کد خبر : 136269
تاریخ انتشار : یکشنبه 20 ژانویه 2019 - 12:50
-

کابوس سگ های پارک لواسان همچنان در تعقیب دختربچه تهرانی!

کابوس سگ های پارک لواسان همچنان در تعقیب دختربچه تهرانی!

به گزارش قائم آنلاین، دوست خانوادگی بهار: زخم‌های بهار به لحاظ جسمی رو به بهبودی است اما به لحاظ روحی و روانی بسیار آشفته است و نیاز به جراحی زیبایی دارد بخشی از «گونه» بهار هم به دلیل کشیدگی روی زمین زخم می‌شود. صورتش چهار بخیه و دستش ۵۵ بخیه می‌خورد حتی افسر پلیس هم

به گزارش قائم آنلاین، دوست خانوادگی بهار: زخم‌های بهار به لحاظ جسمی رو به بهبودی است اما به لحاظ روحی و روانی بسیار آشفته است و نیاز به جراحی زیبایی دارد

بخشی از «گونه» بهار هم به دلیل کشیدگی روی زمین زخم می‌شود. صورتش چهار بخیه و دستش ۵۵ بخیه می‌خورد

حتی افسر پلیس هم وحشت کرد و به طرف سگ کلت کشید. به صاحب سگ هم گفت: «طوری سگ را ببند که سمت من نیاید!»

خانواده صاحب سگ روز حادثه به خانواده بهار اعلام می‌کند که همه هزینه درمان و جراحی زیبایی دختربچه را پرداخت می‌کند اما حالا زیر حرف‌هایشان زده‌اند!

پدر صاحب سگ: من مجرم هستم باید تاوان جریمه ام را بدهم. به کسی هم غیر از مرجع قضایی ارتباطی ندارد. چه حکم زندان چه حکم اعدام صادر کنند من تابع قانون هستم

وکیل پایه یک دادگستری: هرکسی که حیوانی نگهداری می‌کند، مسئول تمام خسارت مالی و جانی ناشی از حمله آن حیوان است.

به گزارش رکنا، یکی از آشنایان خانواده بهار می‌گوید: «یک ماه از حمله دو سگ به بهار می‌گذرد اما مدام به پدرش می‌گوید که سگ‌ها همچنان دنبالش می‌کنند.» او می‌گوید: «خانواده من و خانواده بهار دورهمی آخر هفته دارند و معمولاً در پارکی با هم قرار می‌گذاشتند. آن روز تصمیم گرفتند دورهمی‌شان را از تهران به پارکی در لواسان ببرند.»

آنها نمی‌دانند دو سگ خطرناک از ‌نژاد پیتبول و ژرمن بی‌افسار و قلاده به کمین‌شان نشسته است! در حال دوچرخه سواری هستند که سگ پیتبول دست‌هایش را روی سینه دوست پدر بهار می‌گذرد! ترس تمام وجود «بهار» را می‌گیرد، جیغ می‌زند و به سمت مادرش می‌دود. سگ مرد را رها می‌کند و به دنبال شکار کوچک می‌دود.

سگ دوم هم تحریک می‌شود، یکی از آنها دست بهار را به دندان می‌کشد و دیگری از پشت به او حمله می‌کند. دوست خانوادگی بهار توضیح می‌دهد: «زخم‌های بهار به لحاظ جسمی رو به بهبودی است اما به لحاظ روحی و روانی بسیار آشفته است. البته نیاز به جراحی زیبایی دارد.» بهار تحت درمان روانپزشک است، با کمک قرص می‌خوابد ولی هر نیم ساعت یک بار با جیغ از خواب می‌پرد.

سگ‌ها کابوس هر لحظه‌اش شده‌اند و در خواب و رؤیا هم رهایش نمی‌کنند! دچار شب ادراری شده است! سگ‌ها به بهار که حمله می‌کنند مردم جمع می‌شوند تا بهار را از دست سگ‌ها نجات دهند! دوست خانوادگی بهار می‌گوید: «در میان تعجب همگان صاحب سگ معترض می‌شود که چرا سگ‌ها را آزار می‌دهند.» قلاده سگ‌هایش را می‌کشد و بهار کوچک هم در میان دندان‌های سگ‌ها به دنبالشان کشیده می‌شود.

او در ادامه می‌گوید: «معاینات پزشکی نشان می‌دهد که همین مسأله باعث جراحت بیشتر بهار شده است. البته این اتفاق نشان از نابلدی صاحب سگ هم دارد.» واکنش سگ‌ها چنان هولناک است که او می‌گوید: «حتی افسر پلیس هم وحشت کرد و به طرف سگ کلت کشید.» به صاحب سگ هم گفت: «طوری سگ را ببند که سمت من نیاید!»

بهار را به بیمارستان «مهرآیین» لواسان می‌برند! بخشی از «گونه» بهار هم به دلیل کشیدگی روی زمین زخم می‌شود. صورتش چهار بخیه و دستش ۵۵ بخیه می‌خورد. مسئولان بیمارستان از هلال احمر درخواست واکسن هاری می‌کنند. از هلال احمر می‌آیند و به بهار واکسن‌های لازم را می‌زنند. بهار از شدت جراحات بیهوش می‌شود! مادرش هم به دلیل فشار عصبی از هوش می‌رود و در همان بیمارستان بستری می‌شود! دوست خانوادگی آنها می‌افزاید: «خانواده صاحب سگ خیلی اصرار کردند که بهار را به بیمارستان خاتم‌الانبیا ببرند. آخر سر هم متوجه نشدیم چرا چنین اصراری دارند.» پزشک موافق انتقال نیست!

او می‌گوید: «پزشک به دلیل استرس بسیار زیادی که به بچه وارد شده بود احتمال «سنکوپ» می‌داد. همچنین با توجه به این‌که دوبار بی‌هوش شده بود به لحاظ فشار خون و شرایط عصبی تکان دادن بچه را به صلاح نمی‌دانست.» در نهایت پزشک اعلام می‌کند تنها با رضایتنامه و پذیرفتن مسئولیت کامل حاضر به ترخیص بهار از بیمارستان است.

بهار در مهرآیین می‌ماند. گوشت و پوست دستش قلوه کن شده و به استخوان رسیده است! تا به امروز چهار بار زخم بهار را باز کرده و شسته‌اند و پزشک هر بار مجبور شده تا او را بیهوش کند، چون توان تحمل درد را در کودک نمی‌بیند! به گفته این آشنا، خانواده صاحب سگ روز حادثه به خانواده بهار اعلام می‌کند که همه هزینه درمان و جراحی زیبایی دختربچه را پرداخت می‌کند اما حالا زیر حرف‌هایشان زده‌اند! «ز» پدر صاحب سگ به رغم اصرار‌های بسیار زیاد حاضر به گفت‌و‌گوی رسانه‌ای نیست.

او نمی‌گوید که چرا اصرار داشت تا بهار را به بیمارستان دیگری ببرد؟ چرا به رغم قول مساعد برای پرداخت هزینه‌ها، هیچ هزینه‌ای از درمان بهار را تقبل نمی‌کند؟ او در پاسخ به این سؤال که به شما اتهام وارد می‌کنند که به دلیل متمول بودن حاضر به پذیرش مسئولیت اتفاق افتاده نیستید، هم می‌گوید: «بله من، پدر و پدربزرگم اهل لواسان بودیم.

مملکت قانون دارد و قرار نیست به شما جواب بدهم.» او سؤالات خبرنگار را به تندی پاسخ می‌دهد و در نهایت هم می‌گوید که این تماس‌ها را مزاحمت می‌داند. او در ادامه می گوید: من مجرم هستم باید تاوان جریمه ام را بدهم. به کسی هم غیر از مرجع قضایی ارتباطی ندارد. چه حکم زندان چه حکم اعدام صادر کنند من تابع قانون هستم.

به گفته یکی از آشنایان خانوادگی بهار، پدر صاحب سگ از رسانه‌ای شدن مسأله ناراحت است و می‌گوید:«هزینه را نمی‌دهم، بروید از قانون بگیرید.» این آشنا می‌گوید: «دادگاه هم فقط دیه «بهار» را در نظر گرفته اما این سؤال را جواب نمی‌دهد که چرا باید دو سگ خطرناک وارد پارکی شوند که روی تابلوی آن نوشته ورود حیوان ممنوع ولی هیچ جرمی برای صاحب آن نوشته نشود و در نهایت به دیه ختم شود؟!» به گفته او این دیه هم شامل هزینه‌های ترمیمی و زیبایی بهار هم نمی‌شود.

او می‌پرسد: «چه کسی باید هزینه‌های سنگین روانپزشکی بهار را بدهد؟ اگر به جای دست بهار، سگ، گردن بهار را می‌گرفت، دیه به چه دردی می‌خورد؟» مسأله دیگری هم خانواده بهار را اذیت می‌کند. معاون شهردار لواسان اعلام می‌کند که این اتفاق در پارک نیفتاده بلکه در خیابانی همجوار پارک به وقوع پیوسته است. خانواده بهار حرف‌های معاون را تکذیب می‌کنند. گفت‌و‌گوی صاحب سگ هم با یکی از رسانه‌ها ثابت می‌کند که اتفاق در پارک بوقوع پیوسته است! آنطور که «ز» می‌گوید: «او مدت‌هاست که سگ‌هایش را بدون قلاده در پارک می‌چرخاند.» تحویل فوری سگ‌ها به صاحبشان هم این سؤال را در ذهن بسیاری به‌وجود آورده که آیا نباید این سگ‌ها بعد ازحادثه در قرنطینه نگهداری شوند؟

«مسعود مردانی» فوق تخصص بیماری‌های عفونی می‌گوید: «این سگ‌ها باید تا ۱۰ روز در قرنطینه بمانند و اگر مشخص شود که «هاری» دارند تمام افرادی که با آن در ارتباط بوده‌اند، باید واکسینه شوند!»

«حسین هوشمند» وکیل پایه یک دادگستری هم  معتقد است که دادگاه باید با صاحب سگ شدید برخورد کند! او می‌گوید: «هرکسی که حیوانی نگهداری می‌کند، مسئول تمام خسارت مالی و جانی ناشی از حمله آن حیوان است. اگر کسی در داخل شهر حیوان خطرناکی را نگهداری می‌کند، باید با او برخوردی شود که درس عبرت دیگران شود و دوباره اتفاق نیفتد.» او اعتقاد دارد که وکیل پرونده باید استدلال کند و دادگاه را به این نتیجه برساند که رفتار صاحب سگ متعارف نبوده! او می‌پرسد: «مگر در پارک گله نگهداری می‌کنند که سگی در آن رفت و آمد می‌کند که می‌تواند گرگ شکار کند؟ مگر خیابان مرتع است که سگ چوپان را به دنبال گرگ وسط خیابان رها کرده‌اند؟» هوشمند می‌گوید: «این پرونده می‌تواند برای صاحب سگ، حبس در پی داشته باشد.»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

5 × 1 =