بیدولتسازی؛ پروژه مشترک برای تضعیف جبهه مقاومت
به گزارش قائم آنلاین، حوادث و آشوبهای اخیر در لبنان و عراق و تلاش آشوبگران برای تداوم بیدولتسازی در این دو کشور، پردهای ازتوطئههای استکبار برای تضعیف جبهه مقاومت و کشورهای اسلامی است. قبلاً نیز لبنان حدود سه سال این تجربه را از سر گذرانده است. یمن و لیبی نیز کمابیش از این گرفتاری رنج
به گزارش قائم آنلاین، حوادث و آشوبهای اخیر در لبنان و عراق و تلاش آشوبگران برای تداوم بیدولتسازی در این دو کشور، پردهای ازتوطئههای استکبار برای تضعیف جبهه مقاومت و کشورهای اسلامی است. قبلاً نیز لبنان حدود سه سال این تجربه را از سر گذرانده است. یمن و لیبی نیز کمابیش از این گرفتاری رنج میبرند. یکی از اهداف اصلی اغتشاشات اخیر در ایران نیز همین بیدولتسازی بود.
* چیستی بیدولت سازی
بیدولتسازی به معنی اسقاط دولت از حیثیت حقوقی است و با بیدولتی تفاوت دارد؛ بیدولتی نه به معنای سقوط و فقدان دولت؛ بلکه به معنای فقدان هماهنگی و تنظیم مناسبات اجتماعی و اقتصادی و رهاسازی کارهاست.
* نمونههایی از پروژه مشترک
بیدولتسازی در عراق:
بقایای حزب بعث و حکومت جنایتکار صدام در عراق وعناصر تکفیری، طبق نقشه آمریکا واسرائیل و عربستان وامارات، خواستار استعفای رئیس دولت (عادل عبدالمهدی ) شدند و این کشور را در کام بیثباتی و نا امنی فرو بردند.
بیدولتسازی در لبنان:
ائتلاف طیف غربگرا در لبنان، هماهنگ با خواسته آمریکا و اسرائیل و عربستان، از سعد حریری رئیس دولت خواستند استعفا دهد. سوء عملکرد دولت -به عمد یا از سر بیکفایتی و یا هر دو- موجب نارضایتی مردم شده بود و رسانههای معارض مقاومت هم در آتش اعتراض دمیدند. دبیر کل حزب الله با وجود این که از عملکرد دولت به شدت ناراضی بود، وارد بازی دشمن نشد. اما فالانژیستها و قوات اللبنانیه که سابقه سیاهی در خیانتها و همکاری با صهیونیستها هنگام اشغال لبنان دارند -جنایتکاران بدنامی مانند ولید جنبلاط و سمیر جعجع- با وجود اتحاد با حریری، خواستار استعفای او شدند. حریری هم موافقت کرد؛ تحت فشار یا هم آهنگ با طراحان آشوب؟ هر چه بود، از پاسخگویی گریخت.
* سرویسهای امنیتی غربی
پشت پرده اهداف آشوبهای اخیردر ایران: پروژه استعفای رییس جمهور، بخشی از دکترین شوک و راهبرد بیدولتسازی (دقیقاً شبیه استعفای نخست وزیر عراق و لبنان ) است که به تشدید خشونت و هرج و مرج در کشورهایشان منجر شد. برخی احزاب افراطی درصددند با پیش انداختن این پروژه، هم خود را از موضع مقصر وضع موجود به طلبکار تبدیل کنند. درست شبیه آنچه در انتخابات ۸۸ کردند. برخی از آنها بر این باورند حداقل فقدان دولت در کشورمان، امتیازگیری از نظام است و سقف آن، سرنگونی نظام. (گمان باطلی که قانون گرایی رهبر انقلاب درست همچون انتخابات ۸۸ و سایر برههها آن را نقش بر آب میکند). از جمله این اهداف، ادامه اغتشاشات تا انتخابات اسفندماه و تعویق آن بود که بحمدالله ناکام ماند.
*هدف واحد پروژه مشترک
این پروژه خائنانه یا به تعبیری «جنگهای نسل چهارم»، در هر سه کشور (عراق، لبنان و ایران)، یک هدف دارد: «تضعیف کشورهای هلال مقاومت و مشغول شدن به درگیریهای داخلی و تنفس مصنوعی امنیت به اسرائیل» و پشت صحنه هر سه این “هم خائنها” چیزی نیست جز؛ رژیم پلید صهیونیستی با پادویی عربستان و امارات.
*مراحل این پروژه مشترک
اما آنچه روشن است افراطیون درست مثل هم حزبیهای عراقیشان (بقایای بعثی) و هم حزبیهای لبنانیشان (قوات اللبنانیه) برای یک پروژه واحد و چند مرحلهای دستور گرفتهاند: ایجاد و تشدید نارضایتیهای اقتصادی واجتماعی، اعتراضات و آشوبهای بیسر و خشنِ خیابانی، پیشنهاد خلع سلاح نیروهای مقاومت، هرج و مرج هدفمند و بیثباتسازی سیاسی و ناامنی، فضاسازی و هدایت رسانهای در ترویج شایعات، زمینهسازی گام به گام برای تشکیل دولتهای مطیع غرب
*بازیگران این میدان خطرناک
رهبر انقلاب در مرداد ۹۷ نسبت به کنار رفتن دولت فرمودند :آنها که میگویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد.در ایران، طیف متهم در دو فتنه ۷۷ و ۸۸، باز هم شبیه همان بازیها را تکرار میکنند. اکنون و در شرایطی که سالیانی چند از عملکرد پرهزینه و ضعیف مسئولان، گذشته است، برخی جریانها به دنبال تطهیر سیاسی و احیای رای و سرمایهی اجتماعی آسیب دیده خود برآمدهاند وطرح استعفای رییس جمهور و انحلال دولت رامطرح میکنند. این یعنی دقیقاً همان ایدهی خطرناکی که میتواند تبعات غیرقابل کنترلی داشته باشد. پرواضح است که استعفای دولت در ۲ سال پایانیاش، درمان دردهای جامعه نیست که خود دردی مضاعف بر پیکر امنیت و اقتصاد وارد میکند. دولت باید بماند هم به خدمات خود ادامه دهد و به جبران کاستی هابپردازدو هم پاسخگو باشد.
*علاج کار کجاست؟
حرف دقیق همان است که سید حسن نصر الله گفت؛ باید با مسئولیتپذیری سخن گفت. برخی در دولت و گروهها میخواهند از مسئولیت شانه خالی کرده و مسئولیت را دوش دیگران بیاندازند. این، نشانه عدم وجود عِرق ملی و ارزشهای اخلاقی و انسانی در قبال سرنوشت مردم است. مسلماً امت حزب الله از کنارهگیری دولت حمایت نمیکند و دلیل آن هم این است که امکان ندارد دولت جدید طی یک سال تشکیل شود. استعفا یا استیضاح دولت کنونی، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه بر دامنه آنها میافزاید. جریان انقلابی میداند که تنها جایگزین وضع موجود و حلّال مشکلات انتخابات پرشور و تعیین وضع سیاسی و مدیریتی کشور در صندوقهای رای است؛ این گزینه را نباید بههیچروی از دست داد و انتقال قدرت نیز باید از راه صندوق رای و با پشتوانه مردمی صورت بگیرد.
بحث استیضاح رئیس دولت در چند مقطع زمانی پیش آمده؛ یک بار بعد از ماجرای برجام و از سوی نیروهای انقلابی؛ یکبار در سال ۹۶ و وضعیت بیثباتی ارز که قیمت ارز چند برابر شده و ۱۸ میلیارد دلار (معادل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان) از بابت دلار ۴۲۰۰تومانی، کشور متضرر شد و حالا هم چندماهی است باتوجه به بیثباتی اقتصاد و بازار، تقلیل دارایی ملت، تورم، گرانی، رکود و تعطیلی بیش از ۶۰درصد واحدهای تولیدی و نهایتاً اقدام عجیب و بدون مقدمه «افزایش نرخ بنزین و آشوبها» مجدداً طرح استیضاح هم در بین تعدادی از سیاسیون و تعداد اندکی از نمایندگان و با فضاسازی رسانههای مطرح گردیده است.
هدف غرب از ایجاد عدم ثبات در وضعیت سیاسی و امنیتی کشور، قرار دادن کشور در یک وضعیت بیثباتی و ناامنی و تداوم فقدان دولت مستقر والتهابات منطقهای است .باتوجه به شرایط پیش آمده به نظر میرسد که «پروژه بیدولت کردن» برخی کشورهای منطقه به ایران رسیده و آمریکا و کشورهای عربی در همکاری مشترک با برخی غربزدگان داخلی بهدنبال اجرای این پروژه اینبار در داخل ایران و علیه دولت مستقر هستند.این در شرایطی است که وضعیت کنونی عراق و تا حدودی لبنان، نشان میدهد فقدان یک قدرت فائق مرکزی و منسجم در قالب دولت قانونی تا چه میزان میتواند به یک کشور آسیب وارد کرده و آمریکا را به اهدافش در منطقه نزدیکتر کند.
حمایت رهبر انقلاب از تصمیم سران سه قوه درباره گرانی بنزین ما را به این نتیجه میرساند که ما باید از کلیت استقرار دولت حمایت کنیم و هر انتقادی از دولت داریم باید از راههای خاص و قانونی آن اقدام کنیم. فرضاً اگر دولت استعفا کند تبعات آن چه خواهد بود و آیا مشکلات حل میشود؟ پاسخ اگر به سمت بیدولتی برویم و یا اینکه به سمت هر اقدامی برویم که استقرار دولت با خدشه مواجه شود، دچار تجربه برخی از کشورها مثل لبنان و عراق خواهیم شد. علت اصرار برخی از جریانات و عناصر تند رو بر استعفا، فاصلهگذاری تصنعی برای انتخابات به خاطر دستان خالی است. راهبرد بیدولتسازی کشور در شرایط موجود مشکوک است باید مراقب باشیم که در زمین دشمن بازی نکنیم.
برچسب ها :پروژه،عراق، لبنان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0