کد خبر : 129933
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 20 دسامبر 2018 - 10:30
-

اعتراف شهاب ۲۰ ساله به قتل وحشیانه خاله جوانش در زیر زمین

اعتراف شهاب ۲۰ ساله به قتل وحشیانه خاله جوانش در زیر زمین

به گزارش قائم آنلاین،  پسر۸ ساله خانواده که شاهد جنایت بود تا یک قدمی مرگ پیش رفت و زنده ماند. قتل یک زن بیست و یکم دی ماه سال ۹۴ مأموران کلانتری ۱۲۸ تهران نو گزارشی از مرگ مرموز زن جوانی در یکی از بیمارستانهای دریافت کردند. خیلی زود تیمی از پلیس خود را به

به گزارش قائم آنلاین،  پسر۸ ساله خانواده که شاهد جنایت بود تا یک قدمی مرگ پیش رفت و زنده ماند.

قتل یک زن

بیست و یکم دی ماه سال ۹۴ مأموران کلانتری ۱۲۸ تهران نو گزارشی از مرگ مرموز زن جوانی در یکی از بیمارستانهای دریافت کردند.

خیلی زود تیمی از پلیس خود را به بیمارستان رساندند و در تحقیقات میدانی دریافتند جسد متعلق به زن ۳۶ ساله به نام سوسن است که با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

کارآگاهان دریافتند پسر ۸ ساله این زن به نام شایان که همراه مادرش زخمی و به بیمارستان منتقل شده بود به طور معجزه آسایی بعد از عمل جراحی از مرگ نجات یافت.

قاتل کیست؟

بدین ترتیب ؛ تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه مأموران دریافتند زن جوان همراه پسر ۸ ساله اش به نام شایان و خواهرزاده اش به نام شهاب ۲۰ ساله یک هفته قبل به تهران آمده و به صورت موقت در منزلی سکونت داشتند تا محل مناسب دیگری برای اقامت از سوی بنگاه املاک پیدا شود.

بنابراین شاگرد بنگاه مسکن در اظهاراتش گفت: «۱۰ روز پیش زن جوان همراه پسر و خواهرزادهاش به بنگاه آمد و از من خواست تا خانه ای با قیمت مناسب برای اجاره پیدا کنم. پول ودیعه آنها کم بود و از طرفی جایی برای زندگی نداشتند و در این شهر غریب بودند این شد اجازه دادم تا به صورت موقت در زیر زمین خانه مان زندگی کنند تا برای آنها مکان مناسبی پیدا کنم.»

شاگرد بنگاه املاک در خصوص کشف اجساد گفت: «بعد از چند روز توانستم مکان مناسبی برای آنها پیدا کنم این شد که صبح روز حادثه به پشت در اتاق آنها رفتم اما هر چه آنها را صدا کردم جوابی نشنیدم. این در حالی بود که کفش های آن زن مقابل در ورودی قرار داشت. مشکوک شدم و آرام آرام وارد اتاق شدم که ناگهان زن جوان و پسرش را دیدم زیر پتویی خواب هستند. جلو رفتم و دیدم پتو خون آلود است. آن را کنار زدم و دیدم زن جوان و پسرش از ناحیه گردن به شدت زخمی شده اند. آنجا بود که با اورژانس تماس گرفتم و آنها را به بیمارستان رساندم. زن جوان بیهوش بود اما شایان هنوز بیهوش نشده بود که توانست بگوید: «عمو شهاب مادرم را کشت.»

دستگیری قاتل خاله

به این ترتیب شهاب به عنوان اولین مظنون تحت تعقیب قرار گرفت و در بررسی ها معلوم شد وی بعد از ارتکاب قتل به منزل یکی از بستگانش در شهریار سپس از آنجا به محل سکونت خانواده اش در شهر خودشان رفته است اما بعد از اطلاع از خبر زنده بودن پسرخاله اش بار دیگر متواری شده است.

سرانجام شهاب دو هفته بعد از حادثه در اقدامات فنی از سوی پلیس در تهران شناسایی و دستگیر شد.

اعتراف

شهاب در همان اظهارات اولیه مدعی شد قبل از حادثه شیشه مصرف کرده و بر اثر توهم مواد مرتکب جنایت شده است. او در شرح ماجرا گفت: «۲۰ روز قبل از حادثه برادر کوچکترم را در یک حادثه تصادف رانندگی از دست دادم. به همین دلیل برای اینکه خودم را آرام کنم به سمت مواد رفتم و شیشه کشیدم. خیلی افسرده بودم به همین دلیل وقتی فهمیدم خاله و پسرش راهی تهران هستند با آنها همراه شدم. شب حادثه بعد از مصرف شیشه به خانه رفتم. داخل اتاق وقتی آن دو را دیدم فکر کردم دو حیوان هستند که صدای عجیبی از خودشان درمی آورند! بالای سر آنها رفتم که دوباره فکر کردم به سمت من حمله ور شده اند. این شد که دست به چاقو شدم و چند ضربه به آنها زدم. وقتی به خودم آمدم آنها را با پتو پوشاندم و فرار Escape کردم.»

در دادگاه

با اقرارهای شهاب پرونده کامل و به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هئیت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی Judge توکلی قرار گرفت.

ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد در ادامه اولیای دم اعلام گذشت کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش گفت: «باور کنید بر اثر مصرف شیشه در حال عادی نبودم و بر اثر توهم آن مرتکب قتل شدم. من به خالهام علاقه داشتم و از او بدی ندیده بودم اما به خاطر افسردگی حالم بد بود و ناخواسته شب حادثه دست به چاقو شدم. همه اظهارات در دادسرا را قبول دارم و از کاری که کردم پشیمانم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

3 × یک =