علت افزایش سن ازدواج جوانان در ایران

قائم آنلاین،

ازدواج یک امر الهی است که رسول گرامی اسلام به آن سفارش بسیار فرموده اند، اما جوان امروز جامعه ما باید بداند که هر قدر دنیا دچار تغییر شود، اساس زندگی سعادتمند و صالح او در گرو ازدواج سالم از جهات مختلف است و نباید در این مقوله کوتاهی کند و تردید به خود راه دهد.
مقوله ازدواج یکی از مهمترین مسئله ایست که در جامعه کنونی باید زیاد به آن توجه شود ؛ علل بالا رفتن سن ازدواج و عدم تمایل جوانان برای ازدواج و تشکیل زندگی یکی از مسائلی است که باعث دغدغه خاطر بسیاری از مسئولان شده است واز نظر کارشناسان نیز این امر نگران کننده می باشد . دلایل بسیاری می توانند باعث تأخیر ازدواج در بین جوانان باشند که به اهم آنها اشاره می شود.

۱-عدم توانایی مالی ( فقر):
از نظر بیشتر افراد مهمترین دلیل تن ندادن خیلی از جوانان به مسئولیت های زندگی مشترک هزینه های گزاف و سرسام آور مراسم ازدواج می باشد هزینه های عقد و عروسی و… که در سال های اخیر به طور غیرعادی تغییر کرده و از مراسم جشن ساده ای که برای شروع یک زندگی می گرفتند به مراسم های بسیار مجلل و پر زرق و برق و با نیت چشم و هم چشمی تبدیل شده است که در اکثر موارد عروس و داماد باید تا سالیان سال هزینه این تجملات و چشم و هم چشمی ها را به صورت وام و قسط بپردازند و به همین خاطر اکثر افراد بدلیل عدم توانایی مالی قادر به تأمین چنین مخارجی نمی باشند و از تشکیل خانواده سر باز می زنند.
اگر خانواده ها از هزینه های ازدواج بکاهند و ازدواج آسان پیش گیرند و به جوانان خود ساده زیستی را آموزش دهند و آنان را به آینده امیدوار کنند چنین امری مشکل بزرگی برای ازدواج آنها نخواهد بود.
فقر نباید موجب ترس جوانان از ازدواج گردد و باید با توکل به خداوند و با توجه به آیه “جوانان بدون همسر خود را همسر دهید اگر فقیر باشند خداوند با فضل و رحمت خود آنان را غنی و بی نیاز می‌کند ” ، اقدام به ازدواج نمایند.

۲-بیکاری:
اگردر یک جامعه بیکاری مشکل اصلی جوانان به ویژه جوانان تحصیل کرده باشد و جوان فارغ التحصیل شده ، کاری هم سطح رشته و یا هم سطح توانایی های خود به سختی پیدا کند حتماً در یک مدت طولانی توانایی ایجاد یک زندگی مستقل را نخواهند داشت مخصوصاً اشخاصی که قصد دارند ازدواج کنند و این سنت نیک و پسندیده را اجرا کنند، بر اثر بیکاری و نداشتن شغل مناسب از این حرکت سر باز می زنند.
پس باید برای از بین بردن این مشکل اولاً تصمیماتی از سوی دولت اتخاذ گردد و راهکارهایی ارائه شود تا زمینه شغلی برای جوانان ایجاد گردد و ثانیاً جوانان نیز فقط دنبال مشاغل یقه سفید نبوده و به مشاغلی که میتوانند در آن مثمر ثمر باشند قانع باشند.
کار و شغل یک امر دست نیافتنی نیست چون فردی که از توانمندی و مهارت لازم برخوردار باشد احتمال جذب آن در مشاغل مختلف ( اعم از دولتی و خصوصی )بسیار بالاست و فقط تعداد اندکی از افراد برای دستیابی به کار مشکل دارند که آنها نیز می توانند با کسب مهارتهای لازم برای شغل مورد نظر ( در مدت زمان نه چندان طولانی ) مشغول به کار شوند.

۳-بالا بودن سطح توقعات و انتظارات:
وقتی جوانی به فکر ازدواج و تشکیل خانواده می افتد با موج عظیمی از توقعات و خواسته های دست و پا گیرکه سد بزرگی  بر سر راه جوان است مواجه می شود.در چنین مواقعی افردی که تحت فشارهای روحی و روانی و جنسی قرار دارند  باید خود را نگه دارند و عفت پیشه کنند تا زمانی که بتوانندازنظر اقتصادی و مالی به جایی برسند. شاید این معیار بدی برای برخی از خانواده ها گشته که حتماً باید تمام شرایط فراهم باشد .
به هر حال اگر خانواده ها سطح انتظارات خود را پایین تر بیاورند ، جوانان ناامید از این مسئله نمی شوند. شاید بسیاری از این عدم اقدام ها و سر باز زدن از ازدواج توسط برخی جوانان به علت وجود همین توقعات و انتظارات بیش از حد است و اِلّا زندگیی که دختر و پسر با تلاش و پشتیبانی از یکدیگر آن را به مرور بسازند و در اینراه سختی هایی را نیز متحمّل شوند و صبر پیشه کنند ،بسیار با ارزش تر از یک زندگی مرفه حاضر و آماده است و دوام آن زندگی بیشتر و علاقه و محبت بین آن دو چند برابر است .
۴-ادامه تحصیل:
اشخاصی هستند که ادامه تحصیل را بهانه ای برای عدم تشکیل زندگی مشترک قرار داده و از ازدواج و تشکیل خانواده فرار می کنند و اظهار می دارند که فعلا قصد ازدواج نداشته و مشغول تحصیل هستند . و ازدواج را مانعی برای ادامه تحصیل و پیشرفت خود می دانند ، در صورتی که چنین اندیشه ای بسیار مبتدی بوده و بدون فکر صورت گرفته است.
هیچ گاه ازدواج سدّ راه تحصیل نبوده و نیست و فکر اینکه ممکن است ازدواج سد راه تحصیل ما گردد بسیار اشتباه است و چه بسیارند افرادی  که درهنگام تحصیل ازدواج کرده اند و به یاری و همدلی همسر خویش به درجات بالای علمی نیز دست یافته اند البته اگر کسی می تواند در طول مدّت تحصیل عفت و پاکی پیشه کند و قصدی بر ازدواج نداشته باشد ، هیچ اجباری بر سر او نیست . اما بسیاری از افرادی هستند که تحصیل را بهانه ای برای رسیدن به اهداف و لذات دیگری قرار داده اند تا خود را از پذیرفتن مسئولیت خلاص نمایند.

۵-نداشتن فرهنگ جامع و مناسب در زمینه ازدواج آسان :
نداشتن فرهنگ جامع و مناسب ازدواج آسان یکی از بنیادی ترین مشکلات خانواده ها در زمینه ازدواج جوانان است اگر این فرهنگ در جامعه و تمام خانواده ها پیاده سازی شود ، دیگر مشکلی از این نظر برای جوانان باقی نخواهد ماند . زیرا با محقق شدن این امر (فرهنگ سازی) همه با این فرهنگ و اندیشه نیک موافق و همراهند و سعی در آسان سازی ازدواج جوانان می کنند. بنابر این معضل ازدواج جوانان در جامعه تقریباً از بین می رود . زیرا اگر خانواده ها با این فرهنگ کنار بیایند سدی بر سر راه جوان باقی نمی ماند و اگر نخواهند که بپذیرند ، اولین سد در امر ازدواج آسان خود خانواده ها خواهند بود. در این صورت با وجود فرهنگ تکلف گرایی در درون خانواده ها ، نه آنان به ازدواج آسان رضایت میدهند و نه خانواده های دیگری که افکار این خانواه ها را می بینند ، اقدام به امر ازدواج برای جوانانشان می کنند.پس بایستی ارباب رسانه در امر فرهنگ سازی ازدواج آسان همّت گمارند و افراد دیگر با امر به معروف ، خانواده ها را به این امر متمایل سازند تا یکی از اصلی ترین مشکلات در این زمینه حل شود خود جوانان عزیز نیز باید با خانواده های خود صحبت کنند و آنان را از تجمل گرایی باز دارند و آنان را از عواقب این عقیده ی نادرست آگاه سازند.

۶-عدم مسئولیت پذیری :
البته باید توجه داشت که عده ای نیز هستند که بیش از هرچیز از مسئولیت هراس دارند اما انسانی می تواند موفق باشد که مسئولیت پذیر نیز باشد.پس در اینجا باید خانواده ها تشخیص دهند که اگر جوانشان قصد ازدواج ندارد ، آیا مسئولیت پذیر هست و می تواند پاکی و عفاف خویش را حفظ کند یا این که نبود شرایط مساعد برای ازدواج ، بهانه ای برای اوست تا از پذیرفتن مسئولیت و ازدواج فرار کنند. در صورتی که جوان بهانه می آورد ، باید خانواده او را راهنمایی کند و به سمت این عمل خیر و پسندیده هدایت کند که برای او بهتر است.
۷-آزادی ها و انحرافات جنسی :
باتوجه به هجوم افکار و اندیشه های بیگانه اما پر زرق و برق غربی توسط وسایل ارتباط جمعی همچون روزنامه ها و مجلات خارجی ، ماهواره ، اینترنت و…، جوان ایرانی تصور می کند فرهنگ غرب یک فرهنگ درست و بی اشکال است که قرار است او را به سعادت برساند و نمی داند که غرب با استفاده از موضوعات جذاب و لذت بخش برای جوانان ، تنها قصد دارد تا او و امثال او را به انحطاط فرهنگی و فکری بکشاند. به همین دلیل جوان ایرانی خود را جزء حائزان این فرهنگ پوچ تصورمی کند و فرهنگ اصیل ایرانی خود را پس می زند یا با آن در می آمیزد و می دانیم که هیچ چیز در این زمینه بدتر از تداخل دو فرهنگ نیست زیرا موجب سردرگمی و گم کردن راه اصلی می شود. این جوان با اتخاذ فرهنگ غرب و اعمال و رفتار آنان،چه پسندیده و چه ناپسند سعی در تغییر فرهنگ ایرانی – اسلامی خود به فرهنگ مشکل دار و بیگانه غرب می کند. البته اخلاق پسندیده ای که با فرهنگ ما خوانایی داشته باشد نه تنها که بد نیست بلکه باعث بالا رفتن سطح فرهنگ مثبت جوانان می شود. اما می بینیم که یکی از اصلی ترین اهداف غرب که همین تحمیل فرهنگ خود به جامعه ماست تا حدودی محقق شده است.این گونه است که جوان ما از دین و زندگی پاک مبتنی بر اسلام خویش دست می کشد و به به سمت غرب گرایی متمایل می شود.
پیشگیری خانواده ها از این معضل می تواند مشکل جوان خام و بی تجربه را حل کند که به دام های پر زرق و برق شیطان نیفتد و خود را غرق در فساد و دنیاطلبی نکند.

اگر با توجه به تمام موارد اشاره شده شخصی قصد بر ازدواج آسان با وجود عواملی مانند ادامه تحصیل ، بیکاری و… گرفت ، پیشنهاد می گردد:
هیچگاه جوان سعی نکند خودسرانه و بدون اطلاع خانواده اش اقدام به آشنایی با شخصی کند که هیچ شناختی از همدیگر ندارند زیرا تمام وعده و وعیدهایی که بین دو طرف رد وبدل می شود هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد و ممکن است یکی از طرفین قصد سوء استفاده داشته باشد و باید دانست که چنین رابطه ای الزاماً هدفدار و از روی آگاهی نیست بلکه از روی میل و کشش جنسی چنین روابطی شکل گرفته و چه بسا ارتباط هایی که با هدف ازدواج صورت گرفته اما چون بدون اطلاع خانواده ها انجام شده است نتیجه ای جز پشیمانی و شکست روحی در پی نداشته است. در روابطی که عشقی مجازی بر پایه تحریکات جنسی صورت پذیرد و تمام تصمیمات و معیارها را تحت الشعاع خود قرار دهد ، جوان به هیچ چیز فکر نمی کند و هیچ معیار و ارزشی را در نظر نمی گیرد و اگر این آشنایی ها به ازدواج هم بیانجامد احتمال طلاق و جدایی زیادی وجود دارد، چون تنها معیار آنها عشق مجازی شان بوده و هیچ چیز دیگری را مدّ نظرقرار نداده اندو فقط قصد داشته اند که به هر قیمتی به هم برسند. مشکل دیگری که در پس اینگونه ازدواج ها پدید می آید این است که پس از مدتی که اصطلاحاً آتش عشق فرو نشست ، از آن حالت کر و کوری که بر اثر همان عشق مجازی شکل گرفته بود ، بیرون می آیند و افکاری به ذهنشان می رسد که قبلاً خبری از آن ها نبود و چه بسا این افکار باعث بروز اختلافاتی بین زوجین گردند.
قابل ذکر است بسیاری از افراد هستند که اگرچه مشغول تحصیل هستند یا از وضع مالی خوبی برخوردار نیستند یا مشکل اشتغال دارند و … ولی به دلیل فشارهای رو حی و روانی ، نیاز به ازدواج دارند و هیچگاه نمی خواهند به گناه و خطا و سرباز زدن از فرمان خداوند آلوده شوند و بهترین راه را ازدواج آن هم به طور آسان می دانند .این افراد می توانند مراسم عروسی را مدتی عقب انداخته و دوران عقد را با توافق طرفین طولانی تر کنند. در این مدت میتوان هم کاری پیدا کرد و هم پس اندازی جهت ازدواج انجام داد و حتی می توان درخواست وام نمود تا به یاری خداوند مشکل اقتصادی نیز حل گردد.
شاید این معیار بدی برای برخی از خانواده ها گشته که حتماً باید تمام شرایط فراهم باشد افراد زیادی بوده اند که قبل از ازدواج هیچ چیز نداشته اند و بعد از ازدواج به خانه و زندگی خوب و مرفه رسیده اند و این همان وعده ی خداوند است که : هیچ کس از فقر نترسد که خداوند او را به واسطه ی ازدواج از ناحیه فضل و رحمتش غنا و توانگری عطاء کند. و وعده الهی حق است .