مسئولان از من خواستند که دروغ بگویم
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از مرآت، در پی بروز بحران در منطقه کالپوش، رسانهها صبح امروز اعلام کردند که بخشدار کالپوش برکنار شده است. ساعاتی بعد، پیامی به نقل از غیاثیزاده، بخشدار کالپوش در فضای مجازی منتشر شد که حاوی گلایههای تندی علیه مسئولان استان بود و این برکناری را امری سیاسی نشان میداد.
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از مرآت، در پی بروز بحران در منطقه کالپوش، رسانهها صبح امروز اعلام کردند که بخشدار کالپوش برکنار شده است. ساعاتی بعد، پیامی به نقل از غیاثیزاده، بخشدار کالپوش در فضای مجازی منتشر شد که حاوی گلایههای تندی علیه مسئولان استان بود و این برکناری را امری سیاسی نشان میداد. مرآت برای روشن شدن موضوع به سراغ بخشدار برکنارشده کالپوش رفته است. بیدرنگ شما را به مطالعه این مطلب دعوت میکنیم.
مرآت- جناب غیاثیزاده! چه قصور یا تقصیری سبب برکناری شما شده است؟
من قصور یا تقصیری نداشتهام. من پیشتر در سرخه بخشدار بودم و در این شهرستان نیز ساکن بودهام؛ سپس به کالپوش آمدم. کالپوش منطقه ویژهای است که مشکلات آن با سه استان سمنان، خراسان شمالی و گلستان مرتبط است. حل مشکلات این منطقه، ناگزیر نیازمند ارتباط با مسئولان دو استان خراسان شمالی و گلستان است. علت این که به عنوان بخشدار کالپوش نیز انتخاب شدم این بود که ارتباطاتی با استان گلستان داشتم و مسئولان میخواستند از این ارتباطات در جهت رفع مشکلات منطقه کالپوش استفاده کنند.
من با فرماندار وقت، آقای دکتر کریمی صحبت کردم و گفتم اگر بخواهم پیگیر مسائل باشم، باید به استان گلستان رفت و آمد کنم. آقای کریمی گفتند شما راحت باشید و کار مردم را پیگیری کنید؛ چراکه رضایتمندی مردم مهمترین اصل است. بر همین اساس در مدت مسئولیتم، برخی از مشکلات دامداران با استان گلستان حل شد و من از ۱۳ پرونده موجود ۱۰ پرونده در این رابطه را به مصالحه کشاندم.
مرآت- شما پس از برکناری، پیامی را منتشر کردید که حاوی گلایههایی نسبت به مسئولان بود. گزاره بنیادین گلایه شما چیست؟
من یک اصلاحطلب هستم و به این شیوه افتخار میکنم. اصلاحطلبی خود را نیز در چارچوب نظام و برای انقلاب میدانم. اما من خودم هستم و سعی نمیکنم رفتارم را با چارچوبی که میخواهند برایم تعریف کنند، تنظیم کنم. از شما به عنوان یک خبرنگار میپرسم: فرض کنید قصور من در حد یک قتل باشد؛ آیا کسی نباید پیش از صدور حکم از من سوال میشد که عدم حضورم چیست؟
معاون فرماندار پیام داد که بگو برای انتخابات کنار میروم!
در سیستم اداری، وقتی مسئولی دچار خطا میشود، در گام اول به او تذکر میدهند، در گام دوم او را توبیخ میکنند و در گام سوم او را برکنار میکنند. مسئولان بگویند آیا یک تذکر یا اخطار کتبی به من دادهاند؟ میگویند شوراها از من ناراضی بودهاند؛ با شوراها و دهیاران تماس بگیرید و نظر آنها را درباره این برکناری بپرسید. پیامی که من منتشر کردم، به دلیل تمنای ماندن نبود، بلکه برای بیان واقعیاتی بود که دانستن آنها را حق مردم میدانم.
من از دروغگویی به مردم بدم میآید. اگر من قصور کردهام، چرا معاون فرماندار به من پیامک میدهد که آقای فرماندار گفتهاند به مردم پیام بدهید که به دلیل شرکت در انتخابات استعفا دادهام و خداحافظی کنید؟ دلیل این که از من میخواهند دروغ بگویم چیست؟
چرا در منطقه کالپوش حضور نداشتم؟
مرآت- دلیلی که برای برکناری شما ذکر کردهاند عدم حضور بموقع در مناطق درگیر برف عنوان شده است. شما چه زمانی به منطقه کالپوش رسیدید و اساسا چرا در زمان وقوع حوادث ناشی از برف در منطقه حضور نداشتید؟
اصلا نگذاشتند که من به منطقه برسم. من یک روز پیش از بارش سنگین برف با آقای بشیری رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت میامی تماس گرفتم و گفتم بعضی از مردم منطقه حتی نان خود را با پول یارانه تأمین میکنند؛ قیمت مرغ در این منطقه بالاست، چه باید کرد؟ آقای بشیری عنوان کرد که سهمیه کم اعلام شده.(من البته درباره این سهمیهها حرفهای بسیاری دارم و میپرسم که چطور میشود این سهمیهها به سایر شهرستانها بیش از میامی و کالپوش اختصاص پیدا میکند؟ مگر این سهمیهها بر اساس نرم جمعیتی تعیین نمیشود؟) ایشان به من گفت: شما که با استان گلستان ارتباط دارید، بررسی کنید که آیا میتوانید چند تن مرغ ارزانتر برای مردم فراهم کنید؟
فرماندار گفت شما رفتهاید و مردم به من فحش میدهند!
من با آقای ملایری، سرپرست فرمانداری تماس گرفتم و گفتم میشود از گلستان مرغ ارزانتری تهیه کرد. ایشان گفت هرطور که میتوانید بروید و مرغ را فراهم کنید. بر این اساس من برای تهیه مرغ به گلستان رفتم و در کنار آن تلاش کردم تا میوه ارزانتر نیز برای مردم فراهم کنم. گزارش تماسهای من با بعضی از دهیاریها برای حمل این اقلام هم موجود است.
در هنگام بازگشت، برف شروع به باریدن کرد و ما در جاده ماندیم. در تماسم با آقای فرماندار، ایشان گفتند شما رفتهاید و مردم دارند به من فحش میدهند! من بلافاصله پیامی را در گروههای تلگرامی ارسال کردم و گفتم هرکس با مشکلی مواجه شده، با خود من تماس بگیرد و شمارهام را هم در آن پیام قید کردم. لیست تماسهای من موجود است؛ من تا ساعت ۴ صبح پاسخگوی تماسها بودم و نسبت به رفع مشکلات در راه ماندگان از جمله امام جمعه کالپوش که برای انتقال از مدرسهای در یکی از روستاها وارد جاده شده و گرفتار شده بودند اقدام کردم؛ دو ساعت استراحت کردم و دوباره پیگیر مشکلات شدم.
چشمبندی نیست! جاده گلستان به شاهرود، میامی و کالپوش مسدود بود؛ من در این شرایط چه باید میکردم؟ من به دلیل بسته بودن همه مسیرها نتوانستم به بخش خود برسم، چه باید میکردم؟ از معاون فرماندار بپرسید که آیا من در پیگیریها کوتاهی کردهام؟
مرآت- شما در پیام خود به «ریاکاری مسئولان» اشاره کردهاید؛ مقصودتان از ریاکاری چیست؟
مخاطب من کسانی هستند که از روز آمدنشان در فرمانداری و در بازدیدهایشان از روستاها بیشتر به وعدههایی پرداختند که یا قابل تحقق نیست و یا تا کنون محقق نشده است و بیشتر به عکس گرفتن و فیلم گرفتن بها دادهاند؛ این در حالی است که در نزدیک هفتماه حضور من در منطقه، ۷ عکس از من در رسانهها نمیبینید.
برای من خوشایند نیست که وقتی یک انسان گرفتار در حال بیان مشکلات خود است، از ما عکس بگیرند که بشود گزارش کار ما. خدا انسانها را عزیز میخواهد. این بد است که فردی که برای بازگرداندن فرزندش به روستای مجاور میرود و در برف گرفتار میشود، همهجا اعلام کند که من برای کمک به در راهماندگان وارد جاده شده و گرفتار شدهام.
ریاکاری و دروغگویی در برابر مردم در موضوع سد کالپوش
مردم حسینآباد خواسته بحقی دارند؛ میگویند سدی در این منطقه احداث شده، مشکلات آن را ما تحمل میکنیم و مقداری هم آب برای کشاورزیمان میخواهیم. شما به مردم حسینآباد میگویید ما در ماجرای آب در کنار شما هستیم اما میروید و در جلساتتان تصویب میکنید که به مردمی که میخواهند از این آب برداشت کنند به شدت اخطار داده شود.
اگر این ریاکاری نیست، چیست؟ شما نزد یکی از مسئولان میروید و از ایشان تعریف میکنید و میگویید شما برکت منطقه هستید و… اما به محض این که آن مسئول از نزد شما میرود، میگویید او نمیفهمد و خودش یکی از عوامل بحران است! اینها ریاکاری است. من مسائل را سربسته عنوان کردم. اگر بخواهم سخن بگویم، حرفهای زیادی دارم. نمیشود با مردم دورو باشیم.
یکی از دلایل مهمی که باعث شده در حسینآباد در موضوع آب با مشکل مواجه شویم، دروغگویی بعضی از مسئولان است. کاندیدایی میخواهد از مردم رأی بگیرد؛ به آنها میگوید این آب حق شماست و بعد از گرفتن رأی، در تهران به دنبال انتقال این آب میرود. آقای آقاهمتیان، معاون سابق استاندار، به مردم حسینآباد میخواهم میخواهم خبر خوشی به شما بدهم، به شما یک میلیونمتر مکعب آب برای کشاورزی اختصاص پیدا میکند. در حالی که هنوز هیچ تخصیصی صورت نگرفته است.
مردم میگفتند همه مسئولان دروغ میگویند
نتیجه این خلافگوییها آن است که مردم به سخن هیچ مسئولی اعتماد نمیکنند و میگویند هرکس آمده دروغ گفته! اما من افتخار میکنم که در این مدت هیچ دروغی به مردم نگفتهام.
درباره برکناری، قاعده کار این است که از من بپرسند چرا در منطقه نبودی؟ در شب بیست و نهم اسفند، یکی از مسئولان استانداری با من تماس میگیرد و میگوید راه باز شده، به منطقه برگردید. من با معاون فرماندار تماس گرفتم و گفتم من دارم برمیگردم، اگر کاری هست بگویید در مسیر انجام بدهم. ایشان گفت به جای شما یک سرپرست معرفی کردهاند!
معنای این رفتار چیست؟ بلافاصله در کانالهای تلگرامی محل سکونت خانواده من پیامی منتشر میشود مبنی بر این که بخشدار کالپوش به دلیل عدم حضور بموقع در محل وقوع بحران برکنار شد! دین و تقوای ما اینگونه است؟ من میگویم به مردم دروغ نگوییم. آقایان توضیح بدهند چرا از من خواستهاند که دروغ بگویم؟ مردم راست و دروغ را میفهمند.
برخی مردم را به شهری و پشتکوهی تقسیم میکنند اما بینش سیاسی مردم بیش از حد تصور مسئولان است.
مرآت- علت این که از شما درخواست کردند تا دلیل کنارهگیریتان را شرکت در انتخابات عنوان کنید، چه بود؟
اول، مواجه نشدن با نارضایتی مردم. به دلیل آن که بخش زیادی از مردم نمیتوانند در این بازه زمانی این برکناری را هضم کنند. از طرفی سوال من این است که چگونه به فاصله کوتاهی پس از برکناری، این خبر به طور گسترده در کانالهای تلگرامی استانهای همجوار منتشر میشود؟ معلوم میشود که این اقدام، اقدامِ حسابشدهای است. قرار است من امسال در جایی کاندیدا شوم، بیست و نهم اسفندماه به من میگویند بگو به خاطر انتخابات کنار میروم، اگر میپذیرفتم، آقایان میگفتند ما که میخواستیم ایشان بماند اما خودش رفت! دوم این که هجمه جدیدی آغاز میشد که نگاه کنید اینها چقدر بیمسئولیتاند که در میانه بحران مردم را رها کردهاند و به فکر انتخابات هستند!
به استاندار پیامک دادم که به عنوان یک شهروند وقتی برای گفتگو میخواهمب
اگر استعفا میدادم، شیکتر بود! در کارنامهام نمینوشتند که فلانی برکنار شد اما من دوست ندارم به مردم دروغ بگویم حتی اگر خانواده من تحت فشار روانی قرار بگیرند. من چند بار به آقای استاندار پیامک دادهام و نوشتهام که نه به عنوان بخشداری که در حقش ظلم شده بلکه به عنوان یک شهروند جمهوری اسلامی چند دقیقه وقت میخواهم تا تلفنی با شما صحبت کنم. ایشان حتی به پیام من هم پاسخ نگفتند. به چه جرمی؟
جرم من این بوده که وسایل نقلیه بخشداری را با هزینه شخصی تعمیر کردهام؟ جالب است که بعد از تعمیر، یکی از آنها را از ما گرفتند! من دو ماه قبل در بهمنماه به آقای ملایری گفتم در این منطقه احتمال بارش برف سه متری وجود دارد؛ امکانات برای کنترل این شرایط کم است. پرسیدند چه میخواهید؟ گفتم در شورای تأمین، جلسه بگذارید و به سپاه و ارتش بگویید که ۵ تا ۶ نفربر زرهی، در سه ماه زمستان در این منطقه مستقر باشند تا اگر خدای نکرده برف سنگین آمد، بتوانیم مردم را جابجا کنیم و نان و آذوقه مردم را تأمین کنیم. آقای ملایری گفتند میخواهید مانور جنگی برگزار کنید؟ گفتم بله! جنگ است! جنگ با برف سهمتری، واقعا جنگ است.
مدتی قبل به ایشان گفتم در شورای تأمین بگویید که پایگاههای بسیج روستاهای این منطقه باید به بیسیم مجهز شوند تا اگر برق و ارتباط تلفنی قطع شد بتوانیم با روستاها ارتباط برقرار کنیم. به من خندیدند؛ اکنون سوال من این است که من اهمال کردهام یا دیگران؟
مرآت- شما اعلام کردهاید که حاضرید با مسئولان استان مناظره کنید؛ مقصودتان دقیقا چه کسانی است؟
خود آقای ملایری و آقای عسکری که حکم برکناری من و حکم انتصاب سرپرست جدید را زدهاند. این احکام خلاف قانون است.
آقای عسکری بر چه اساسی حکم سرپرستی بخشداری را صادر کرده است؟
مرآت- از چه جهت خلاف قانون است؟
مسئولیت انتصاب بخشدار و فرماندار با وزیر کشور است وزیر کشور این اختیار را به آقای استاندار تفویض کرده است. این تفویض، قابل تفویض مجدد نیست! آقای عسکری بر چه اساسی حکم انتصاب سرپرست بخشداری را زده است؟ اصلا چرا آقای عسکری؟ مگر انتصاب فرمانداران و بخشداران مربوط به حوزه معاونت سیاسی-امنیتی استاندار نیست؟
من میدانم دلیل این رفتارها چیست. من در ماجرای سد کالپوش محکم ایستادهام و معتقدم حق مردم دارد ضایع میشود؛ نه تنها حق مردم بلکه بیتالمال دارد ضایع میشود. به نام مردم شریف شاهرود بیتالمال را تضییع میکنند. یکبار میلیاردها تومان صرف کردند تا لولهها را به عنوان خط قطری، در زمین بخوابانند و در نهایت هم آبی به شاهرود نرسید.
گفتند درست میگویی اما زور چه کسی به آقای حسینی میرسد؟
زمانی که دلار ۳۸۰۰ تومان بود، برای انتقال آب سد کالپوش به شاهرود ۲۲۰ میلیارد تومان پیشبینی کردند؛ حساب کنید با دلار امروز چقدر میشود؟ من به یکی از مسئولان گفتم، با ۱۵ میلیارد تومان از اطراف شاهرود به شما آب میدهم. شما ۱۵۰ لیتر آب در ثانیه میخواهید، من با خرید ۴ حلقه چاه این آب را تأمین میکنم. ایشان گفت این حرف، حرف درستی است اما زور چه کسی به آقای حسینی میرسد؟ گفتم زور کسی که از میزش نترسد. من از میزم نمیترسم و حرفم را میزنم.
چه دستی پشت پرده است که وقتی شما میتوانید از اطراف شاهرود با ۱۵ میلیارد تومان آب را تأمین کنید، دهها میلیارد تومان را به پیمانکاران بدهید؟ من پای این حرف ایستادهام. اگر قرار باشد آب از کالپوش به شاهرود بیاید، فقط صدها هزار متر مکعب آب باید در لولهها باشد و در مجموع به ۶ میلیون مترمکعب آب نیاز است. آیا اساسا ورودی آب سد کالپوش برای این میزان انتقال جوابگو است؟ پاسخ بسیاری از کارشناسان به این سوال منفی است.
چرا هم به مردم شریف و مظلوم شاهرود و هم به مردم محروم کالپوش خلاف واقع میگویند؟ منافع چه کسانی پشت این طرحهاست؟ من این حرفها را زدهام و چوب آن را هم خوردهام. باز هم حاضرم بخورم. من سال ۶۷، در سن ۱۴ سالگی در منطقه جنگی جانباز شدم و از آن سال به بعد را اضافی زندهام، تا پای جان، برای منافع مردم ایستادهام.
برچسب ها :بخشدار،کالپوش،شاهرود
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0