اظهارات جنجال برانگیز سردار نقدی
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از رسانه های داخلی ایران،سردار محمد رضا نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تحریف سخنانش توسط روزنامه دولتی ایران پاسخ داد. وی گفت:«از آنجاکه سخنانِ بنده تحریف شده و چنین برداشتی صحیح نیست، خواهشمند است برابرِ قانون مطبوعات، پاسخ بنده را در همان صفحه و با
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از رسانه های داخلی ایران،سردار محمد رضا نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تحریف سخنانش توسط روزنامه دولتی ایران پاسخ داد.
وی گفت:«از آنجاکه سخنانِ بنده تحریف شده و چنین برداشتی صحیح نیست، خواهشمند است برابرِ قانون مطبوعات، پاسخ بنده را در همان صفحه و با عنوانی در همان اندازه، درج کنید.
واقعیّتِ این است که آنچه بنده در سخنرانیِ خویش گفتهام، انکارِ وجودِ شاهِ آدمکشی بهنام کوروش که شهرهای زیادی را با زورِ سرنیزه و کشتوکشتار، به قلمروِ حکومتِ خود ملحق کرد، نبود، بلکه عبارت بود از نفیِ بزرگنماییهای غیرواقعی و چهرهسازیهایی دروغین و افسانهای درباره وی که رژیم پهلوی و صهیونیست ها آن را ساخته و پرداخته اند و اینک از سوی برخی جریانهای سیاسی و فکری، ادامه یافته است.
— من در آن سخنرانی چنین گفتم: تاریخِ ایران، تاریخی حداقل هفتهزار ساله و شاید دههزار ساله است و نه دوهزار و پانصد ساله؛ بهطوریکه بخشی از آثارِ آن تاریخ هفت هزارساله، در شهرِ سوخته زابل و هکمتانه همدان، کشف شده است. امّا رژیمِ منحوسِ پهلوی و جریانهای فکری و رسانهای وابسته به صهیونیستها، این چندهزار سال از تاریخِ پُرعظمتِ ملّتِ ایران را کنار نهاده و اینگونه القاء کردهاند که تاریخِ ایران، دوهزاروپانصد ساله است، تا در اثرِ این سانسور، مجال برای محمدرضاشاهِ پهلوی فراهم شود که کوروش را در رأسِ تاریخِ ایران قرار دهد و از آنجاکه کوروش، حسبِ آنچه برخی مورّخان نوشتهاند، ارفاقاتی نسبت به یهودیان داشته است، نتیجه بگیرند که ما نیز امروز باید به او تأسی کنیم و با صهیونیستها، رابطه مودّت دوستی داشته باشیم!
— کوروش، هرگز شخصیّتِ برجسته و بزرگی نبوده که بتوان او را در رأس و صدر ِتاریخِ ایران نشاند، بلکه حقیقت آن است که اگر تاریخِ ایرانِ باستان بهدرستی، فهم و وصف شود، سرچشمه و ریشهی آن به بزرگانی چون پیامبرِ الهی، حضرتِ زرتشت —علیهالسلام- خواهد رسید و اوست که بر تارکِ تاریخِ ایرانِ باستان، میدرخشد. با اینحال، چون محمدرضا شاه و صهیونیستها نمیخواستند یک پیامبر، نمادِ تاریخیِ ما باشد، بلکه برای توجیهِ ظلم و استبدادِ شاهانه، نیاز بود که یک شاه، بهعنوانِ نمادِ تاریخِ ایران شناخته شود.
— کوروش، بههیچرو در میانِ ملّتِ ایران، منزلت و جایگاهی که رژیمِ پهلوی و صهیونیستها برای او تراشیده و ساختهاند را نداشته است. از جمله دلایلِ این ادّعا آن است که نه در شجرهنامههای ایرانیان، و نه در سنگقبورِ گذشتگان، و نه در اسامیِ برجستگانِ تاریخِ ملّتِ ایران، نامگذاری به چنین نامی بعنوان یک شخصیت محبوب تکرار نشده ، و در کتابهای کهنِ ایرانی، مانندِ شاهنامه فردوسی که نامهای محبوب و اسامیِ افرادِ خوشنام، بهوفور در آنها تکرار شده است هم، چنین نامی دیده نمیشود.
— تاریخهایی که امروزه، اغلب به آنها استنادِ بیچونوچرا میشود، در واقع، تاریخهای دلبخواهانه شاهساخته و ناشی از اوامرِ ملوکانه آنهاست، نه تاریخهای مستقل و واقعنما و متعهد به حقیقت. از اینرو، در چنین تاریخهایی، تاریخ بهصورتی وارونه و معکوس بیان شده است، بهطوریکه در آنها، شاهانِ جنایتکار و ستمکار، محور و اساسِ تحوّلات قرار داده شدهاند و انقلابیون، آزادیخواهان و مصلحانِ بزرگ، یاغی معرفی شدهاند. به این دلیل، ما باید تاریخِ خویش را بر اساسِ خودِ واقعیّت، بازنویسی کنیم و بهجای شاهانی که یکی از دیگری، شرورتر و خبیثتر بودهاند، تاریخ را با محوریّتِ انبیاء الهی، علما و حکمای راستین، و مصلحانِ آزادیخواه و عدالتطلبِ ایرانی بنویسیم.
— ملّتِ شریفِ ایران، هرگز نمیتواند میانِ خود و شاهِ مستبد و خونریزی که به مردمِ ایران، ستم کردند و و از جمجمهی مخالفانِ خود، برج میساختند، و چشمشان را از حدقه در میآوردند، و کتفِ اسرا را بههم میدوختند، و هشتادهزار انسان را به دلیلِ تفاوتِ فکری، در یکروز گردن میزدند، و…. احساسِ یگانگی و همذاتپنداری کنند و به آنها افتخار کنند!
و ادّعا کردهاید که اظهاراتِ بنده، بهمعنیِ کنار گذاشتنِ یکی از دو هویّتِ اسلامی و هویّتِ ایرانی است، در حالیکه سخنِ من، معطوف به ملامت و تخطئهی مظالم و مفاسدِ شاهانِ حاکمِ بر ایران بود، نه مردمِ ایران و هویّتِ ایرانی! روشن است که یکی شمردن این دو، مغالطهای آشکار و رسوا است! عجبا! شما از رسانهی رسمیِ نظامِ جمهوریِ اسلامی(!)، و در مقامِ رد و ابطالِ سخنانِ تحریفشده و ناگفتهی بنده(!)، لازمهی حفظِ هویّتِ ایرانی را تصدیقِ شاهان و شاهدوستی میدانید؟! یعنی شاهانی را که در طولِ تاریخِ موردِ ادّعای دوهزاروپانصد ساله، بر ایرانیان حکومتِ جائرانه کردهاند، بخشی از منِ فرهنگی و تاریخیِ ما هستند؟! کسانی همچون اسکندر مقدونی، انتیگون، سلوکوس، دمیتریوسِ سوّم و…. ، و معاویه، یزید، منصور دوانیقی، هارون الرشید، مأمون، معتصم، متوکّل، طغرل، هلاکوخان، تیمور لنگ، محمود افغان، آغامحمدخان قاجار، رضاخان قلدر و بیسواد، محمدرضاشاهِ دستنشانده و فاسد! کدام ایرانی، از انتسابِ اینان به خود، احساسِ افتخار میکند و اینان را پارهای از عناصرِ هویّتسازِ خود میشمارد؟!»
برچسب ها :سردار نقدی، روزنامه ، رسانه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0