کد خبر : 308884
تاریخ انتشار : دوشنبه 19 سپتامبر 2022 - 17:50
-

صادق زیباکلام، همزاد امروزین “میرزاملکم خان” و مدافع سینه‌چاک انگلیس و آمریکا

صادق زیباکلام، همزاد امروزین “میرزاملکم خان” و مدافع سینه‌چاک انگلیس و آمریکا

سناریوهایی همچون مهسا امینی، بهانه‌ای برای معاندان است تا کینه خود علیه اسلام و نظام دینی را بروز دهند که توسل‌شان به انواع دروغ و جعلیات، موجب رسوایی بیشترشان شده است.

به گزارش عصرقائم، تاکنون حوادث متعددی مستمسک معاندان و غرب‌گدایان قرار گرفت و به‌صورت سازماندهی‌شده در فضای مجازی بی در و پیکر نشر گسترده یافت که پس از روشن و شفاف‌شدن ماجرا، ثابت گردید که این حوادث سناریویی بیش نبوده تا افکار عمومی علیه نظام اسلامی ایران تحریک و تهییج شود و فتنه‌های جدیدی برای برهم‌زدن آرامش مردم مقاوم و متدین کشورمان بوجود آید.

از خصوصیات این فتنه‌افروزی‌ها،همراهی عده‌ای عناصر داخلی با این فتنه‌افروزی‌های ماجراجوبانه است که اغلب آنها داعیه اصلاح‌طلبی داشته و در داخل کشور نقش پیاده‌نظام دشمنان کشور را بازی می‌کنند. هربار که پرده از سیمای پنهان این سناریوها فرو می‌افتد، چهره مزدورانه این عناصر نیز می‌تواند افشاء و رسوا شود، اما بدلائلی غیرموجه، دستگاه‌های متولی این امر، از انجام وظائف خود در صیانت از حق مردم سر باز می‌زنند.

روشنفکرمآبان، توپچی‌های دشمنان
یکی از این چهره‌ها، که تاکنون توانست با تکیه بر کرسی استادی دانشگاه، تاثیر زیادی در تشویش افکار عمومی و تحریک جوانان به نافرمانی علیه نظام اسلامی داشته و سعی کرده برای تحرکات ضدانقلابی عقبه فکری و تبیینی بوجود آورد، آقای صادق زیباکلام است که در سناریوی مرگ مهسا امینی نیز با اظهارات شتاب‌زده و غیرمسئولانه و اتهام به ارکان نظام، در تشویش اذهان عمومی و التهاب اجتماعی نقش داشته است.

بجرأت باید گفت درهیچ کشوری بویژه در آمریکا و کشورهای اروپایی نمی‌توان سراغ آورد نمونه‌ای همانند ایران و بیان آزادانه دروغ‌ها و شایعات و تهمت‌زدن‌ها به نظام و مسئولان و تحریک مردم به اغتشاش را و آنهم طلبکارانه و با استفاده از ظرفیت‌ها و امکانات نظام!.

امتیاز فتنه‌افروزی، رسواگری فتنه‌افروزان 
بانگاهی گذرا به سناریوهای سال‌های اخیر معاندان علیه جمهوری اسلامی ایران، این نکته جالب توجه است که ماجراهای طراحی‌شده آنان بجای آنکه به اهدافشان در تخریب نظام اسلامی و ایجاد فتنه و آشوب دست یابند، موجب رسوایی بویژه مجریان و عوامل میدانی و چهره‌های پشت پرده آنها، که ژست روشنفکر و نخبه به‌خود گرفته بودند، شده است. یکی از این چهره‌ها، که در اکثر پروژه‌های ضدنظام نقش ایدئولوگ را بازی می‌کند، صادق زیباکلام است. او تحصیل‌کرده دانشگاه برادفورد انگلستان در رشته علوم سیاسی است.

وی که در جوانی در تشکیلات حزب زحمت‌کشان به رهبری مظفر بقایی فعالیت می‌کرد، در سال ۱۳۴۵ در کنکور دانشگاه تهران پذیرفته شد اما پدرش، که از تجار تهران بود، با تحصیل او در ایران مخالفت کرده او را روانه اتریش کرد تا او را از درگیری‌های سیاسی دانشگاه تهران به دور نگه دارد. صادق زیباکلام در اتریش تحت تأثیر تفکرات مارکسیستی قرار می‌گیرد و تحصیل خود را در اتریش نیمه‌تمام گذاشته و به توصیهٔ پدر در خرداد ۱۳۴۶ به انگلستان می‌رود.

در فروردین ۱۳۵۸ ابراهیم یزدی از زیباکلام برای همکاری با دفتر معاونت نخست‌وزیر در امور انقلاب دعوت کرد و از این راه او با مصطفی چمران معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب آشنا شد و از سوی دولت موقت برای حل و فصل مسائل کردستان با او همکاری کرد. با وجود اینکه به گفتهٔ خودش هیچگاه با برخی نظرات چمران پیرامون خلع سلاح و راه حل مسلحانه در برخورد با گروه‌های معارض در کردستان موافق نبوده‌است، اما نظرات او را اصولی می‌داند. زیباکلام علت موفق نبودن مذاکراتش با کردها را اینطور بیان می‌کند که در جریان یکی از جلسات مذاکره ربوده می‌شود و پس از چند ساعت آزاد می‌گردد، «این اتفاق باعث شد که خلخالی و حسنی و خیلی‌های دیگر، از جمله عزت‌الله سحابی و هاشم صباغیان، به من مشکوک شوند و تصریحاً و تلویحاً بگویند زیباکلام به نفع دموکرات‌ها کار می‌کند» و این تصویر ایجاد شد که زیباکلام جاسوس دموکرات‌ها است و به این ترتیب مذاکرات با حزب دموکرات کردستان متوقف شد.

زیباکلام، همزاد امروزین میرزاملکم خان
صادق زیباکلام با اندیشه‌های غرب‌باورانه همواره نقش عقبه فکری و تبیینی معاندان و مخالفان نظام اسلامی را ایفاء می‌کرد و با جاخوش‌کردن در دانشگاه‌های کشور، از موقعیت کرسی استادی توانست نقش واگذارشده به خود را به‌خوبی ایفاء کند. این استاد علوم سیاسی آنچنان در تحریف حقایق مسلم تاریخی گستاخانه توجیه و تحلیل ارائه می‌دهد که بخشی از وقت خود را مصروف تطهیر آمریکا و اسرائیل کرده است.

دیده نشده این استاد علوم سیاسی در قبال سیاست‌های جنایتکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی موضع مخالفی گرفته باشد. او می‌گوید: “من کشور اسرائیل را به رسمیت می‌شناسم چرا که سازمان ملل آن را به رسمیت شناخته‌است”. صادق زیباکلام بطور آشکار در کلاس‌های دانشگاهی از آمریکا دفاع می‌کند و سعی دارد غرب‌باوری را به دانشجویان انتقال دهد.

مدافع سینه چاک انگلیس و آمریکا
او در مناظره با اصغرزاده، سخن‌گوی دانشجوبان اشغالگر جاسوسخانه آمریکا در تهران و اصلاح‌طلب کنونی درباره اقدام انقلابی دانشجویان در تسخیر سفارت امریکا، که امام(ره) از آن به انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب ۵۷ یاد فرمود، می‌گوید: “اشغال سفارت آمریکا بزرگترین ضربه به انقلاب و منافع ملت بود.”

وی در جریان یک مناظره با حمید رسایی نماینده مجلس ایران، که اعتراض دانشجویان را برانگیخت، گفت: اگر آمریکاستیزی را از نظام و رهبر جمهوری اسلامی بگیریم چه حرفی برای گفتن دارند؟.

این استاد علوم سیاسی، آمریکا ستیزی جریانات اسلامی را یک تلاش منفعلانه در برابر تحرکات آمریکا ستیزانه جریان های مارکسیستی می داند. این در حالی است که انقلاب اسلامی ایران ذاتا با هیچ کشوری در دنیا ستیزه ندارد و جریانات اسلامی و انقلابی نیز حتی پیش از انقلاب اسلامی جز با کشوری همچون رژیم اشغالگر قدس که اساسا فاقد هر گونه مشروعیتی می باشد مشکل خاصی نداشتند و تنها مساله ای که باعث می شد تا این جریانات در برابر کشوری به اتخاذ موضع بپردازند به نوع رفتار این کشورها باز می گشت . از اصلی ترین اهداف مبارزه امام خمینی (ره) عبارت بود از مبارزه با آمریکا و جلوه های این مبارزه از همان مواضع آغازین امام خمینی (ره) کاملا مشهود بود چنانکه ایشان در یکی از نخستین بیانیه‌های خود در مخالفت با لایحه ننگین کاپیتولاسیون که به آمریکایی ها حق قضاوت کنسولی می داد چنین پیام می دهند : «دنیا بداند که هر گرفتارى اى که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است؛ از امریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از امریکا خصوصاً متنفر است. بدبختى دوَل اسلامى از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست »(صحیفه امام ، جلد۱، ص ۴۱۱)

“رئیس جمهور امریکا بداند- بداند این معنا را- که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. “(همان ، ص ۴۲۰)

زیباکلام تاثیرپذیری انقلاب مردم کشورهای عربی از انقلاب اسلامی ایران را ناصحیح می‌داند و وجود شعار “مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل” از سوی مردم این کشورها را انکار می‌کند و آن را به جعل رسانه‌ها و مسئولان جمهوری اسلامی ایران نسبت می‌دهد.

زیباکلام: انرژی هسته‌ای حق مسلم ما نیست!
زیبا کلام معتقد است مسائل هسته‌ای ایران نباید در خدمت نگاه ایدئولوژیک ایران با غرب باشد و بر همین اساس وی به شدت حامی کلیات توافقنامه هسته‌ای ژنو بوده تا حدی که اعلام داشته‌است: «نسبت به کلیت آن مثل سگ می‌ایستم و از توافق ژنو دفاع می‌کنم.» وی به شدت از غنی‌سازی اورانیم در ایران انتقاد داشته و در این مورد گفته‌است: “هر کس که غنی‌سازی را متوقف کند دو رکعت نماز شکر می‌خوانم و دست و پای او را می‌بوسم. چرا که این هسته‌ای برای ایران و ایرانی هیچ سودی نداشته‌است.”

وی در ۲۶ آذر ۱۳۹۳ در یک کنفرانس در دانشگاه تهران هم‌صدا با آمریکائی‌ها و طرف‌های مذاکره‌کننده اروپایی، دربارهٔ برنامه اتمی جمهوری اسلامی گفت: «موضوع هسته‌ای» بیشتر از جنگ هشت ساله ایران و عراق به کشور ضربه زده‌است.

صادق زیبا کلام در راهپیمایی روز قدس سال ۱۳۹۳ دربارهٔ شعار نه غزه و نه لبنان در گفتگو با افکار نیوز گفت: بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمی‌دانم که چرا باید از شعار نه غزه و نه لبنان اعلام برائت کنم؟ من فکر می‌کنم هنوز هم اول برای من ایران می‌آید، دوم ایران می‌آید و مهم است و سوم هم ایران می‌آید و آخر هم ایران می‌آید.

وقتی که رضاشاه خائن خادم معرفی می‌شود!!
او در بیان مطالب دروغین، آنچنان خود و فضای رسانه‌ای کشور را رها می‌بیند که به خود اجازه می‌دهد حتی از چهره خائنانی همچون رضاشاه میرپنج هم در چهارچوب سیاست‌های آمریکا و انگلیس تطیر کند. او با دفاع از رضاشاه، معتقد است که ایران مدیون چکمه‌های رضاشاه است. او می‌گوید: “من معتقدم تاریخ بهترین تعیین‌کننده است به شرطی که تحریف نشود؛ به نظر من رضا شاه خدمات زیادی را به ایران کرد”.
وی در مورد رضاشاه گفت: خدمات و اقدامات رضا شاه ایران را مدرن و مدرنیزه کرد ایران مدرن را رضاخان پایه‌گذاری کرد.

صادق زیباکلام هر آنچه که بتواند با نسبت دادن همه زشتی‌ها به نظام اسلامی، بزرگ‌ترین نقش را برای دشمنان انقلاب در داخل کشور بازی می‌کند. او در همه حال آمادگی دارد تا علیه جمهوری اسلامی موضع‌گیری کند و به اظهارنظر بپردازد. جزء افراد ثابت ضدانقلاب برای بیان علیه انقلاب و نیروهای ارزشی در تمام عرصه‌هاست. در عرصه سینما با ابراز خوشحالی از کسب جایزه اسکار توسط فیلم جدایی نادر از سیمین، می‌گوید: اسکار اصغر فرهادی، مشت محکمی بر سر سینمای دولتی بود. می‌دانید چرا از سینمای اصغر فرهادی دفاع می‌کنم؟ به این دلیل که سینمای اصغر فرهادی که عصاره و دستاورد غیر حکومتی و غیردولتی سینمای ایران است.

وی با استفاده از سعه‌صدر و بالابودن آستان تحمل نظام اسلامی، بواسطه اظهارنظر در همه زمینه‌ها علیه نظام اسلامی که متاسفانه فاقد کمترین مبنای علمی و تاریخی بوده، انتظار دارد این دیدگاه صرفا به این دلیل که ایشان مطرح کرده است ، مورد قبول عموم قرار گیرد و حتی گاه از اینکه دیدگاه های وی چندان در کشور مورد اعتنا قرار نمی گیرد آشکارا انتقاد می کند چنانکه در یکی از سرمقاله های روزنامه شرق در این زمینه چنین می نویسد : “اگر نامم به‌جای صادق، «آلفرد» یا «دیوید» و نام فامیلی من هم به جای زیباکلام، «جانسون» یا «اسمیت» بود و به‌جای استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در دانشگاه «ییل» یا «استنفورد» تدریس می‌کردم در آن صورت حتماً برای وضع نظریه «دیپلماسی مثبت» در برابر «دیپلماسی منفی»، در ایران به‌عنوان یک نظریه‌پرداز سیاسی، شهره خاص و عام می‌شدم! و حتماً صد‌ها رساله فوق‌لیسانس و دکترا در خصوص بسط و تبیین نظریه دیپلماسی مثبت و منفی و انطباق آن با شرایط ایران و… به نگارش درآمده بود.”

اهانت به اسلام آزاد ولی دفاع از حقیقت ممنوع
در شرایطی که در کشورهای غربی شخصی چون «سام باسیل» به راحتی می تواند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را مورد اهانت قرار دهد، در بسیاری از کشورهای اروپایی حتی تردید در تعداد کشته های یهودیان در جنگ دوم جهانی می تواند مجازات‌های جدی به دنبال داشته باشد. در شرایطی که در غرب، اهانت به اسلام و مقدسات اسلامی به راحتی پذیرفته می شود، برخی مضامین وجود دارند که هرگونه تردید در آن ها هم ممکن است منجر به سال ها مجازات زندان شود.

اگرچه با سکولاریسم، مذهب؛ از متن جوامع غربی رخت بربست، اما تابوهای بشرساخته کاری را با جوامع غربی کرده اند که کلیسای قرون وسطی هم نکرد. محاکمه مرحوم پروفسور «روژه گارودی» به جرم زیر سؤال بردن هولوکاست در کتاب مشهورش، بی شباهت به محاکمه گالیله در دوران قرون وسطی به جرم متحرّک دانستن زمین نیست. طبعا همان گونه که چرخیدن زمین با محاکمه گالیله در دادگاه انگیزیسیون متوقف نشد سؤالات و تشکیکات وارد به پدیده ای به نام هولوکاست هم با محاکمه منکران آن ازمیان نخواهد رفت.

در حال حاضر در ۱۶ کشور جهان زیر سؤال بردن هولوکاست از نظر قانونی ممنوع است. این کشورها عبارتند از: اتریش، بلژیک، کانادا، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، مجارستان، لیختن اشتاین، مجارستان، لیتوانی، لوگزامبورگ، هلند، لهستان، پرتغال، رومانی، اسلواکی و سوئیس. علاوه بر این کشورها، رژیم صهیونیستی نیز در قلمرو خود زیر سؤال بردن هولوکاست را جرم دانسته است.

بنابراین، آن دسته از ۲۷ کشور اتحادیه اروپا هم که در فهرست ۱۶ کشور فوق نیستند، طبعا بر اساس این قانون، موظف به برخورد با کسانی هستند که هولوکاست را زیر سؤال می برند چرا که در اروپا و بنا بر تبلیغات انجام شده، هولوکاست یک نسل کشی شناخته می شود که طی آن ۶ میلیون یهودی جان خود را از دست داده اند.

مجازات انکار هولوکاست
رسانه های صهیونیستی در غرب دارای حدی از قدرت تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند که می توانند اشخاص مخالف هولوکاست را به شدت سیاه نمایی کنند. تحقیق پیرامون ادعای صهیونیست‌ها پیرامون هولوکاست جرم بوده و حتی برای دانشمندان و محققان نیز مجازات‌های سختی در نظر گرفته‌اند که محکومیت “روژه گارودی”، فیلسوف و نویسنده مسلمان فرانسوی به‌جرم انکار جنایت علیه بشریت در کتاب خود به‌نام “اسطوره‏های بنیادین سیاست اسرائیل”، و جریمه ۱۲۰ هزار فرانک فرانسه معادل ۴۰ هزار دلارنمونه‌ای از اختناق در غرب پرمدعاست.

در مجارستان بی اهمیت شمردن هولوکاست را جرمی مشمول ۳ سال زندان در نظر گرفتند.  در اتریش برای انکار هولوکاست یک تا ۱۰ سال مجازات در نظرگرفته شده است و اگر اقدامات مزبور، خطرناک ارزیابی شود، این مجازات می تواند تا ۲۰سال هم افزایش یابد. در بلژیک نیز بند اول قانون ۲۳ مارس ۱۹۹۵م تصریح دارد که انکارکنندگان هولوکاست از ۸ روز تا یک سال به زندان محکوم شده و به پرداخت ۵ هزار فرانک جریمه محکوم می شوند.

در جمهوری چک، بند a261 قانون اساسی اصلاح شده این کشور آمده است که هر کس هلوکاست را انکار کرده و یا در آن ها تردید کند و یا آن ها راتأیید و توجیه کند، از ۶ ماه تا سه سال به زندان محکوم می شود.

گرمار رودولف -یک شهروند آلمانی دیگر- از ایالات متحده به آلمان عودت داده شد و به دو سال و نیم زندان محکوم گردید. جرم وی این بود که هولوکاست را انکار می کرد. در جولای ۲۰۰۷، رهبر شاخه «هس» حزب دموکراتیک ملی آلمان -مارسل وول- به خاطر آن که گفته بود دولت با بردن دانش آموزان به محل سابق اردوگاه های متمرکز آلمان نازی، در حال شستشوی مغزی آن هاست به زندان افتاد.

در اوت ۲۰۰۷ «گرد هوسنیک» منکر اتریشی هولوکاست در اسپانیا دستگیر شد. اتهام وی انتشار کتب و مقالاتی در خصوص به چالش کشیدن کشتار یهودیان در جنگ جهانی دومبود. وی مجبور شد به مالاگا فرار کند تا زندانی نشود. در بلژیک یک سازمان یهودی به خود اجازه داد تا در مارس ۲۰۰۷م از یک سناتور بلژیکی به خاطر آن که در یک مصاحبه وجود اردوگاه های مرگ در آلمان نازی را انکار کرده بود، شکایت کند.

در فرانسه «وینسنت رینوگارد» به یک سال زندان و ۱۰ هزار یورو جریمه محکوم شدچرا که در سال ۲۰۰۵ با چاپ جزوه ای، هولوکاست را انکار کرده بود و….

سناریوهای متعدد برای ترغیب و تشویق مردم به شورش و تخریب

 
سگ‌های وطنی دشمن برای دریدن دین و ایمان مردم و نابودی اعتماد جامعه به نظام اسلامی، آزادند و هرچه بخواهند بویژه در فضای مجازی توطئه می‌کنند و سناریوهای متعدد را برای ترغیب و تشویق مردم به شورش و تخریب به اجراء می‌گذارند و با یک غوغاسالاری رسانه‌ای و تحمیل جو فشار و غوغاسالاری، مسئولان را منفعل کرده و طلبکارانه، مدعی نیز می‌شوند. دستگاه قضاء تا چه زمانی باید مردم را در تحقق مطالبه برخورد قاطع با این توطئه‌گران، که با امنیت برآمده از خون پاک جوانان و شهدای این سرزمین همچنان مشغول توطئه روزانه هستند، معطل بگذارد؟!.
آیا همچنان افرادی نظیر صادق زیباکلام و همه آنانی که در پروژه‌های نمونه مهسا امینی، نقش پیاده‌نظام دشمنان نظام اسلامی را بازی می‌کنند، باید همچنان آزادانه به اجرای اهداف شوم‌شان مشغول باشند و همچنان برای نظام مظلوم اسلامی هزینه‌های کلان ایجاد کنند؟!. مخاطب اصلی این نوشتار، قوه قضائیه کشور است که باید برای این تهدید دائمی فکری عاجل کند.
صادق زیباکلام، همزاد امروزین "میرزاملکم خان" و مدافع سینه‌چاک انگلیس و آمریکا/قوه قضائیه فکری عاجل کند
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده + 11 =