اقامه دعوای ایران در دادگاههای بین المللی علیه جنایت شلیک به هواپیمای مسافربری با نفوذ آمریکا راه به جایی نبرد
به گزارش قائم آنلاین،با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص «افشای حقوق بشر آمریکایی» و نامگذاری هفته دوم تیرماه هر سال به این نام، حوزه احزاب در گفتوگوهای جداگانهای با کارشناسان سیاسی و حوزه بینالملل به بررسی ابعاد این موضوع پرداخت. احمد علی مقدم، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در یادداشتی اختصاصی درباره
به گزارش قائم آنلاین،با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص «افشای حقوق بشر آمریکایی» و نامگذاری هفته دوم تیرماه هر سال به این نام، حوزه احزاب در گفتوگوهای جداگانهای با کارشناسان سیاسی و حوزه بینالملل به بررسی ابعاد این موضوع پرداخت.
احمد علی مقدم، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در یادداشتی اختصاصی درباره «حقوق بشر آمریکایی» در خصوص جنایاتی که بدست آمریکا و ایادی منطقه ای آن برای ایران رقم خورد، معتقد است: از خاطره تاریخی ذهن مردم ایران ناصداقتی آمریکا پاک شدنی نیست، زیرا با ورق زدن صفحات تاریخ اوراق قابل توجه ای از جنایات آمریکا به عنوان مدعی حقوق بشر که ادعایش در این زمینه گوش سازمانهای بین المللی را کر کرده است دیده میشود. در فروردین سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) بود که اعضای شورای امنیت سازمان ملل در واکنش به استفاده صدام حسین از جنگافزارهای شیمیایی و پیشگیری از تکرار تهاجم های غیرانسانی صدام، مصوبهای را در محکومیت به کارگیری سلاح شیمیایی توسط این کشور گذراندند که با وتوی آمریکا بیاثر شد.
آنچه در ادامه میآید مشروح یادداشت علیمقدم عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی است:
حمایت آمریکا از دست پرورده خود و جلوگیری از منع ادامه جنایات جنگی او منتج به این شد که در ۷ تیر ۱۳۶۰ بمباران شیمیایی سردشت رقم بخورد و صدهها تن که در معرض گازهای سمی قرار گرفتند، مسموم شدند و مظلومانه جان بسپرند و این عمل ددمنشانه هزاران تن مجروح به جای گذاشت که سالهای سال است با زخم جنایات آمریکا و ایادیش به سختی زندگی می گذرانند.
هنوز چند ماهی از این حادثه نگذشته بود که حکومت بعث عراق در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ دستور نسل کشی مناطق کرد نشین حلبچه را با بمباران شیمیایی صادر کرد که هزاران تن کشته و مجروح ره آورد حمایت و پشتیبانی آمریکا از صدام بود و سومین حادثه غم بار تیرماه ۶۷ سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آبهای نیلگون خلیج فارس توسط آمریکا و پرپر شدن جان۲۹۰ انسان بیگناه، که قربانی خوی حیوان صفتی آمریکا شدند.
آنان که آمریکا را کدخدا می پندارند با عقل سلیم خود به قضاوت بنشینند که چگونه می شود دست مخملینی که از آستین گرگ بیرون می آید را دست دوستی پنداشت؟ کارنامه سیاهی همچون: اشغال کشور دومنیکن در سال۱۹۱۶، بمباران درسدن آلمان با۱۵۰ هزار نفر کشته در سال ۱۹۴۵، بمباران اتمی ناکازاکی و هیروشیکا و باقی گذاشتن ۱۵۰ هزار نفر کشته در سال ۱۹۴۵، دخالت مستقیم در جنگ داخلی یونان در سال ۱۹۴۹ با ۱۵۴ هزار کشته، کودتا در کوبا در سال۱۹۵۲، پی ریزی کودتا در کشور گواتمالا در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۶۶ حمله به ویتنام و بجا گذاشتن ۱۶۵ هزار کشته، ۱۹۷۰ اشغال کامبوج، ۱۹۷۳ کودتا در شیلی و قتل۱۰۰ هزار نفر انسان بی گناه، قتل۹۱۱ نفر از اعضاء معبد خورشید در سال ۱۹۷۸در منطقه گایانا سانفرانسیسکو توسط دولت وقت آمریکا، قتل و عام در کشور گرانادا در سال ۱۹۸۳، سال ۱۹۸۹ اشغال کشور پاناما، سال ۱۹۹۱ اشغال کشور عراق، جنگ در افغانستان از سال ۲۰۰۱ الی ۲۰۱۴ با دهها هزار کشته و مجروح، جنگ در عراق با صدها هزار کشته از سال ۲۰۰۳ الی ۲۰۱۰ و…
در این بین ایرانیان بیشتر از هر کشوری مورد جنایات آمریکا واقع شده است من جمله: مشارکت در کودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، حمایت و تحکیم پایههاى حکومت استبدادى شاه و تأسیس سازمان مخوف ساواک، مشارکت در کشتار هزاران تن از مردم در قیام خونین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، تحمیل قانون کاپیتولاسیون، تبدیل سفارت آمریکا در ایران به لانه جاسوسى، مصادره چند میلیارد دلار از اموال ایران به بهانه های واهی همچون بمبگذاری سال۱۹۸۳ مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت، ارائه کیفرخواست برای مصادره ۸۰ میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی، هجوم نظامى به ایران و واقعه طبس در سال ۱۹۸۰، برنامه ریزی کودتاى نوژه در سال ۱۹۸۰، چراغ سبز به صدام برای حمله به ایران، حمایت تسلیحاتى، اطلاعاتى و تأمین سلاحهاى شیمیایى عراق علیه ایران بین سالهای ۱۹۸۰ الی ۱۹۸۸، حمله به کشتىها و سکوهاى نفتى ایران در سال ۱۹۸۸، تاسیس صندوق ۲۰ میلیون دلاری تضعیف ایران، حمایت آشکار و پنهان از سازمان منافقین، اعمال تحریمهاى ظالمانه علیه ایران همچون قانون داماتو، قانون ایسا، تحریم S.722، حمایت آمریکا از گروهکهاى تروریستى همچون داعش، پژاک، جندالله، جیش العدل و…، حمایت از فتنه گران و ایجاد اغتشاش در سالهاى ۸۸ و ۷۸، ترور دانشمندان هستهاى و در نهایت جنایت بسیار برجسته ای که علناً آمریکا خصومت خود را با ایران به اثبات رساند و در آستانه این واقعه تلخ نیز قرار داریم، حادثه ساقط کردن هواپیماى مسافربرى ایران و کشتن ۲۹۰ نفر انسان بی گناه در ۱۲ تیر سال ۶۷ (۱۹۸۸) با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواساس وینسنس آمریکا است.
با وقوع این حادثه آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس رنگین از خون بی گناهانی شد که دریا به امانت آرامشگاه جنازهای مطهر تعداد زیادی از آنان گشت و ننگ این سفاکی بر پیشانی آمریکا تا همیشه تاریخ ثبت شد و با اعطای مدال شجاعت بخوانید جنایت به ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی شلیک کننده موشک مهر تاییدی بر عمدی بودن شلیک به سمت هواپیمای مسافربری زد و به دنیا عملاً اعلام کرد تنها آنهایی که ما تعیین می کنیم بشرند و از حقوق انسانی برخوردارند، جان بقیه انسانها تا جایی ارزش دارد که در مقابل مطامع آمریکا ایستادگی نکند.
هر چند که ایران با اقامه دعوا در دادگاه های بین المللی و ارائه کیفرخواست; رسیدگی به جنایت ضد بشری آمریکا در شلیک به هواپیمای مسافربری که بر خلاف همه پروتکل های بین المللی است را خواستار شد تا تنبیه این کشور صورت گیرد, اما بدلیل اعمال نفوذ آمریکا راه به جایی نبرد و هرگز عاملان این حادثه مورد پیگرد قانونی واقع نشدند تا برگی دیگر بر سند مظلومیت ایران افزوده شود.
در حالی در جریان این حادثه ۶۶ کودک بی گناه قتل و عام شدند که تنها جرمشان تعلق داشتن به کشوری بود که حاضر نبود قطعنامه های ظالمانه سازمان ملل در مورد پایان دادن به جنگ ایران و عراق را بپذیرد و آمریکا به زعم واهی خود پنداشت از این طریق می تواند دست پرورده خود را از فرو رفتن بیشتر در باتلاق جنگ ایران و عراق رهایی بخشد و ایران را مجبور به پذیرش قطعنامه های سازمان ملل کند.
همه این سیاهه، تنها سر فصل کوچکی از فهرست بلند بالای جنایات آمریکا در ایران و دنیاست. که موجب شده است حافظه تاریخی مشترکی از این جنایات بین ما و مردم دنیا شکل بگیرد. حافظه ای مشترک که به نوبه خود می تواند آغاز پیوند جهانی برای هجمه ای بین المللی علیه زرخواهان و زورگویان استکباری و بخصوص آمریکا پدید آورد.
موجبات دشمنی آمریکا با ایرانیان زرخواهان اروپایی که به امید منفعت بیشتر آمریکا را جستند، در آنجا سکنی گزیدند، بومیان و سرخپوستان قاره آمریکا را مزاحم قلمداد کرده و به فجیع ترین وضع از سر راهشان برداشتند. مبرهن است دولتی که ماهیت ابتداییش بر غارت و کشتار شکل گرفته باشد هرگز نمی تواند از سر خیرخواهی دست دوستی به سوی ملتی دراز کند.
قبل از پیروزی انقلاب آمریکا روابط حسنه ای با رژیم پهلوی برقرار کرده و با قرار دادهای نفتی که با ایران بسته بود و با وجود مستشاران نظامی و صنعتی که با حقوقهای بسیار بالا در دولت وقت به کار گرفته شده بودند، عملاً به غارت منابع کشور می پرداخت و با جاسوسی و تحمیل خواسته های خود نیز نبض سیاسی کشور را در دست داشت و از درون پایه های مذهبی و فرهنگی ایران را با تزریق فرهنگ آمریکایی دچار استحاله می نمود.
شاه در عین اینکه نقش ژاندارم و حافظ منافع در منطقه زرخیز خلیج فارس را برای آمریکا بازی می کرد، ایران را به جزیره ثبات منطقه برای آمریکا بدل کرده بود. با پیروزی انقلاب و اضافه شدن پسوند اسلامی به نوع حاکمیت ایران، اختلاف تئوریک و مبنایی آمریکا با ایران آغاز گشت و با رهبری امامی که فرمود: «رئیس جمهور آمریکا بداند منفورترین افراد نزد ملت ایران است و هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.» جرقه های ابتدایی مبارزه با استکبار جهانی در ایران زده شد.
پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی، آمریکا که خود را قدرت بلا منازع دنیا می دید هرگز تاب تحمل قدرتی که هرچند توان تسلیحاتی آنچنانی نداشت اما از قدرت ایدئولوژیی برخوردار بود و بیم آن می رفت پیشقراول و الگوی ملتهای منطقه شود، را نداشت. قدرتی که در صحنه ایدئولوژیک به مبارزه تئوریک با هژمونی آمریکا برخاسته بود.
ما معتقد به این آیات شریف هستیم که خداوند می فرماید: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا و لاتَظلمون و لاتُظلمون» (سوره مبارک نساء/ آیه ۱۴۱). بر طبق این آیات بر هر انسان آزادی خواهی مبارزه با استکبار فرض است و امام راحل نیز که رهبری نهضت جهانی مبارزه با امپریالیسم جهانی را بر عهده داشت این پرچم را در دنیا برافراشت.
بر طبق عقاید شیعه که از مسلمانی ساقط می شود آنکه ظلم بر مظلومی را ببیند و ساکت بنشیند. به تدریج این نوع نگاه استکبار ستیزی حضرت امام(ره) دید جهانی پیدا کرد و گستره مبارزه و نهضت امام راحل، همه مظلومان عالم را در برگرفت و امام راحل حتی در مورد جنگ تحمیلی عقیده داشتند جنگ جنگ تا رفع فتنه به این معنا که بساط ظلم را باید از جهان برچید تا با برافراشتن پرچم استقلال خواهی ملتها، بر تارک تاریخ به حضیض ذلت رفتن استکبار جهانی حک شود.
با دم میسحایی امام (ره) که فرمودند: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» نگاه استکبار ستیزی حضرت امام رحمت الله علیه جهانی گشت و جانی تازه در کالبد مستضعفان عالم دمیده شد و در دل زخم خوردگان جنایات آمریکا در گوشه گوشه عالم روزنه امیدی برای باز پس گیری حقوق حقه از دست رفته شان پدیدار گردید.
به گفته یونیسف چرا باید سالانه شاهد مرگ هفت میلیون کودک کشورهای زرخیز آفریقایی بر اثر سوء تغذیه باشیم و منابع به تاراج رفته این کشورها به جیب آمریکا و غربی ها برود؟
چرا باید به سهولت سرمایه ملتی که با فقر و فلاکت دست به گریبانند به غارت برود و زر سالاران بساط عیش و نوش بگسترانند و به خدمتکاران سیاه چرده پوزخندی از سر تمسخر بزنند!
با رحلت امام (ره) پرچم ظلم ستیزی به مقام معظم رهبری سپرده شد و ایشان با صلابت بر مواضع استکبار ستیزی ملت ایران پافشاری کرده و فرمودند: «آنچه که نقطه مقابل نظام اسلامی است استکبار است. استخوان بندی استکبار در طول تاریخ، ثابت، اما روشهای آن متفاوت و متغیر بوده است.»
حضرت آیت العظمی الله خامنه ای با اشاره به استمرار دشمنی رؤسای جمهور آمریکا از اول انقلاب تاکنون، می فرمایند: «تحریک قومیتها، تدارک کودتا، تحریک صدام و کمک بی پایان به عراق، تحریم و انواع فشارهای دیگر، نشانه دشمنی مداوم آمریکا با ملتی است که سی و پنج سال پیش در منطقه حساس غرب آسیا، حرکتی مستقل را آغاز کرد و با وجود همه دشمنی ها، به رشد خود ادامه داد و به الگوی ملتهای منطقه تبدیل شد»
نمی توان هیچ گوشه از جهان را پیدا کرد که زخم خورده جنایات آمریکا نباشد اما جالب است که نیکی هیلی سفیر کنونی آمریکا در سازمان ملل با وقاحت ایران را متهم به دست داشتن در تمامی حوادث تروریستی دنیا می داند! جای تعجب ندارد که دولتمردان استکبار ستیز آمریکای جنوبی یکی پس از دیگری به مرگی مشکوک که دست عُمّال آمریکا را در ابتلای آنان به وضوح می توان یافت، از پای در می آیند!
آیا با وجود آنکه دلهای ملتهای مظلوم و مستضعف جهان را وجود نقطه مشترک مبارزه با آمریکای مستکبر به هم پیوند زده و عزمی جهانی را برای آزاد شدن از زیر یوغ آمریکا شکل گرفته است، رواست در مقطع کنونی پرچم مبارزه با امپریالیسم را زمین بگذاریم و به اردوگاه شیاطین بپیوندیم؟!
متاسفانه با تسلیم و ضعفی که دستگاه دیپلماسی از خود نشان داد غرب با این پیش زمینه فکری پای میز مذاکره آمد و سعی کرد با امتیاز گرفتن به جهان بگوید پایگاه مقاومت جهان یعنی ایران از هم فرو پاشیده است. اما بداند زهی خیال باطل!
اصلاح طلبانی همچون خاتمی که خواهان آب شدن یخ بی اعتمادی به آمریکا در ایران هستند و یا آقای روحانی که ایرانیان را از گفتن شعار مرگ بر آمریکا نهی می کند به مثابه آنانند که پای دیوار سفارت آمریکا ایستاده اند تا پای دانشجویانی که برای تحقیر آمریکا از دیوارهای سفارت برای تسخیر لانه جاسوسی بالا می روند را بکشند و مانع بالا رفتنشان شوند و پای میز مذاکره بنشانند.
بوش در حالی ایران را محور شرارت خواند که ایرانیان همواره محور صلح بوده اند. با وجود آنکه امپریالیسم جهانی جز خواری ما چیز دیگری نمی خواهند، باید هیبت پوشالی آمریکا و ایادی منطقه ای اش را همچون دولت سعودی زیر دست و پا له کنیم تا به عنوان الگو به دیگر کشورها جرات و جسارت مبارزه علیه استکبار جهانی را بدهیم.
باید از موضع قدرت خلل ناپذیر، استحکام و قدرتی که خداوند به مومنان در آیه ۱۰ سوره مبارک فاطر داده است و می فرماید: «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا» (سوره مبارکه فاطر/۱۰) با آمریکا و همپیمانانش برخورد کنیم و عزت ایرانیان را به منصه ظهور بگذاریم.
ما پرچم مبازره با امپریالیسم را در جهان برافراشته ایم و کشورهای مظلوم دنیا و مستضعفان عالم این پرچم را به امانت به دست ما سپرده اند. اگر ما نیز در مقابل زورگویی آمریکا سر تعظیم فرود بیاوریم نتیجه آن عقب نشینی و دنبال روی همه مستضعفان جهان از ما خواهد بود و به چشم خود خواهیم دید که دنیا در سیطره یکه تازیهای آمریکا وارد وادی هلاک و نیستی می شود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0