کد خبر : 113922
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 18 سپتامبر 2018 - 10:05
-

شهریار شعر و ادب فارسی فراموش ناشدنی است

شهریار شعر و ادب فارسی فراموش ناشدنی است

به گزارش قائم آنلاین،  در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می‌شود. کودک در گاهواره، لالایی می‌شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می‌گیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش، شعری است که برایش می‌سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می‌سُراید. این آمیختگی ما

به گزارش قائم آنلاین،  در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می‌شود. کودک در گاهواره، لالایی می‌شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می‌گیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش، شعری است که برایش می‌سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می‌سُراید. این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما می‌گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر روشن می‌سازد.

زبان و ادبيات فارسي به عنوان دومين زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ايراني، با هزاران آثار گران سنگ در زمينه‌هاي مختلف ادبي، عرفاني، فلسفي، كلامي، تاريخي، هنري و مذهبي همواره مورد توجه و اعتقاد ايرانيان و مردمان سرزمين‌هاي دور و نزديك بوده است. علي‌رغم حوادث و رويدادهاي پر تب و تاب و گاه ناخوشايند، باز هم اين زبان شيرين و دلنشين در دورترين نقاط جهان امروزه حضور و نفوذ دارد.

تبحر شهریار در شعر فارسی 
اين حضور و نفوذ، حكايت از آن دارد كه در ژرفاي زبان و ادب فارسي آنقدر معاني بلند و مضامين دلنشين علمي، ادبي، اخلاقي و انساني وجود دارد، كه هر انسان سليم‌الطبعي با اطلاع و آگاهي از آنها، خود بخود به فارسي و ذخاير مندرج در آن دل مي سپرد. اگر چنین نبود، ترجمه و تأليف هزاران كتاب و مقاله از سوي خارجيان درباره آثار جاودان و جهاني ادب فارسي مانند؛ شاهنامه فردوسي، خمسه حكيم نظام گنجوي، گلستان و بوستان شيخ اجل، مثنوي مولانا جلال الدين بلخي، غزليات خواجه حافظ شيرازي و رباعيات حكيم عمر خيٌام چهره نمي بست و هزاران ايرانشناس و ايران دوست غير ايراني دل و عمر بر سر شناخت، فهم، تفسير و ترجمه اين آثار ارزنده در نمي باختند.

نگاهی کوتاه به زندگینامه استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. پدرش «حاج میرآقا بهجت تبریزی» نام داشت که در تبریز وکیل بود. شهریار دوران کودکی را -به علت شیوع بیماری در شهر- در روستاهای قایش قورشاق و خشگناب بستان‌آباد سپری نمود. پس از پایان سیکل (راهنمایی) در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری به‌علت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر ترک تحصیل کرد.

پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. او در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمد و با یکی از بستگان خود به‌نام «عزیزه عبدخالقی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند -دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی- بود.

شهریار و دنیای هنر
شهریار به تمامی هنرها، به ویژه شعر، موسیقی و خوشنویسی علاقه داشت. او نسخ، نستعلیق و خط تحریری را خوب می‌نوشت و قرآن را با خط خوش کتابت می‌کرد. در جوانی، سه تار را به نیکویی تمام می‌نواخت، ولی پس از مدتی در پی تحولاتی درونی، برای همیشه آن را کنار گذاشت.

ویژگی شعر شهریار
بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام، ویژگی‌های شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده می‌شود شاعر با شجاعت، پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاوره ای در می‌آمیزد و از اینکه ادیبان، سطح شعرش را نازل بپندارند نمی‌هراسد. این تلفیق شاعرانه، از ویژگی های شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده می‌شود. او از کاربرد مضامین نو، پروایی نداشت و در این زمینه، نوآوری های فراوانی دارد.

شهریار در سرودن انواع گونه‌های شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشته‌ است. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشته‌ است.

شعر در خدمت دین
شهریار، شعر را هنرمندانه به خدمت گرفته بود تا مذهب، ملت و میهن خود را به جهانیان معرفی کند. شعر او، گاه خواننده را به شعرهای دور و دراز می برد، به آسمان های عرفان و انسانیت کامل، پرواز می دهد و عالم هایی بالاتر از این عالم ظاهری را که خود درک کرده است به او نشان می‌دهد. گاه نیز خواننده را دگرگون می کند و او را وا می دارد بی اختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصت‌های از دست رفته و بر آن گذشته‌ای که باز آمدنی نیست اشک بریزد و همه گذشته تلخ و شیرین خود را در آن ببیند. در واقع، هر یک از شعرهای شهریار، پرده‌ای از سوز و سازها و افت و خیزهای زندگی او را نشان می‌دهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن می‌گوید.

شهریار و پرواز تا بی نهایت
روح پاک شهریار، این شاعر آزاده، در بامداد ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، به سوی بارگاه پروردگارش پر کشید. جسم خسته و نحیف او، با احترامی کم نظیر، بنابر وصیتش در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد که مدفن بسیاری از شاعران و هنرمندان آن دیار است. اما بدون شک، شعرهای او و آهنگ صدای گیرایش که همراه با موضوعات تغییر می کرد و شنونده را کاملاً دگرگون می‌ساخت و قیافه آرام او، همچنان در خاطر همه مردم این مرز و بوم، زنده و جاوید خواهد ماند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سه × سه =