وظیفهشناسی بانوی وظیفهشناس؛ عاشق کارهای امدادی و داوطلبی هستم
به گزارش قائم آنلاین، برای آنها فرقی نمیکند کجای دنیا اتفاقی میافتد، فرقی نمیکند کجای ایران باشد؛ چه شرق باشد چه غرب، فرقی نمیکند از چه نژاد یا اقوامی باشد چراکه قلب آنها فقط برای همنوع میتپد، آنها داوطلب همنوع هستند. در گوشههای این کشور زنان و مردانی بیادعا هستند که شاید رشادتهایشان مانند آتشنشانهای
به گزارش قائم آنلاین، برای آنها فرقی نمیکند کجای دنیا اتفاقی میافتد، فرقی نمیکند کجای ایران باشد؛ چه شرق باشد چه غرب، فرقی نمیکند از چه نژاد یا اقوامی باشد چراکه قلب آنها فقط برای همنوع میتپد، آنها داوطلب همنوع هستند.
در گوشههای این کشور زنان و مردانی بیادعا هستند که شاید رشادتهایشان مانند آتشنشانهای فداکار ثبت و جهانی نشده است، شاید مهارتشان مانند فرشتگان اورژانس و پزشکان به چشم نیاید، شاید لحظه ورودشان به عملیاتها مانند زحمتکشان نیروهای مسلح پر سرو صدا نباشد.
این فرشتگان سرخ پوشِ صلح طلب همیشه و همه جا در هر عملیاتی اعم از حوادث طبیعی و غیر طبیعی در جادهها و کوه و جنگ و دریا و دره در هر زمانی حتی زمانی که ما در حال تفریح در تعطیلیها و خوش گذرانی هستیم در حال خدمت داوطلبانه به کشور و مردم عزیزشان هستند.
این فرشتگان گمنام چه در جنگ چه در صلح، جدا از هرگونه نژاد و طبقه اجتماعی و جنسیت در حال امداد رسانی میباشند.
رقیه وظیفه شناس از آن دست دخترانی است که دل در گرو هلال احمر داده است و در عملیاتهای تلخ و شیرین هلال احمر همراه مردم بوده و مهربانی نثار کرده است.
او جوانی از نسل دهه شصتیهاست که دی ماه سال ۶۲ به دنیا آمده و دارای مدرک کارشناسی مامایی و کارشناسی ارشد آموزش پزشکی میباشد و اکنون در دانشگاه علوم پزشکی تبریز مشغول به کار است.
این گزارش یک روایت است، روایت دختری که هنوز ازدواج نکرده و طعم مادری را نچشیده است ولی مادران و نوزادان زیادی را از مرگ حتمی نجات داده و کانون گرم خانوادهشان را در دمای منفی صفر درجه یا زیرآوار و سیل، گرمتر کرده و امیدی از روزهای شیرین را نوید داده است.
زمان ورود وظیفه شناس به جمعیت داوطلب هلال احمر به سال ۸۸ برمیگردد، یعنی زمانی که برای اولین بار برای درمان اضطراری و تخصصی نیاز به نیرو وجود داشت که او با گذراندن دورههای مقدماتی و تکمیلی وارد عملیات واقعی شده و ادای واقعی نام فامیلیاش به بشریت شده است.
«کارهای داوطلبی و امدادی جزو علاقههای من بوده و زمانی که با خبر شدم که برای بخش درمان اضطراری تخصصی نیاز به نیرو وجود دارد بلافاصله اقدام کردم و از اینکه در هلال احمر به عنوان داوطلب فعالیت میکنم بسیار خوشحال هستم»، اینها را امدادگر جوان میگوید.
او ادامه میدهد: «در حوادث مختلف عملیاتی مانند کوهستان و زلزله و سیل در سطح کشور حضور داشتهام که میتوان از آنها به عملیات زلزله کرمانشاه، سیل لرستان، خشکسالی زاهدان و عتبات عالیات اشاره کرد».
علی کوچولوی زلزله ورزقان و خانم دکتر
خانم وظیفهشناس، شیرینترین خاطره خود را از زلزله ورزقان دارد و آن را چنین روایت میکند: «در همان لحظات اول زلزله، اطلاع دادند که مادری دچار درد زایمان شده است و من نیز آن مادر را مورد معاینه قرار دادم ولی به علت ترافیک شدید جادهای نمیتوانستیم این مادر را به بیمارستان منتقل کنیم، از اینرو تصمیم گرفتم تا این نوزاد را در داخل چادرهای صحرایی به دنیا بیاوریم که الحمدالله هم مادر و هم نوزاد در صحت و سلامت به دنیا آمدند و الان نیز علی کوچولو ۷ ساله میباشد».
او میگوید: «علی را چندین بار دیدهام و حتی مادرش بعدها یکبار با شیرینی آمد و کلی صحبت کردیم».
به باور خانم وظیفه شناس، همه عملیاتها حساسیت و ویژگی خود را دارد و او نیز در در همه آنها حس خوبی داشته و همگی را به یاد خود میسپارد چراکه هر کدام از آنها تجربیاتی بر تجربه وی میافزاید.
از این امدادگر در مورد طولانیترین عملیاتشان میپرسم که پاسخ میدهد: «عملیاتهای خارج از استان بسیار طولانی هستند ولی یک عملیات در یکی از شهرستانهای آذربایجانشرقی بود که با عملیاتهای پشت سر هم روبه رو بود که منجر شد تا ۶۱ ساعت به طول انجامد».
او میگوید: «خانوادهام با روحیهام آشنا بوده و در اصل مشوق اصلی بنده در این راه هستند و به عبارتی نمیخواهم شعاری حرف بزنم ولی هیچ وقت خسته نشدهام و حتی در هر عملیات مشتاقتر نیز میشوم».
پنجه در پنجه حادثه
این بانوی امدادگر، فعالیتهای امدادی و نجاتگری را دور برای زنان نمیداند و حتی معتقد است که شاید در ظاهر سخت به نظر برسد ولی اگر با عشق و علاقه باشد این سختیها به آسانی تبدیل خواهد شد.
فعالیت او به گونهای است که بیشتر با مسائل زایمان و تولد نوزاد روبه رو است از اینرو تقریبا یک پای عملیات با شادی و خوشحالی به پایان میرسد.
خانم وظیفهشناس در این خصوص نیز میگوید: «با توجه به اینکه رشته من مامایی است از اینرو نوزادان زیادی توسط من به دنیا آمدهاند ولی نوزادی که در عملیات های کوهستان و حوادث و یا به عبارتی اورژانسی به دنیا آمدهاند، چهار مورد میباشد».
او یکی از عملیاتهای زایمان در کوهستان را اینگونه تعریف میکند: «چند سال پیش بود که گزارشی از درد زایمان به دستمان رسید که طبق آن گزارش، این مادر در یکی از روستاهای صعبالعبور بستانآباد ساکن بوده و به علت برف شدید امکان انتقال این مادر وجود نداشت، از اینرو با کمک هلال احمر و خودروی “آرگو” به این روستا رفتیم و وقتی به آنجا رسیدیم خود اهالی از اینکه ما به آنجا رفته بودیم ابراز خوشحالی و قدردانی میکردند؛ خوشبختانه آن نوزاد در صحت کامل به دنیا آمد و نامش را نیز محمد گذاشتند».
این بانوی امدادگر در رابطه با به روز بودن تجهیزات هلال احمر میگوید: «در بخش درمان میزان تجهیزات هلال احمر در سطح جهانی و به روز میباشد».
خانم وظیفه شناس که در عملیاتهای مختلف خارج از استان، مانند زاهدان و کرمانشاه نیز بوده از عشق، علاقه و محبت خاص آنها به ترک زبانها میگوید: «در زمان فراغت از ما میخواستند تا تُرکی حرف بزنیم و آنها بشنوند و حتی آهنگ ترکی نیز از ما میخواستند».
به راستی بندگی یعنی در کوچه پس کوچههای زندگی دست کسی را بگیریم. مهربانی یک سلوک است، یک نیاز؛ مهربانی یک انتخاب است. دستهایی که کمک میکنند، مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند.
برچسب ها :وظیفهشناس، هلال احمر، داوطلب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0