کارگران قربانی شرایط سخت اقتصادی و بیتدبیری مسئولان
به گزارش قائم آنلاین، اشتغال نه تنها منزلت بخش بلکه ضرورتی برای بقا است، شاغل که باشی امید به فردا وجود دارد و اما دریغ از آن زمانی که حداقلها هم برباد رود و این دریغ و درد را در این روزهای گرانی و مشقت اقتصادی، کارگران تعدیلشده از کار با پوست و خون لمس
به گزارش قائم آنلاین، اشتغال نه تنها منزلت بخش بلکه ضرورتی برای بقا است، شاغل که باشی امید به فردا وجود دارد و اما دریغ از آن زمانی که حداقلها هم برباد رود و این دریغ و درد را در این روزهای گرانی و مشقت اقتصادی، کارگران تعدیلشده از کار با پوست و خون لمس میکنند.
*تعطیلی کارخانه، تعدیل کارگران و شرم خالی بودن دستهای آنان
تعطیلی کارخانه و تعدیل کارگران فقط یک تیتر در اخبار نیست که بخوانیم و بگذریم بلکه زندگیهایی است که در این تندباد گرانیها، دیوار حصین خویش را از دست میدهد و شروع روزهای دویدنها و تلاش بیثمر، درد استیصال و دیده نشدنها و فرزندی که به دستهای پدرش امید بسته و شرم خالی بودن این دستها، مثل زندگی این روزهای آقا محمود، کارگر تعدیلشده شرکت آب معدنی تولیپ سوادکوه.
با غمی بزرگ در صدایش میگوید: الان پنج ماه است که بیکارم. چندین بار به کارخانه زنگ زدم؛ التماس کردم که بیکارم، مستاجرم و زن و بچه دارم، کاری کنید؟ همه جا رفتم تا فرمانداری هم رفتم اما نتیجهای نگرفتم. بیکارم و جای دیگری هم نیست که سرکار بروم تا شرمنده همسر و بچهام نباشم. هر روز این در و آن در میزنم اما همه بینتیجه بوده است. پسر شش سالهام تصادف کرده و پایش از سه جا شکسته و دفترچه درمانیام اعتبار ندارد و نمیتوانم از آن هم استفاده کنم. آخر شما بگویید چکار کنم؟
حرفهایش را این گونه ادامه میدهد: حدود ۶ سال راننده این کارخانه بودم و در شبها و یخبندان، هر روز صدها کیلومتر میرفتم به این امید که سرکار هستم و یک لقمه نان سر سفره همسر و فرزندم میگذارم اما بعد از این همه سال، دی ماه سال ۹۷ به من اعلام کردند که به اداره کار مراجعه کنم و با وجودی که به آنها گفتم که بیمه بیکاریام حدود سه ماه بیشتر محل ندارد، پاسخ دادند که همین چند ماه را سر کن، با وام ما موافقت شده و دستگاه که خریدیم، پس از عید همه را سرکار میآوریم و حالا دو ماه از عید گذشته و وقتی تماس میگیرم میگویند شرایط شرکت معلوم نیست.
کسی باور نمیکند که من با توافق از کارخانه نرفتم و اگر اکنون بگویند برای کار به کارخانه بازگردم، با سر میروم و چرا نروم؟ در این شرایط گرانی و بیکاری جامعه مگر میشود که کارگری بخواهد از جایی که کار میکند، بیرون برود؟ آن هم بعد از اینکه ۶ سال در آنجا کار کرده است؟ من خودم نرفتم بلکه به ما گفتند بروید!
*از کارگری روزمزد تا سرپرستی واحد تولید
محمود تنها کارگر تعدیلشده این شرکت نیست؛ ۱۰ نفر دیگر نیز چون او، یکی پس از دیگری بیکار شدهاند و یکی از این افراد، عباس هدایتی است. کسی که از روزهای شروع ساخت این کارخانه در آنجا کار میکرده و در طی ۱۴ سال کار در این شرکت، از کارگری روزمزد شروع کرد و با عنوان سرپرست واحد تولید از کار بیکار شد.
از سختیهای دوران کارش میگوید؛ مشکلات پوستی کمترین مشکل بوده است، من ۴۰ درصد از بیناییام را در همین کارخانه بخاطر نشت گاز ازون برای شستوشوی ظروف از دست دادم، مدتی مسئول فنی بودم و انگشت پیوندیام از آن دوران است و بخاطر سرما و رطوبت آب در سالن دچار رماتیسم شدم اما با تمام این شرایط ۱۴ سال در آنجا کار کردم و سرانجام مزدم این بود!
حرفهایش را را اینگونه ادامه میدهد: شاید عنوان سرپرست واحد تولید را داشتم اما در تمام این مدت حقوقم به اندازه یک کارگر ساده بود و چون کار دیگری پیدا نمیشد و این کار از بیکاری بهتر بود، تحمل میکردم؛ حتی کارگری که به مرخصی می رفت، من جایش را پر میکردم؛ چراکه نمیخواستم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم و شاید در سال تنها دو روز به مرخصی میرفتم و با وجود تأیید کارشناسان مبنی بر سخت و زیانآور بودنم شغلم اما هیچگونه مزایایی به ما ندادند.
از هنگامه روزهای تعدیل میگوید: موقع تعدیل نیرو با زبان بیزبانی ما را بیرون کردند، دو سه ماه حقوق ندادند و شرایط سخت کار و فشارهایی که به ما وارد میکردند و با تمام این شرایط آنجا کار میکردم تا اینکه از چهارم بهمن ماه ۹۶ به من پیام دادند که برایم نامه تعدیل زدند و خودم را به اداره کار معرفی کنم و من پس از ۱۴ سال کار و در سن نزدیک به ۵۰ سالگی بیکار شدم.
هدایتی درباره روزهای پس از تعدیل شدن و کشوقوسهای گرفتن معوقاتش که حق طبیعی هر کارگری است، میگوید: به هر طریقی میخواستند ما را دور بزنند تا مجبور شویم حق و حقوقمان را پس از۶ ماه به صورت شرایطی دریافت کنیم؛ حق ما را ندادند و ما هم از طریق مراجع قضایی اقدام کردیم و اموال کارخانه توقیف شد و تنها در روز مزایده حاضر شدند که حقمان را بدهند و من اکنون یک سال و دو ماه است که تصفیه کردم و اگر هم کارخانه دوباره باز شود، بخاطر شکایت برای گرفتن حقم مرا تحت هیچ شرایطی قبول نمیکنند با آنکه جوانیام را در این کارخانه گذاشتم.
* مشکلات ارزی، افزایش سرسامآور قیمت مواد اولیه و کمبود آن
در کنار اوضاع بد کارگران اما تولیدکنندگان هم روزگار خوشی را نمیگذرانند. مدیرعامل شرکت آب معدنی تولیپ، با بیان اینکه مشکلات ارزی، افزایش سرسامآور قیمت مواد اولیه، کمبود مواد اولیه، گرانی قطعات و لوازم یدکی ماشینآلات و در مواردی کمبود آنها از جمله تنشهایی است که این روزها شرکتهای تولیدی با آن مواجه هستند، افزود: از آنجا که مواد اولیه ما پتروشیمی است و با افزایش قیمت دلار در یک سال اخیر، موجب چند برابر شدن قیمت مواد اولیه پتروشیمی شد و متاسفانه ۴۰۰ تا ۵۰۰درصد قیمت مواد اولیه ما نیز بالا رفته است.
*عدم حمایت سازمانهای دولتی بویژه سازمان صمت
رزاقی با اشاره به عدم حمایت سازمانهای دولتی بویژه سازمان صنعت، معدن و تجارت در بحث تأمین مواد اولیه مرتبط با پتروشیمی، گفت: یک سری رایزنیها برای رفتن ما به بورس انجام شد اما به هیچ نتیجهای نرسید و ما عملا به همان خانه اول بازگشتیم و مشکلات بر سر راه تولید همچنان هست و هیچکدام رفع نشده و تنها شعار میدهند و من تولیدکننده حمایتی را لمس نکردهام.
مدیرعامل شرکت آب معدنی تولیپ در رابطه با ۱۰ کارگر تعدیل شده این شرکت گفت: به دلیل شرایط بد اقتصادی، از یک سالو نیم گذشته حدود ۱۰ نیرو را تعدیل کرده ایم که البته از این تعداد ۲ نفر خودخواسته بیرون رفتند، ۴ نفر را ما تعدیل کردیم و ۴ نفر نیز بخاطر بیانضباطی و ایجاد تشنج اخراج شدند.
وی با اشاره به کاهش ارزش پولی کشور بر ضرورت وجود سرمایه در گردش زیاد در دست تولیدکننده تأکید کرد و افزود: نقدینگی دست تولیدکننده کم شده است و اگر در گذشته می شد مثلا با حدود۱۰۰ میلیون تومان یک کارخانه را یک ماه راه انداخت اکنون با این مبلغ تنها میتوان یک هفته دوام آورد.
رزاقی با اعلام به دریافت وام یک میلیارد تومانی سرمایه در گردش و بروزرسانی ماشینآلات، گفت: طبق قرار تعیین شده، معوقات کلیه کارگران تا پایان سال ۹۷ پرداخت شد و پس از چند ماه توقف تولید، از شنبه استارت کار زده شد و از ۲۵ کارگر سابق ما، اکنون ۱۴ کارگر به کار برگشتند اما با این وضعیتی که شاهد آن هستیم گمان نمیکنم بتوانیم بیشتر از دو یا سه ماه دوام آوریم.
به گزارش بلاغ، در شرایطی که بنگاههای تولیدی هر روز باید قیمت بیشتری برای مواد اولیه پرداخت کنند و حتی با افزایش قیمت باز زیان میبینند و در کنار ناتوانی بازار مصرف، نتیجه کاهش یا توقف روند تولید است و در این میان، کارگران قربانی شرایط سخت اقتصادی، سوءمدیریت کارفرمایان و بیتدبیری مسئولان دولتی هستند.
*نبود اتحادیههای کارگری برای حمایت از حقوق آنان
سوال این است که در نبود اتحادیههای کارگری، چه کسی از حقوق کارگران حمایت میکند؟ کارگرانی که چندین ماه است که تعدیل شدهاند و دیگر به روزگار ناامیدی و تبعات ناشی از آن نزدیک میشوند و در کنار آن، کارگرانی که با هزار بیم و امید پس از ماهها به کار بازگشتهاند، اما فردایی برایشان روشن نیست و هر شب با واهمه تعطیلی مجدد کارخانهها به خانه باز میگردند.
*سرگردانی از این اداره به آن اداره
پس از چند روز تلاش برای مصاحبه با فرماندار سوادکوه درباره وضعیت این کارگران تعدیل شده و نهایتا ارجاع به اداره کار شهرستان و سپس در آخر ارجاع به اداره کار استان، خود حدیث مجملی است از هنگامی که کارگران برای دادخواهی میآیند و از این اداره به آن اداره سرگردان میشوند و سرانجام دست خالی باز میگردند و برای کارگران تعدیلی، این آمدن و رفتنهای بینتیجه در کنار سختی گذران زندگی در دوران بیکاری دردی فرای تحمل است و شعلههای فریاد را در درونشان روشن میکند.
برچسب ها :بنگاه، کارفرما،کارگر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0