خیررسانی امام روستا با «جلب مشارکت»

به گزارش قائم آنلاین، “اعتمادسازی به این معناست که کار ما باید فرهنگی و مردمی باشد،‌ مردمی بودن یعنی اگر من برای مردم کاری انجام می‌دهم، آیا نقشی برای مردم قائل شدم؟ به زبان ساده‌تر من برای مردم کاری می‌کنم، مردم مرا را قبول دارند؟ این هدف است که ما را به سمت مشکلات و

به گزارش قائم آنلاین، “اعتمادسازی به این معناست که کار ما باید فرهنگی و مردمی باشد،‌ مردمی بودن یعنی اگر من برای مردم کاری انجام می‌دهم، آیا نقشی برای مردم قائل شدم؟ به زبان ساده‌تر من برای مردم کاری می‌کنم، مردم مرا را قبول دارند؟ این هدف است که ما را به سمت مشکلات و رفع نیازهای مردم حرکت می‌دهد”.

این سخنان، دیدگاه حجت‌الاسلام محمد یاسر رضایی‌زاده؛ امام روستایی که از ظرفیت جوانان منطقه و پیشکسوتان و افرادی سرشناس بهره‌مند می‌شود تا مسائل، مشکلات و نیازهای مادی و معنوی روستای محل تبلیغ خود را بررسی و حل کند، با همدردی و هم‌زبانی سعی می‌کند کارها را پیش ببرد و در نهایت مردم را با خود همراه سازد، اعتمادی به وجود آورد و در حل مشکلات روحی و روانی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و … محل رجوع مردم باشد، در این راستا به سراغ این مبلغ رفتیم و گپ وگفتی با او داشتیم‌.

فارس: لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه سالی وارد حوزه علمیه شدید؟

محمدیاسر رضایی‌زاده هستم متولد ۱۳۶۷، از سال ۱۳۸۸ وارد حوزه علمیه شدم و کار تبلیغ را از پایه دوم حوزه آغاز کردم. ابتدا فعالیتم بیشتر در قالب اردوهای جهادی بود اما از سال ۹۵ تا به امروز به صورت رسمی به عنوان «مبلغ» فعالم. از سال ۹۵ تا ۹۷ در روستای پشته‌جین از توابع شهرستان رزن خدمت می‌کردم و از سال ۹۷ تاکنون نیز در روستای قباق تپه از توابع شهرستان کبودراهنگ کار تبلیغی انجام می‌دهم.

فارس: به نظر شما چرا باید در یک محله و یا روستا فردی با عنوان امام محله یا امام روستا فعالیت کند؟

از آنجا که کشور ما، یک کشور اسلامی است و عموم مردم نیز مسلمان هستند اما همه نیز آنها توان و یا فرصت اینکه بخواهند به علم و تحصیل علوم دینی بپردازند را ندارند، یک نفر لازم است در هر منطقه حضور داشته و پاسخگوی مشکلات و شبهات دینی و مسائل شرعی آنها باشد،؛ فردی خودشناس که بتواند پاسخگوی مراجعات مردم باشد.

فارس: چطور تصمیم گرفتید در مناطق روستایی به امر تبلیغ بپردازید؟ این مناطق چه نقاط قوت و ضعفی دارند؟

روستای قباق تپه در ۷۰ کیلومتری همدان واقع شده و ۶ هزار نفر جمعیت دارد، زمین‌های کشاورزی زیاد و خوبی نیز دارد که مستعد کار و فعالیت است، به همین دلیل عموم مردم این روستا به کار کشاورزی مشغولند. مردم انقلابی قباق تپه ۳۶ شهید و ۲۵۰ جانباز و چندین ایثارگر تقدیم وطن کرده‌اند، ۸۵ درصد مردم این منطقه هم باسواد هستند، یعنی افراد زیر ۵۰ سال این روستا همگی باسواد هستند و به همین دلیل زمینه برای انجام بسیاری از کارهای فرهنگی-دینی مهیا است.

فارس:‌ آیا مشکلی در بدو ورود به روستا مواجه شدید؟

قباق‌تپه از دوره انقلاب تاکنون از حضور روحانی بهره‌مند بوده و بیشتر روحانی‌های منطقه هم در روستا ساکن بودند، اگرچه مشکلاتی وجود داشت اما زمینه برای کار تبلیغی فراهم بود. البته عموم کارهایی که در تبلیغ دین انجام دادیم ابتکاری هم بوده است.

فارس: فرمودید پیش از شما روحانیونی در این روستا کار تبلیغی انجام دادند آیا کار آنها هم به صورت تشکیلاتی پیش می‌رفت؟

پیش از حضور من کارها به سبک سنتی و هیأتی پیش رفته بود و به همین دلیل هنگام حضورم تلاش کردم از اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و بانوان در برنامه‌ها استفاده کنم تا کارها تشکیلاتی انجام شود.

فارس: چه برنامه‌هایی در بدو ورود خود به روستا اجرا کردید و چگونه جوانان را پای کار آوردید؟

اول تلاش کردم منطقه را شناسایی کنم و اطلاعات مناسبی درباره روستا و مشکلات مردم به دست آورم و نقاط قوت و ضعف آنجا را بشناسم. مثلا در بخش کمک به مستمندان کارهای زیادی انجام می‌شد اما منسجم نبود، به همین دلیل کمک‌هایی را در قالب مرکز نیکوکاری روستا سازماندهی کردیم که امروز هر کار خیری از برپایی کلاس‌های مشاوره و ترک اعتیاد گرفته تا تهیه و توزیع بسته‌هایی معیشتی توسط این مرکز انجام می‌شود.

البته ناگفته نماند خوشبختانه جوانان روستا در تمام برنامه‌ها پای کار هستند و تنها باید به آنها برنامه داد، افرادی که بخشی توسط پایگاه بسیج شناسایی شده‌اند و برخی نیز خود داوطلبانه اعلام آمادگی کردند، خوشبختانه افراد سرشناسی در این روستا ساکن هستند و یا رفت و آمد دارند، مثلا یکی از افراد سرشناس روستا از مدیران مایکروسافت است و در واقع این منطقه تنها نام روستا را بر خود دارد وگرنه فضای اجتماعی آن در بخش‌های مختلف نزدیک به فضای شهری است و
کمک‌های خیرین قابل توجه، برای نمونه زکات جمع‌آوری شده در این روستا تنها در یک سال در بخش نقدی بیش از ۵۰ میلیون تومان بود و در هر مرحله از رزمایش مومنانه نیز بیش از ۱۶۰ بسته تهیه و بین نیازمندان توزیع شد. نماز جماعتی هم که در مسجد این روستا برگزار می‌شود در سطح شهرستان کم‌نظیر است.

فارس: برای جذب کودکان و نوجوانان به مسجد چه کارهایی انجام دادید؟

یک مبلغ اگر بخواهد کار تاثیرگذاری انجام دهد باید جوانان و نوجوانان قبولش داشته باشند، یعنی باید در دل آنها جا داشته باشد. بنابراین یک طلبه هنگام تبلیغ و جذب جوانان باید بداند این فرد از چه چیزهایی خوشش آمده و به اقتضای سن خود به دنبال چه کاری می‌رود.

زمانی که وارد روستا شدم دیدم در فصل تابستان با وجود اینکه فضا و امکانات فراهم است، هیچ کلاسی برای جوانان و نوجوانان برگزار نمی‌شود که اقدام به برپایی کلاس‌های تابستانه کردیم و تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان ثبت‌نام کردند و در طول تابستان از برنامه‌های فرهنگی، مذهبی، ورزشی و هنری بهره‌مند شدند.

فارس: درباره گروه خیریه روستا، نحوه تامین اعتبار آن و اقداماتش بگویید؟

همانطور که گفتم سطح کمک‌های مردمی روستا بسیار بالاست اما سازماندهی نشده بود و برای همین مجوزی از کمیته امداد گرفتیم و موسسه‌ای به نام ریحانه‌النبی‌‌‌(س) راه‌اندازی کردیم. پس از آن برای اینکه مردم به صندوق اعتماد کنند و کمک‌های خود را به این مجموعه بیاورند، برنامه و شرایط را برای آنها توضیح دادیم و تبیین شد، به همین دلیل امروز اگر فردی بخواهد در روستا کار خیری انجام دهد حتما به ما مراجعه می‌کند و مشورت می‌گیرد. ما نیز کمک‌های مردم را خرج کمک به محرومان، ایتام و ساخت مسکن برای نیازمندان و غیره می‌کنیم.

در حوزه کرونا نیز از زمان شروع بیماری تاکنونی اقداماتی را انجام داده‌ایم، به عنوان مثال کتابخانه روستا را به ستاد مقابله با کرونا تبدیل کردیم و با دعوت از افراد تاثیرگذار روستا تلاش کردیم، برنامه‌ای را برای توجیه و آگاه‌سازی مردم نسبت به کنترل این بیماری داشته باشیم، روزهای ابتدایی خودم سوار ماشین شدم و کوچه به کوچه درباره لزوم رعایت مسائل بهداشتی و پرهیز از دورهمی و برگزاری مجالس نکاتی را بیان کردم.

اوایل کمتر کسی ابتلایش به بیماری کرونا را اطلاع‌ می‌داد چون در نظر برخی ننگ و عار به حساب می‌آمد که به همین دلیل ما هم بخشی از وقت خود را صرف از بین بردن این مشکلات کردیم، متقاعد کردن مردم برای عدم برگزاری برنامه‌های جمعی٬ ترحیم و یا عدم شرکت در دور همی‌ها نیز کار سختی بود اما توانستیم با همراهی اعضای شورای روستا و افراد تاثیرگذار در این منطقه آن را به خوبی پیش ببریم.

فارس: گویا مشکلات خانوادگی و اعتیاد از جمله معضلات این روستاست برای رفع آنها چه اقداماتی انجام دادید؟

معتقدم وقتی یک روحانی وارد منطقه‌ای می‌شود باید ببیند چگونه می‌تواند مشکلی از مشکلات مردم آن منطقه را بر طرف کند و با چه ابتکاراتی می‌تواند پاسخگوی نیاز مردم باشد، ما نیز با توجه به مراجعات بسیار مردم در بخش مشاوره تصمیم گرفتیم دوره‌هایی را برگزار کنیم، در این مسیر علاوه بر اینکه از ظرفیت خواهرم و همسرش که هر دو روانپزشک هستند، استفاده کردم، در یکی از حسینیه‌های روستا کلاس‌های مشاوره را در بخش همسرداری، فرزندپروری و… برگزار کردیم، البته ناگفته نماند همسرم که خود نیز تحصیل کرده رشته حقوق است کمک زیادی کرد و بخش مهمی از کار انجام شد.

در تشکیل جامعه مهدویت، خانواده سالم و تربیت فرزند نیز کلاس‌هایی را برگزار کردیم، خوشبختانه بعد از اعلام برنامه و پس از گذشت یک هفته از آمار افراد حاضر در جلسات به ۵۰۰ نفر رسید که در نوع خود جالب بود.

پیش از ما نیز روحانیون حاضر در روستا کلاس‌هایی را برگزار می‌کردند اما بیشتر جلسات قرآنی بوده و تخصصصی اجرا نمی‌شد، معتقدم علاوه بر برگزاری کلاس‌های قرآنی باید متناسب با نیاز جامعه آموزش‌هایی را در دستور کار قرار داد. در حال حاضر نیز با شیوع بیماری کرونا کلاس‌ها تعطیل شده است که امیدواریم با پایان یافتن بیماری بار دیگر بتوانیم آنها را اجرایی کنیم.

فارس: کلاس‌هایی که برگزار کردید آیا در فضای روستا و بهبود شرایط خانواده‌ها موثر بوده است؟

بله …افرادی که که برای مشاوره مراجعه می‌کردند کم نبودند، آنها هنگام مراجعه می‌گفتند ما پیش از این نمی‌دانستیم چگونه با این مشکلات برخورد کنیم.

فارس: با توجه به اینکه چند سالی است در این روستا فعالیت می‌کنید مهمترین نقاط قوت و ضعف این منطقه را چه می‌دانید؟

اکثر جوانان این منطقه روشنفکر و درصد بالایی باسواداند، این امر کار تبلیغ را راحت می‌کند که نقطه قوت یک منطقه است، اتحاد مردم روستا نیز از دیگر مزیت‌هاست. در کنار اینها مشکلات خانوادگی، اعتیاد و بیکاری وجود دارد و باید حل شود.

فارس: آیا‌ در این مدت به مشکل بزرگی برخوردید که برای حل آن سختی زیادی را متحمل شوید؟

بله سال ۹۵ وقتی در روستای پشته‌جین تبلیغ می‌کردم، متوجه شدم جوانی بی‌گناه هنگام جدا کردن دو فرد در حال نزاع به طور بسیار اتفاقی و ناخوادآگاه مرتکب قتل شده است، جوانی که بسیار مومن بود و خانواده او نیز خانواده سالمی و مومن بودند.

خانواده فرد مقتول با وجود اطلاع از این بی‌گناهی حاضر نبودند رضایت دهند و از خون عزیز خود بگذرند به همین دلیل فرد جوان نیز منتظر اعدام بود. ما برای اینکه بتوانیم خانواده فرد مقتول را راضی کنیم بسیار تلاش کردیم، تقریبا در مدت دو سال افراد زیادی تلاش کرده بودند رضایت خانواده را جلب کنند اما نتوانسته بودند کاری از پیش ببرند. برای اینکه بتوانم رضایت این خانواده را جلب کنم، از باب همدردی با آنها وارد شدم و تلاش کردم مرحله به مرحله آنها را به سمت گذشت از فرد قاتل سوق دهم اگرچه این کار یک سال طول کشید و من در این راه سختی بسیاری کشیدم و مورد اهانت و سوء ظن هم قرار گرفتم اما خوشبختانه در نهایت خانواده مقتول قبول کرد به شرط دریافت دیه و خروج آن جوان و خانواده‌اش برای همیشه از روستا، رضایت دهد.

البته ما برای تأمین ۲۵۰ میلیون تومان دیه آن هم در مدت دو ماه با مشکلات بسیاری مواجه شدیم اما در نهایت توانستیم با کمک خیران و مردم روستا این مبلغ را تهیه کنیم و به خانواده مقتول دهیم. راستش را بخواهید در این مسئله واقعا حضور و کمک خدای متعال را احساس کردم. جالب است بدانید ۸۰ درصد دیه را توانستیم با تبلیغ و فراخوان در فضای مجازی تامین کنیم و بخشی از دیه نیز معادل ۷ میلیون تومان توسط خانواده آن جوان تامین شد، و این مسئله با همه سختی‌هایی که داشت به یکی از خاطرات شیرین من تبدیل شد. وقتی نامه آزادی این جوان را از دادگستری گرفتیم تمام آن سختی‌ها و تلخی‌ها از خاطرم رفت.

فارس: به عنوان یک مبلغ چند ساعت از وقت خود را به ارتباط با مردم و رسیدگی به مشکلات آنها اختصاص می‌دهید؟

تقریبا من و همسرم بیش از ساعات روز را درگیر رسیدگی به مشکلات مردم هستیم، یعنی از ساعت ۷ صبح تا پاسی از شب.

فارس:در این سالهایی که به امر تبلیغ مشغول هستید آیا از کار خود خسته‌ شده‌اید؟

من پیش از حضور و تبلیغ در روستا مشغول کار اداری بودم اما این کار با روحیات من سازگار نبود، دوست ندارم کار اداری انجام دهم و به همین دلیل بهترین کاری که احساس می‌کنم به واسطه آن می‌توانم مثمر ثمر باشم و مشکلی بر طرف کنم، همین تبلیغ است.

فارس: به نظر شما چه عاملی سبب موفقیت یک فرد به عنوان امام روستا می‌شود؟

یک روحانی قبل از اینکه وارد یک منطقه ای شود باید خودسازی کرده و یک فرد به‌روز و پاسخگو، عامل به سخنان خود و دلسوز باشد. وقتی یک روحانی چنین ویژگی‌هایی داشته و مردم نیز از آن مطلع شوند آن وقت این فرد مورد اعتماد و محل رجوع مردم می‌شود.

مردم باید سخنان یک روحانی را در رفتار او نیز مشاهده کنند تنها در این صورت است که با او ارتباط برقرار کرده و دوستش خواهند داشت و آن وقت است که مردم احساس می‌کنند این فرد تکیه‌گاه آنها بوده و اگر نباشد قطعا با مشکل مواجه می‌شوند وگرنه تنها اقامه نماز در یک منطقه آن طور که باید و شاید گره‌ای از مشکلات مردم باز نمی‌کند. در واقع اقامه نماز جماعت با وجود اهمیت بالایی که دارد و یکی از وظایف فرد روحانی است اما یک مبلغ باید ملجأ و پناهگاه مردم باشد.

فارس: چگونه یک روحانی می‌تواند جامعه را به سمت مهدویت هدایت کند؟

یک روحانی علاوه بر حل مشکلات مردم، با توجه با جایگاه و برنامه‌های بلندمدتی که دارد می‌تواند جامعه‌ای را به سمت مهدوی شدن هدایت کند. هرچند مشکلاتی در روستاها وجود دارد و امکان اجرای برنامه‌ها به سبک جدید وجود ندارد اما آنچه اهمیت داشته این است که با حضوری ناقص نمی‌توان چنین هدفی را محقق ساخت.

فارس: ممنون از اینکه وقتی را برای ما اختصاص دادید، صحبت پایانی دارید که بخواهید بگویید؟

حرف دیگری ندارم اما یک خاطره‌ای دارم دوست دارم برایتان بگویم. شاید باورتان نشود ما برای یک کودک ۶ ساله که از خانواده مستمندی هم بود جشن تولد گرفتیم کودکی که اصلا نمی‌دانست جشن تولد یعنی چه، وقتی ما برای او کیک تولد گرفتیم و جشنش برگزار شد، این کودک و خانواده‌اش حال عجیبی داشتند و این برای ما بسیار شیرین بود، همین اقدام ساده سبب شد نگاه و ذهنیت خوبی از یک روحانی در ذهن آن کودک و خانواده‌اش نقش ببندد.