حضرت محمد(ص)؛ مظهر وحدت و تلالو رحمت و تجلی حقانیت
با میلاد پیامبر خاتم، محمد مصطفی(ص)، بشریت به میانبرترین راه سعادت و رستگاری دست یافت تا در سایه اطاعت از خداوند، با مهرورزی و مبارزه با زشتیها بتواند در فروغ ظهور منجی عالم بشریت، عدالت و نوعدوستی و جلوههای عالی انسانیت را در این دنیا و سرای عقبا تجربه کند.
به گزارش عصرقائم، در روند تکامل خلقت انسان برای رسیدن به جایگاه خلیفه الهی، انسانها نیازمند راهنمایانی از سوی خالق بودند تا بتوانند راه را از چاه تشخیص و تمییز دهند و به کجراههها نروند. بدین جهت، مهربانی بیپایان خداوند ایجاب میکرد تا سفیرانی از سوی خود بسوی انسانها در دورههای مختلف اعزام کند که آخرین پیامبر آسمانی، حضرت ختمی مرتبت محمدابن عبدالله(ص) میباشد.
کمال ادیان در دین اسلام
دکتر ابوالقاسم احمدیان، در گفتگو با خبرنگار ما، ضمن اظهار مطالب فوق، راجع به پیامبر گرامی اسلام گفت: او با کاملترین دین، که آخرین نیز هست، به عنوان خاتم پیامبران، پایان بخش ارسال رسل و سرآمد همه پیامبران است. همه فضائل انبیاء را در خود گرد آورده و با آنچنان دلسوزی و سعی و تلاش بی وقفه توانست موفقترین پیامبر در میان همه انبیاء باشد.
وی با اشاره به این مطلب که رسولالله(ص) آنچنان مهربان و غمخوار انسانها و بشریت بود که خداوند به او میفرماید که: تو ابلاغ کننده پیام میباشی و خود را به سختی و مشقات نیانداز، به صفت بارز پیامبر در ارشاد جامعه میپرادازد و میگوید: در هدایت انسانها آنچنان حریص و دلسوز بود و حتی به دشمنان و آزاردهندههای خود محبت میفرمود و دل میسوزاند که برای تنها او، خداوند صفت رحمهللعالمین، را که مختص خود خداوند است، بکار برد و حضرت محمدمصطفی(ص) را ” رحمهللعالمین” توصیف فرمود.
اتحاد امت اسلامی، تاکید همیشگی پیامبر
دکتر احمدیان در تشریح خصوصیات نبی مکرم اسلام یادآور شد: پیامبر خاتم، پیونددهنده همه ادیان و پیروان مکاتب آسمانی و جلب کننده قلوب همه انسانهای آزاده است؛ چراکه او الگوی فطرتهای پاک انسانها و نماد انتظارات خداوند از انسانها و کل کائنات به عنوان اشرف مخلوقات است.
وی در ادامه اضافه کرد: پیامبر اسلام(ص)، مظهر وحدت، اخلاص، نوعدوستی، هدایت انسانها، تکامل و انسان کامل شدن است. با وجود اینکه “امی” بود، واکاوی ابعاد شخصیت، اندیشهها، افکار، اهداف، آرمانها و سیره و سبک زندگی این آخرین پیامبر در همه دورههای زمانی، موجب انتشار آثار فراوان و بی نظیر از سوی نخبگان، اندیشمندان و دانشمندان جهان شده و همهشان به اعجاز وجودی این تاج مرصع خلقت در آثارشان معترفند.
پیامبر اسلام از زبان دیگران
جان ویلیام دریبر (۱۸۱۱-۱۸۸۲) فلیسوف و مورخ بریتانیایی در کتاب خود «تاریخ تحول فکری اروپا» می گوید: «در سال ۵۶۹ در جزیره العرب انسانی متولد شد که در بین همه بنی نوع بشر بیش از همه بر انسان ها اثر گذاشته است. او نامش محمد بود».
الکساندر دوما (پدر) نویسنده شهیر فرانسوی و صاحب رمان معروف «کنت مونت کریستو» پیامبر ما را این طور توصیف می کند که: ”او معجزه شرق بود. دینش مملو از اخلاق والا و خودش سرشار از صفات پسندیده بود”.
ژان ژاک روسو فیلسوف فرانسوی در کتاب معروف «قراردادهای اجتماعی» – چاپ اول سال ۱۷۶۲- در حالی که به نظر می رسد دارد به مفتریان به پیامبر پاسخ می دهد می گوید: “ممکن است در بین مردم کسی باشد که زبان عربی را نداند یا قرآن را وقتی می خواند نفهمد اما او اگر بشنود که محمد به این زبان ظریف و آن صدای دلنشین قرآن را می خواند که بی واسطه بر قلب ها اثر میگذارد یا بببیند که احکامش را با بیانی فصیح توضیح میدهد در مقابلش سجده کرده و خواهد گفت: ای پیامبر خدا، دست ما را هم بگیر و به آن مقام شامخ و پر افتخار برسان و از نابودی و خطر دور کن. ما هم در راه تو قرار داریم و دوست داریم در این راه یا بمیریم یا پیروز شویم”.
پیش از روسو، رنه دکارت ( ۱۵۹۶- ۱۶۵۰) صاحب نظریه “من فکر می کنم پس هستم”، در کتاب مشهور خود «مقاله ای در روش» می گوید: “ما و مسلمانان در این زندگی هستیم. آنها به پیام های مسیح و محمد عمل می کنند لکن ما تنها به اولی عمل می کنیم. اگر انصاف به خرج می دادیم ما هم در کنار آنها می ایستادیم. زیرا پیام شان متناسب با همه دوران هاست و صاحب شریعت شان یعنی محمد کسی است که اعراب را از آوردن کتابی شبیه به قرآن به عجز آورد. حتی می توان گفت تاریخ کسی فصیح تر از او به خود ندیده است که چنین منطق رسایی داشته و از بالاترین اخلاق برخوردار باشد. این ها همه دلیلی است بر اینکه پیامبر مسلمانان از چه صفات پسندیده ای برخوردار است. صفاتی که او را شایسته آن کرده است تا در حلقه انبیا قرار گیرد و به همین دلیل است که میلیون ها مسلمان دین او را گردن نهاده اند».
به همین شیوه روسو و دکارت است که کارل یوهان تورنبرگ مستشرق سوئدی ( ۱۸۰۷-۱۸۷۷) میگوید: ”این پیامبر با پیام خود دورانی از علم و روشنایی و شناخت را گشود. افکار و اندیشه ها و اعمالش همه به روشی علمی آراسته شده است” یا “رو لرد هدلی”، متفکر بزرگ در برابر نحوه برخورد پیامبر با اسرای مشرکان در جنگ بزرگ بدر حیرت زده شده و احساس می کند رفتار او در اوج اخلاق و بخشندگی است. بنابراین می پرسد: “آیا این دلیلی بر آن نیست که محمد برعکس آنچه دشمنانش می گویند هرگز خشونت طلب یا تشنه خون نبوده است؟ او پیوسته می کوشید جلوی هرگونه خون ریزی را بگیرد. سراسر جزیره العرب از شرق گرفته تا غرب تسیلم او شد اما در همان حال وقتی یک هیات از مسیحیان نجران اهل یمن به رهبری اسقفی نزد او آمدند، او هرگز تلاش نکرد آنها را به زور مسلمان کند. در دین اسلام هیچ اجباری نیست. حتی به اموال و جانهایشان تضمین داد و امر کرد هیچ کس به اعتقادات و آداب و رسوم دینی شان تعرضی نکند”.
قطعاً هیات تحریریه مجله «شارلی ابدو» مطالبی را که لامارتین نویسنده مشهور فرانسوی درباره پیامبر ما گفته است نخوانده اند. این متفکر بزرگ در کتاب خود درباره تاریخ ترکیه می گوید: “اگر قرار باشد نبوغ انسان ها را با هم مقایسه کنیم چه کسی جرات می کند یکی از بزرگان تاریخ را با محمد (ص) مقایسه کند؟ این مشاهیر دنیا هستند که سلاح می سازند یا قوانین می نویسند و امپراتوریها بنا میکنند. اما این مرد نه ارتشی داشت و نه قوانینی نوشت و نه امپراتوریها ساخت بلکه میلیونها انسان را هدایت کرد. او ادیان و افکار و باورهای پوسیده را کنار زد و در زندگی اش تنها یک هدف داشت و آن ایمان به وحدانیت خداوند بود. محمد؛ خطیب، پیامبر، شارع، مجاهد، موسس مذهبی بود که به عبادت خداوند و ترک بتها میخواند”.
همچنین قطعاً نویسندگان «شارلی ابدو» قصیده ای را که ویکتور هوگو درباره پیامبر سروده و او را ستایش کرده است، نخوانده اند. این نویسنده شهیر فرانسوی در قصیده ای که برای محمد (ص) سرود نسبت به او ابراز محبت زیادی کرد. قطعا آنها سخنان گوته فیلسوف آلمانی (۱۷۴۹-۱۸۳۲) را هم نخوانده اند که می گوید: “باید به محمد (ص) به عنوان یک پیامبر نگریست نه یک شاعر. باید به قرآن به عنوان یک قانون الهی نگریست نه کتابی از سوی یک فرد”.
نویسنده نامدار بریتانیایی مونتگمری وات در کتاب خود «محمد در مکه» می گوید: “او راهی را رفت که به خاطر عقیده اش رنجهای فراوانی متحمل شد و این نشان می دهد که تا چه حد در راهش استوار و وارسته بوده است. درتاریخ ملتها هیچ چهرهای گرامیتر و محترمتر از محمد (ص) یافت نمی شود”.
یوهان ولفگانگ گوته (۱۸۳۸-۱۷۴۹) بزرگترین شاعر آلمانی که با آثار فراوان و ارزشمندش در ردیف بزرگترین شاعران جهان قرار گرفته چنان برخورد شگفت انگیز و جالبی با اسلام دارد که شایسته است آن را به شیوه ای علمی و دقیق بررسی کنیم . علاقه گوته به اسلام علاقه ای درونی و خارج از قواعد معمولی است . گوته علاقه اش را به اسلام در مقاطع مختلف زندگی بروز داده است . نخستین جلوه این علاقه و گرایش به دوران جوانی گوته یعنی ۲۳سالگی او بازمی گردد که مدحی بسیار زیبا در وصف پیامبر گرامی اسلام می سراید. در ۷۰سالگی نیز آشکارا بیان می کند ، در این اندیشه است همه شبهای قدر را که قرآن در آن نازل شده است ، شب زنده داری کند و این فاصله زمانی ، یعنی بین ۲۳تا ۷۰سالگی دوره ای طولانی از زندگی گوته را شامل می شود که این شاعر آلمانی به شیوه های مختلف علاقه خود را به اسلام نشان می دهد. گرایش به اسلام در گوته بیش از هر چیز در دیوان شرقی نمود مییابد.
وحدت، توصیه دائمی پیامبر اکرم(ص)
وحدت بر محور اسلام و رسولالله(ص)، بیت الغزل اندیشه و سیره امام و رهبری است و آنچه تاکنون نظام اسلامی را پویا و پایا داشته اتحاد و همدلی بوده است و شرط حفظ نظام اسلامی استمرار همدلی و وفاق در تمام حوزهها و جنبههای نظام اسلامی است بنابراین با تأسی به سیره امام و رهبری در موضوع وحدت، دستیابی به قلههای رفیع تکامل نظام اسلامی به آسانی میسر می گردد. مقام معظم رهبری بر این باورند که باید مسلمانان جهان با هم متحد شوند و با هم دشمنی نکنند و محور همه، کتاب خدا و سنت نبی اکرم و شریعت اسلام باشد. مسلمانان باید شالوده زندگی خود را بر اسلام و قرآن استوار نمایند تا در تمام ادوار زندگی موفق باشند.
امام خمینی(ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی، با تکیه بر دو عامل کلیدی؛ یعنی ۱٫ لزوم قدرتیابی مسلمانان و لزوم شکست اقتدار شیطانی و پوشالی قدرت های رقیب اسلام؛ ۲٫ مقوله وحدت و انسجام تاریخی و اجتماعی امت اسلامی، تبدیل به گفتمان غالب و رایج نهادهای اسلامی در گستره جهانی گردید. با موج بیداری اسلامی، از رهگذر حرکت انقلاب اسلامی، تکاپویی فعال در میان مسلمانان مطرح گردید. بینش امام خمینی(ره) این است که روابط کشورهای اسلامی، اگر معطوف به اشتراک عقیده، وحدت کلمه و دیگر مشترکات باشد، اختلافات و زمینه های جدایی فروکاسته میشود و هویت جدید و فعالی بروز و ظهور مینماید. در نگاه امام خمینی(ره)، اختلافات مسلمانان، ریشه در طبیعت، جغرافیا، زبان و فرهنگ های بومی و از همه مهمتر، توطئهها و ترفندهای سلطهطلبان عالَم دارد که با تکیه بر عناصر فوق، سعی در تشدید اختلافات، تفرقه و برجسته کردن نقاط افتراق دارد.
وحدت از منظر رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب، که همواره بر وحدت مبتنی بر اسلام و پیامبر اکرم(ص) تاکبد دارند، در این زمینه میفرمایند: “در این عید، مردم به دو رکن اساسی دعوت شدهاند: به توحید و به وحدت. البته امروز متاسفانه دنیای اسلام از وحدت محروم است، دچار مشکلات و دچار درگیری است. وقتی آشفتگی به میان آمد، وقتی درگیری میان مسلمان ها به وجود آمد، معنویت هم کم میشود. معنویت و ایمان، طبق منطق قرآن تا حدود زیادی به آرامش احتیاج دارد؛ هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهم؛ وقتی سکینه بود، وقتی آرامش بود، وقتی امنیت بود، نوبت میرسد به این که انسان ها بر ایمان خود بیفزایند؛ با عمل صالح، با توجه، با ذکر.”( بیانات در دیدار مسوولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۶ تیر ۱۳۹۵)
وجود مقدس نبی مکرم و رسول اعظم اسلام، مهمترین نقطهی ایجاد وحدت است. قبلاً هم این را عرض کردیم که دنیای اسلامی میتواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایی است که عواطف همهی مسلمانها در آنجا متمرکز میشود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیای اسلام است. حالا شما ببینید قلم های پول گرفتهی از صهیونیستها، همین کانون را مورد توجه قرار میدهند و به آن اهانت میکنند؛ برای اینکه اهمیت اهانت به امت اسلامی و تحقیر دنیای اسلام، کمکم از بین برود. این، نقطهی اصلی است؛ سیاستمداران، نخبگان علمی و فرهنگی، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روی این نقطه تکیه کنند و همهی مسلمانها با این شعار به هم نزدیک شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگیرند، یکدیگر را متهم نکنند، یکدیگر را تکفیر نکنند و یکدیگر را از حوزهی دین خارج نکنند. دلها در سراسر امت اسلامی، به یاد پیامبر و به عشق پیغمبر طراوت پیدا میکند؛ همهی ما دلباخته و عاشق آن بزرگواریم.
این ایّام حقیقتاً ایّام اتحاد مسلمانهاست. مسئولان سیاسی، وظیفهشان سنگین است؛ مسئولان فرهنگی، نویسندگان و علما، باید از طرح مسائل اختلافآفرین و تفرقهافکن بپرهیزند؛ هم سنّی و هم شیعه، همه، باید روی این نقطهی اتحاد تکیه کنند. و توقع از علما و زبدگان و نخبگان سیاسی است که خطورت زمان را بفهمند، اهمیت اتحاد مسلمانان را بفهمند و توطئهی دشمنان را برای شکستن این اتحاد و همدلی بفهمند. (دیدار کارگزاران نظام ۲۷/فروردین/۱۳۸۵)
– امروز بیش از همه چیز، در امت اسلامی اتحاد لازم است. وحدت پیدا کنیم، حرفمان را یکی کنیم، دلمان را یکی کنیم؛ این وظیفهی یکایک کسانی است که در این امت بزرگ مسلمان قدرت تاثیرگذاری دارند. چه دولت ها، چه روشنفکران، چه علما، چه فعالان گوناگون سیاسی و اجتماعی، هر کدامی در هر کشوری از کشورهای اسلامی هستند، وظیفه دارند امت اسلامی را بیدار کنند و این حقائق را به آنها بگویند.( بیانات در در دیدار جمعی از مردم و مسوولان نظام، ۱۳ اسفند ۱۳۸۸)
وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی با زبان هایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر اینکه مصلحت را نمی فهمند و نمی دانند که چه بگویند، چیزهایی بگویند که مردم را دلسرد بکنند. متاسفانه گاهی در گوشه و کنار دیده می شود که بعضی مصلحت خود و مصلحت انقلاب و ملت را نمی فهمند. با زید بدی می کنند،با نظـام بدی می کنند. می خواهند مسوولی را زیر سوال ببـرند، انقـلاب را زیر سوال می بـرند. نمی فهمند کـه این کار، زیر سوال بردن انقلاب است. می خواهند یک جبهه بندی درست کنند، ولـی نمی فهمند کـه این جبهه بندی، به وحدت ضربه خواهد زد.( بیانات در دیدار مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم، ۲۴ مرداد ۱۳۶۹)
چرا دشمنی با وحدت و توسط چه کسانی؟
سیاست دشمنان اسلام و مسلمین بر تفرقه قرار گرفته است؛ میخواهند بین مسلمانها ایجاد اختلاف کنند. این برای آنها از هر جنگ نظامی، از هر حرکت سیاسی، از هر چالش اقتصادی باصرفهتر است. مقداری از آن مربوط به تاریخ است، مقداری هم مربوط به جهالت های ما در همین دوران خودِ ماست. حالا غیر از اختلاف اقوام مختلف و ملت های مختلف، اختلاف مذاهب؛ شیعه و سنی – که اگر مسئلهی شیعه و سنی نبود، میرفتند سراغ مذاهب درونِ هر یک از این دو فرقه؛ بین آن فِرق خاص و نحلههای خاصِ تسنن یا تشیع و آنها را آتشافروزی میکردند، که حالا به آنها فعلاً کاری ندارند – چون خودِ مسألهی شیعه و سنی، وسیلهی خوبی است برای ایجاد اختلاف بین آنها. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران حج ۲۳/آبان/۱۳۸۶)
سیاستمداران استعمارگر به خوبی می دانستند که اگر هویت یکپارچهی جهان اسلام شکل بگیرد، راه بر سیطرهی سیاسی و اقتصادی آنان بسته خواهدشد. پس در تلاشی همه سویه و بلندمدت، به اختلافات در میان مسلمانان دامن زدند و زیر چتر این سیاست خبیثانه، از غفلت تودههای مردم و سستعنصریِ زمامداران سیاسی و فرهنگی، بهرهبرداری کردند و کار خود را در تسلط بر کشورهای اسلامی پیش بردند. (پیام به کنگره عظیم حج ۸/دی/۱۳۸۵)
جشن میلاد، صیانت از وحدت
به گزارش بلاغ؛ در خجسته میلاد حضرت محمد مصطفی(ص)، پیامبر گرامی اسلام، جشن و سرور جهان اسلام را فرا میگیرد. قلب مسلمانان و همه موحدان و پیروان صدیق ادیان الهی، مالامال از خوشحالی و ابتهاجند، اما آنچه که قلب مولود این ایام را، که بهانه خلقت است، شاد میکند، صیانت از اتحاد و همدلی جهان اسلام و پرهیز شدید از تفرقه و اختلاف در میان امت اسلامی و فرق مختلف مذاهب است.
بدون تردید، هر حرکتی که در جهت ایجاد اختلاف و شکاف بین جوامع اسلامی از سوی هر فرد و شخصیت و کشوری رخ دهد، اقدامی در مقابل منویات و آموزههای پیامبر گرامی اسلام(ص) است و باید برای گرامیداشت و تجلیل از این ایام مبارک، ضمن ترویج اندیشه وحدتبخش، با عوامل ایجاد تفرقه و اختلاف مقایله کرد.
برچسب ها :وحدت،پیامبر،کائنات
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0