جنگلهای شمال کشور را دریابید
به گزارش قائم آنلاین، بیتردید قبل از اینکه چوب در صنعت و به معنای متداول امروزی آن به کار گرفته شود، از دیرباز در کشور عزیزمان ایران از آن در کارهای ساختمانی، قایق سازی و مهمتر از همه آنها در ساختن وسایل و ادوات کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفت. با گذشت زمان علاوه بر مصارف
به گزارش قائم آنلاین، بیتردید قبل از اینکه چوب در صنعت و به معنای متداول امروزی آن به کار گرفته شود، از دیرباز در کشور عزیزمان ایران از آن در کارهای ساختمانی، قایق سازی و مهمتر از همه آنها در ساختن وسایل و ادوات کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفت.
با گذشت زمان علاوه بر مصارف مذکور از چوب برای تزئین ساختمانها، ساختن اشیاء ظریف به ویژه در تزئین اماکن متبرکه و مقدسه هم استفاده میشده است.
در این دوران از مبادله و تجارت چوب و محصولات چوبی چندان خبری نبود و مبادلات احتمالی به عمل آمده هم صرفاً در مقیاس محلی و به ندرتً منطقهای انجام میپذیرفت.
البته اگر از مدت زمان کوتاهی که در زمان نادر شاه افشار از جنگلهای شمال برای کشتی سازی در دریای مازندران(در شمال) و دریای عمان و خلیج فارس (در جنوب کشور) استفاده میشد و به فرمان این سردار نامی کشور جان التون(John Elton) کشتی ساز معروف مأمور تهیه و راه اندازی یک دسته جهاز جنگی شده بود، بگذریم، بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور همزمان است با توسعه کلی اقتصادی و اجتماعی کشور در قرون اخیر و گسترش آن هم به زمان قاجاریه برمیگردد. ازموارد زیر می توان به این ادعا رسید:
الف- اولین قرارداد رسمی بهرهبرداری از جنگلهای شمال در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۱۸۷۲ (مطابق با ۱۲۵۱ شمسی) در دوران سلطنت ناصرالدین شاه با یک یهودی انگلیسی به نام بارون جولیوس رویتر (Baron Joolios Reuter) صاحب امتیاز خبرگزاری معروف رویتر بسته شد. به موجب این قرارداد که به صورت قطعی و انحصاری بود، وی حق داشت جنگلها را یکسره قطع و چوب آن را به خارج از کشور حمل کند، در مقابل وی متعهد شده بود فقط ۱۵ درصد سود حاصله را به عنوان بهره مالکانه به دولت پرداخت کند که البته خوشبختانه این قرارداد به مرحله اجرا در نیامد.
ب- در سال ۱۸۸۶ میلادی (۱۲۶۵ شمسی) در مقابل دریافت ۵۰ هزار تومان امتیاز چوب گیلان را برای مدت دو سال به روسها واگذار کردند (تاریخچه بهرهبرداری از جنگلهای شمال – مهندس حسن صائبی).
ج- در سال ۱۹۱۰ میلادی (۱۲۹۰ شمسی) آگاگی لکوویچ خوشتاریای گرجی امتیازات قابل توجهی برای بریدن چوب در جنگلهای تالش به دست آورد و توسط هیزم شکنان گرجی تختههای چلیک تهیه و با همکاری تعدادی از سرمایهداران، صاحب منصبان و شاهزادگان روسی شرکت صنایع چوب ایران و روس را تأسیس کردند.
در همین سالها افراد دیگری هم از کشور روسیه امتیازاتی گرفتند که از جمله آنها می توان به مانند مانگوبی( Mangoubi) اشاره کرد که امتیاز قطع درختهای بلوط در جنگل تنکابن را برای تهیه تختههای چلیک گرفت و متخصصین زیادی هم از خارج به گیلان آورد و آلی نیکوا (AlieNikoa) که امتیازی در جنگلهای مجاور شهر رشت را گرفت تا سوخت این شهر را تأمین کند (ایرانی که من شناختهام – ترجمه بهرام فرهوشی).
د- در سال ۱۳۰۲ شمسی جنگلهای دولتی آستارا به مدت پنج سال به شرکت یونانی «ساندی پوز» و در همین سال جنگلهای تالش به پیمانکاران فرانسوی و سوئدی اجاره داده شد و پیمانکاران هم چوبهای مقطوعه را تماماً به کشور روسیه صادر میکردند.
ه- در سال ۱۳۰۷ شمسی شرکت سوئدی مورد اشاره پس از انقضای مهلت قرارداد اولیه مجدداً به مدت سه سال مجوز قطع درختان شمشاد در مازندران را کسب و چوبهای مقطوعه را به روسیه صادر میکرد.
و- از سال ۱۳۰۳ شمسی به بعد پای مقاطعه کاران داخلی در سطح جنگلهای شمال باز و آنان به تدریج جایگزین پیمانکاران خارجی شدند.
ز- در سال ۱۳۰۴ شرکت چوب بری تمیشان با شرکت مرحوم حاج معین بوشهری و سالار حشمت اسفندیاری و دو فرانسوی برای قطع درختان در منطقه تمیشان مابین محمودآباد و نور در استان مازندران تأسیس شد. این شرکت بخش اعظم محصولات خود را به کشور روسیه صادر میکرد. این شرکت که بعدها در دست مستاجران اداره املاک بود تا سال ۱۳۳۵ به کار خود ادامه داد و در سالهای آخر فعالیت ماهانه حدود ۲۰۰۰ مترمکعب چوب به بازار عرضه می کرد.
ح- در سال ۱۳۰۸ شرکت دولتی چوب ایران در پلسفید سوادکوه برای بهرهبرداری از جنگلهای منطقه برای تهیه تراورس مورد نیاز راه آهن تأسیس شد.
ط- از سال ۱۳۰۹ به بعد با شروع ساختمان راه آهن سراسری کشور و نیاز مبرم راه آهن به تراورس فعالیت مقاطعه کاران داخلی به شدت گسترش یافت. اما چون در آن زمان جنگلهای شمال کشور فاقد جاده دسترسی به سطوح مورد بهرهبرداری برای خروج و ترخیص فرآوردههای جنگلی استحصال بود، لذا عمده برداشتها روی درختان طول مسیر جادههای ارتباطی استان و جنگلهای جلگهای که خروج فرآوردههای تولیدی آسان تر بود، متمرکز و به همین دلیل بخش اعظم جنگلهای جلگهای به ویژه جنگلهای جلگهای بخش مرکزی مازندران نابود شد.
بنابراین در یک جمع بندی کلی سابقه بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور که از آستارا در غرب تا گلیداغی در شرق در سطح حدود ۹ر۱ میلیون هکتار ادامه دارد، در سه مرحله قابل بررسی است.
مرحله اول:
این مرحله شامل دوران استفاده از چوب صرفاً در حد رفع نیازهای اولیه مانند کارهای ساختمانی و تامین سوخت است که تا اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه را در برمیگیرد.
مرحله دوم:
این مرحله از بهرهبرداری از جنگلهای منطقه به منظور تولید چوب برای صادرات(به ویژه صادرات شمشاد به روسیه و دیگر کشورهای اروپایی) در کنار تأمین نیازهای اولیه مردم بود و نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه و عقد قراردادهای بهرهبرداری با خارجیان تا شروع سلطنت رضا شاه را شامل میشود.
مرحله سوم:
در ارتباط با روند بهرهبرداری از جنگلهای شمال در این مرحله باید گفت: در ادامه شرایط گذشته و با وجود عقد قراردادهای زیانبار و تحمیلی بر کشورمان، صادرات چوبهای استحصال شده به خارج در عمل موجب شد تا ارزش چوب بیشتر شناخته شود و متعاقب آن با آشکار شدن اهمیت جنگل و پی بردن بخشی از مردم به اهمیت آن، به تدریج دست شرکتهای خارجی از بهرهبرداری جنگل کوتاه شد که این خود سرآغازی برای استقلال فکری و ارتقاء دانش فنی جنگلداری نوپای کشور بود.
اگرچه در آغاز این مرحله دید حاکم بر جنگل صرفاً اقتصادی، تکنیکی و بر اساس افزایش حجم تولید بود و به جوانب توسعهای آن کمتر توجه میشد و در بسیاری موارد انجام کارها همراه با مشاوره، مباشرت تا مشارکت تعدادی از کارشناسان خارجی یا پارهای از مؤسسات بینالمللی مرتبط با امور جنگل بود، ولی با این وجود ادامه روند رو به تکامل آن توانست سبب تکوین استقلال فکری و کاری شود.
همچنین تشکیلات جنگلبانی و علم جنگلداری روند رو به پیشرفتی به خود گرفت و در مدت زمانی کوتاه سازمانهای مسئول از جمله سازمان جنگلها و مراتع کشور جایگزین پیمانکاران و مقاطعه کاران خارجی شدند. از طرفی آگاهی نسبی اولیه به دست آمد و عطش کسب فنون جنگلداری و تاسیس آموزشگاهها و دانشکدههای منابع طبیعی در سطح کشور فراگیر شد.
در این مرحله بسیاری از کارگاههای کوچک برای رفع نیازمندیهای جامعه به کارخانجات بزرگ صنایع چوب تبدیل و واحدهای تابعه سازمان جنگلها و مراتع کشور تخصصیتر شده و متناسب با زمان با تحولاتی عظیم مواجه شدند.
روشهای قطع یکسره سراسری در سطوح وسیع و گسترده جای خود را به روشهای علمی جدید سپرد و در واقع هر گونه بهرهبرداری از درختان جنگلی منوط به تهیه و تصویب طرحهای جنگلداری شد. طرحهایی که سابقه تهیه آن به سالهای دهه ۳۰ و حدود ۵۸ سال پیش برمی گشت که در سایه همت و پایمردی مردانی بزرگ، لایق و کاردان و غالباً شاگردان و مریدان استاد کریم ساعی بانی جنگلبانی نوین ایران جنبه اجرایی یافتند.
در این مدت شرکتهای بزرگی چون طرح اسالم در استان گیلان هم با همکاری کارشناسان کشور آمریکا و در سال ۴۸ شرکت نکا چوب با همکاری و سرپرستی کارشناسان کشور رومانی در استان مازندران تأسیس و راه اندازی شدند.
در سال های ۴۶ و ۴۷ هم سازمان خواربار جهانی (F-A-O) با مشارکت وزارت کشاورزی به منظور رونق اقتصادی و محرومیتزدایی و مهمتر از همه آنها ارتقای کمی و کیفی جنگل در سطح حدود ۲۷هزار هکتار از جنگلهای مناطق سوادکوه و دودانگه طرح توسعه و عمران جنگلهای کرانه بحر خزر را تهیه و در سال ۵۴ به سهامداری وزارتخانههای کشاورزی، اقتصاد و دارایی و سازمان برنامه و بودجه در سنگده در ۲۵ کیلومتری شرق شهر پلسفید مرکز شهرستان سوادکوه تحت عنوان شرکت سهامی بهرهبرداری صنایع چوب فریم به ثبت رسید.
طرح جنگلداری لاجیم سوادکوه که توسط پروفسور تیره گوبوف مستشار سازمان F-A-Oتهیه شده بود، توسط کارخانجات اشباع تراورس شیرگاه وابسته به راه آهن دولتی اداره و طرحهای متعدد دیگری هم به سرپرستی تعدادی از کارشناسان خارجی تهیه که اجرای هر یک از آنها منشاء و اثرات بسیار ارزندهای شده اند، ولی با این وجود نقطه اوج این تحول به سال ۴۲ و همزمان با گسترش فعالیت علمی انستیتو جنگل و مرتع در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران و متعاقباً تبدیل آن به دانشکده منابع طبیعی برمیگردد که همراه با موج تازهای در امر پی ریزی طرحها همراه با آخرین پدیدههای علمی و نوآوری علمی را به دنبال داشت و ماحصل آن بروز خلاقیت کارشناسان داخلی در سالهای بعد از انقلاب است.
کارشناسانی که بسیاری از آنها در تهیه طرحهای بزرگ جنگلداری از جمله طرح نکاچوب و طرح توسعه عمران بحر خزر مورد عمل شرکت چوب فریم تحت هدایت و سرپرستی کارشناسان و مستشاران خارجی غالباً در حد کارشناسان همراه انجام وظیفه کرده بودند، توانستند به پشتوانه تحصیلات دانشگاهی و کسب تجارب از فرصت پیش آمده برای به منصه عمل درآوردن دانش و تجربه به خوبی استفاده کنند و توانستند از عهده تهیه طرحهای مورد عمل شرکت چوب و کاغذ مازندران به عنوان بزرگترین مجری در سطح کشور و تجدید نظر طرحهایی که از قبل با مباشرت کارشناسان خارجی تهیه شده بودند به خوبی از عهده کار برآیند.
خوشبختانه جایگاه علمی این کارشناسان در انجام این مهم به گونهای است که به جرأت میتوان گفت آنان امروزه در محافل علمی جهان در کمال سربلندی و افتخار حرفی برای گفتن و نظری برای ارائه دادن دارند. بی شک مقایسه طرحهای تدوینی توسط این کارشناسان با کارشناسان خارجی به خوبی نشان میدهد در بسیاری موارد طرحهای تدوینی توسط آنان با واقعیتهای علمی نزدیکتر بوده و غالباً این طرحها از امتیازات بیشتری هم برخوردار هستند.
در این میان و در سایه توانمندیهای قابل تقدیر کارشناسان داخلی تاکنون برای حدود۷۳ درصد سطح جنگلهای شمال کشور طرح جنگلداری تهیه شده و با مشخص شدن بیش از پیش ارزشهای تجاری و اقتصادی این عرصه ها و نقش آنها در توسعه اقتصاد ملی و منطقهای (به ویژه منطقهای) سازمانهایی مقتدر و شرکتهایی توانمند در قالب مدیریتهای دولتی، خصوصی و تعاونی مسئولیت اجرای طرحهای تدوینی که مزیداً حدود ۷۱ درصد سطح جنگلهای دارای طرح را شامل میشود، به عهده گرفتهاند و همانگونه که از قبل بدان اشاره شد، روشهای سنتی و قدیمی بهرهبرداری از جنگل به تدریج به مراحلی از روشهای مدرن و صنعتی تغییر وضع داد و ضرورت زمانی هم موجب تسریع در ایجاد این دگرگونی شد؛ ضمن اینکه ظهور و گسترش واحدهای عظیم صنایع چوبی هم توانست ضرورت تهیه طرحها و استفاده از روشهای مکانیزه و صنعتی را دو چندان سازد.
اطفاء به موقع حریق، احیاء سطح وسیعی از جنگلهای مخروبه و نهالکاری با انواع گونههای پهن برگ بومی منطقه با صفات پسندیده ژنتیکی در مناطق فاقد پوشش، برقراری ارتباط مناطق روستایی با مراکز شهری و بهرهمند شدن روستاییان و جنگل نشینان از مزایای جادههای احداثی، اصلاح ساختار جنگل و کمک به امر استقرار تجدید حیات و تجدید نسل، خروج تعداد قابل توجهی دام و دامدار از عرصه جنگل و ساماندهی تعداد قابل توجهی از تک خانوارهای پراکنده ساکن جنگل فقط بخشی از فواید عدیده بهرهبرداریهای اصولی و علمی است که در قالب طرحهای تدوینی انجام میپذیرند.
همچنین در رأس همه این مزایا، حفظ جنگل و عرصههای جنگلی و به حداقل رسیدن میزان قاچاق چوب و غیرقابل مقایسه بودن آمار تجاوز به عرصههای جنگلی را می توان یاد کرد.
امید آن که واقعیتهای انکار ناپذیر اثرات ثمربخش تهیه و اجرای طرحهای جنگلداری و بهرهبرداریهای اصولی که در قالب طرحها انجام میپذیرد و کمترین تأثیر آن حفظ جنگل و عرصههای جنگلی است و در مقاطع زمانی مختلف خصوصاً در سالهای اولیه انقلاب به ویژه تا قبل از خطاب امام راحل به آحاد ملت که فرموده بودند:«این جنگلها مال ملت است و کسی نباید آن را خراب کند.» مانع تشدید تجاوز به جنگل و عرصههای جنگلی شد. در کنار دهها اثر ثمربخشی که در سایه اجرای طرحها و بهرهبرداریهای به عمل آمده در قالب طرحهای تدوینی نصیب جامعه شد، مورد توجه کسانی قرار گیرد که بر توقف اجرای طرحها مصر هستند و با مدنظر قرار دادن وضع جنگل در مناطق فاقد طرح از جمله شرایط جنگلهای حد واسط بابلرود و رود هراز که سطحی بالغ بر ۱۰۰ هزار هکتار را شامل میشود و با داشتن بهترین شرایط رویشگاهی وضع جنگلهای آن قلب هر بیننده ولو کم احساسی را به لرزه در میآورد، به عوض اصرار بر توقف طرحها با ارائه راهکارهای منطقی درصدد رفع موانع و نواقص و مهمتر از همه خروج هر چه سریعتر دام و دامدار از عرصه جنگل برآیند.آنان باید مطمئن باشند و تردیدی به خود راه ندهند که توقف طرحها و حذف تولید مکانیکی چوب عواقب زیانبار متعددی را به دنبال دارد. آنان باید با پرهیز از اجرای برنامههای متکی بر آزمون و خطا که تاکنون جامعه، شهر و دیارمان تاوان سنگینی از بابت آن پرداختهاست ، جایی برای انجام مجدد این اندیشه ویرانگر باقی نگذارندالبته این به معنای پذیرش نبود نقایص در تهیه، اجرا و نظارت بر طرحهای تدوینی نیست، بلکه بازبینی مجدد دستورالعمل تهیه و تجدید نظر طرحها و استفاده از ورزیدهترین نیروهای کارشناسی در انجام این مهم و به کارگماری متعهدترین نیروها در بخش نظارت و کارآمدترین نیروها در بخش اجرا از جمله الزاماتی است که به جد باید مورد توجه مسئولین و برنامهریزان منابع طبیعی کشور قرار گیرد؛ ضمن اینکه اندیشه برخی از کارشناسان که مبدع نظر جدیدی بوده و به پشتوانه سالها کار و فعالیت در عرصه و کسب تجارب ارزنده و بهرهگیری از دانش بومی مصر بر انجام آن هستند باید در فرصتهای مناسب و مناطق مختلف در بوته نقد و بررسی و اظهار نظر کارشناسانی که خود سالها در عرصههای مختلف حضور داشته و صاحب تجربه و نظر هستند، قرار گیرد تا متعاقباً در سایه خردجمعی و پس از حصول توافق به دلیل پیچیدگی کار طبیعت و حساسیت اکوسیستمهای حاکم بر جنگل و مد نظر قرار دادن مواردی چون وجود عوامل متعدد تخریب و شدت حرص و ولع تجاوز به عرصههای جنگلی و خطراتی که از این نظر عرصههای جنگلی را که تا دیروز عمدتاً شامل اراضی جلگهای و تا حدودی هم میانبند بود و امروزه مناطق بالابند را هدف قرار داده ، بقای جنگل و موجودیت عرصههای جنگلی را تهدید میکنند بدواً در سطح یک یا دو سری اجرا تا پس از رفع هر گونه شائبه و نگرانی احتمالی و اطمینان از امکان اجرای طرحها و منشأ اثر بودن بیش از پیش در ارتباط با حفظ، حراست و توسعه جنگلها و شکوفایی اقتصاد ملی و منطقهای در کل سطح جنگلهای شمال کشور به عنوان جواهر دنیای آفرینش خداوندی و موهبت الهی به مردمان ایران زمین تعمیم داده شود که گفته اند: «عاقل آن است که اندیشه کند پایان را».
برچسب ها :جنگل،قاچاق،مدیریت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0