باید فرمان ماشین را چرخاند و این ۵۰ کیلومتر را برگشت، به این برگشت توبه میگویند. استغفار همان ترمز است که در شبقدر با گریههایمان از خدا طلب پوزش میکنیم تا جلوی خطای بیشتر را بگیریم، نه اینکه به صرف این کار، همهچیز جبران شود. جبران با توبه حاصل میشود؛ یعنی نماز نخوانده را بخوانی، روزه نگرفته را بگیری و غیبت و تهمت انجام شده را حلالیت بگیری. نمیشود با یک شب اشک ریختن، گمان کنی مسئولیت برداشته شده چرا که شبقدر، شب «مسئولیتپذیری» است نه شب «مسئولیتگریزی».
ثانیا ما بسیاری از گناهان را گناه نمیدانیم که بخواهیم از آنها توبه کنیم. گمان ما این است که فقط دزدی و این قسم کارها، گناه هستند. اما آیا خانمی که حجابش را کامل نمیگیرد و باعث ویرانی خانوادهای میشود جای توبه ندارد؟ آیا بد رانندگیکردن، صد معبرکردن، شب عروسی بوقبوق کردن و مزاحم مردم شدن توبه ندارد؟ آیا اسرافها و تفاخرها و سبک زندگی سرشار از تحقیر فقرا توبه ندارد؟ آیا تحقیر نظامی که از خون هزاران شهید بهوجود آمده و تمجید از دشمنانش توبه ندارد؟ آیا هزاران معضل اجتماعی و فرهنگی دیگر که مجال شمردنش نیست توبه ندارد؟ بیشک عمده ما اصلا توجه نداریم که اینها نیز گناهانی هستند که باید جبرانشان کنیم. جنس رفتار آینده ما به ما خواهد گفت که «توبه» کردهایم یا «توهم توبه» داریم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0