اسکلتهای ۲ کودک، راز جنایت پدر را فاش کرد
مرد خشمگین برای انتقام از همسرش، دختر و پسرش را کشت و جسد آنها را در بیابان دفن کرد. راز این جنایت هولناک بعد از گذشت سه سال با دستور قاضی لنگرود و پیگیری کارآگاهان پلیس آگاهی گیلان فاش شد.
به گزارش عصرقائم، روزنامه «جامجم» در ادامه نوشت: رسیدگی به این پرونده از هفته گذشته و با ارسال پرونده ناپدیدشدن مشکوک دو کودک در لنگرود در دستور کار تیم اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی گیلان قرار گرفت.
مادر این دو کودک با طرح شکایتی مدعی بود همسرش اجازه دیدار او با فرزندانش را نمیدهد. این زن ۲۴ ساله در تحقیقات گفت: «من و شوهر سابقم اهل لنگرود هستیم. بعد از ازدواج به مشهد رفته و در آنجا زندگی میکردیم اما سه سال قبل به دلیل اختلافی که با همسرم داشتم، از او جدا شدم. حضانت دختر هفت ساله و پسر چهار سالهام با او بود. بعد از جدایی به لنگرود بازگشته و در یک نانوایی کار میکردم. در این مدت، شوهرم اجازه نداد با بچهها حتی تلفنی صحبت کنم و میترسم بلایی سر آنها آورده باشد. در اینباره شکایتی کردم اما شوهرم رسیدی جعلی به دادگاه ارائه کرد و یکی از دوستانش به نام سعید به عنوان شاهد به دادگاه آمد و ادعا کردند بچهها را تحویل ما دادهاند.»
سردار عزیزالله ملکی، فرمانده انتظامی گیلان در اینباره گفت: «با توجه به مشکوکبودن ناپدیدشدن این دو کودک، با دستور قاضی پرونده ادعای پدر و مادر او درباره سرنوشت کودکان، از سوی تیمی از کارآگاهان اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی گیلان به سرپرستی سرهنگ حدادی، رئیس پلیس آگاهی استان بررسی شد. ماموران در ادامه متوجه تناقضگوییهای مرد جوان شدند و بازجویی از او را آغاز کردند. متهم ۳۲ ساله ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد اما تیم جنایی اقدامات علمی و صحبت با متهم را در دستور کار قرار دادند که او پس از چند ساعت، لب به اعتراف گشود و به قتل دو فرزندش اعتراف کرد.»
انگیزه قتل چه بود؟
قاتل ۳۲ ساله در بازجویی درباره انگیزه قتل گفت: «سال ۱۳۹۷ به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم از او جدا شدم. من در مشهد ماندم و او به لنگرود آمد. جا و مکان درستی نداشتم و شش ماه در حرم رضوی زندگی میکردیم. بچههایم خیلی اذیت میکردند و تحمل این شرایط برایم سخت بود. از طرفی با دیدن آنها، یاد مادرشان و جداییاش میافتادم و بیشتر عصبانی میشدم. دخترم به نام فاطمه هفت سال داشت اما خیلی بیادب بود و با من بد حرف میزد. چند بار طناب دور گردنش انداختم تا بترسد و به من احترام بگذارد اما فایدهای نداشت. شهریور سال ۱۳۹۸ دوباره عصبانیام کرد. دستم را دور گردنش انداخته و فشار دادم. نیمه جان روی زمین افتاد. ترسیدم و او را به مرکز درمانی بردم. دکتر با دیدن او فهمید که دست دور گردنش انداخته و خفهاش کردهام. قصد داشت با پلیس تماس بگیرد که دخترم را در آغوش گرفته و از آنجا بیرون آمدم. وقتی به خودم آمدم، در انتهای بلوار طبرسی در یک زمین خاکی بودم. نمیدانم دخترم مرده بود یا هنوز نفس میکشید. چالهای کندم و او را در آنجا دفن کردم.»
مرد جوان درباره قتل دومین فرزندش گفت: «روزی که جسد دخترم را دفن میکردم، پسرم، امیرحسین در آغوشم شاهد دفن خواهرش بود. بعد از آن هر بار که پسرم را دعوا میکردم، تهدیدم میکرد به مادرش میگوید من خواهرش را دفن کردهام. به او میگفتم خواهرت رفته پیش مامان اما قبول نمیکرد و میگفت، دیدم خاکش کردی. نهم فروردین ۱۳۹۹ عصبانی شده و با لگد ضربهای به پسرم زدم که سرش به دیوار خورد و جان باخت. بعد هم جسد او را با کمک دوستم در نزدیکی خواهرش دفن کردم. بعد از قتل دو فرزندم به لنگرود برگشتم.»
دستگیری همدست
فرمانده انتظامی گیلان درباره نقش همدست متهم در این جنایتها گفت: «یکی از دوستان متهم که در دادگاه به نفع او شهادت داده بود در دفن یکی از فرزندان مقتول با او همدستی داشت که ماموران او را هم در لنگرود شناسایی و دستگیر کردند. متهم در تحقیقات مدعی شده اعتیاد ندارد و به خاطر انتقام و کینه از همسرش، مرتکب قتل دو فرزندش شده است.»
کشف اجساد
قاضی صفری، بازپرس ویژه قتل مشهد در اینباره گفت: «پس از اعتراف مرد جوان به قتل دو فرزندش، برای کشف اجساد به مشهد منتقل شد و با راهنمایی او اسکلت دو فرزندش از زیر خاک در محله طبرسی خارج و برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. با توجه به اینکه قتلها در مشهد رخ داده، قرار است پرونده با قرار عدم صلاحیت به دادسرای مشهد ارسال شود.»
وی افزود: «متهم در تحقیقات اولیه، آزار و اذیتهای فرزندانش را انگیزه قتل عنوان کرد که تحقیقات تکمیلی در اینباره ادامه دارد.»
برچسب ها :پلیس آگاهی ، کارآگاه ، لنگرود
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0