنی بر قرائن و شواهد حمله ارتش بعث عراق به خاک کشورمان شدند.

درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۲  رئیس جمهور بنی­‌صدر پس از بازدیدهایی که از مناطق عملیات غرب در استان­‌های کرمانشاه و ایلام  داشت، با مشاهده تجاوزات نیروهای عراقی و با توجه به گزارشات اداره دوم ستاد مشترک ارتش، ژاندارمری کل کشور و سایر اطلاعات از طریق ارکان اطلاعات یگان­‌های نیروی زمینی و سپاه پاسداران، واقف شد که رژیم بعث صدام قصد حمله گسترده به خاک جمهوری اسلامی ایران را دارد.در این روز فرمانده کل قوا، بالاترین درجه آماده باش را به یگان­‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند. در این روز به ارتش جمهوری اسلامی دستور داده شد، یگان­‌های خود را در نوار مرزی برابر طرح عملیاتی مستقر کند و این دستور با توجه به وضعیت ارتش و موقعیت مکانی یگان­‌های عمل­ کننده و پشتیبانی­‌ها بسیار دیر شده بود. نیروها با توجه به پراکندگی در سراسر کشور، محدودیت جاده و امکانات ترابری ضعیف و همچنین درگیر بودن در جنگ پارتیزانی در کردستان و آذربایجان‌غربی بودند و اینکه برابر طرح عملیاتی در منطقه گسترش یابند، بسیار مشکل می­‌نمود، اما ارتش با توجه به ماموریت ذاتی خود و احساس خطر برای کشور به لشکرهای۹۲،۸۱زرهی، تیپ ۳۷ زرهی، تیپ ۸۴ پیاده، گروه­های۱۱ و ۲۲ توپخانه ( نیروهای موجود در منطقه) خود را برابر با طرح در مرز مستقر کرده و از پشتیبانی نزدیک هوایی پایگاه‌های هوایی همدان، تبریز، دزفول، امیدیه، بوشهر، شیراز، اصفهان و تهران و همچنین از هوانیروز کرمانشاه، اصفهان، مسجد سلیمان و تهران برخوردار بود.

۱۳۵۹/۶/۲۶از بحرانی­‌ترین روزهای قبل از آغاز جنگ تحمیلی بود، زیرا صدام حسین رئیس‌جمهور رژیم بعثی عراق در این روز قرارداد رسمی مورد تأیید سازمان ملل متحد را طی نطقی در جلسه مجمع ملی عراق که در حکم پارلمان آن کشور بود، تحت عنوان قرارداد ۱۹۷۵الجزایر و پروتکل­‌های آن را که بین ایران و عراق منعقد شده بود، به بهانه نقض آن از طرف ایران ملغی اعلام داشت. بلا فاصله طارق حماد عبدالله، رئیس مجلس وقت نمایندگان عراق نیز در تلویزیون آن کشور ظاهر شد و تصمیم شورای انقلاب عراق مبنی بر لغو قرارداد ۱۹۷۵الجزایر را توسط مجلس نمایندگان اعلام کرد و پس از آن اقدام به انتشار اعلامیه به منظور برافراشتن پرچم عراق در بالای دکل کلیه کشتی­ها در حالت تردد در اروندرود کرد. لغو یک جانبه قرارداد الجزایر از سوی رژیم بعثی صدام، منجر به شدت گرفتن بر خوردهای نظامی بین نیروهای طرفین در منطقه اروندرود شد، از همین رو است که بعضی از تحلیل­گران این روز را سر فصل آغاز جنگ غیر رسمی عراق علیه ایران می­‌دانند، چنانچه برخی از مورخین جنگ این روز را روز اعلان جنگ عراق علیه ایران ذکر کرده­‌اند.

نهایتاً در تاریخ ۵۹/۶/۳۰  محافل خبری جهان در تعبیر و تفسیرهای خود وقوع یک جنگ تمام عیار قریب‌الوقوع بین کشور ایران و کشور عراق، درآینده نزدیک را قطعی می‌دانستند.

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران طی­ اطلاعیه شماره­۷ احضار پرسنل وظیفه خدمت منقضی، سال ۱۳۵۶را به اطلاع ملت ایران رسانید. هر چند که اطلاعیه احضار افراد خدمت منقضی و همچنین دستور اجرای طرح پدافندی پیش‌بینی شده، از طرف مسئولین بسیار دیر بود زیرا ارتش از مدت­ها قبل این هشدارها را داده بود، به جای اینکه به این هشدارها توجه شود بیشتر تلاش­ها در تسویه ارتش متمرکز شده بود اما ارتش سرافراز با آن همه ناملایمات و فشارها، از بار مسئولیت شانه خالی نکرد و حتی بیش از حد انتظار از خود شایستگی و رشادت نشان داد. در این زمان شدت درگیری­‌ها در نوار مرزی مناطق شمال غرب سرپل ذهاب تا جنوب مهران به قدری شدید بود که در این روز بعضی پاسگاهای مرزی طرفین به کلی تخریب شده بود و درچنین وضعی در منطقه غرب و جنوب، نیروهای عراقی کاملا خود را به خط مرزی رسانده بودند. بیشتر پایگاه­‌ها و پاسگاه­‌های مرزی در غرب و جنوب غربی از جمله یگان­‌های ارتش که در فکه مستقر بودند، زیر آتش شدید توپخانه دشمن قرار گرفتند و در همین زمان توپخانه ارتش، پاسگاه­های مرزی عراق را زیر آتش خود قرار داد که از جمله پاسگاه صدام  منهدم شد.

ارتش عراق در ساعت۱۳:۳۰ روز۳۱ ۱۳۵۹/۶/۳۱  با وارد عمل کردن ۱۹۲ فروند جنگنده، ۱۲ لشکر مجهز پیاده و زرهی و ۳۰ تیپ مستقل خود در استان­‌های کرمانشاه، ایلام و خوزستان جبهه‌ای به طول ۱۲۰۰ کیلومتر را گشود. سپهبد عدنان خیرالله وزیر دفاع وقت عراق (برادر زن صدام) به صدام پیام می­‌دهد، سرورم جوانان ۲۰ دقیقه قبل به پرواز در آمدند و صدام که در حال و هوای جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل بود در جواب می­‌گوید: تا نیم ساعت دیگر کمر ایران خواهد شکست و این تصور۶ روز جنگ به هشت سال جنگ خونین انجامید و این در حالی بود که تنها لشکر۸۱ زرهی، لشکر۹۲ زرهی، تیپ۸۴ پیاده خرم‌آباد و تیپ ۳۷زرهی را در مقابل خود داشت که استعداد کل این یگان­ها کمتر از۵۰درصد بود.

نیروی زمینی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی با همین عناصر موجود آنچنان مقاومت دلیرانه‌ای در مقابل ارتش مجهز و پیشرفته عراق به نمایش گذاشت که دشمن را مات و مبهوت مقاومت و پایداری خود کرد. نیروهای ایران با به اجرا درآوردن عملیات تأخیری توانستند در موقعیت مناسب پدافندی، ارتش متجاوز عراق را از ادامه پیشروی بیشتر به سوی اهداف از پیش تعیین شده باز دارند و به جز در محدوده خرمشهر و سوسنگرد، در سایر مناطق ناگزیر به اتخاذ پدافند اجباری شد و در واقع ارتش مجهز عراق آثار مقاومت و شهادت طلبی ارتش ایران را درک کرد و اولین ضربه­ کاری را احساس کرد و ماشین جنگی‌اش زمین­گیر شد.

نیروهای مستقر در نوار مرز در امتداد اروند رود مواضع دشمن در بصره را زیر آتش قرار دادند و در اثر آتش توپخانه نیروهای خودی، تاسیسات نفتی واقع در واسیله عراق بکلی منهدم شد.

ساده اندیشی است اگر باور داشته باشیم که توقف نیروهای عراقی ناشی از وصول به اهداف خود و برابر طرح‌ریزی قبلی بوده است، زیرا یک تجزیه و تحلیل کارشناسی نظامی نشان می­‌دهد که عراق به جز تصرف ناتمام خرمشهر، به هیچ یک از اهداف تاکتیکی خود از جمله جدا کردن استان خوزستان دست نیافت. عراق قاعدتا” می­‌بایستی پیشروی خود را به ویژه در شمال خوزستان و شرق رودخانه کرخه ادامه می­‌داد تا خوزستان را از خاک ایران جدا کند، ولی در اثر شدت پایداری نیروهای ما، اجبارا در میان بیابان­‌های وسیع خوزستان و مناطق کوهستانی ایلام و کرمانشاه زمین­گیر و سنگرنشین شد و رؤیای شیرین صدام را برای ابراز قدرت در منطقه به کابوس هولناکی تبدیل کرد که رژیم بعثی نتوانست از آن خلاصی یابد.

با شعله ورشدن جنگ تحمیلی، ارتش ایران، برای برقراری کنترل، اداره، هدایت جنگ تا سرکوب متجاوز و پیروزی نهایی، استراتژی عملیاتی خود را که شامل ۳ مرحله کلی بود انتخاب و اقدام به اجرای آن نمود:

مرحله اول:متوقف کردن هرچه سریعتر پیشروی دشمن در همه محورها

این مرحله حدود هفت تا۱۰ روز اولیه جنگ پایان یافت و دشمن را وادار به اتخاذ حالت پدافندی کرد. بر همین اساس در پایان ششمین روز جنگ، صدام حسین با اظهار اینکه ارتش عراق به اهداف نظامی خود دست یافته است، آمادگی آن کشور را برای ترک مخاصمه و آتش بس، مشروط به پذیرش شرایط دولت عراق از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.

با توجه به اینکه در طول ۶ روز اول جنگ، ارتش عراق موفق به تامین هیچ یک از اهداف با ارزش تاکتیکی خود نگردید و کماکان در پشت دروازه­‌های خرمشهر و سوسنگرد و دامنه­‌های تپه­‌های الله اکبر در جا می­‌زد، این اظهارات صدام حسین نشان می­‌داد که حکومت عراق از همان روز ششم مهر ۵۹ یعنی پایان هفته اول جنگ از کسب پیروزی ناامید شده و در همین راستا تصمیم گرفته بود از طریق جنگ سیاسی و چانه زنی در سر میز مذاکره و حرف زدن از موضع قدرت و با استفاده از گروکشی مناطق اشغال شده به خواسته­‌های توسعه­‌طلبانه خود در ایران دست یابد. بدیهی است که نشستن پشت میز مذاکره با چنین حریفی، نتیجه­‌ای جز گردن نهادن به خواسته­‌های او از موضع ضعف نداشت و به همین دلیل مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام داشتند تا زمانی که یک سرباز عراقی درخاک ایران اسلامی است، مذاکره‌ای انجام نخواهد گرفت.

مرحله دوم:پدافند در مقابل دشمن و اقدام به بازسازی نیروهای خودی برای کسب آمادگی حمله متقابل

در این مرحله از خط مشی عملیاتی ارتش ایران که تقریبا”یک ماه پس از شروع جنگ آغاز شد به منظور بازسازی و کسب آمادگی لازم برای حمله متقابل در مقابل نیروهای عراقی به وضعیت پدافندی درآمدند. در این مرحله نیروهای ارتش به ویژه نیروی زمینی که دچار مشکلات عدیده‌تری نسبت به سایر نیروها بود و نیروی اصلی و مادر را هم در تعیین سرنوشت جنگ تشکیل می­‌داد به سرعت در بازسازی نیروی انسانی و تجهیزاتی خود اقدام کرد. لغو خدمت یک ساله پرسنل وظیفه و احضار نیروهای ذخیره در حدود ۱۳۰هزار نفر، تغییر در انتصابات، بهبود سیستم فرماندهی و برقراری انضباط از جمله این اقدامات بود و امام راحل(ره) هم بی­‌دریغ ارتش را حمایت می­‌کردند، هرچند که همان زمان فشار روی ارتش در داخل وجود داشت. این مرحله تا اوایل سال ۱۳۶۰طول کشید. ارتش علاوه بر تلاش  در بازسازی و افزایش توان و آمادگی رزمی خود، طی دستورالعملی به قرارگاه­‌های عملیاتی شمال غرب و غرب و جنوب فرمان داد متناسب با توانایی­‌های موجود خود، در هر فرصت مناسب به خطوط و مواضع پدافندی دشمن تک (حمله )کنند.

این اقدام به منظور­های زیر انجام گرفت:

الف- دستیابی به نقاط حساس زمین و بهبود وضع پدافندی خودی

ب- زنده نگه داشتن روحیه آفندی در نیروهای خودی

ج- نشان دادن روحیه سازش ناپذیری و عدم پذیرش اشغال سرزمین­‌ها توسط دشمن

د- آموزش دادن نیروهای خودی و کسب تجارب عملیاتی آفندی به منظور آمادگی برای اجرای حملات متقابل وسیع

ه- فرسوده کردن دشمن از نظر روحی و روانی و اینکه در مواضع پدافندی خود جا خوش نکند

و- وارد کردن تلفات و خسارات و ضایعات به دشمن به منظور کاهش توان رزمی او، که این مرحله  حدودا یک سال طول کشید.

نیروی زمینی ارتش ایران ۲۵عملیات محدود آفندی را در سال اول جنگ در رده‌های گروهان، گردان و تیپ علیه مواضع مقدم پدافندی دشمن با موفقیت به اجرا درآورد که از میان آنها می­‌توان به آفند محدود تیپ یک لشکر ۸۱زرهی در میمک (۵۹/۱۰/۲۹)، آفندمحدود لشکر۱۶زرهی در کرخه­ کور(۵۹/۱۰/۱۵)، آفند محدود تیپ ۲ لشکر ۲۱ پیاده در غرب کرخه (۶۰/۱/۲۵، آفند محدودتیپ ۳لشکر ۹۲زرهی درمنطقه الله اکبر (۶۰/۲/۳۱) و عملیات آفندی لشکر۷۷پیاده علیه مواضع دشمن در شمال آبادان (۶۰/۳/۳۱) اشاره کرد که منجر به وارد آمدن تلفات و خسارات زیاد به دشمن، آزادی بخشی از مناطق اشغالی و بهبود مواضع پدافندی خودی شد. همچنین در این مرحله، نیروی دریایی ارتش ایران، خسارات عمده­‌ای به نیروی دریایی دشمن وارد کرد و اسکله­‌های البکر و الامیه را نابود و سیادت دریایی ایران را در شمال خلیج فارس برقرار کرد و نیروی هوایی ارتش ایران هم ضمن پاسداری از آسمان کشور و حمایت از نیروهای دلاور زمینی ارتش، با پروازهای مرزی، اهداف تعیین شده را در داخل خاک عراق مورد هجوم هوایی خود قرار می­‌داد و کاروان­‌های نفتی را در خلیج فارس پشتیبانی می­‌کرد.

مرحله سوم:  آفندهای بزرگ علیه نیروهای متجاوز و آزادسازی مناطق اشغالی در سطح وسیع

این مرحله در پایان سال اول جنگ و با اجرای عملیات ثامن‌الائمه(ع) و شکست حصر آبادان در ۶۰/۷/۵ آغاز شد. لشکر ۷۷پیاده خراسان با یک طرح‌ریزی دقیق و حساب شده با کمک یگان­های دیگر نیروی زمینی مستقر در منطقه جنوب و پشتیبانی یگان­‌های توپخانه و هوانیروز نیروی هوایی، آرایش نیروهای عراق در شرق کارون را با موفقیت کامل درهم شکست.

در این عملیات نیروهای بسیج و سپاه پاسداران با ایثارگری­‌ها و دلاوری­‌های چشمگیر خود لشکر۷۷را یاری کردند. در واقع پس از عزل بنی‌صدر، این امکان برای سپاه پاسداران به وجود آمد که به نحو فعال­‌تری در جبهه­‌های جنگ تحمیلی به ویژه جبهه جنوب شرکت کند که عملیات دارخوین در۶۰/۳/۳۱  سر آغاز آن به شمار می‌­رود. در پایان سال اول جنگ با تدبیر شورای عالی دفاع کشور، مشارکت فعال ارتش و سپاه در جبهه­‌ها اعلام شد و به دنبال آن سپاه  آمادگی خود را برای به پای کار آوردن نیروهای پیاده و تک­ور بیشتری از بسیج مردمی که شبیه گردان­های سبک ۲۰۰ الی۳۰۰ نفری با تجهیزات سبک سازمان یافته بودند و همچنین امکانات جهاد سازندگی برای امکان انجام پشتیبانی­‌های منهدسی رزمی در سطوح وسیع، اعلام داشت.
با این تحلیل کوتاه با اعتماد زیاد می‌­توان گفت ارتش در دو هفته اول جنگ وظیفه خود را در ناکام گذاشتن ارتش عراق در رسیدن به اهداف پوشالی خود از جمله جداسازی خوزستان عزیز از مام وطن و شکستن کمر انقلاب ایران به نحوه شایسته­‌ای با رشادت دلیرمردان خود به ثبوت رسانده است. نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش نیز در پاسداری از حریم فضای هوایی و دریایی کشور همانند نیروی زمینی، قهرمانانه کوشیدند و جانفشانی کردند.

نتیجه گیری

رژیم بعثی عراق زمانی طبل جنگ را به صدا درآورد و هجوم وحشیانه خود را به مرزهای زمینی، هوایی و دریایی جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد که نظام نوپای انقلاب به شدت با مشکلات داخلی و خارجی درگیر بود. بنا به گفته صدام حسین  اوضاع آشفته ایران و تهدیدات علیه ارتش در داخل، شرایط را برای توسعه مرزهای خود و تغییر وضعیت ژئو پولیتیکی آن کشور کاملا” مساعد می­‌کرد. لذا زمانیکه فکر می­‌کرد ایران به علت درگیری با مسائل داخلی و انقلاب در ضعیف­‌ترین موضع رویارویی نظامی و مخاصمه قرار دارد، زمان را مناسب و مغتنم دانست.

بر خلاف برآوردها و رؤیاهای سران رژیم بعث عراق، ارتش جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم وضعیت و شرایط نامناسب کشور و بحران­های ایجاد شده برای ارتش، بلافاصله برابر با طرح­های از پیش تعیین شده در مقابل تهاجم رژیم قد برافراشت و مردم غیور و مسلمان این سرزمین بزرگ نیز که از تجاوز وحشیانه حکام بغداد به خشم و خروش درآمده بودند با شور و شوقی وصف ناپذیر به میدان­های جنگ شتافتند تا با یاری برادران و فرزندان سرباز خود آتش فتنه عراق را نابود سازند.

آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این مهم است که، علی رغم مشکلات و معضلات کمر شکن و حوادث سنگین که در اوایل انقلاب بر ارتش ایران گذشته بود، روحیه وفاداری، میهن دوستی، اعتقادات مذهبی، حسن انجام وظیفه و ادای تکلیف به ملت و کشور که به حد اعلاء در ارتشیان وجود داشت، سبب گردید، که در مواجهه با ارتش متجاوز بعثی عراق، در کنار ملت قهرمان ایران ثابت کند که از توانایی­‌ها و برتری­‌های ویژه نسبت به ارتش رژیم بعث صدام برخوردار است.

امید است توانسته باشیم گوشه­‌ کوچکی از فعالیت­‌های فارغ از تظاهر و توقع ارتشیان را که با تمام توان به ادای تکلیف و رسالت خطیر خود یعنی حراست از مرزهای زمینی، هوایی و دریایی در اوایل و تمام مدت جنگ پرداختند را، برای ثبت در تاریخ به تصویر کشیده باشیم و به نسلی که دوران دفاع مقدس را درک نکردند و نسل­‌های بعد از آن بیاموزیم که قدردان زحمات تمام کسانی باشند ( اعم از ارتشی، بسیجی و سپاهی و … ) که برای دفاع از کیان ایران و ایرانی، بسیاری از آرزوها، خواسته­‌ها، سلامت، عزیزان و … خود را نادیده گرفتند تا امروز ایران در آرامش، امنیت و اقتدار کامل در مرزهای سیاسی- جغرافیایی باشد.

اکنون نیز کارکنان و پرسنل غیور ارتش جمهوری اسلامی ایران به تاسی از پیشکسوتان و با بهرمندی از تجربیات آنان در دوران دفاع مقدس، بی­‌هیچ منتی با بصیرت کامل گوش به فرمان رهبر و فرمانده معظم کل قوا(مدظله العالی) بوده و آماده هر گونه جانفشانی و دفاع از حریم ولایت و تمامیت ارضی کشور هستند.

در خاتمه یاد و خاطره تمامی شهدای هشت سال دفاع مقدس به ویژه ۴۸ هزار شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران را گرامی می­‌داریم و امیدواریم ادامه دهنده  و رهروان راه روشن آن عزیران و قدردان خانواده شهدا و جانبازان و پیشکسوتان دوران حماسه و افتخار باشیم.

نقش ارتش در توقف عراق طی روزهای اول آغاز جنگ تحمیلی
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده − 9 =