طنزنامه/مظلومیت به سبک مدرن

به گزارش قائم آنلاین به نقل از بلاغ، موضوع انشا: نظر خود را راجع به مظلومان تاریخ بنویسید.

آقای معلم باز از ما یک چیز سخت پرسید و ما و اصغر نتوانستیم درباره مظلومان تاریخ مطلبی پیدا کنیم، یعنی در اینترنت مطلب زیاد بود، اما مادربزرگ اصغر ما را روشن کرد و به ما گفت که راه را اشتباه می‌رویم.

مادربزرگ اصغر به ما گفت: مظلومیت تاریخ ما قدیم قدیم‌ها بود و الان نوع مظلومیت خیلی فرق کرده است، الان ظالم هم خیلی فرق کرده است و دیگر فقط شمر و یزید ظالم و ستمگر نیستند.

مادربزرگ اصغر به عنوان یک تحلیلگر به ما گفت: الان بانک‌ها مظلومند و مردم ستمگر، الان روحانی مظلوم‌ترین رئیس‌جمهور است و قوه قضائیه و به ویژه مردم ستمگر و شمرند، الان دختر وزیر آموزش و پرورش مظلوم است و بقیه ملت قاچاقچی و پررو و از خدا بی‌خبر و مثل معاویه هستند.

ما و اصغر خیلی تعجب کردیم. آخر کتاب‌های تاریخ همه چیز را برعکس نوشته‌اند و معلم‌ها که خودشان از آموزش و پرورش هستند دارند اشتباه به ما درس می‌دهند.

مادربزرگ اصغر برای ما توضیح بیشتر داد و گفت: وقتی دختر مظلوم وزیر آموزش و پرورش از زور بیکاری و فقر و نداری می‌رود و لباس برای ملت وارد می‌کند و با سختی می‌خواهد که مردم لخت نباشند، این نهایت مظلومیت است.

مادربزرگ اصغر ادامه داد: شمر و ابن زیاد و عمر سعد هم این کار را با کسی نکرده اند که بعضی‌ها با دختر وزیر کرده اند، او باید فردا شوهر کند و اگر کسی بیاید و تحقیق کند، با این حرف و حدیث‌ها می‌رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند و دختر وزیر روی دست پدرش می‌ماند.

البته مادربزرگ اصغر گفت که شاید برود و از دختر وزیر برای برادر اصغر خواستگاری کند تا هم از بیکاری دربیاید هم مانند لباس پوششی برای یکدیگر باشند، آخر زن و شوهر باید مثل لباس باشند.

او به ما گفت که دختر وزیر دختر خوبی است.

مادربزرگ اصغر گفت: دختر وزیر حتماً از بیکاری خیلی رنج می‌برده و مثل بقیه افراد جامعه از بیکاری لذت نمی‌برده و رفته به عنوان یک کارآفرین لباس از چین وارد کرده و چند نفر را سرکار آورده و مارک ایتالیایی به لباس‌ها چسبانده است.

مادربزرگ اصغر از دختر وزیر خیلی خوشش آمده است و می‌گوید که حتماً زن زندگی‌ست.

مادربزرگ اصغر به ما گفت که بیکاری معضل پیچیده‌ای‌ست، اگر کار کنی و اشتغال هم بزایی یک حرف پشت سرت است و اگر هم کار نکنی و اشتغال نزایی یک حرف دیگر.

او به ما گفت که مردم باید از بیکاری رنج ببرند و انقدر از بیکار بودنشان خوشحالی نکنند تا مملکت پیشرفت کند.

او به ما گفت که یکی دیگر از نمونه‌های مظلومیت به سبک مدرن این است که پدری نتواند سهمش را از سر سفره برای دخترش بردارد.

ما و اصغر خیلی ناراحت شدیم و می‌خواهیم به آموزش و پرورش برویم درخواست کنیم که با کمک مادربزرگ اصغر کتاب‌های درسی و برخی مفاهیم چون مظلومیت بازنویسی شود.

این بود انشای ما