کد خبر : 107863
تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 آگوست 2018 - 16:25
-

پشت پرده بیلبوردهای سیاسی شهردای مشخص شد

پشت پرده بیلبوردهای سیاسی شهردای مشخص شد

به گزارش قائم آنلاین،  دو هفته پیش در بسته ویدئویی مشرق با عنوان “پشت پرده بیلبوردهای این روزهای تهران چیست؟ ” و یک گزارش تحلیلی به بیلبوردهای گسترده شهرداری تهران اشاره کردیم. بیلبوردهایی که سازمان فرهنگی هنری شهرداری (با کارکردهای شبیه یک سازمان سیاسی) تهران با رویکردی صرفاً فرهنگی! سعی می‌کند به مردم یاد بدهد

به گزارش قائم آنلاین،  دو هفته پیش در بسته ویدئویی مشرق با عنوان “پشت پرده بیلبوردهای این روزهای تهران چیست؟ ” و یک گزارش تحلیلی به بیلبوردهای گسترده شهرداری تهران اشاره کردیم. بیلبوردهایی که سازمان فرهنگی هنری شهرداری (با کارکردهای شبیه یک سازمان سیاسی) تهران با رویکردی صرفاً فرهنگی! سعی می‌کند به مردم یاد بدهد کِی گفتگو کنیم؟ کجا گفتگو کنیم؟ با کی گفتگو کنیم؟ چرا و …؛ اما آیا رویکرد واقعی بیلبوردها همین است؟ یعنی مردم نمی‌دانند با چه کسی باید گفتگو کنند؟ یا مثلاً گمان می‌کنند در خواب و یا روی درخت باید گفتگو کنند؟ در واقع این بیلبوردها استارتاپ یک پروژه پیچیده سیاسی هستند که سعی در آماده سازی اذهان عمومی برای پذیرش و پیاده سازی اصلی‌ترین پروژه جریان اصلاحات برای برون رفت از انزوای سیاسی، بازگشت به عرصه قدرت و بازیابی بدنه اجتماعی آن‌ها در سال‌های اخیر دارد.

این پروژه تحت عنوان خوش رنگ و لعاب و فریبنده “گفت و گوی ملی” در ظاهر یک الگوی مسالمت آمیز در حل مناقشات سیاسی داخلی و در واقع ابزار مداخله سیاست‌های دول غربی و آمریکا در تصمیم گیری‌ها و امور کشورهای مختلف می‌باشد.

روز بعد رضا رشیدپور در برنامه حالا خورشید با اشاره به این بیلبوردها از طراحی گرافیکی ضعیف آنها و محتوای هجوشان با ادبیات طنز خودش انتقاد می‌کند؛ اما این انتقاد از طرف جریان خاص سیاسی تحمل نمی‌شود و حجت الاسلام احمد مازنی، از اعضای حزب اعتماد ملی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در نامه‌ای به دکتر علی عسگری ریاست سازمان صدا و سیما خواستار توبیخ رشیدپور می‌شود. وی در این نامه می‌نویسد:

“… مهم‌ترین معضل جامعه ایران اختلافات سیاسی و اجتماعی است و راه حل آن گفت و گو ست؛ اما متاسفانه در رفتار برخی همکاران شما در رسانه ملی مواردی مشاهده می‌شود که نه تنها بر تنازعات دامن می زند بلکه روش گفت و گو را تخطئه و بعضاً مورد تمسخر قرار می‌دهد. به عنوان نمونه اقدام نسنجیده مجری برنامه صبحگاهی  پربیننده شبکه سه در خصوص یکی از اقدامات نمادین و فرهنگی شهرداری تهران در نشر شعارهایی در مورد ترویج فرهنگ گفت و گو در آگهی نما یا بیلبوردهای پایتخت است. در حالی که انتظار می‌رفت رسانه ملی از این اقدام شهرداری تهران قدردانی و در جهت ترویج فرهنگ گفت و گو از این فرصت استفاده بکند، با کمال تأسف در این برنامه به جای تشویق و یا احیاناً نقد منصفانه و عالمانه این اقدام آن را مورد تمسخر و استهزاء قرار داده‌اند. لذا انتظار می‌رود ضمن تذکر به مدیر شبکه و مسئولان برنامه حالا خورشید در خصوص جبران این خطا، نسبت به تهیه و پخش برنامه‌هایی در راستای تعریف و ترویج فرهنگ گفت و گو در جامعه اقدام فرمایید.”

حالا اگر هم حزبی بودن شهردار تهران و آقای مازنی و این که احمد مازنی مبدع ایده گفت و گوی ملی است را هم به ماجرا اضافه کنیم چند مساله مهم در ذهن ایجاد می‌شود.

بیشتر انتظار می‌رفت ارتباط بین این بیلبوردها و ایده گفت و گوی ملی از طرف آقایان به نوعی انکار شده و این بیلبوردها صرفاً فرهنگی معرفی شوند، اما آقای مازنی سهواً یا عمداً به پشت پرده صرفاً سیاسی این بیلبوردها در این نامه اشاره می‌کنند.

هدف از نشستن بر کرسی مناصبی مانند شهرداری، نمایندگی مجلس و … خدمت به مردم است یا پیشبرد اهداف حزبی؟ چه آنکه جناب مازنی در شرایط کنونی کشور مهمترین معضل جامعه ایران را اختلافات سیاسی می‌بیند و شهرداری تهران با بدنه همسو شده با اهداف حزبی مهمترین نیاز جامعه را ترویج فرهنگ! گفت و گو می‌داند. صرف این همه هزینه و زمان که باید در اختیار رفع مشکلات مردم باشد، برای پیشبرد اهداف حزب و جریان چگونه توجیه می‌شود؟

اگر آقایان مسئولین همان طور که به فکر حمایت از هم حزبی‌های خود بودند و با کوچکترین انتقادی چنین بر می‌آشفتند و کمر بر توبیخ فرد خطا کار و جبران خطای او بر می‌آمدند، نسبت به مشکلات مردم هم چنین حساسیتی از خود نشان می‌دادند تا به جای حفظ منافع حزبی از منافع ملی محافظت می‌کردند، مطمئناً کشور شاهد شکوفایی بیشتری می‌بود و مردم احساس رضایت به مراتب بیشتری از عملکرد ایشان داشتند.

کسانی که این همه بر طبل گفت و گو می‌کوبند و و کمر بر ترویج فرهنگ آن بسته‌اند، آیا خود اندک اعتقادی به آن دارند یا صرفاً جویای منافع حزب و جریان خود هستند؟ چرا که روح توبیخ (آن هم به صورت قضاوت یک جانبه در مورد یک منتقد) در تضاد کامل با روح گفت و گو است و از آقای مازنی به عنوان یکی از سردمداران گفت و گو انتظار می‌رفت، حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده این مساله را کمی گفت و گو محورتر حل می‌کرد، نه به صورت دستوری و با توبیخ یک منتقد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده − دو =