۲ مرد جوان با دست و پای بسته در بیابان های گرمدره چه رازی با خود داشتند

به گزارش قائم آنلاین، چندی قبل پسر جوانی به اداره پلیس Police رفت و از دو سارق مسلح به اتهام سرقت Stealing خودروی ۲۰۶ خودش شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: مدتی بود تصمیم گرفته بودم کار جدیدی را شروع کنم، اما سرمایه نداشتم تا اینکه خودروام را برای فروش در سایت دیوار آگهی دادم تا با پول آن کار و کاسبی تازه‌ای شروع کنم. پس از آن چند نفری برای خرید با من تماس گرفتند، اما با هیچ کدام از آن‌ها به توافق نرسیدم تا اینکه پسر جوانی با من تماس گرفت و سر قیمت با هم به توافق رسیدیم. قرار شد خودرو را به حوالی میدان آزادی Freedom ببرم تا پس از بازدید قولنامه تنظیم کنیم.

وی ادامه داد: من همراه یکی از دوستانم سر قرار رفتم که مشاهده کردم خریدار هم با یکی از دوستانش سر قرار آمده است. دقایقی او خودرو را بازدید کرد که ناگهان اسلحه کلت کمری به سمت من گرفت و با تهدید از من خواست سوار خودرو شوم. همدست مرد مسلح هم با چاقویی دوستم را تهدید کرد و ما را به زور سوار خودرو کردند.

مرد مسلح که در صندلی شاگرد نشست و اسلحه را به پهلویم گذاشت و دستور داد حرکت کنم و من هم از ترس حرکت کردم تا اینکه در بیابان‌های حوالی گرمدره کرج گفت: خودرو را متوقف کنم. آن‌ها دست و پای من و دوستم را با طناب بستند و در بیابان رها و خودروی مرا سرقت کردند. پس ازاین ما به سختی دست و پایمان را باز کردیم و به شهر رساندیم و الان هم از سارقان مسلح شکایت داریم.

با طرح این شکایت پرونده برای رسیدگی و شناسایی سارقان مسلح به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه شماره پلاک خودروی سرقتی برای توقیف در اختیار مأموران گشت پلیس قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل مأموران گشت پلیس شهرستان کرج خودروی سرقتی را در حالی که دو پسر ۲۳ و ۲۴‌ساله به نام‌های بهادر و سامی سرنشین آن بودند متوقف کردند.

بدین ترتیب دو متهم برای ادامه تحقیقات تحویل کارآگاهان پلیس آگاهی تهران شدند. بررسی‌ها نشان داد بهادر از سارقان سابقه دار است و سامی هم علاوه بر سابقه سرقت مدتی قبل هم به اتهام معاونت در قتل یکی از بستگانش بازداشت شده بود که پس از پایان دوران حبس از زندان آزاد می‌شود.

سامی در بازجویی‌ها با اعتراف به آدم‌ربایی و سرقت خودروی ۲۰۶ گفت: مدتی قبل به اتهام معاونت در قتل یکی از بستگانم روانه زندان شدم تا اینکه چندی قبل آزاد شدم. از آنجایی که بیکار بودم همراه یکی از دوستانم که سابقه سرقت دارد تصمیم گرفتیم برای سرقت از شهرستان به تهران بیاییم.

ما قرار بود طعمه‌های خودمان را از سایت دیوار و سایت‌های دیگر خریدو فروش خودرو و لوازم انتخاب کنیم. اولین طعمه را که شاکی بود انتخاب کردیم و به بهانه خرید خودرو با او قرار ملاقات گذاشتیم که متوجه شدیم او همراه دوستش به محل قرار آمده است. به همین دلیل هر دو را با تهدید اسلحه ربودیم و پس از سرقت خودروشان آن‌ها را در بیابان‌های رها کردیم. در این چند روز دنبال مالخری می‌گشتیم که خودرو سرقتی را به قیمت بالایی بفروشیم، اما قبل از فروش دستگیر شدیم. بهادر هم در بازجویی‌ها حرف‌های همدستش را تأیید کرد. تحقیقات از متهمان برای شناسایی شاکیان احتمالی ادامه دارد.