۲- اگر شهردار لندن، پاریس، مونیخ یا هر شهر دیگر اروپایی یک روز در هفته را سوار مترو یا دوچرخه سرکار بروند خیلی خوب، عالی و پر از امید است ولی اگر شهردار تهران چنین کنید پوپولیست تمام عیاری می شود که می خواهد مردم را فریب دهد!
نق زدن و غر زدن از چه زمانی وارد فرهنگ گفتاری و نوشتاری و رفتاری ما شد؟ از کی ما چشمانمان را به روی اتفاقات خوب بستیم و همه چیز را سیاه دیدیم؟ از کی ما اینقدر غریبه پرست شدیم؟ حتی به خودمان زحمت نمی دهیم معانی واژه ها را یاد بگیریم، مثلا وقتی می گوییم “پوپولیسم” بدانیم که دوچرخه سواری یک شهردار ربطی به این اصطلاح سیاسی ندارد، کاش بدانیم پوپولیست در یک معنی دم دستی به کسی اطلاع می شود که منابع و امکانات را برای رفاه کوتاه مدت شهروندان ایجاد می کند ولی با همین اقدام منافع بلند مدت مردم را نابود می کند. قطعا دوچرخه سواری شهردارشامل حال این معنی نمی شود.
۳- باید یاد بگیریم و عادت کنیم به گفتگو، یاد بگیریم عقل کل نیستیم، یاد بگیریم به نظرات همدیگر احترام بگذاریم، مثلا وقتی در مجلس CFT بررسی می شود وقتی نمی توانیم همکارانمان را با خودمان همسو کنیم ناگهان به فکر ترک صحن مجلس و آبستراکسیون نیافتیم. قرار نیست که همیشه هر کاری را به زور پیش ببریم، اصلا باور کنیم گذشت آن دوران که با زورگویی و تهدید و توهین حرفمان در مجلس به کرسی می نشست.
۴- حواس مردم به محمدجواد ظریف است حتی اگر به قول آن سرمقاله نویس محترم اصولگرا “تندروهای مجلس” بخواهند او را به استیضاح بکشانند. این روها حواس مردم خوب جمع است، اسامی را می نویسند تا زمان انتخابات مجلس بهتر و راحتتر تصمیم بگیرند.
۵- حسن روحانی رفت سمنان و کلی طرح عمرانی و پروژه افتتاح کرد، قبل از آن هم رفته بود آذربایجانغربی تا کلی پروژه به بهره برداری برسند. این خبرهای خوب پشت نق های روزانه پنهان هستند تا مردم متوجه نشوند در آستانه فجر چهلم، ایران محکمتر و قوی تر از همیشه پیش می رود. ایران ما این روزها به خبر خوب نیاز دارد و هر کسی این خبرهای خوب را پشت حاشیه های زرد پنهان کند حتما نیت درستی ندارد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0