مصاحبه خواندنی با مرحوم معافی در ۲۲ مرداد سال ۹۰
به گزارش قائم آنلاین، مجله سرخرود مازندران در ۲۲ مرداد ۹۰ مصاحبهای را از جابر معافی سرپرست خبرگزاری فارس در مازندران منتشر کرده است که انتشار آن میتواند نشان دهندهای گوشهای از ویژگیهای اخلاقی، حرفهای و کاری این خبرنگار فقید باشد. *لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید؟ مادرم در ۲۴ تیرماه ۱۳۵۴ مرا
به گزارش قائم آنلاین، مجله سرخرود مازندران در ۲۲ مرداد ۹۰ مصاحبهای را از جابر معافی سرپرست خبرگزاری فارس در مازندران منتشر کرده است که انتشار آن میتواند نشان دهندهای گوشهای از ویژگیهای اخلاقی، حرفهای و کاری این خبرنگار فقید باشد.
*لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید؟
مادرم در ۲۴ تیرماه ۱۳۵۴ مرا به کره خاکی آورد و شاید به همین خاطر تحمل گرما را ندارم، در روستای اناردین شهرستان ساری (میاندورود) متولد شدم، از دانشگاه پیام نور شهرستان بهشهر کارشناسی زبان و ادبیات فارسی گرفتم و از سال ۱۳۸۳ در خبرگزاری فارس فعالیت میکنم.
*چه سالی ازدواج کردید؟ و حاصل این پیوند چه بوده است؟
در ۲۸ اردبیهشت ۸۲ پیوند ازدواج با کسی بستم که همکارم بود و شد، خداوند در هشتم آذرماه سال ۱۳۸۴ فرزند پسری به ما عطا کرد که خیلی دوستش دارم ( درزمان انتشار این مصاحبه هستی هنوز به دنبال نیامده بود).
*چگونه وارد عرصه رسانه شدید؟
رشته تحصیلی من ارتباط نزدیکی با عرصه خبر داشت ولی شرکت در کلاس خبرنگاری بیشتر مرا تشویق کرد و از سال ۸۲ وارد این عرصه شدم.
*چقدر این شغل را دوست دارید و به نظر خودتان تاکی آن را ادامه خواهید داد؟
علاقه من به شغل عامل موفقیت است و من به اندازه یک انسان، خبر و خبرنگاری را دوست دارم و علاقه دارم تا پایان عمرم با خبر و کار زندگی کنم.
*زندگی یک زن و شوهر که هر دوتاشون خبرنگارند و اینکه مزایا و چه طعمی دارد؟ معایب زندگیتان که هر دو خبرنگارید چی هست؟ آیا شده از این بابت به هم خرده بگیرد؟
تعامل و انتخاب با کسی که خبرنگار بود کار سختی نیست ولی با افتادن به جریان عمیق زندگی برای کسی که به آینده امیدوارند بسیار شیرین است، کسی که برای ورودش به این رشته سلسله مراتب شغل را رعایت کند این شیرینی بیشتر میشود، احساسی است که با توکل به خدا توانستم همسری را برگزینم که همراه و همدل زندگی است البته همراهی فرزندم نیز در ادامه زندگی تاثیرگذار است.
*بهترین و تلخترین خاطرهتان؟
اگر منظور شما از این سئوال بهترین خاطره در محیط کار است، باید بگویم هر خبری که بتواند گره از مشکلات گروهی از انسانها بردارد، بهترین خاطره است، تلخترین خاطره کاری خبری است که در نیمههای شب درج شد، خبر درگذشت مرحوم رحیمی مدیرکل فقید راه و ترابری مازندران، این مدیر دوست داشتنی بود و پرکار، این نکته تعریف از یک فرد بعد از مرگش نیست، بلکه عین حقیقت است که حدود یک هفته بر کارم تاثیر گذاشت و حدود سه ماه نتوانستم برای کسب خبر به راه و ترابری مازندران بروم.
*از چه چیزی بدتان میآید و از چه چیزی شاد میشوید؟
از دروغ بدم میآید و از راستگویی شاد میشوم، کم شدن مشکلات مردم رویکرد رسانهها باید باشد اثر این مشخصه در کام باشد، بیشتر خوشحال میشوم.
*زندگیتان چه رنگی است؟
رنگ طبیعت باید در زندگی باشد تا احساس طراوت کرد.
*آیا حاضرید فرزندتان راه شما را ادامه بدهد؟
چند بار از عرفان سئوال کردم گفت میخواهم پلیس باشم و خلبانی را نیز دوست دارم، انتخاب شغل به استعداد، علاقه و نیاز جامعه بستگی دارد.
*مشکلات عدیده خبرنگاران چیست؟
خیلی از خبرنگاران باید یک مرور دوباره نسبت به شغلی که انتخاب کردند، داشته باشند، تمام اقشار حل مشکلات خود را از خبرنگاران انتظار دارند و خبرنگار باید مشکل خود را حل کند تا حلال مشکلات دیگران باشد، یکی از عمدهترین مشکلات خبرنگاران، کم بودن آستانه تحمل مدیران، شناسایی ناقص برخی از روابط عمومیها و مدیران با کارکرد رسانهها و نیز کمبود نیروی تخصصی در بخشهای مختلف است.
*چرا برخیها فکر میکنند، درآمد خبرنگاران خوب هست و گاهگاهی به آنان توهین میشود؟
درآمد زیاد نشانه ابتکار و نوآوری اصحاب رسانه به ویژه خبرنگاران است، اگر کسی بتواند کارش را صادقانه، درست و علمی انجام دهد در میزان درآمدش تاثیر دارد.
*بهترین تیتری که تا به حال زدید چی بود؟
اسپانسرم خداست، تیتر خبر یک دوچرخهسواری بود که با شعار حفظ محیط زیست به دفتر فارس در مازندران آمد، البته در این دیدار خبری یادی هم از مهندس شفقت که آن موقع استاندار بوشهر بود، شد.
*کدام گزارش یا خبر به دل شما مانده تا حالا؟
خیلی دلم میخواهد با درج گزارشی به مشکلات روحی، روانی و خانوادگی معتادان بپردازم، مقدمات این کار را فراهم کردم که هنوز به نتیجه نرسید، آخر خیلی از معتادان به مواد مخدر دلشان نمیخواست در این مشکل قرار بگیرند، یکی از مشکلات جامعه ما افزایش آمار معتادان است که باید با تلاش رسانهها و دستگاههای فرهنگی جلوی این آمار را گرفت.
*یک تیتر در مورد زندگی خودتان بدهید، زیاد هم فکر نکنید؟
زندگی امیدوارانه
در پایان هر چه دوست دارید، بگوید؟
کاش زندگی طوری بود که بیشتر به همدیگر سر میزدیم، صله رحم ثواب دارد، صداقت راه دستکاری است، ای کاش مدیران با خبرنگاران در ارتباط باشند،ای کاش مدیران پس از یکسال زحمت خبرنگاران در روزی که به نام خبرنگاران است، در محفلشان شرکت کنند، آخر از ۱۰۰ مدیر مازندرانی کمتر از ۱۰ نفر به مراسم بزرگداشت روز خبرنگار آمدند، مازندرانیها را بیشتر به مهماننوازی میشناسند، روزی نشود که خودمان میزبانی و مهمانی را فراموش کنیم، وحدت و همدلی امید میآورد، این امید را با همکاری بیشتر به همدیگر در جامعه زنده کنیم و هزاران آرزوی خوب برای عاقبت بهخیری ایرانیها مسلمان دارم، دلم میخواست هر چه در دلم داشت بنویسم که وقت یار نشد، این مصاحبه را زمانی به پایان بردم که باید تا چند لحظه دیگر خبری را برای خبرگزاری فارس ارسال کنم.
نکته آخر: زندگی من مدیون پدر و مادری است که مرا به دنیا آوردند، مرا به مدرسه فرستادند و شرایط ورود به دانشگاهم را فراهم کردند، در طول زندگی والدینم متحمل زحماتی شدند که باید ساعتها دراین باره وقت بگذاریم، ولی آن چیزی که مهم است این است که پدرم مثل مادرم مهربان و مادرم مثل پدرم سختکوش و بردبار است.
این روزها و شبها را جانکاه سپری میکنیم و به یاد پنجشنبهای مینشینیم که باید به مزارش برویم و فاتحهای قرائت کنیم.
مرحوم جابر معافی سرپرست فقید خبرگزاری فارس مازندران صبح روز سی و یکم شهریورماه بر اثر عارضه قلبی جانبه جان آفرین تسلیم کرد.
برچسب ها :مجله، مازندران،مصاحبه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0