کودکی را دیدم که با ناخنش ور رفته بود و آن را زخم کرده بود به طوری که خون راه گرفته بود. مادرش با خشم از او پرسید: چی شد که خون آمد؟ و کودک پاسخ داد: گیر کرد به کابینت! چرا عکس العمل کودک این بود؟ طبیعتا اگر میگفت خودم به ناخنم ور رفتم، مادرش خشمگین و عصبانی، به او میتوپید. این دروغهای کوچک، مقدمۀ دروغهای بزرگی است و همه و همه، از ترس از عکسالعمل دیگران نشأت میگیرد.
اگر میخواهیم فرزند صادق و راستگویی داشته باشیم چه کنیم؟
۱. به خاطر راستگویی در تنبیه کودک تخفیف قائل شوید
وقتی فرزندتان کار اشتباهی انجام میدهد، اما راستش را میگوید، به خاطر راستگویی اش، در تنبیه او تخفیف قائل شوید.
۲. به خاطر هر اشتباه کوچک و بزرگی او را به سختی تنبیه نکنید
به خاطر هر اشتباه ریز و درشتی، او را به سختی تنبیه نکنید. اگر وقتی پاکنش را گم میکند به اندازه وقتی که مثلا به خواهر کوچکترش آسیب میزند، او را دعوا کنید به او یاد دادهاید که برای در امان ماندن از هر تنبیهی، دروغ بگوید. حتی برای مسائل کوچک و کم اهمیت.
۳. از فرزندتان بازجویی نکنید
از فرزندتان بازجویی نکنید و وقتی میخواهید با صداقت چیزی را با شما در میان بگذارد، دوستانه درباره موضوع با او صحبت کنید.
۴. به او هنر عذرخواهی کردن را بیاموزید
به او بگویید هر کدام از ما اشتباهاتی داریم اما به هر حال باید مسئولیت کاری را که کردهایم بپذیریم و اگر لازم است، به خاطرش عذرخواهی کرده یا تنبیه شویم.
۵. اگر در جایی که انتظارش را نداشتید راست گفت، تشویقش کنید
اگر جایی که انتظار میرفت دروغ بگوید، راست گفت، تشویقش کنید و جایزه بدهید.
۶. خودتان همیشه راستگو باشید
خودتان صداقت را باید در جزئیترین مسائل زندگی هم رعایت کنید و حتی دروغ مصلحتی نگویید. فرزندتان باید یاد بگیرد که دروغگویی هیچ توجیهی ندارد و راستگویی ارزشی مطلق است که در همه حال باید رعایت شود.
۷. بالهای خیالپردازی کودک را نبرید
گاهی دروغگویی کودک جنبۀ خیالپردازیهای کودکانه را دارد و جدی نیست. آنها را دروغ فرض نکنید و به مقابله برنخیزید. اتفاقا تخیلات، پایۀ خلاقیت است و در هر کودکی باید وجود داشته باشد. اما اگر تخیلات فانتزی، مثل «دوست نامرئی» تا سنین مدرسه ادامه یافت، تا جای ممکن نباید به این تخیلات پر و بال ندهید.
۸. به او بگویید او را همان گونه که هست دوست دارید
به او بگویید او را همین گونه که هست بیشتر دوست دارید و لازم نیست بخواهد با دروغگویی تصویر بهتری از خودش نشان دهد.
۹. دروغ مصلحی و دروغ غیرمصلحتی ممنوع
برای بچهها دروغ مصلحتی و دروغهای بزرگ با هم فرقی ندارند. توقع نداشته باشید آنها درک کنند. برای خودتان این دو هم نباید فرقی داشته باشد.
۱۰. او را مجبور به دروغ گویی نکنید
مطلبی را که خودتان پاسخ آن را میدانید، از کودک نپرسید. به این معنا که کودک را در موقعیتی قرار ندهید که به دروغگوئی تشویق شود. برای مثال، وقتی از کودک میپرسید: «تو با ماژیگ روی دیوار آشپزخانه خط کشیدی؟» بدیهی است که او از ترس عصبانیت شما پاسخ خواهد داد: «نه». در حقیقت حالت گفتۀ شما او را به دروغگوئی واداشته است. در اینجا میتوانید به کودک بگوئید: «… چه بد شده که روی دیوار خط کشیدی، بهتر است با کمک هم آن را پاک کنیم و فکر جدیدی برای نقاشیهای دیواری تو بکنیم»
۱۱. به قولهایتان پایبند باشید
وقتی قولی به کودک میدهید، حتماً به آن پایبند باشید و به آن عمل کنید. اگر به کودک میگوئید: «بعد از ظهر تو را به پارک خواهم برد»، حتماً این کار را بکنید.
۱۲. به او هرگز نگویید تو یک دروغگو هستی
به کودک نگوئید: «تو یک دروغگو هستی». این جمله او را به حالت دفاعی میاندازد و ممکن است از آن هنگام به بعد خود را دروغگو بداند و چون امیدی به تغییر نگرش شما ندارد، دروغگو باقی بماند.
معرفی یک بازی برای خردسالان:
به کودک بگویید: من کارهایی انجام میدهم و سپس دربارۀ آن با تو صحبت میکنم. برای مثال، دو مداد بردارید و بگوئید: «من دو مداد برداشتم.» یک عروسک بردارید و بگوئید: «من یک عروسک برداشتم» و اقدامات مشابه را انجام داده و عین کاری که کردهاید را شرح دهید. از فرزندتان نیز بخواهید که کاری را انجام بدهد و آنچه را که دیده و شنیده است را بهطور کامل تعریف کند.
در مرحلۀ بعد تضاد در گفتار را نشان دهید. برای مثال، کتابی بردارید و بگوئید: «من میز را برداشتم» آنگاه از کودک بپرسید: «آیا من راست گفتم؟» یا عروسکی را بردارید و بگوئید: «من یک کامیون برداشتم؟» آنگاه از کودک بپرسید: «آیا من راست گفتم؟»
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0