به گزارش علویون؛ «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان در گفتگوی اختصاصی با شبکه المیادین در پاسخ به اینکه خطرناکترین اقدامی که در دوره گذشته اسرائیل علیه حزب الله یا لبنان انجام داده است چه بود، گفت: سال گذشته نقض خطرناکی به این معنا صورت نگرفت البته در خصوص لبنان. آنچه به حاکمیت لبنان مربوط میشود نقضهایی توسط اسرائیل صورت گرفت که به صورت روتین انجام میشود مانند نقض حریم هوایی یا در برخی موارد عبور از حصار مرزی و در برخی از نقضهای زمینی نیز درگیری صورت گرفت و به آن پاسخ داده شد.
وی افزود: در گلوله بارانی که در مرز لبنان با سوریه در منطقه جلطا صورت گرفت به آن پاسخ داده شد، به اقدام در عدلون نیز پاسخ داده شد. یعنی در خصوص لبنان از نظر نقضهای نظامی خاک لبنان باید گفت چیز متفاوتی از سالهای گذشته صورت نگرفت و حادثه جدی رخ نداد. روشن است که اسرائیل بر اساس محاسبات خود عمل میکند که این در خصوص بازدارندگی نهایی واضح است و حالت بازدارندگی در دو طرف مرز وجود دارد و هیچ کس نمیتواند این را انکار کند. یعنی مقاومت اگر بخواهد با اسرائیل درگیر شود این را مدنظر قرار میدهد که اسرائیل ارتش قدرتمندی دارد و همچنین اسرائیل نیز اگر بخواهد کاری در خصوص لبنان انجام دهد این را مدنظر قرار میدهد که مقاومتی قدرتمند و مقتدر وجود دارد.
هر هدفی در سوریه را حمله به کل محور مقاومت میدانیم
مجری گفت: آنچه امروز اسرائیل باید به عنوان تهدید یا پیام روشن دریافت کند این است که حزب الله امروز در آمادگی کامل قرار دارد یا فراتر از آن تمام تسلیحات ممکن را در اختیار دارد.
سیدحسن نصرالله گفت: در هر حال بر اساس اطلاعاتی که رهبران و مسئولان حزب الله دارند آنها این مسئله را به خوبی میدانند و این را هم مدنظر قرار میدهند. ما از رفتار اسرائیلیها میفهمیم که آنها این قدرت حزب الله را مدنظر قرار میدهند. بله در خارج از مرزهای لبنان، اسرائیل اقدامات بسیار خطرناکی انجام داده است. بمباران مکرری که علیه اهداف مختلفی در سوریه انجام شده است نقض بزرگی به شمار میآید و ما هرگونه حمله به هر هدفی در سوریه را حمله به کل محور مقاومت میدانیم یعنی این تنها حمله به سوریه نیست بلکه حمله به کل محور مقاومت است.
هیچ کس متعهد نشده است که حملات در سوریه بدون پاسخ خواهد ماند
مجری پرسید: با توجه به اینکه حمله اسرائیل در سوریه را حمله به کل محور مقاومت میدانید آیا این به معنای این است که اگر محور مقاومت تصمیم بگیرد به این حملات پاسخ خواهد داد؟
دبیرکل حزب الله گفت: بله ممکن است تصمیمی در این خصوص اتخاذ شود و احتمال آن وجود دارد. هیچ کس متعهد نشده است که حملات در سوریه بدون پاسخ خواهد ماند. هیچ کس چنین تعهدی به هیچ کس نداده است و این تنها حق سوریه نیست بلکه حق کل محور مقاومت است اما چه زمانی به این حق خود عمل خواهیم کرد این تحت شرایط و اوضاع موجود است که باید مدنظر قرار بگیرد. این گزینهای مطرح است و شاید در هر زمانی چنین تصمیمی گرفته شود. نقض دیگری که در مثلث مرز لبنان، سوریه و فلسطین صورت گرفت در منطقه شبعا و به طور کلی در منطقه قنیطره رخ داد که خطری بزرگ است و همواره در لبنان توسط دولت لبنان، ارتش لبنان، دستگاههای امنیتی و مقاومت این هوشیاری و مراقبت وجود دارد که از جمله طرحهای اسرائیل این است که برخی گروههای مسلح موجود در منطقه قنیطره را به طرف اجرای حملاتی در لبنان سوق دهد تا مقاومت را نیز به این گروهها مشغول کند. این واقعیتی است که وجود دارد اما تا این لحظه ما از فرضیه تهدید صحبت میکنیم و چنین نقضی هنوز صورت نگرفته است یعنی این گروههای مسلح موجود در منطقه قنیطره هیچ حملهای را در خاک لبنان انجام ندادهاند که نیاز به اتخاذ موضع یا پاسخ باشد یا این تهدید عملی شده باشد. تا کنون تنها فرضیه بوده است.
مجری پرسید: در چارچوب جنگ روانی یا جنگ موازنه قدرت بازدارندگی، شما چند سال پیش پیام روشنی به اسرائیل دادید که اگر شما یک ساختمان ما را هدف قرار دهید ما ساختمانهای شما را هدف قرار خواهیم داد و اگر فرودگاه بیروت را هدف قرار دهید ما فرودگاه بن گوریون را هدف قرار میدهیم، آیا شما چیزی به این تعهدات خود اضافه کردهاید؟
نصرالله پاسخ داد: ما نیازی به صحبت کردن از افزایش نداریم، آنچه گفتیم با تاکید بر توانمندیهای کمی و کیفی که داریم برای بازدارندگی کافی است.
به مجاهدان مقاومت گفتم شاید از شما بخواهیم که الجلیل را آزاد کنید
مجری پرسید: شما گفتید اسرائیل میداند که حزب الله توان وارد شدن به الجلیل را دارد و امروز اسرائیل مراقب است که نیروهای شما در سوریه به این کار اقدام نکنند، آیا این نشان میدهد شما به دفاع از لبنان تنها با موشک بسنده نخواهید کرد؟
سید حسن نصرالله گفت: بله مسئله الجلیل فرضیهای است که ما آن را به طور کامل مدنظر قرار میدهیم و اسرائیل نیز طبیعتا آن را به صورت جدی در نظر میگیرد. این احتمالی جدی است که شاید به آن متوسل شویم، شاید مجبور به چنین اقدامی نباشیم اما شاید به چنین اقدامی دست بزنیم. اگر به خاطر داشته باشید چند سال پیش زمانی که ایهود باراک وزیر جنگ رژیم دشمن بود در بازدید از مرز به ارتش اسرائیل گفت آماده روزی باشید که رهبران اسرائیل از شما بخواهند به لبنان بازگردید. من نیز چند روز پس از این اظهارات به مجاهدان مقاومت گفتم آماده روزی باشید که شاید رهبران مقاومت از شما بخواهند الجلیل را آزاد کنید. با علم به اینکه از کلمه شاید استفاده کردم به این معنی که شاید خواسته شود و شاید خواسته نشود. اما اسرائیل که تجربه زیادی بین ما و آنها وجود دارد به خوبی میداند که آنچه گفته میشود احتمالی جدی است و تنها یک فرضیه نیست و با این مسئله از زمان بیان کردن این سخنم تا امروز با درنظر گرفتن این احتمال رفتار کرده است. ما نیز در این خصوص مراقب هستیم و هوشیاریم. یعنی در نهایت همه آنچه که ممکن است به انجام آن مجبور شویم در هر جنگی که در آینده رخ میدهد، البته به دنبال آن نیستیم و چنین چیزی را نمیخواهیم اما اگر چنین جنگی رخ دهد، همه آنچه را که برای پیروزی در جنگ آینده به آن نیاز داریم باید به دست بیاوریم و در این خصوص باید آماده باشیم، طرفهای نظامی در مقاومت باید آماده باشند. زمانی که میگوییم شاید رهبران مقاومت از شما بخواهند که وارد الجلیل شوید یعنی مقاومت باید برای ورود به الجلیل آماده باشد حتی تا دورتر از الجلیل. این مسئلهای است که مقاومت امروز باید برای آن آماده باشد.
نصرالله در پاسخ به اینکه آیا امروز برای چنین چیزی آمادگی دارید یا این آمادگی را فردا به دست خواهید آورد، گفت: این مسئله در روز جنگ مشخص خواهد شد و نباید خود را امروز به چیزی ملزم کنیم اما اینکه در صورتی که چنین جنگی رخ دهد آیا مقاومت خود را برای ورود به الجلیل آماده کرده است یا نه، باید بگویم بله. مقاومت با افسران، نیروها، امکانات و توانمندیهای خود آماده ورود به الجلیل است. مقاومت آماده است جنگ را نه فقط از طریق موشک بلکه از طریق جنگ میدانی به خاک دشمن بکشاند اما اینکه در زمان جنگ چنین کاری را خواهیم کرد یا نه، پاسخ به این را به زمان جنگ موکول میکنیم.
گروهی در مقاومت روز و شب در خواب و بیداری تنها مشغول آمادگی برای مقابله با اسرائیل هستند
مجری پرسید: اسرائیلیها معتقدند درست است که ایران در صدر کل محور مقاومت قرار دارد اما تهدید واقعی میدانی از طریق حزب الله است، آیا منظور شما از فراتر از الجلیل این است که در جنگ زمینی به دورتر از الجلیل خواهید رفت یا از طریق موشک؟
نصرالله گفت: بله به نقاط دورتر از الجلیل خواهیم رفت، ما با مسائل کاملا جدی برخورد میکنیم. همه جهان به مسائلی سرگرم هستند و طبیعتا ما نیز به لبنان و سوریه مشغول هستیم و شاید به نقاط دیگر نیز مشغول شویم اما این به معنای این است که اولویت قاطع و جدی برای حزب الله و مقاومت، آمادگی برای مقابله با اسرائیل است، این بر هر چیز دیگری اولویت دارد. ممکن است لبنان به مسائل مختلفی بپردازد اما این مسئله دیگری است، خارج از چارچوبهای سیاسی و اجتماعی و منازعات موجود بین لبنانیها و درگیریهای رسانهای و سیاسی و گفتگوها و دیگر مسائل، مسئله دیگری وجود دارد و آن این است که مقاومت روز و شب تلاش میکند تا در بالاترین سطح آمادگی برای دستیابی به بزرگترین پیروزی ممکن در صورت حمله جدید به لبنان باشد. به شما اطمینان میدهم که در لبنان مردانی هستند که شب و روز تنها به مسئلهای که مربوط به آنها است میپردازند و هیچ مشغولیت دیگری ندارند نه به سوریه و نه به هیچ مکان دیگر و نه حتی به داخل لبنان. آنها روز و شب در خواب و بیداری تنها مشغول مقاومت و آمادگی برای مقابله با اسرائیل هستند. چنین گروهی در حزب الله وجود دارد که گروه بزرگی است و در سطح بالایی از شایستگی و تجربه قرار دارند که روز و شب تلاش میکنند.
در سال ۲۰۰۶ نیز موشکهای فتح ۱۱۰ داشتیم
مجری پرسید: یک فرمانده نظامی اخیرا در تهران گفته است با وجود اینکه اسرائیل محمولههای شما را در سوریه هدف قرار داد اما موشکهای فتح ۱۱۰ به دست شما رسیده است؟
نصرالله گفت: از مدتها قبل رسیده بود، ما این نوع موشک را حتی در سال ۲۰۰۶ نیز در اختیار داشتیم و چیز تازهای نیست. مقاومت از این مرحله عبور کرده است یعنی مرحلهای که چیزی داشته باشد. ما درحال حاضر نه میخواهیم چیزی بخریم و نه میخواهیم چیزی را به طرف خود منتقل کنیم. آنچه مقاومت در لبنان عملا در اختیار دارد انشاءالله این توان را به آن میدهد تا بتواند با هر جنگی که در ذهن اسرائیل باشد مقابله کند.
حملات اسرائیل در سوریه بر توانمندی ما اثر نگذاشت
وی در پاسخ به اینکه حملات اسرائیل در سوریه هیچ آسیبی به شما نزد، گفت: از نظر قدرت و توانمندی نه. هر کاری که انجام شود و هر اقدام این چنینی اگر خسارت وارد کند تنها بر افزایش تاثیر میگذارد و بر توانمندی ما اثر نخواهد گذاشت.
مجری گفت: پاسخ روشنی بدهید، هوایی، دریایی یا زمینی به فراتر از الجلیل خواهید رفت؟ چرا که این سخن شما تنها به اسرائیل و تنها به طرفداران شما مربوط نیست بلکه به افکار عمومی عربی نیز مربوط میشود چرا که همانطور که میدانید بخشی از افکار عمومی عربی در سالهای اخیر میگوید حزب الله امروز دیگر حزب مقاومت و برای مقابله با اسرائیل نیست بلکه به مسائل دیگر مشغول است و نمیتواند با اسرائیل مقابله کند برای همین میخواهم پاسخ روشن و دقیقی به دست بیاورم.
نصرالله گفت: من میتوانم به شما اطمینان دهم که آنچه تاکنون رخ داده است حتی برای افزایش قدرت مقاومت نیز تاثیر نداشته و نخواهد داشت. این کافی و واضح است.
مجری گفت: اما شما را در سوریه هدف قرار دادند یعنی هربار اسرائیل با اطمینان میگوید که شما را در سوریه هدف قرار داده است؟
نصرالله پاسخ داد: بله در سوریه ما و ارتش سوریه هدف قرار گرفتهایم.
جاسوس بازداشت شده هیچوقت محافظ من نبوده/ او نه مسوول واحدی بود و نه معاون/ حزبالله هوشیار است
مجری شبکه المیادین در ادامه گفتگو با دبیرکل حزب الله لبنان در مورد نفوذ امنیتی اسرائیل از جمله جاسوس این رژیم که گفته شد از رهبران حزب الله بوده است، پرسید و گفت شما در این مورد سکوت کردید اما میخواهم در این مورد بیشتر بدانیم.
نصرالله پاسخ داد: شناسایی یکی از افراد که مسوولیت بر عهده داشت و دستگاه جاسوسی آمریکا در ابتدا و سپس اسرائیل وی را به استخدام درآورده بود، مسالهای قطعی است و رخ داده است. اما ما عادت نداریم که دائما در رسانهها حاضر شویم و مسائل و تحولات را شرح دهیم و بیانیه صادر کنیم. اما در لبنان و خارج از آن مبالغههای زیادی در این خصوص صورت گرفت. مثلا گفته شد که این شخص، مسوول محافظت از دبیرکل بوده و این در حالی بود که این فرد هیچگاه مسوول حفاظت از من نبوده است. یا گفتند که او مسوول واحد موشکی حزب الله بوده و این در حالی است که او هیچگاه تا نزدیک یکی از واحدهای موشکی حزب الله نرفته بود. یا گفته شد او با ترور شهید حاج عماد مغنیه یا حاج حسن اللقیص در ارتباط بوده، این شخص هیچ ارتباطی با بنیانهای نظامی مقاومت نداشته است. اینکه او هیچ اطلاعی در مورد اینکه موشکهای مقاومت کجا مستقرند، انبار مهمات حزب الله کجاست و یا امکانات و طرحهای نظامی حزب الله چه هستند نداشت. این مسائل از جمله مبالغههای صورت گرفته بود. او نه مسوول واحدی بود و نه معاون مسوول واحد. او در یکی از واحدهای امنیتی حساس بود. ما از گذشته چنین تقسیم بندی داشتیم که یک نفر مسوول واحد است و در زیر آن چندین مسوول قسمت وجود دارد، این فرد مسوول یکی از این قسمتها بود. این مساله هم که او همکارانی داشته درست نیست و او تنها بوده است. ما متوجه شدیم که او نفوذی اسرائیل است بنابر این وی را بازداشت کردیم و او اعتراف کرد و همه اطلاعات و میزان همکاری با اسرائیلیها را به ما داد. بعد از ۳۲ سال فعالیت حزب الله و تلاشهای امنیتی بیوقفه و اساسی اسرائیل و گسترش ساختار حزب الله و متنوع شدن زمینههای فعالیت آن از لحاظ کمی و کیفی ورود یک نفوذی طبیعی بود هر چند که ما آن را برای خود طبیعی محاسبه نمیکنیم و نباید اجازه دهیم که هیچ کس در هیچ مقامی نفوذی باشد. اما اگر چنین اتفاقی افتاد، این بخشی از جنگ میان ما و اسرائیل است. مثل این است که ما در جنگ شهید میدهیم و برخی از نیروهایمان زخمی میشوند و یا برخی به اسارت دشمن در میآیند. در جنگ ما با اسرائیل، این رژیم تلاش میکند در ما نفوذ کند و ما هم تلاش داریم که در این رژیم نفوذ کنیم. بنابر این چنین مسائلی دور از انتظار نیست. اینکه حزب الله در این مورد و در موارد دیگر افراد نفوذی را شناسایی کرده نشان میدهد که حزب الله هوشیار است. این افراد کسانیاند که در وهله اول هیچ کس حدس نمیزند که جاسوس باشند زیرا ظاهر متدین و جهادگر آنها و موقعیتشان این اجازه را نمیدهد. در برخی کشورها و احزاب دیده شده که جاسوسی در آنها نفوذ کرده و آنها را به تسلیم واداشته و آنها توان مقابله نداشتهاند. مساله نفوذیها در حزب الله برای ما مسالهای مهم و خطرناک است که آن را با دقت و حساسیت بررسی میکنیم و اصرار داریم که واکنشمان به چنین تعرضاتی شدید باشد. نکته جالب آنکه این افراد حتی در خانواده خود مورد سرزنش قرار میگیرند. نقطه قوت حزب الله این است که نفوذیها و جاسوسان حتی خانههایشان هم محل امنی برایشان نیست. اولین کسانی را که ما از این گونه مسائل مطلع میکنیم خانواده آنهاست. این شخص ماهها قبل یعنی از پنج ماه قبل بازداشت شده بود اما خبر آن اخیرا منتشر شد.
دستگاههای جاسوسی عرب برای نفوذ در حزبالله تلاش میکنند
نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا دستگاههای جاسوسی عرب هم در حزب الله نفوذ کردهاند، گفت: بیشک آنها هم مشغول هستند اما اینکه در داخل حزب الله نفوذ کرده باشند خیر. آنها برای نفوذ تلاش میکنند اما تاکنون چیزی در خصوص نفوذ آنها کشف نشده است. اینکه کسی از جاسوسان دستگاههای جاسوسی عربی وارد حزب الله شده باشد وجود نداشته اما اینکه تلاش کنند به رهبران حزب الله نزدیک شوند وجود داشته و کشف شده است. اینکه برخی از جاسوسان عرب در ضاحیه جنوبی بیروت در تلاش برای جاسوسی باشند بعید نیست. در این منطقه لبنانی، سوری، اردنی، فلسطینی، مصری، سودانی و شمار زیادی از اتباع کشورهای دیگر وجود دارند و هر دستگاه جاسوسی میتواند در آنجا کار کند و این افراد را به استخدام خود درآورد.
مجری المیادین در ادامه گفت رئیس مجلس شورای اسلامی ایران اخیرا اعلام کرد که برخی کشورهای عرب اطلاعاتی را در زمان جنگ ۲۰۰۶ در مورد حزب الله به دشمن دادهاند، آیا این صحیح است؟
در جنگ سال ۲۰۰۶ دستگاههای جاسوسی عرب با اسرائیل همکاری داشتند
نصرالله پاسخ داد: بله صحیح است و پس از سال ۲۰۰۶ این مساله برای ما روشن شد که برخی از دستگاههای جاسوسی عرب در خلال جنگ، اطلاعاتی را از حزب الله به دست آوردند و آن را در اختیار اسرائیل گذاشتند. این امری عجیب نیست. برخی از دستگاههای جاسوسی عربی و حتی برخی دولتهای عرب برای اسرائیل فعالیت میکنند.
اسرائیل پشتیبان هوایی گروههای مسلح در سوریه است
مجری المیادین از سید حسن نصرالله در خصوص ارتباط گروههای مسلح معارض سوریه با اسرائیل سوال کرد که نصرالله گفت: ارتباط میان گروههای مسلح و اسرائیلیها در منطقه قنیطره کاملا آشکار است که معالجه زخمیها نتیجه این ارتباط است. اسرائیل اعلام کرد که ۱۲۰۰ زخمی از گروههای مسلح سوریه را مداوا کرده است. آنها همه گونه ارتباطی با یکدیگر دارند حتی از طریف بیسیم. در میدان هم دیده شده که حملات اسرائیل به برخی پایگاههای ارتش سوریه در این منطقه بخشی از طرح حمله گروههای مسلح بوده است. اسرائیل بارها پایگاههای ارتش سوریه را با بهانه و یا بدون بهانه تراشی هدف قرار داده و پس از آن گروههای مسلح به آن مکان حمله کرده و منطقه را تحت کنترل درآوردهاند. در واقع اسرائیل در این منطقه نقش پشتیبان هوایی گروههای مسلح را داشته است.
هیچ تشکیلاتی از حزبالله در جولان وجود ندارد
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفتگو با شبکه المیادین در پاسخ به اینکه گروههای مخالف مسلح سوری با اسرائیل به ویژه در منطقه جولان همکاری میکنند و اسرائیل نیز حزب الله را متهم کرده است در جولان دست به اقدام میزند، موضع حزب الله درباره جولان چیست، گفت: آنچه تاکنون در جولان صورت گرفته است مقاومتی سوری توسط ساکنان آن است. هیچ تشکیلاتی از حزبالله در جولان وجود ندارد که بخواهد به اقداماتی در راستای مقاومت دست بزند. من بارها اعلام کردهام که ما برای حمایت و کمک آمادگی داریم. هیچگاه مطرح نکردهایم که حزب الله در منطقه جولان اقدام کند. آنچه مطرح شده و منطقی و طبیعی است این است که سوریها خودشان مقاومت کنند که رئیس بشار اسد نیز اعلام کرد اجازه میدهد سوریها خودشان مقاومت مردمی از این نوع داشته باشند. ما به پشتیبانی یا کمک، آموزش یا برطرف کردن برخی نیازها برای مقاومت آنها یا گروههای مقاومتی از این نوع اقدام میکنیم و درست نیست که گفته شود آنچه در جولان وجود دارد مقاومت حزب الله است و حزب الله در جولان اقدام میکند.
آنچه در غزه رخ داد، شکست فاجعه بار نظامی اسرائیلیها بود
وی در پاسخ به اینکه منازعه بین شما و اسرائیل در سال ۲۰۱۵ به کجا خواهد رسید، گفت: آنچه وجود خواهد داشت با سال ۲۰۱۴ متفاوت خواهد بود و نزدیک بودن یا رخ دادن چیزی بعید به نظر میرسد چرا که این مسئله به ساختار و ماهیت اسرائیل مربوط نمیشود بلکه به مسئله دیگری مربوط میشود مثلا اسرائیل را در جنگ ۳۳ روزه و به ویژه پس از جنگهای غزه و جنگ اخیر در غزه ببینید، اسرائیلیها در خصوص عملکردشان در جنگ غزه اختلاف نظر دارند. از دیدگاه ما آنچه در جنگ غزه رخ داد شکست فاجعه بار نظامی اسرائیلیها بود، درست است که آنها خانهها را ویران کردند و بسیاری را کشتند اما متحمل شکست نظامی شدند و پیروزی نظامی برای مقاومت بود. اگر بخواهیم عملکرد ارتش اسرائیل را در جنگ اخیر غزه بررسی کنیم میبینیم که آنها میگویند از همه درسهای گذشته خود مانند جنگ ۳۳ روزه و غیره استفاده کردهاند اما پس از آن در غزه شکست میخورند که این شکستی فاجعه بار است. این مسئله نشان میدهد ارتش اسرائیل برای جنگ بر ضد لبنان آماده نیست. اسرائیل درمورد جنگ ضد لبنان چه میگوید؟ میگوید ما به جنگی خواهیم رفت که پیروزی بخش، سرنوشت ساز و روشن و صریح باشد، آیا اسرائیل در اوضاع کنونی خود و با توجه به توانمندی و قدرت مقاومت در لبنان اگر با لبنان وارد جنگ شود آیا میتواند پیروزی سریع، قاطع و سرنوشت ساز و واضح به دست آورد؟ من به شما میگویم نه، قطعا نه. اسرائیل قادر به چنین کاری نیست. اسرائیل مشکل اساسی دارد که نه به جنگ غزه و نه جنگ ۳۳ روزه برمی گردد بلکه در طرز فکر، تصمیم و اراده خود مشکل دارد.
اسرائیل اکنون ضعیفتر از قبل است
وی در پاسخ به اینکه آیا اسرائیل درحال حاضر ضعیفتر از جنگ ۳۳ روزه است، گفت: به نظر من ضعیفتر است، با وجود همه اقداماتی که اسرائیل در هشت سال گذشته انجام داده است باید میتوانست در غزه به پیروزی نظامی دست پیدا کند و چنین ارتش بزرگی که از همه نیروهای خود استفاده کرد باید میتوانست در غزه به موفقیت برسد اما نه تنها به پیروزی نرسید بلکه برعکس با وجود همه حملات هوایی و بمبارانها نتوانست شلیک موشکها را از غزه حتی تا آخرین لحظه متوقف کند در حالی که شرایط غزه بسیار بدتر از شرایط لبنان است. در اقدام میدانی نیز نوک حمله ارتش اسرائیل که لشکر گولانی است مورد حمله شدیدی قرار گرفت و شکست خورد و در نهایت اسرائیلیها از مرزهای نوار غزه عقب نشینی کردند. این اسرائیل پس از گذشت هشت سال از جنگ ۳۳ روزه با آموزش و تجهیزات و رزمایشهایی که داشت در مقابله با نوار غزه شکست خورد آن هم شکستی فاجعه بار چه برسد به جنگ با لبنان که شرایط و توانمندی متفاوتی نسبت به غزه دارد البته به اراده انسانی اشاره نمیکنم چرا که آنها نیز اراده قوی و بسیار خوبی دارند. از نظر عرصه نبرد و از نظر امکانات، لبنان با غزه تفاوت دارد و الی آخر. با توجه به این مسائل اسرائیل تا زمانی که برایش روشن نباشد که جنگ بر ضد لبنان پیروزی روشن و قاطعی برایش خواهد داشت دست به این اقدام نخواهد زد اگر به چنین جنگی وارد شود دیوانه است. من احتمال جنگ را رد نمیکنم چرا که ممکن است اسرائیل همین امشب تصمیم به جنگ بگیرد این مسئله همیشه مطرح است اما بر اساس احتمالات و اطلاعات و شرایط موجود چنین اقدامی را بعید میدانم.
در تمام زمینهها با گروههای فلسطینی در تماس هستیم
نصرالله در پاسخ به اینکه آیا در جنگ اخیر غزه تماسی بین شما و گروههای مقاومت وجود داشت یا نه، گفت: بله، اساسا تماس بین ما و آنها قطع نشده است نه پیش از جنگ و نه در خلال آن. حتی با گروههای سیاسی و حتی با شاخههای نظامی تماس داریم و در جنگ نیز این تماس وجود داشت.
حماس اراده جدی برای بازسازی روابط دارد
وی در پاسخ به اینکه شما به دنبال اصلاح محور مقاومت و مقابله هستید، آیا حماس جزئی از این محور خواهد بود و روابط شما با آن خوب است، گفت: آنچه ما از دیدارهای آنها با ما و با برادران ایرانی دریافتیم این است که حماس ارادهای جدی برای بازسازی کامل این روابط دارد و این تصمیمی فردی در حماس نیست بلکه ارادهای در چارچوب رهبری و مرکزی در حماس در داخل و خارج است و الان حماس به این نقطه رسیده و تصمیم گرفته است که این روابط را به وضعیت گذشته با جمهوری اسلامی و با حزب الله بازگرداند. روشن است که حماس یک جنبش مقاومت است و ما نیز جنبشی مقاومت هستیم و ایران نیز کشوری است که به مقاومت کمک میکند و از جنبشهای مقاومت حمایت میکند، بنابراین این روابط اصلاح میشود یا باید بگویم اصلاح شده است. یعنی میتوانم ادعا کنم روابط دوجانبه تا سطح بسیار بالایی ترمیم شده است. اما در خصوص بازگشت حماس به محور مقاومت باید بگویم زمانی که از محور مقاومت شامل ایران، سوریه و جنبشهای مقاومت صحبت میکنیم بازگشت حماس به این محور بدون درنظر گرفتن سوریه است، این مسئله به دو طرف مربوط میشود یعنی به موضع و تصمیم حماس درباره سوریه و همچنین به موضع رهبران سوریه در خصوص این تحول. در این خصوص طبعا ما به راه حلی دست پیدا نکردهایم یعنی برخی از مذاکرات تنها به مسائل دوجانبه بین ما متمرکز بود. اما اینکه در مذاکرات درباره سوریه به کجا میرسیم باید منتظر ماند و دید. عادی سازی روابط بین حماس و سوریه مورد بحث است و ما نمیتوانیم در این خصوص عجله کنیم چرا که دشواریهایی از دو طرف در این خصوص وجود دارد یعنی حماس شرایط و دیدگاه خود را دارد و حتی اگر حماس بخواهد روابط خود را با نظام سوریه اصلاح کند رهبران سوریه نیز موضع خود را دارند که به نظر ما حل آن نیز مسئله آسانی نیست. در نتیجه تحولات و حوادثی که رخ داده است مشکلات زیادی به وجود آمده است اما در مذاکراتی که جریان دارد این مسئله هنوز مورد بحث قرار نگرفته است و در مرحله بعد به آن پرداخته میشود.
به دنبال روابط راهبردی با حماس هستیم
وی در پاسخ به اینکه آیا شما به دنبال روابط راهبردی با حماس هستید، گفت: بله این چنین است، ما معتقدیم ما دشمنی داریم که دشمن امت اسلام است و اسرائیل تنها دشمن فلسطینیها و لبنانیها نیست بلکه دشمن کل امت اسلام است و خطری برای کل منطقه است. برخی این را میپذیرند و برخی نیز نادیده میگیرند اما در نهایت همه ما در یک جبهه قرار داریم، به عنوان مثال پیامدهای جنگ ۳۳ روزه بر مسئله فلسطین و مردم فلسطین واضح است و هرگونه درگیری که در داخل فلسطین صورت بگیرد مانند جنگ اخیر غزه، آثار راهبردی آن بر کل منازعات دشمن اسرائیلی در همه جبهه و از جمله جبهه لبنان واضح است. در نتیجه ما در مقابله با دشمن صهیونیستی به همکاری سیاسی، رسانهای، نظامی، امنیتی و تدارکاتی نیاز داریم تا بتوانیم در آینده به صورت همزمان در جبهههای مختلفی بجنگیم این نامش همکاری راهبردی و روابط راهبردی است که ممکن است روزی به آن دست پیدا کنیم. ممکن اسرائیل روزی چنین چیزی را به کل منطقه تحمیل کند یا ما خودمان چنین تصمیماتی اتخاذ کنیم که در جبهههای مختلف به صورت همزمان مبارزه کنیم. روابط راهبردی این است تماس بین ما تنها این نیست که بپرسیم حال شما چطور است، نه چنین تماسی با همه وجود دارد و ممکن است با دشمن خودتان نیز چنین رابطهای داشته باشید اما من از روابط راهبردی با همه گروههای مقاومت فلسطینی صحبت میکنم و مطمئنا در صدر آنها حماس و جهاد اسلامی قرار دارند چرا که آنها دو جنبش قوی و موثر در سرزمینهای فلسطینی هستند. اگر چنین تمایلی در کل منطقه برای چنین رابطه راهبردی وجود داشته باشد و هماهنگی و انسجام برقرار شود مطمئنا بسیار خوب خواهد بود اما اگر درباره مسائلی اختلاف پیدا کردیم حتی اگر محور مقاومت به چنین اختلافاتی دچار شود آیا به معنای این است که روابط پایان یافته است؟ به هیچ وجه چنین نیست.
مشارکت گروههای فلسطینی در جنگ سوریه ثابت نشده است
نصرالله در پاسخ به اینکه از بین گروههای مقاومت فلسطینی طرفی با مخالفان سوری بر ضد شما یا سوریه همکاری میکند یا نه، گفت: تا این لحظه مدرکی وجود ندارد که گروهی فلسطینی مشارکت کرده باشد. اینکه فلان گروه یا رهبر گروه یا گروه به صورت رسمی به نیروهای وابسته به خود به مشارکت در چنین اقدامی دستور داده باشد، نه چنین چیزی ثابت نشده است و تا این لحظه هیچ مدرکی در این خصوص وجود ندارد. بله برخی جوانان فلسطینی در برخی اردوگاهها مانند اردوگاه یرموک به برخی گروهها فلسطینی وابستگی داشتند و زمانی که حوادث آغاز شد در آن شرکت کردند و زمانی که ما از مسئولان گروههای آنها سوال کردیم گفتند ما موافق نیستیم و ما در آن مشارکت نداریم.
زمان سخن گفتن از سرنگونی نظام سوریه پایان یافته است/ راه حل سیاسی بدون مشارکت بشار اسد ممکن نیست/ راه حل سیاسی با قطع کمکهای مالی و نظامی به داعش و نابودی این گروه ممکن است
سید حسن نصرالله در ادامه گفتگو با شبکه المیادین در خصوص تحولات سوریه و وضعیت کنونی آن گفت: مسالهای که سوریه از آن گذر کرد و همه جهان به آن پی بردهاند، مساله سرنگونی نظام سوریه و تحت تسلط درآوردن این کشور است. یعنی اکنون هیچ کشوری نه در میان دوستان سوریه، نه در منطقه و نه در میان گروههای معارض مسلح و غیر مسلح کسی نیست که از سرنگونی نظام سوریه دم بزند و یا از سیطره بر سوریه یا دمشق سخن بگوید. در واقع زمان سخن گفتن از این مسائل پایان یافته است. گروههای مسلحی هم که در حومه دمشق حضور دارند در محاصرهاند و فریاد کمک خواهیشان بلند است. آنها اگر راست میگویند ابتدا باید خود را از محاصره خارج کنند و سپس از حمله به دمشق دم بزنند. در ابتدای بحران برخی کشورهای منطقه و جهان و برخی معارضان میگفتند نظام سوریه طی سه ماه فرو میپاشد اما چنین نشد و این ادعا مُرد. آقای اردوغان در یک سخنرانی گفته بود نماز جمعه را در مسجد اموی در دمشق خواهد خواند و کمی بعد گفت، نماز عید را در مسجد علوی در حلب میخواند اما نشد و این ادعاها به پایان خود رسید. امروز همه جهان میدانند که این موارد امکان پذیر نیستند. یعنی امکان عملی ندارند اما برخی همچنان این آرزوها را دارند. این مساله مدیون مقاومت سران نظام سوریه، ارتش و گروههای مردمی در انواع مختلف و پایداری بخش عظیمی از مردم سوریه بوده است. واقعیت این است که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد، بنابر این راه حل، سیاسی است و حل سیاسی بدون حضور و مشارکت سران نظام سوریه غیر ممکن است. من معتقدم که همه این را فهمیدهاند. حتی اگر حل سیاسی آن باشد که بشار اسد از قدرت کنار رود باز هم به این نتیجه رسیدن بدون حضور و مشارکت بشار اسد ممکن نیست. یعنی ما در ابتدای سال ۲۰۱۵ به جایی رسیدهایم که سقوط دمشق، سقوط نظام و سقوط سوریه با زور سلاح امکان پذیر نیست. مساله دیگر تغییر قواعد میدان جنگ است. بخش وسیعی از سوریه و شهرهای بزرگ آن در دست نظام است. بخشی از زمین در دست داعش و بخشی در دست جبهه النصره و گروههای دیگر است. در میدان آنچه که ارتش آزاد یا نیروهای میانه رو خوانده میشوند و به عبارت دقیقتر نیروهای نظامی مرتبط با ائتلاف استانبول و مرتبط با عربستان و متحدانش در حال نابودی هستند. هر جا داعش حضور دارد این گروهها از بین رفتهاند و داعش آنها را قلع و قمع کرده است. در شمال حلب هم آنچه به نام انقلابیون سوریه عمل میکردند از سوی النصره مورد هجوم قرار گرفته و به ترکیه گریختند. این گروهها فقط در غوطه، درعا و قنیطره حضور دارند که هر از چندگاه خبری از درگیری این گروهها با یکدیگر و یا با النصره یا داعش به گوش میرسد. آنچه از این واقعیتها به دست میآید آنکه بخشی از سوریه در دست نظام، بخشی در دست داعش و بخشی در دست النصره است و گروههای مرتبط با ائتلاف استانبول و عربستان در موضع ضعف و روبه زوال هستند. مساله سوم هم آنکه اگر همه گروههای معارض سوریه اعم از داخلی و خارجی به مسکو رفتند و با نظام سوریه به توافق رسیدند اما داعش و النصره در بین آنها نبود چه تاثیری در میدان حاصل میشود؟ اگر بر فرض این گروههای معارض به دمشق هم بیایند و در قدرت شریک شوند و دولت توافق هم ایجاد کنند، آیا میتوانند به مناطق تحت سیطره النصره و داعش بروند؟ بنابر این جنگ همچنان پابرجا خواهد بود. اگر از حل سیاسی سخن میگوییم باید از راهی بگوییم که جنگ را پایان دهد و گرنه راه حلهای این چنین که معارضان با نظام به توافق برسند، مشکل معارضان سیاسی را حل میکند، نه مشکل سوریه را. در واقع حل سیاسی آن است که داعش نابود شود، کمکهای مالی و نظامی به داعش پایان یابد و النصره که گروهی تروریستی است، هم ارتباطی با مسائل داخلی سوریه ندارد، در این شرایط میتوان از پایان جنگ در سوریه سخن گفت. این مساله نیازمند اراده سیاسی کشورهای منطقه دارد که بالعکس در کنار داعش و النصره ایستادهاند و به آنها کمک و تسهیلات ارایه میکنند. به عبارت دیگر گفتگوها در مسکو فقط میتواند اوضاع را بهبود بخشد و معارضان را در کنار نظام قرار دهد و برخی کشورهای منطقه را با نظام سوریه همگام کند اما جنگ را پایان نمیدهد.
اشتباه بزرگ عربستان در سوریه
امروز در میدان سوریه ضعیفترین عامل منطقهای، عربستان سعودی است. در ابتدا آنها کار را با نیرو آغاز کردند و همه توان خود را با مال، سلاح، ویزا، بازگذاشتن مرزها و فراهم کردن نقل افراد مسلح به سوریه به کار بردند. برای بندر بن سلطان، القاعده و النصره و آلمانی و سلفی جهادی و اسلامی تفاوتی نداشت. او فقط در این فکر بود که همه جنگجویان دنیا را جمع کند تا برای سرنگونی بشار اسد وارد سوریه شوند. اشتباه عربستان این بود که گمان میکردند میتوانند افغانستانی دیگر ایجاد کنند. در افغانستان چه کسانی القاعده و طالبان را رشد دادند؟ مشخص است، دستگاه جاسوسی آمریکا، پاکستان و عربستان و برخی کشورهای منطقه خلیج فارس که کمکهای کمی داشتند. اما پس از این کمکها، معادلات برعکس شد و کنترل القاعده و طالبان از دست آنها خارج شد. القاعده به مشکلی برای آمریکا تبدیل شد که نمونه آن ۱۱ سپتامبر بود و طالبان هم به مشکلی برای ارتش پاکستان بدل گشت. القاعده مشکل عربستان هم شد که شاهد درگیریهای خونین میان القاعده و نیروهای امنیتی سعودی بودیم. آنها همه جنگجویان را از سراسر جهان به سوریه آوردند تا نظام را سرنگون کنند اما برای بعد از سرنگونی نظام فکری نکرده بودند. عربستان میخواست از جهادیها که در داعش و النصره حضور دارند استفاده کند اما آنها از کنترل خارج شدهاند. پس از این مرحله عربستان به تشکیل جیش الاسلام و جبهه اسلامی و برخی از نیروهای ارتش آزاد روی آورد که آنها هم از کمترین میزان نفوذ در میدان جنگ برخوردارند. اما این اظهارات به معنای بیتاثیری عربستان در حل سیاسی نیست. اگر عربستان تصمیم بگیرد که مساله سوریه را از راه سیاسی حل کند بیشک تاثیر زیادی بر اوضاع خواهد گذاشت.
هیچ چیز از ترکیه به سوریه نمیرود مگر به علم و آگاهی ترکیه
ترکیه با داعش و النصره رابطه عملی و میدانی دارد. اولا مرزهایش باز است. مرز میان ترکیه و سوریه تحت نظارت ارتش و دستگاه اطلاعاتی ترکیه است. همه جنگجویان سراسر جهان به ترکیه میآیند و از آنجا وارد سوریه میشوند. ترکیه علاوه بر ارایه تسهیلات، برای گروههای مسلح پایگاه آموزشی هم راه اندازی کرده است. اگر من به عنوان حزب الله وارد میدان جنگ شوم نیاز به سلاح و مهمات و تجهیزات دارم، آیا داعش و النصره نیاز به سلاح و مهمات ندارند؟ این دو گروه با غنایم جنگی نمیجنگند بلکه سلاح و مهمات به آنها میرسد. داعش که در مناطق وسیعی میجنگد سلاح خود را از کجا میآورد؟ مهمترین مرزی که این سلاحها از آن وارد میشود مرز ترکیه است. آیا ممکن است سلاح بدون مجوز و علم ترکیه از مرز این کشور عبور کند؟ هیچ چیز از ترکیه به سوریه نمیرود مگر به علم و آگاهی ترکیه. نفتی که داعش میفروشد و منبع اصلی اموال آن است به کجا فروخته میشود و به کجا میرود؟ همه اینها به ترکیه میرود. اینها مسائل مشخصی است. مساله ارتباط ترکیه با داعش در عراق و ترکیه از مسلمات است. مقامات سوریه، ترکیه، ایران و عربستان به خوبی این مساله را میدانند. حتی آمریکا هم میداند. داعش تا قبل از سقوط موصل، تحت نظارت و با رضایت آمریکا بنا شد، رشد کرد و بزرگ شد. آیا میتوان تصور کرد که برخی کشورها به داعش و النصره سلاح میدهند و آمریکا از این بابت ناراضی است؟ تا قبل از موصل داعش از سوی کشورهایی در منطقه و از سوی آمریکا و انگلیس و فرانسه حمایت میشد زیرا مقصود آنها سرنگون کردن حکومتهای سوریه و عراق بود. مشکل داعش این بود که بر متحدان خود شورید. در عراق متحدان خود را کشت و در سوریه هم دوستان خود را قلع و قمع کرد. کسانی که قلع و قمع شدند متحدان آمریکا و عربستان و قطر بودند. بدتر از این، آنکه داعش به سوی متحدان این کشورها مانند اربیل رفت و تهدید کرد که به اردن و عربستان و کویت حمله میکند. در واقع داعش از کنترل خارج شد. به همین دلیل بود که ائتلاف بین المللی تشکیل شد اما آیا اقدامی که ائتلاف بین المللی در عراق انجام میدهد جدی است؟ خیر، به هیچ وجه.
هیچ نشانه مثبتی در مورد تغییر رفتار ترکیه در برابر سوریه دیده نمیشود
موضع ترکیه در مورد سوریه واضح است. این کشور همچنان در برابر سوریه تند عمل میکند که دلایل زیادی دارد. در مورد عراق هم این چنین بود اما به نظر میرسد در مورد عراق پس از تشکیل دولت کنونی کمی انعطاف نشان داده است. سفر نخست وزیر ترکیه به عراق، احتمال سفر رییس جمهور ترکیه به عراق و اظهارات مقامات عراقی نشان میدهد که ترکیه سیاست خود در مورد عراق را تا حدودی تغییر داده است. اما هیچ نشانه مثبتی در مورد تغییر رفتار در برابر سوریه دیده نمیشود.
آمریکا مهار داعش را میخواهد نه نابودی آن را
در مساله موصل و صلاح الدین فقط داعش میدان دار نبود. اگر برخی رسانههای آن زمان را مرور کنیم خواهیم دید که برخی از آنها چه جشن و پایکوبی برای حملات برق آسای داعش ترتیب داده بودند. پس از آنچه شد؟ داعش مستقر شد و متحدان محلی خود را قلع و قمع کرد و از آنها خواست با خلیفه بیعت کنند. سپس کردستان، عربستان، اردن و کویت را تهدید کرد. این، عبور از خطوط قرمز بود. آمریکا و کشورهای منطقه داعش را به کار برده بودند تا طرحهایشان را به اجرا بگذارند نه اینکه متحدانشان را به خطر بیندازند. اینجا بود که آمریکا ائتلاف را فراخواند و متحدان آمریکا اعلام کردند که اگر ائتلاف تشکیل نشود داعش اروپا و آمریکا را فراخواهد گرفت. ائتلاف بین المللی یک ظاهر است و واقعیت، حضور آمریکا و تصمیم گیریهای آمریکاست. آیا آمریکا خواهان نابودی داعش است در عراق و سوریه است؟ آنها نابودی داعش را تا مدتها نمیخواهند. آنها میخواهند داعش را مهار کنند به گونهای که بسوی اردن و عربستان و کویت و اربیل و شاید بغداد حرکت نکند. من در اینکه چنین مسالهای در سوریه مطرح باشد شک دارم. آیا اگر داعش به سوی مناطق تحت سیطره نظام سوریه رفت آمریکا در مقابل آن اقدامی انجام میدهد؟ آنها داعش را برای تحمیل خواستههای خود در منطقه نیاز دارند. آمریکا از عراق چه میخواهد؟ میگوید اگر اقدامات یک، دو، سه و الی آخر را انجام دادید ما شما را در مقابل داعش یاری میکنیم. آمریکا در عراق با داعش نمیجنگد. اولا تعداد، نوع و میزان حملات هوایی به داعش قابل ذکر نیست. ائتلاف از زمانی که تشکیل شده تاکنون به اندازه تعداد حملات اسرائیل به لبنان در دو روز اول جنگ ۳۳ روزه به داعش حمله نکرده است. اینها مهار داعش را میخواهند نه نابودی آن را ضمن اینکه همه میدانند که حمله هوایی بدون عملیات زمینی هیچ گروهی را از بین نمیبرد.
آمریکا از کمکهای ایران به عراق ناراضی است / آمریکا برای رضای خدا در موضوع داعش دخالت نمیکند
مساله دیگر هم تجهیز نکردن ارتش عراق طی سالهای گذشته است. از همین رو حیدر العبادی نخست وزیر عراق در قاهره از عدم وفای به عهد کشورها در کمک مالی و نظامی شکایت کرد. آمریکا حتی اجازه نمیدهد که عراق از کشورهای دیگر خرید نظامی انجام دهد. اگر امروز ارتش عراق و نیروهای مردمی، تجهیزات و امکانات و سلاح دارند آنها را از ایران دریافت کردهاند. حتی بخشی از سلاحهای نیروهای کرد هم از ایران خریداری شده و یا به عنوان کمک از ایران دریافت کردهاند. آمریکا از این مساله ناراضی بود. بنابر این نوع حملات هوایی و تجهیز نکردن ارتش عراق نشان میدهد که آمریکا به دنبال نابودی داعش نیست بلکه مهار آن را میخواهد. آمریکا پایگاه و فرودگاه و مصونیت قضایی در عراق میخواهد. یعنی همان چیزهایی را که نتوانست در توافقنامه امنیتی ۲۰۱۱ بدست آورد اکنون به عنوان هزینه کمک به عراق میخواهد. آمریکا برای رضای خدا در موضوع داعش دخالت نمیکند و موسسه خیریه برای توسعه دموکراسی و حقوق بشر در عراق نیست.
در سوریه هم طرحی مشابه دارند. آنها میخواهند داعش بر نظام فشار وارد کند تا اینکه در راه حل سیاسی شرایط خود را بگنجانند. هنگامی که آمریکا با ترکیه در مورد داعش به اختلاف رسیدند برایشان مهم نبود زیرا آنها نابودی داعش را نمیخواستند و بدون ترکیه هم میتوانند به خواسته خود یعنی مهار داعش دست یابند.
آمریکا به این نتیجه رسیده که رفتن اسد دیگر شرطی برای دستیابی به راه حل سیاسی نیست
سید حسن نصرالله در پاسخ به اینکه وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای رسمی اعلام کرد مذاکرات باید با بشار اسد پیشرفت داشته باشد، آیا این اذعان آمریکا به مشروعیت نظام سوریه بر موضع ترکیه تاثیر خواهد داشت، گفت: من اطلاعاتی دارم نه از طریق رسانهها که جان کری یا اوباما چه گفته است بلکه از طریق نامههایی به برخی از کشورهای منطقه که میگوید، آمریکا به این نتیجه رسیده است که اگر میخواهیم به راه حل سیاسی دست پیدا کنیم به ماندن یا رفتن رئیس اسد ارتباطی ندارد، یعنی آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که رفتن رئیس اسد دیگر شرطی برای دستیابی به راه حل سیاسی نیست. مضمون این صحبتهای آنها که مربوط به دو ماه پیش است یعنی اظهار نظر جدیدی است، این است که ما در چارچوب هر راه حل سیاسی به ماندن یا رفتن رئیس اسد توجهی نداریم.
وی در پاسخ به اینکه آیا این مطلب را به ایرانیها گفتهاند، گفت: اجازه بدهید نگویم به چه کسی گفتهاند. حتی مخالفان نیز اگر به حال خود گذاشته شوند با دستیابی به راه حلی که در آن با بشار اسد در اداره سوریه شریک باشند، مشکلی ندارند اما کسانی که بر رفتن رئیس اسد اصرار دارند کشورهای منطقهای هستند یعنی ترکیه، عربستان سعودی و قطر. اما با گذشت زمان و تحولاتی که در اروپا و دیگر نقاط جهان رخ داده است، جامعه بین المللی به این نتیجه رسیده است که میگوید هیچ راه حلی در سوریه به جز با رئیس اسد و بدون پیش شرط رفتن بشار اسد وجود ندارد. اگر شما به راه حلی دست پیدا کنید که در آن بشار اسد باقی بماند جامعه بین المللی آن را خواهد پذیرفت.
ایران نسبت به هر زمان دیگر در بهترین وضعیت قرار دارد
سید حسن نصرالله در پاسخ به این مساله که ایران علیرغم همه پیشرفتهایش در پرونده هستهای موفقیت عملی نداشته و این مساله بر اوضاع داخلیاش تاثیر گذاشته است، گفت: اینکه ایران با مشکلات اقتصادی و مالی روبروست، صحیح است و انسان نمیتواند این واقعیت را پنهان کند اما ایران از زمان سرنگونی نظام شاه با این مشکلات روبرو بوده است و با تحریم و جنگ تحمیلی مواجه شده است. اما ایران نسبت به هر زمان دیگر در بهترین وضعیت قرار دارد. پرونده هستهای در حقیقت پروندهای برای وارد کردن فشار به ایران است وگرنه ایران همه ضمانتهای مناسب و منطقی را برای صلح آمیز بودن فعالیتهایش ارائه داده است. آنها میخواهند بر ایران فشار وارد کنند تا بر راهبرد و استقلال در تصمیم گیریهایش تاثیر بگذارند. مهمترین ویژگی ایران، استقلال در تصمیم گیری است. ایران در تصمیم گیریهایش از هیچ کس در جهان پیروی نمیکند.
کشورهایی که علیه ایران، توطئه نفتی، نظامی و امنیتی به راه انداختند، فرو میپاشند اما ایران همچنان ایستاده میماند
ایران دارای رهبری، رئیس جمهور، دولت، دستگاه قضا و مجلس است که مینششینند و بحث میکنند و تصمیم گیری مینمایند. جهان بویژه آمریکا و غرب نمیتواند تحمل کند که کشوری در منطقهای ثروتمند و مهم و موثر مستقل رفتار کند. بنابر این با پرونده هستهای بر ایران فشار وارد میکنند. برخی هم همه چیز را به پرونده هستهای ایران نسبت میدهند. مثلا میگویند انتخاب رئیس جمهور لبنان در انتظار نتیجه دادن پرونده هستهای ایران است. اما ایران تصمیم جدی خود را اعلام کرده است که با ۱+۵ و یا تمام دنیا فقط در مورد پرونده هستهای گفتگو میکند. ایران نمیخواهد برای رسیدن به حق طبیعی خود امتیازاتی بدهد که به ضرر دوستان و متحدانش باشد و یا آرمانهایش را زیر سوال ببرد. من اطمینان دارم که ایران در مذاکرات فقط در مورد برنامه هستهای گفتگو میکند. ایران برای استقلال در تصمیم گیریهایش سالها جنگید و در برابر دنیا ایستاد. برخی از کشورها از بین رفتند اما ایران از بین نرفت. نفت مهم است ولی ایران فقط به نفت وابسته نیست. ایران دهها میلیارد دلار در بانکهای خارجی دارد. قدرت ایران برای تحمل فشارها بسیار زیاد است. میتوانید این مطلب را بنویسید که همه کشورهای منطقه و جهان که علیه ایران، توطئه نفتی، نظامی و امنیتی به راه انداختند، شکست خواهند خورد و فرو میپاشند اما ایران همچنان ایستاده میماند. من این سخن را با توجه به دلایل و قرائن و اطلاعاتم میگویم. آینده ایران در منطقه و جهان بسیار روشن است. من ایران را به خوبی میشناسم و احتمالا بیش از بقیه عربها ایران را میشناسم.
حاج سلیمانی برادر عزیز، حبیب و دوست نزدیک من است
مجری المیادین در ادامه سوال کرد: ستاره ستارگان و ستارهای که همه جهان را روشن کرده و حتی نیوزویک عکس او را بر روی جلد خود حک کرد، یعنی ژنرال قاسم سلیمانی را میشناسید؟
سید حسن نصرالله پاسخ داد: بله، او برادر عزیز، حبیب و دوست نزدیک من است. حاج سلیمانی فرمانده سپاه قدس است. ماموریت سپاه قدس چیست؟ ماموریت اصلی آن کمک به جنبشهای مقاومت در منطقه است. حزب الله هم در صف اول جنبشهای مقاومت قرار دارد. بنابر این منطقی است که سلیمانی بیش از دیگران به ما نزدیک باشد.
مجری المیادین گفت چرا رسانههای جهان بر روی او متمرکز شدهاند؟
نصرالله پاسخ داد: نیروی قدس نوک پیکان پیشروی جمهوری اسلامی و کمک به متحدانش است. مثلا در عراق موصل، صلاح الدین و بخشی از دیالی سقوط کردند و داعش به سوی بغداد حرکت کرد. چند ساعت پس از این حوادث، طبیعی بود که حاج قاسم سلیمانی و نیروهایش وارد بغداد شوند. او وارد عراق شد و با توجه به ارتباطهایی که در عراق داشت با گروههای مختلف مقاومت تماس گرفت و با دولت عراق هماهنگ شد و مردم را بسیج کرد و سپس آیت الله سیستانی فتوا داد. بلافاصله نیروهای مردمی به میدان آمدند و جلوی داعش ایستادند. این حرکت سریع داعش را متوقف کرد. آیا آمریکا و ائتلاف بین المللی داعش را متوقف کردند؟ داعش را مردم عراق و با کمک برادران ایرانی متوقف کردند. برادران ایرانی نقش استشاری، لجستیکی، نظامی و فرماندهی را بر عهده گرفته و در انبار مهماتشان را برای عراقیها باز گذاشتند. این حرکت مردمی، توطئه علیه عراق را سرکوب کرد که یکی از عوامل مهم شکل گیری این حرکت حاج قاسم سلیمانی بود. او با معنویت و حضور و راهنماییهای خود در خط اول جبهه باعث پیروزی بر داعش شد و طبیعی است که زیر ذره بین رسانهها قرار گیرد.
منبع: خبرگزاری اهل بیت علیهم السلام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0