کد خبر : 247709
تاریخ انتشار : یکشنبه 27 دسامبر 2020 - 10:00
-

مخدرهایی که در قالب داروی لاغری توزیع می شوند

مخدرهایی که در قالب داروی لاغری توزیع می شوند

به گزارش قائم آنلاین، اعتیاد بلای خانمان سوزی است که قرنها بشریت را تهدید کرده و خواهد کرد. بیماری مخربی که اگر دامن فردی را گیرد، رهایی از آن امری ناشدنی یا بسیار سخت است. مواد مخدر عامل از کار افتادن توان فکری،فیزیکی و روحی فرد معتاد هستند و مصرف کننده این مواد به تدریج

به گزارش قائم آنلاین، اعتیاد بلای خانمان سوزی است که قرنها بشریت را تهدید کرده و خواهد کرد. بیماری مخربی که اگر دامن فردی را گیرد، رهایی از آن امری ناشدنی یا بسیار سخت است.

مواد مخدر عامل از کار افتادن توان فکری،فیزیکی و روحی فرد معتاد هستند و مصرف کننده این مواد به تدریج از چرخه عادی و روزمره زندگی خارج می‌شود.

برای بررسی وضعیت اعتیاد در کشور، چگونگی فعالیت مراکز ترک اعتیاد،کمپ‌ها، توزیع و عرضه داروهای ترک اعتیاد در داروخانه‌ها و اعتراض مراکز درمان اعتیاد نسبت به آن، روش‌های درمانی و داروهای موثر در درمان اعتیاد و…با محمد جمال فرهمندیان، رئیس کانون سراسری درمانگران اعتیاد کشور به گفتگوی مفصلی نشستیم و در این گپ و گفت طولانی به بررسی و واکاوی موضوع اعتیاد پرداختیم.مشروح این گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد.

آقای دکتر ! به عنوان نخستین پرسش درباره توزیع و عرضه داروهای ترک اعتیاد در داروخانه ها و اعتراض مراکز درمان اعتیاد نسبت به توزیع آن توضیح دهید و علل مخالفت خود را بیان کنید.

بحث ارائه دارو در داروخانه و یا مراکز درمان سوء مصرف را باید از دو دیدگاه بررسی کرد. اول در بستر قانون و تبعات قانونی آن ودوم  بحث روند کار در کلینیک ها  که پزشک و بیمار  مستقیما در روند درمان حضور داشته و نظر ایشان و تبعاتی که این تغییرات در مسیر درمان ایجاد می‌کند را مورد بررسی قرار داد.

 قانون صراحتا تعریف کرده و گفته مراکز درمان مجاز جایی است که درمان دارویی و  غیر دارویی توامان ارائه می‌شود؛ یعنی قانونگذار در ماده ۱۵ مبارزه با مواد مخدر و دستورالعمل اجرایی آن که مدیریت و نظارت بر مراکز را شامل می‌شود، شکل کار را تبیین کرده؛ این موضوع مورد تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز رسیده است.

در واقع به استناد این قانون، مراکز درمان اعتیاد جایی است که  بیمار ویزیت شده و مشاوره می‌گیرد و  زیر نظر پزشک، به مددجو دارو داده می‌شود.

اگر بخواهیم کل این چرخه را به دلائل خاصی؛ مانند ضعف در یک قسمت کوچک و یا یکی، دو درصد خطا زیر سوال ببریم کاری غیر منطقی و غیر علمی انجام داده‌ایم و قاعدتا باید قسمتی از اِشکال مسیر را اصلاح کرده و یا قسمتی از این چرخه را بهینه کرد اما نباید کل پروسه را از بین برد.

اگر ما ایرادی در این مسیر می‌بینیم، باید آن را با کارشناسی شناسایی کرده و برای آن راه حل پیدا کنیم؛ اما با توجه به اینکه هم قانون و هم مجامع علمی  اصرار دارند که همه خدمات در  یک جا ارایه شده و به صورت مجموعه ارائه شود را بخواهیم حذف کنیم، بسیار آسیب زننده است.

در واقع وقتی دارو در داروخانه عرضه شود، خیلی از بیماران از روند درمان خارج می‌شوند؛ چرا که ترجیح نمی‌دهند که هم به کلینیک آمده و هم به داروخانه بروند.

یادمان نرود گروه هدف ما جماعتی هستند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی دارند؛ هم اینکه ما ترغیبشان کرده‌ایم که به یک مرکز درمانی بیایند که همه چیز را در یکجا دارد و پس از ان می‌تواند به خانه باز گردد، در واقع کار بزرگی کرده‌ایم. دنیا نیز به این سمت می‌رود که همه خدمات در یک کمپلکس و مجموعه ارایه شود.

البته مسئله تجمیع خدمات در یک مجموعه در سایر خدمات پزشکی و حتی غیر پزشکی نیز در دستور کار دیگر سازمانها در جهان قرار دارد.

دوم اینکه اصل محرمانگی آنها زیر سوال می‌رود؛ یعنی تعداد زیادی از مددجویان افراد آبرومند هستند و ما نباید همه مددجویان را کسانی فرض کنیم که همه چیز را از دست داده‌اند.

وقتی دارو در داروخانه عرضه شود، خیلی از بیماران از روند درمان خارج می‌شوند؛ چرا که ترجیح نمی‌دهند که هم به کلینیک آمده و هم به داروخانه بروند

نا گفته نماند یک عده زیادی از افراد که دچار اعتیاد شدند هنوز در مرحله مرزی هستند و می‌شود به آنها کمک کرد و باید این آبرومندی را حفظ کنیم. در واقع ما این افراد را  با احترام واطمینان از محفوظ بودن نام و نشان‌شان، در کنار خود حفظ کرده و در مراکز درمانی تحت درمان نگه داشته‌ایم و به صورت پیوسته دارو را دریافت می‌کنند؛ به همین جهت در درمان باقی مانده و اعتیاد آنها سنگین تر نمی‌شود.

اگر قرار باشد مددجو یکبار به مرکز درمانی رفته و یکبار دیگر به داروخانه برود کار برایش بسیار سخت شده و اگر هم به داروخانه برود ممکن است مدد جو را آقای معتاد یا متادونی خطاب کنند و فرد ترجیح نمی‌دهد برای بار دوم به داروخانه برود؛طبیعتا از درمان خارج می‌شود.

البته بحث بالا رفتن هزینه درمان برای مددجو نیز یکی از چالش‌هایی است که در این طرح اجتناب ناپذیر است؛ چرا که داروخانه‌ها تحت عنوان حق فنی و سود دارو…مبالغی را به بیمار تحمیل خواهند کرد.

از معایب دیگر بودن دارو در داروخانه اینکه کیفیت داروها پایین می‌آیند؛ چرا؟ چون داروخانه‌ها معمولا بحث اقتصادی را مورد توجه قرار داده و ترجیح می‌دهند نوعی از دارو را برای ارایه بیاورند که حاشیه سود بیشتری داشته یا از شرکت‌هایی که آفر بیشتری دارند، خرید کنند؛همین پایین بودن کیفیت دارو موجب  نارضایتی مددجو وخروج از درمان آنها می‌شود.

از نکات دیگر این است که وقتی یک مددجو به داروخانه می‌رود معمولا با توجه به شرایط روحی خود و در معرض انواع داروهایی که از قبل می‌شناخته قرار می گیرد، تقاضای فلان داروی اعصاب را می‌کند و درصد سوء مصرف داروهای دیگر در کنار داروهای اگونیست بالا می‌رود.

نکته دیگر اینکه داروخانه‌ها فضای مناسبی برای دادن دارو به بیمار ندارند؛ چرا که ما در مراکز درمان اعتیاد بیمار را در روزهای اول ویزیت‌های بیشتری کرده و کنترل می‌کنیم تا بیمار دچار  مشکل و یا مسمومیت نشود.

در مراکز درمان اعتیاد وسائل احیا داریم و اگر در شروع درمان فرد دچار مسمومیت و یا اُور دوز شود، می‌توانیم این بیماران را احیا کرده و از مرگ حتمی نجات دهیم و این مهم در داروخانه‌ها چه از نظر افراد متخصص و چه از نظر تجهیزات و فضای فیزیکی وجود ندارد.

نکته ظریفی هم در این میان وجود دارد که مددجوها در مراکز به دلیل استمرار کاری که انجام می‌دهند، یک ارتباط  عاطفی با تیم درمانگر دارند و در خصوص مسائل و مشکلات اقتصادی آنها نیز به مددجو کمک می‌کنند، اما در داروخانه‌ها اگر پول ندهید دارو که هیچ، یک چسب زخم هم نمی‌توانید بگیرید.

 آقای دکتر! آیا شما توضیحات و دلائل منطقی خود مبنی بر توزیع داروهای ترک اعتیاد در مراکز درمان اعتیاد را به سازمان غذا و دارو ارائه داده‌اید؟

بله، ما در جلسات مختلفی که داشتیم این موارد را انعکاس دادیم؛ با دکتر شانه ساز رئیس سازمان غذا و دارو و معاونانشان و همچنین در کمیسیون بهداشت مجلس با نمایندگان این کمیسیون نیز صحبت کردیم؛ اساتید دانشگاه آقایان مکری، روشن پژوه، نوروزی و فرهودیان از اساتیدی بودند که نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند.

اینها می‌دانند که خدمات درمان اعتیاد یک مجموعه است و آنها نیز هشدار دادند که اگر قرار باشد این جابجایی صورت گیرد، مشکلی از مشکلات ما را حل نکرده و فقط چرخه درمان ناقص شده و بیماران از درمان خارج میشوند.

بنابراین در آخرین صحبتی که در کمیسیون بهداشت  در مجلس داشتیم، به این نتیجه رسیدند که  موضوع ابلاغیه‌ای که صادر شده، به نوعی مسکوت بماند و عرضه داروی ترک اعتیاد در داروخانه‌ها عملیاتی نشود.

حتی بحث ارایه داروی مخدر برای بیماران  که توسط دیگر پزشکان نسخه شود نیز هیچ محدودیتی وجود ندارد و قانونگذار به صراحت بیان کرده هر پزشکی که شرایط را احراز کند (مجوز درمان با اگونیست) داروی مخدر طبق ضوابط در اختیارش گذاشته می‌شود.

بحث دومی که داشتیم این بود که داروها توسط داروخانه‌ها به مراکز درمان اعتیاد توزیع شود؛یعنی مدیریت توزیع با داروخانه‌ها باشد و عرضه به بیمار با مراکز درمان؛ این نیز چالش هایی را با خود به همراه دارد! چرا؟ به دلیل اینکه اولا قانون می‌گوید داروخانه‌ها پخش کننده دارو نیستند و  داروخانه‌ها امکاناتی ندارند که حجم زیاد دارو را بین مراکز ترک اعتیاد توزیع کنند.

 ما  برای تهیه دارو به دانشگاه‌های علوم پزشکی می‌رویم؛ این دارو مخدر است و در آنجا انبار و پرسنل مناسب و مشخصی دارند؛ در دانشگاهها سعی می‌شود داروی مناسب برای بیمار تهیه کنند.

در دانشگاهها هماهنگی می‌شود که مثلا  کدام دارو کیفیت بهتری دارد و بیماران از آن راضی ترند و آن دارو را خریداری می‌کنند؛تخفیفات و ملاحظات خاصی برای خرید دارو ندارند اما وقتی داروخانه‌ها برای تهیه دارو به میدان بیایند، ترجیح می‌دهند نوع دارویی مورد نظر خودشان را توزیع کنند و به مرکز درمانی اعلام می‌کنند همین نوع دارو وجود دارد و اگر می‌خواهید تحویل بگیرید و اگرنه، مشکل خودتان و بیمارانتان به ما ربطی ندارد.

 به همین ترتیب کلینیک با بیماران دچار مشکل می‌شوند و بیمار از درمان خارج می‌شود.نکته دیگر اینکه داروخانه‌ها هم اکنون با حجم بالای مراجعه کننده روبرو هستند؛ چرا که هزاران قلم دارو لوازم بهداشتی و آرایشی و تجهزات پزشکی می‌ فروشند، حالا با چنین شرایطی چگونه می‌توانند عمده فروشی داروی مخدر را برای توزبع بین مراکز ترک اعتیاد را هم انجام دهند.

مسئولان حاکمیت وقتی احساس می‌کنند مشکلی وجود دارد، باید از ما که ارایه دهندگان مستقیم خدمت  هستیم دعوت کند تا به جلسه برویم؛اخیرا هم به این سمت رفته ایم و قرار شده ما به عنوان کانون درمانگران اعتیاد کشور در جلساتی به اتفاق سازمان نظام پزشکی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، سازمان غذا و دارو و بهزیستی بنشینیم و بگوییم دقیقا مشکل کجاست و آنرا با کارشناسی حل کنیم.

اما اینکه مسؤولی به بهانه مختلف بخواهد از تقابل دو گروه خدمتگذار واقعی مردم یعنی پزشکان و داروسازان منافع خود را پیگیری کند به نفع هیچ کس نیست. مهمترین زیان این تغییرات به چشم جامعه و مددجویان خواهد رفت.

ما و بیماران ما، در طول سالهای مختلف با این آزمون و خطاها ،آسیب‌های زیادی دیدیم. همچنین سازمان‌های نظارتی باید واقع بین باشند و اگر  ۱٫۵ درصد انحراف را منتسب به مراکز می‌دانند، آیا  راجع به ۹۸٫۵ درصد کاری صورت گرفته و آیا لازم نیست قبل از اینکه به ۱٫۵ درصد بپردازیم، برویم سراغ  ۹۸٫۵ درصد  و آنها را اصلاح کنیم.

آیا اولویت بندی در پیگیری خطاهای کار جایگاهی ندارد؛  اینها همان مسائلی است که ما نسبت به آنها دغدغه داریم و خودمان نیز کمک می‌کنیم. ما قانونمند هستیم و دوست داریم شفاف کار کنیم؛ اگر مشکلی در کار ماست که طبق آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر ۱٫۵ درصد اعلام شده ، آن را اصلاح می‌کنیم اما امیدواریم مسؤلان نیز پای کار بیایند و آن ۹۸٫۵ درصد را هم درست کنند تاکار درست شود.

ما سالهاست پیگیر هولوگرام کردن داروها هستیم و نه تنها این امر میسر نشده بلکه به استناد دارونامه رسمی کشور تولید متادون در دو سال گذشته سه برابر شده و این در حالی است که تعداد مراکز و حتی بیماران آنها ثابت بوده است؛ حالا بجای پیدا کردن داروی گمشده خود که در حد تناژ است، به دنبال گمشده خود در مراکز با میلی گرم هستند.

 ما درمانگران اعتیاد نزدیک به دو دهه است که کار کاهش آسیب را انجام می‌دهیم و موفقیت‌های زیادی برای مردم و کشورمان بدست آورده و کنترل ایدز و هپاتیت توسط همین مجموعه انجام گرفته است.نکته مهمتر آن این است که مجموعه کلینیک‌ها بدون اینکه بار مالی برای دولت داشته باشند فعالیت می‌کنند و این خیلی مهم است.

بیمار یا مددجو با اراده خودش به کلینیک مراجعه کرده و هزینه لازم را می‌دهد و درمان می‌شود و ادامه درمان با توجه به اینکه روش نگهدارنده است، ادامه پیدا می‌کند.

یکی از مشکلاتی که متاسفانه در سطح مسئولین و در سطح عموم جامعه داریم اطلاعات ضعیف از تنوع مراکز درمان اعتیاد وخصوصا روند کار در مراکز درمان سرپایی سوء مصرف مواد است.

در اعتیاد این طور نیست و ما با یک بیماری روانپزشکی و مزمن روبرو هستیم

باید بدانیم مراکز بستری و یا کمپ‌ها چه از نظر مجوز و چه روش کار با هم متفاوتند. بعضی‌ها در مورد اعتیاد مثل یک بیماری عفونی فکر می‌کنند که وقتی به پزشک مراجعه می‌کنند یک آنتی بیوتیک مصرف کرده و عفونت خشک می‌شود؛ در صورتی که در اعتیاد این طور نیست و ما با یک بیماری روانپزشکی و مزمن روبرو هستیم.

 بیمار نیاز به استمرار در درمان دارد؛ مثلا فردی که دیابت دارد، در واقع با یک ویزیت پزشک و مصرف یک دارو خوب نمی‌شود و پزشک علاوه بر مصرف دارو توصیه‌هایی از جمله تغذیه و ورزش را داشته و استمرار این کار به صورت نگهدارنده، بیمار را حفظ می کند تا عمر طبیعی خود را داشته باشد و از زندگی سالمی برخوردار شود.

اینکه یک د‌رصد اندکی از افراد مبتلا به دیابت کاملا  درمان شده و از درمان خارج شوند، خیلی کم است. در اعتیاد نیز همین طور است و درصد کمی به پاکی کامل می‌رسند و سراغ زندگی‌شان می‌روند؛ درصد زیادی هستند که به دلائل مختلفی نمی‌توانند به پاکی کامل (پرهیز مدار کامل)برسند.

چراکه ما اعتیاد را در قالب  یک بیماری روانپزشکی با اختلالات همراه می‌بینیم و خیلی از بیماران یک بستر افسردگی را با خود دارند که به سراغ اعتیاد رفته‌اند؛ حالا اگر ما این مشکل اولیه را درمان نکنیم، فرد اگر ظاهرا درست هم بشود، وقتی به اجتماع باز می‌گردد باز دچار مشکل خواهد شد و این همان موضوعی است که در روش پرهیز مدار کامل مثل کمپ ها به عینه قابل مشاهده است.

*برای حل معضل اعتیاد باید مسائل دیگر اجتماع را قبلا حل کرده باشیم

 اعتیاد یکی از معضلات مهم اجتماعی ماست که بشدت با مسائل اقتصادی، اشتغال و سطح دانش مردم در ارتباط است. برای حل معضل اعتیاد باید مسائل دیگر اجتماع را قبلا حل کرده باشیم.

اینکه می‌گوییم درمان به صورت نگهدارنده است یعنی چه؟ یعنی بیمار باید رابطه‌اش با کلینیک را حفظ کند، از آموزش‌های غیر دارویی استفاده کند و برای پیشگیری از اعتیاد دیگر اعضای خانواده‌اش، به او کمک کنیم و کماکان از دارویی برای جلوگیری از لغزش بهره بریم.

بسیاری از والدین وقتی به مراکزدرمان سوء مصرف مراجعه می‌کنند ما به نوجوانان آن خانواده‌ها نیز کمک می‌کنیم تا از این آسیب دور شده و پیشگیری را مد نظر داریم و به خانواده‌های آنها با مشاوره‌ای که با خانواده ها داریم در امر پیشگیری ورود می‌کنیم.

متاسفانه درمان‌های غیر دارویی و ارائه مشاوره مراکز دیده نمی‌شود و  مسئولان فقط به دارو نگاه می‌کنند و آن را برجسته می‌کنند. این مسئله اگر به موازات هم یعنی درمان دارویی و غیر دارویی پیش برود، درصد عمده‌ای از جمعیت هدف ما تحت پوشش این درمان قرار می‌گیرند؛ البته اندکی از مراجعان برای ترک اعتیاد به پاکی کامل نیز می‌رسند اما آن درصدی  هم که در درمان نگهدارنده می‌مانند در واقع افراد مسئولیت پذیر اجتماعی می‌شوند و می‌توانند در کارهای مختلفی که عموم مردم در آن حضور دارند هم حضور داشته باشند.

این واقعه از نظر سازمان بهداشت جهانی یک نوع درمان محسوب می‌شود. وقتی فرد مسئولیت پذیر شد و رفتار اعتیادی از خود نشان نداد برای ما در واقع حکم درمان را پیدا می‌کند؛ به طوری که مادامی که یک فرد دیابتی و فشار خونی  دارو مصرف کرده و توصیه ها را انجام می‌دهد سالم بوده و فرد طبیعی تلقی شده و این موضوع در باره افراد متقاضی ترک اعتیاد نیز صادق است.

چه تعداد موسسه درمان اعتیاد در کشور وجود دارد؟

طبق آمار و اطلاعات رسمی حدود ۷۵۰۰مرکز درمان سوء مصرف مواد  در کشور وجود دارد؛ ناگفته نماند مراکز درمان سوء مصرف مواد سرپایی با مراکز بستری و کمپ‌ها و مراکز دی آی سی متفاوت هستند.

مراکز درمان سوء مصرف جمعی از مراکزی هستند که دارای یک تیم درمانی شامل پزشک،پرستار، مددکار و روانشناس بوده که مجوزشان را از دانشگاه‌های علوم پزشکی و بهزیستی می‌گیرند و به صورت سرپایی ارایه خدمت می‌کنند.

بحث کمپ‌ها کاملا متفاوت است. امروز در خصوص ارزیابی فعالیت‌های مراکز درمان اعتیاد شاخص مهمی به نام ماندگاری در درمان مطرح است.کمپها و مراکز پرهیز مدار کامل ، برون ده رضایت بخشی نداشته‌اند و میزان عود در آنها بالاست.

ما در مراکز کاهش آسیب مثل کلینیک‌های mmt با افتخار می‌گوییم که توانسته‌ایم به ۷۰ تا ۸۰ درصد بیماران خود را در این زمینه را کمک کنیم. کماکان افرادی در مراکز ما هستند که کار و خانواده‌اش را از دست داده بوده و زندگیش به طلاق منجر شده ، اما ما سعی کردیم خانواده شان را حفظ کرده و کمک کنیم فرد به زندگی عادی و کارش برگردانیم.

مهمتر از همه فرزندانی هستند که اگر مددجو دوار درمان نمی‌شد  قرار بوده حاصل طلاق شوندو بچه های طلاق از آسیب پذیر ترین گروه‌های اجتماع هستند. اکنون پدر و مادر بالای سرشان است. این بچه ها می‌توانند زیر سایه پدر و مادرشان پرورش مناسبی داشته باشند و از بزه کاری یا اعتیاد در آینده پیشگیری شود.

بر اساس آماری که دارید کسی که به این مراکز ترک اعتیاد مراجعه می‌کند چقدر موفق می‌شود ترک اعتیاد کند؟

ببنید اینکه بخواهیم درباره موفقیت در ترک اعتیاد صحبت کنیم کار سختی است. اینکه برخی تبلیغ می‌کنند هر فردی که به فلان مکان مراجعه کند به صورت تضمینی ترک می‌کند، یک باور غلط است.

ما در خصوص یک ماشین صحبت نمی‌کنیم؛ در واقع درباره  انسان‌ و رفتار او صحبت می‌کنیم؛ از این جهت نمی‌توانیم مانند ضمانت کالا ها بر رفتار انسانها ضمانت نامه صادر کنیم.

اگر مددجویی به مراکز بیاید و انگیزه پیدا کند، ما کمکش می‌کنیم؛یعنی شرط اول ما برای پذیرش مددجو خواسته قلبی خود اوست و هیچ اجباری وجود ندارد.

وقتی فرد مراجعه کرد مصاحبه‌های انگیزشی انجام می‌دهیم، سپس در صورت صلاحدید پزشک وی را به سمت دارویی که مناسبش است رهنمون می‌کنیم،یعنی گذشته از مشاوره، مخدر پر خطر را از وی می‌گیریم و دارویی کم خطر را به وی می‌دهیم.

چه داروهایی به فرد معتاد در مراکز ترک اعتیاد می‌دهید؟

داروهایی آگونیستی که در درمان مددجویان در حال حاضر استفاده می‌شوند تقریبا سه دسته هستند؛ یک دسته متادون که خیلی معروف است و به صورت اشکال قرص و شربت وجود دارد؛ نوع دوم بوپره نورفین که نسل جدیدتری نسبت به متادون است و قسمت آخر هم شربتی به نام  تنتور اپیوم که در واقع ترکیبی از تریاک سالم با ترکیبی از آب و الکل است که در شرکت‌های دارویی  تهیه می‌شوند.
نکته مهمی که باید متذکر شوم این است  که در واقع دارو  یکی قسمت از  پکیج درمان در مراکز ترک اعتیاد است.

در کنار آن باید به بیمار مشاوره داده و ارتباط برقرار کنیم؛ برای برخی بیماران  نیز نسخه‌های دارویی غیر مخدر نیاز است که لازم است از بیرون تهیه گردد. مثلا یک بیماری که دچار اختلال خلقی یا اختلال خواب است علاوه بر داروهای مخدر به دارو  نیاز مند است.

هزینه ترک اعتیاد و مدت زمان تحت پوشش قرار گرفتن فرد معتاد برای درمان در مراکز شما چقدر است؟

هزینه طبق تعرفه وزارت بهداشت است که معمولا سالانه اعلام می‌شود و برای یک مجموعه خدمات است؛ یعنی بیمار ویزیت و مشاوره می‌شود،دارو دریافت می‌کند و روانشناس و مددکار نیز به او سرویس می‌دهند؛ مثلا در یکسال اعلام می‌کنند هزینه دریافتی ماهانه ۱۷۸ هزار تومان است؛ یعنی بیماردر قبال پرداخت هزینه از همه سرویس‌ها استفاده می‌کند. بیمار به کرات در طی آن ماه از خدمات مشاوره و ویزیت استفاده کرده و یا دارو دریافت می‌کنند؛همه اینها در مجموع مثلا ۱۷۸ هزار تومان می‌شود.

مددجو به کلینیکی می‌آید که محیط درمانی بوده و پزشک و روان شناس و مددکار در آنجا حضور دارند وضمن انجام درمان غیر دارویی، داروی خود را هم می‌گیرد و این یک امتیاز برای بیمار است؛ تا اینکه بخواهد به یک پاتوقی سرشار از هزاران ناهنجاری برود و عدد گزافی را پرداخت کرده و ماده مخدر را بگیرد.

اکنون چه تعداد معتاد از این مراکز خدمات گرفته و چه میزان موفق بودند؟
در خصوص روشهای ترک اعتیاد

چندین طرح در حال اجراست، اما اینکه اکنون به طور رسمی آمار بدهم آماری نداریم؛اما برای مثال و در حیطه مراکز باید عرص کنم اگر فرضا ۱۰۰ مراجعه کننده معتاد به مراکز داشته باشیم بین ۱۰ تا ۱۵ نفر اصلا به درمان جواب نمی‌دهند؛ از آن طرف۱۰ تا ۱۵ نفر به درمان جواب داده و حتی به پاکی کامل می‌رسند و سراغ زندگی خود می‌روند و هیچ مشکلی هم ندارند. در این میان جمعیت حدود ۷۰ نفری باقی می ماند.

جهان به این نتیجه رسید این افراد را چکار کند؟ اگر رهایشان کنند به سمت بیماران متجاهر رفته ودهها مشکل را برای خود و جامعه بوجود میاورد.

بنا براین درمان نگهدارنده را برای اینها تعریف کرد.ما از ۱۰۰ نفر که  در مراکز برای ترک اعتیاد می‌گیریم، ۱۵ نفر همان کسانی هستند که از درمان خارج می‌شوند و نمی‌خواهند در فرایند درمان بمانند؛ ۸۵ نفر باقی می‌ماند که ۱۵ نفر تقریبا کاملا خوب شده و از مرکز درمان اعتیاد با پاکی کامل بیرون می‌روند.

۷۰ نفر در درمان می‌مانند؛ یعنی دنبال مواد نمی‌روند، رفتار اعتیادی از خود نشان نمی‌دهند، بزهکاری نمی‌کنند و شغل و زندگی سالم را بدست می‌آورند و مسیولیت پذیرمیشوند، اما یک دارو را مصرف می‌کنند؛ مثل بیماری که مبتلا به دیابت است؛ یعنی کنترل می‌شوند.

این از نظر جامعه جهانی یک درمان محسوب می‌شود و درمان نگهدارنده نام دارد. بنابراین ما می‌گوییم که وقتی فرد نتوانست همراهی کند به جمع ۱۵ نفر اول برود ،عیبی ندارد، بلکه باید بهسازی شود؛ مانند فرد دیابتی می‌گوییم دارو را مصرف کند اما لغزشی نداشته باشد و سراغ کار و زندگی برود.

اگر شرایط جامعه مهیا باشد این فرد بعد از چند ماه می‌تواند آمادگی پیدا کند به گروه اول یعنی همان ۱۵ نفر برود. اما اگر اجتماع پاسخ خوبی به او ندهد و دچار چالش و مشکلات اقتصادی شده و خانواده نیز با وی همراهی نکند متاسفانه ممکن است فرد به گروه ۱۵ نفری که از درمان خارج می‌شوند، برود.

البته سعی کردیم این افراد را نگهداریم تا اگر به گروه اول نمی‌روند لااقل به گروه سوم هم نروند.

آقای دکتر! اکنون با توجه به هزینه حدود ۱۸۰ هزار تومانی درمان در مراکز ترک اعتیاد بسیاری از معتادان مشکل شدید اقتصادی دارند و خانواده نیز توان یاری کردن در تامین هزینه درمان را ندارند، آیا امکان دارد فرد معتادی خدمات رایگان  دریافت کند؟

این موضوع دو راهکار داشته که  در حال انجام است. بعضی مراکز با بهزیستی ارتباط دارند. بهزیستی به گروهی که  مشکلات اقتصادی دارند «یاری برگ‌هایی» می‌دهد که از این راه به قسمتی از هزینه‌های درمان کمک می‌کنند.

وقتی صحبت از اعتیاد می‌کنیم، اعتقادمان این است که اولین روز بهترین زمان مراجعه به مراکز ترک اعتیاد است

بحث بیمه درمان معتادان نیز مطرح بوده که به صورت اندک انجام شده  ولازم هست سهم اعتبارات تخصیص یافته به این گروه آسیب پذیر بیشتر شود. در حال حاضر افرادی که در مراکز ترک اعتیاد پرونده داشته باشند، از مساعدت های زیادی از طرف همکاران ما بر خوردار شده اند ولی در این مسیر جای خیرین خالیست و به خیرین محترم پیشنهاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم در نذورات و کارهای عام المنفعه خود به این امر هم بپردانند.؛ اما  می‌طلبد تا مسؤولان بالادستی نیز در این راه با بالا بردن اعتبارات بیمه‌ایی بار اقتصادی درمان را تا حد ممکن از شانه مددجویان بر دارند.

فرد معتاد در چه مرحله از اعتیاد باید به مراکز اعتیاد مراجعه کند تا نتیجه خوبی بگیرد؟

وقتی صحبت از اعتیاد می‌کنیم، اعتقادمان این است که اولین روز بهترین زمان مراجعه به مراکز ترک اعتیاد است؛ حالا اگر وابستگی فرد در حد مصرف یک یا دو وعده بوده و هیچ علائم محرومیت از مواد مخدر را نشان ندهد،کار درمان آسانتر و چنانچه از دوران مصرف مواد وی مدت زمانی گذشته باشد مسیر درمان سخت تر است.

وقتی تکرار مصرف ماده مخدر فرد در حدی بوده که وقتی استفاده نمی‌کند، اولا وسوسه و اجبار به مصرف مواد را دارد یا علائم ترک مصرف را نشان می‌دهد. حتما باید زیر نظر درمانگران قرار گیرد.

مشکلات خلقی، آبریزش بینی، کرامپ شکمی و دردهای عضلانی  و بیقراری شاه علامت‌های ترک مواد مخدر یا محرومیت از آن هستند؛ در این شرایط  این فرد حتما باید به مراکز سرپایی درمان اعتیاد مراجعه کند.

درباره کیفیت کمپ‌های ترک اعتیاد توضیح دهید؟

 بنده نمی‌خواهم ذهنیت بدی در خصوص کمپ‌های ترک اعتیاد ایجاد کنم اما کمپ‌های ترک اعتیاد در ایران استاندارد لازم را ندارد. در واقع کمپی که در مجامع بین‌المللی تعریف شده، کمپی است که یک فضای بزرگ مثل یک ورزشگاه  دارد و شامل زمین وسالن های ورزشی، استخر، کلاسهای تدریس، خوابگاه و اساتید صاحب فن داشته باشد؛ اما متاسفانه کمپ‌ها در کشور ما از این استانداردها برخوردار نیستند و افراد شاغل در آن بعضا صلاحیت لازم را هم ندارند.

در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد مشکلاتی برای مددجو ایجاد می‌شود که بعدا هم حاضر نیست در درمان وارد شود

بنابراین معمولا مددجویانی که دیگر هیچ راهی به ذهن خانواده‌اش نمی‌رسد و فرد معتاد نیز دارد به خانواده و بقیه آسیب می‌رساند برای اینکه خانواده از سر خود باز کند، تماس می‌گیرد و فرد معتاد را مثل یک زندانی به کمپ می‌برند. کسی که به زور به کمپ رفته و با افرادی که آنچنان با او برخورد می‌کنند معلوم است چه نتیجه ایی از درمان خواهیم گرفت؛ یعنی نه تنها به مددجو کمک نکردیم بلکه آسیب روحی نیز به مددجو زده‌ایم.

متاسفانه در برخی کمپ‌های ترک اعتیاد مشکلاتی برای مددجو ایجاد می‌شود که بعدا هم حاضر نیست در درمان وارد شود و در این نوع درمان  برای مثال اگر  مشکلات فرد ۱۰ واحد بوده  به ۲۰ تا ۵۰ واحد می‌رسد؛ یعنی آسیب‌های بیشتری به فرد وارد می‌شود.

اگر یک راه برای استفاده از مواد مخدر بلد بوده، با دوستانی که در کمپ پیدا می‌کند دهها روش دیگر را هم می‌آموزد و از همه بدتر اینکه با توجه به آسیب‌های روحی و توهین‌هایی که بعضا دیده شده به فرد معتادوارد می‌شود شخصیت و غرور فرد نیز شکسته شده و می‌گوید من دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم.

بنابراین بنده احساس می‌کنم کمپ‌ها نیاز به بازنگری در نوع خدمات، مدیریت، صدور مجوز‌ها، فضا و نیروهایی که استفاده می‌کنند،‌ دارند تا به حداقل استاندارد برسند.

در خصوص مراکزسرپایی درمان سوء مصرف سعی شده این استانداردها حفظ  شود؛ البته نمی‌گویم ایده آل هستند اما ما به آن سمت حرکت می‌کنیم.کمترین چیزی که در مراکز ترک اعتیاد می‌توان  دید یک فضای سالم است؛ پزشک، روانشناس پرستار و مددکار وجود دارند و سعی می‌کنند با مددجو ارتباط برقرار کرده و توصیه لازم را داشته باشند؛ محیط پزشکی است و داروی کنترل شده عرضه می‌شود.الان بنده رسما می‌توانم به شما بگویم که مراکز درمان سوء مصرف سرپایی نزدیک به یک میلیون نفر را تحت پوشش دارند؛نزدیک به ۸۰ درصد تحت درمان با متادون،۱۰ درصد بوپره نورفین و ۱۰ درصد باقیمانده با تنطور اپیوم تحت درمان هستند.

 آماری از تعداد معتادان در کشور داریم؟

آمار رسمی تعداد معتادین را ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام می‌کند، چرا؟ چون به کل آمار اشراف دارد؛مانند معتادان متجاهر، مراکز درمان سوء مصرف و مراجعه کنندگان به کمپ‌ها و دیگر گروه‌های درمانگر.

اما حدودا  بین ۲٫۵ تا ۳ میلیون نفر است و همین‌جا اعلام می‌کنم با توجه به افزیش قیمت مواد مخدر در دوران کرونا شاهد مراجعات زیادی معتاد بکر به مراکز درمان کشور هستیم که تا الان سابقه هیچ مراجعه برای درمان را نداشته و همین مسئله می‌طلبد که ستاد مبارزه با مواد مخدر تجدید نظری در تعداد اعلامی معتادان در کشور کند.

اکنون چند نوع مواد در کشور قابل دسترسی است؟

 اگر به صورت عمده بخواهیم  پاسخ دهم باید عرض کنم؛ مخدرها و محرکها دوگروه عمده مواد هستند که به اشکال مختلفی در جامعه وجود دارند.از تریاک و شیره بگیر تا هرویین و کراک تا شیشه؛البته گروه سومی که آمار زیادی را خصوصا در نسل جوان به خود اختصاص داده گل و خانواده ماری‌جواناست.

 اما ما در گروه محرک‌ها می‌گوییم طیف وسیعی را شامل می‌شود امروز مردم آن را به نام شیشه بشناسند و فردا در جای دیگر به اسم کریستال بشناسند و این دلیل خاص خودش را دارد.

 متاسفانه در بحث حشیش و ماری جوانا نیز باید عرض کنم  نوع گل آن که به بازار آمده ، در آن اصلاح نژادی صورت گرفته و ترکیباتی در آن بکار بردند که نسبت به حشیش قبلی اثرات خیلی قوی تری داشته و آسیب بیشتری می‌زند .در مجموع این سه گروه بیشترین موادی هستند که در جامعه ما مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد.

 وقتی مردم اطلاعاتشان در خصوص ماده‌ایی مثل شیشه بالا می‌رود نسبت به آن می‌ترسند و از آن فاصله میگیرند؛ مافیا این واکنش اجتماعی را به خوبی رصد می‌کند واز فردای آن روز همان ماده را با شکل و شمایل جدید به اسم دیگری در قالب یک داروی لاغری  به مردم عرضه می‌کند.

متاسفانه مافیای  مواد مخدر خیلی جلوتر از بقیه عمل می‌کند؛ جامعه را ذائقه سنجی و روان شناسی می‌کند و متوجه می‌شود که مثلا افراد به یک کلمه‌ای حساس شدند و محرک و مخدر دیگری را به جامعه ارائه می‌دهند.

در حال حاضر نگرانی‌ما از مواد محرک و گل بیشتر از مخدرهاست؛ به جهت آسیب‌های روحی که ایجاد می‌کند

بنابراین ظاهر قضیه و اسم موادخیلی مهم نیست بلکه اصل موضوع مهم است که معمولا درجات تخریب بیشتری خواهند داشت.

در حال حاضر نگرانی‌ما از مواد محرک و گل بیشتر از مخدرهاست؛ به جهت آسیب‌های روحی که ایجاد می‌کند؛ خصوصا در نسل جدید،  ترکیبات  متامفتامین در مغز تغییراتی ایجاد می‌کند که درمانش زمان و انرژی زیادی را میطلبد.

با توجه به توهم و اعمالی که معتادان به این گروه انجام داد‌‌ه‌اند ریسک خطر را بالا برده و آسیب‌هایی که به خود و دیگران وارد می‌کنند خیلی بیشتر است، درمان را  نیزسخت تر می‌کند.

 اکنون در مراکز درمان سوء مصرف همه گروه‌های  استفاده کننده محرک ها و گل و همچنین مصرف کننده مواد مخدر  تریاک و شیره  و کراک برای درمان مراجعه می‌کنند.

یعنی مراجعه کنندگان ما هم افراد معتاد در اثر مواد مخدر و هم  محرکها هستند. البته گروه‌های دیگری  را هم می‌توان به این گروه‌ها اضافه کرد که اولا هر دو نوع ماده مخدر را مصرف می‌کنند و بعضا دیده شده افراد چند منظوره استفاده می‌کنند(دو گانه یا چند گانه)؛ یعنی فرد هم شیشه، هم مخدر و هم گل استفاده کرده و اینها درمان را خیلی بغرنج تر می‌کنند.

متاسفانه در قشر جوان تر این مسائل بیشتر دیده شده؛ که به دلیل اطلاعات غلط و توصیه‌هایی است که از طریق دوستان و افراد ناباب بدست می‌آورند؛ به همین جهت روش های خطرناکتری را  انجام می‌دهند.

به هرحال اعتیاد از نظر ما کاملا مردود است، اما میان بد و بدتر،گروه محرک‌ها آسیب‌های بیشتری هم به خودشان و هم به اطرافیان وارد می‌کند و درمان آنها نیز سخت‌تر می‌شود.

 اکنون به نظر شما مشکل مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد به عنوان کسی که به صورت تخصصی فعالیت می‌کنید، کجاست و به عبارت بهتر ایراد کار کجاست؟ راهکار شما چیست؟

ما این طور مسائل را یک مجموعه می‌بینیم که در واقع بازتاب همه اینها یک معضلی شده بنام اعتیاد؛‌ ضمن اینکه باید بدانیم این یک معضل جهانی است و فقط مخصوص کشور ما نیست.

البته جایگاه ما مقداری ویژه است؛ یعنی در کنار کشوری مثل افغانستان که مرکز تولید مواد مخدرو محرک در جهان است و در عین حال ما مسیر ترانزیت هم می‌توانیم واقع شویم؛ یکی از ویژگی‌های جایگاه ماست که ما را خطر پذیرتر کرده است.

از بعد دیگر، بحث آموزش‌هایی که باید به افراد جامعه در حوزه پیشگیری بدهیم که این یکی از  نقصان‌ کار ماست که ما در این حوزه کمتر وارد شدیم. اگر بتوانیم نسل جدید مان را از همان ابتدا با آسیب‌های اجتماعی آشنا کنیم می‌توانیم آنها را واکسینه کنیم.

البته اینجا هم اعلام میکنم مراکز با توجه به گستردگی مویرگی که در سطح کشور دارد این پتانسیل را در بحث پیشگیری از اعتیاد و کارهای دیگر این حوزه داراست و باید مسؤولان وزارت بهداشت از ظرفیت فوق العاده با پرسنل متبحر به نحو شایسته استفاده کنند.

مسائل اقتصادی و اجتماعی بسیاری در  معضل اعتیاد موثر هستند یعنی ما باید ارتزاق و اقتصاد و اشتعال خانواده را بالا ببریم. از آن طرف نیز مسائل ورزشی و تفریحی وبالابردن سرانه مطالعه عواملی است  که کمک می کند جوان ما به مسیر درست رهنمون شده و مادر این مسیر بتوانیم درست قدم برداریم.

اینکه بخواهیم فقط یک نکته مثلا فقط وفقط ترک اعتیاد  هدف قرار دهیم راه را اشتباه رفته ایم.حتی کشور ما به خاطر مسائل مختلفی تهدید اقتصادی می شود مثل پدری که مشکلات زیادی دارد فرزندان آن به تبع آسیب بیشتری می بیند.

مردم ما نیز در واقع به دلیل عدم ثباتی که در جامعه ما وجود دارد آسیب پذیری بیشتری داشته وسطح بیشتری از تنش را تحمل میکنند و نسل جوان ما نیز از این معظلات آسیب بیشتری خواهد دید.

بنابراین اگر بخواهیم در یک جایی مثل خاورمیانه و کشوری مثل ایران در این حوزه پاک باشیم، مقداری سخت به نظر می‌رسد؛چون یک مجموعه است که نمی‌شود یک جا کاملا خوب و بقیه حاها دچار آسیب باشد.

 باید در همه ابعاد پیشرفت صورت گیرد؛ چه در بُعد پیشگیری. آموزش جوانان، فضای آموزشی و ورزشی و تفریحی برای جوانان و تدوین قوانین خوب و درست؛ مجموعه اینها می‌تواند به ما کمک کند تا آسیب را به حداقل ( و نه صفر)برسانیم.

البته مورد نقض این قضیه این است که کشورهای اروپایی و آمریکایی که شرایط اقتصادی خوبی دارند نیز این مسئله وجود دارد اما می‌دانیم انجاکنترل شده است. بنده اعتقاد دارم در بانکها که بحث صفر و یک است آخر کار باز یک ضریب خطایی وجود دارد؛یعنی برای کارمندان بانک میزانی خطا تعریف شده است.

ما نیز در اجتماع باید تا یک میزانی خطا را بپذیریم و اجتناب ناپذیر است اما از یک جایی به بعد ایراد در کار ماست؛ هرکس به اندازه خودش در این ماجرا سهم دارد. حاکمیت و قانون گذار به سهم خود، ما به عنوان پزشک یا مهندس و مشاغل دیگر و هر شهروند به نسبت خودش سهم داشته‌ایم.

 به نظر شما آنچه در حوزه اعتیاد دل نگرانی ایجاد کرده چیست؟ وضعیت مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان و جوان چطور است؟

ما که به عنوان درمانگر اعتیاد کار می‌کنیم ناراحت هستیم. یکی از دستگاهها که در مبارزه با مواد مخدر مسئولیت دارد ستاد مبارزه با مواد مخدر است. ستاد باید دهها دستگاه را هماهنگ کند.

دوست داریم ستاد نقش پررنگ تری داشته باشد. باید در حوزه پیشگیری فعالیت بیشتری داشته باشیم؛ قوانین را در پشت درهای بسته تدوین نکنیم و از اهالی فن، اهالی دانشگاه و کسانی که به صورت حرفه‌ای در این حوزه آسیب های اجتماعی کار کردند، استفاده شود.

اینکه برخی دوستان با نیت درست کردن کار واز سر دلسوزی در اتاقی بنشینند تا تغییراتی ایجاد کنند؛ با این فکر که  موضوع درست می‌شود، متاسفانه این خوب جواب نمی‌دهد. دغدغه ما این است که اگر قرار است کار را ارتقا و بهبودی ببخشنند حتما باید با حضور ذینفعان همراه باشد.محمد جمال فرهمندیان

در خصوص آمار معتادان جوان و نوجوان آمار دقیقی نداریم، اما متاسفانه نسبت به سال‌های قبل  میل به اعتیاد در جمعیت نوجوان در حوزه اعتیاد بالا رفته .قبلا دهک‌های گروه بالای ۳۰ سال بیشترین گروه درگیر اعتیاد بودند، اما الان اعتیاد در جمعیت نوجوان و جوان ماشایع شده و منحنی روبه رشدی در این گروه سنی را شاهد هستیم.

* به سمت کاهش سن اعتیاد رفته‌ایم

ستاد مبارزه با مواد مخدر و آموزش و پرورش اعلام کرده در حوزه دانش‌آموزی نیز  گرفتار اعتیاد شده‌ایم، این مسئله نشان این است که متاسفانه به سمت کاهش سن اعتیاد رفته ایم. در حوزه زنان نیز اعلام شده بین ۸ تا ۱۰ درصد جمعیت معتادان را زنان تشکیل می‌دهند و متاسفانه با توجه به روحیات خانمها جواب به درمان و آسیب های این گروه از معتادین در جامعه بسیار بیشتر، سخت تر و خطرناک تر از بقیه گروه‌هاست و کار بیشتری را می‌طلبد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سه + هشت =