طنزنامه:افشاگری جهان برای جهان

به گزارش قائم آنلاین به نقل از بلاغ، یکی از کاندیداها، خطاب به کاندیدای دیگر و معاون اولش، از وی خواستار افشاگری درباره بی عدالتی‌های رفته بر اطرافیانشان شد.

جهان بگو که بر ما چه گذشت، بگو که چگونه بغض‌های خود را فرو خوردیم و هرگز دم برنیاوردیم.

جهان! بگو چگونه گذشت، تکرار غریبانه روزهایمان، در پشت درهای بسته، بگو چگونه گذشت وقتی چشم‌هایمان همچون شیشه‌های خیس از بخار بود.

جهان! بگو چگونه گذشت و چگونه بغضت شکست، از پی تمام مظلومیت‌هایمان، بگو از لحظه لحظه‌های مبهم این چهار سال.

جهان بگو! که در هجوم ملال‌آور دردها و تو بغض کرده بودی و برای افشای حقیقتی که از چشمان معصوم تو روشنی می‌گیرد، ترکید و گریستی.

بگو جهان! بگو!

جهان بگو که ما همه رنج‌کشیدگان دوران کودکی هستیم و همین فریدون خودش زخم‌خورده این روزگار است.

جهان بگو! آن روز که تنها من و تو، در حیاط پشتی کاخ ریاست جمهوری برای دردهای مردم محروم و برای بی سرپناهان گورخواب و برای سیل‌زدگان سیستان و برای مبارزان با ریزگردها، زانوانمان را در بغل گرفته بودیم و بی‌صدا می‌گریستیم.

جهان بگو وقتی وزیر بهداشت به فرماندارمان گفت بی‌شعور و آخوندی وزیر راه میکروفن را از دست آن دختر خبرنگار گرفت و به او گفت یک جو عقل نداری و آن روز که در مشهد زلزله آمد و آن روز که معدن یورت منفجر شد، تنها من و تو همدیگر را در آغوش گرفته و مویه می‌کردیم.

جهان! بگو و از تمامی رازهای پرده‌برداری کن، اما افتتاح نکن، بگذار خودم افتتاح کنم، جهان پرده‌بردار از راز مظلومیت کابینه ما که چگونه در چنگال عده‌ای خبیث گرفتار آمده‌ایم.

جهان! بگو! و در انشایت برای مردم بخوان که اگر ما نبودیم، تاکنون هیچی هم نمی‌شد حالا، جهان زیاد گنده‌اش نکن.

جهان بگو! از مظلومیت دخترانمان، از بیکاری و بی‌جهیزیگیشان، که چگونه با خلاقیت به دنبال کارآفرینی هستند و برای بهبود اوضاع مملکت فقط و فقط ۲۰۰ میلیون تومان سرمایه دارند و همان را هم آورده‌اند برای خدمت، برای راه انداختن کار دولت خدمتگزار.

جهان بگو که در همایش روسای بانک کشاورزی چه گذشت و مدیرانی پاک دل یکصدا فریاد می‌زدند: به حرمت خون شهید……….دولت تدبیر و امید.

جهان ارواح مردگانت بگو، همه چیز را هم نگفتی، اینها را حتما بگو، جهان افشا کن، بعض کن، و بگو چقدر برای بهبود وضعیت مردم در این ۴ سال گریستیم.

جهان بگو که اکنون آمده‌ایم تا دستمان را به پنجه طلایی خورشید بسپاریم و در آبی بیکران آسمان هواپیما هوا کنیم.

جهان بار دیگر تو را ارواح مردگونت قسم می‌دهم بگو و همه چیز را افشا کن.