کد خبر : 31767
تاریخ انتشار : شنبه 22 جولای 2017 - 20:40
-

جپاروف: تهران هم مثل تاشکند شلوغ است

جپاروف: تهران هم مثل تاشکند شلوغ است

به گزارش قائم آنلاین،سرور جپاروف پس از کلی حرف و حدیث و در حالی که منصوریان تقریبا قید پیوستنش به استقلال را زده بود در دفتر باشگاه استقلال حضور یافت و از آنجا هم به هیأت فوتبال رفت تا حتی خود استقلالی ها را هم غافلگیر کند. او در اردوی ارمنستان هم حضور یافت و

به گزارش قائم آنلاین،سرور جپاروف پس از کلی حرف و حدیث و در حالی که منصوریان تقریبا قید پیوستنش به استقلال را زده بود در دفتر باشگاه استقلال حضور یافت و از آنجا هم به هیأت فوتبال رفت تا حتی خود استقلالی ها را هم غافلگیر کند. او در اردوی ارمنستان هم حضور یافت و تا حد زیادی خیال کادر فنی استقلال را راحت کرد که می تواند با اندکی بدنسازی خودش را به تیم برساند.  متن صحبت های کاپیتان تیم ملی ازبکستان با فردا را در ادامه می خوانید.

فردا: خودتان را بیشتر معرفی می کنید؟
– من متولد دوم اکتبر سال ۱۹۸۲ در شهر چیرچیق ازبکستان هستم.
فردا: آن زمان شما در شوروی به دنیا آمدید؟
– بله هنوز کشور شوروی به جمهوری های مختلف تقسیم نشده بود. من هم در آن زمان به دنیا آمدم. البته الان با خانواده ام در تاشکند زندگی می کنیم.
فردا: چه شد که بالاخره استقلالی ماندید؟
– نمی خواهم درباره مسایل اداری و حقوقی هیچ حرفی بزنم چون همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد.
فردا: بالاخره باید تصمیم می گرفتید که استقلالی بمانید. چه عاملی باعث شد این تصمیم را بگیرید؟
– بحث اخلاقی برای من از هر چیز دیگری مهمتر است. نمی خواستم پیش خودم موضوعی ناتمام بماند.
فردا: چه موضوعی؟
– به هر حال وقتی من زمستان سال پیش به تهران آمدم و در تمرینات استقلال شرکت کردم بهتر متوجه شدم که این تیم چه تیم پرطرفداری است و برای همین هم دوست داشتم با این تیم موفقیت بزرگی بدست بیاورم. از طرفی هواداران استقلال هم در زمین تمرین یا فضای مجازی خیلی به من محبت نشان دادند و اینها همه سبب شد تا من خودم را به نوعی از نظر اخلاقی بدهکار استقلال بدانم.
فردا: آمدید که جبران رفتن تان را بکنید؟
– رفتن؟ من که نخواستم بروم! متأسفانه اتفاقاتی رخ داد که باشگاه با مشکل جذب بازیکن مواجه شد. امیدوارم این اتفاق دیگر برای استقلال رخ ندهد. من به دلیل شرایطی که بود به سپاهان رفتم.
فردا: آنجا راحت نبودید؟
– می خواهم فقط درباره استقلال حرف بزنم. از همه مسئولان باشگاه سپاهان هم ممنونم. روزهای خوبی با این تیم داشتم.
فردا: برنامه تان از بودن در استقلال چیست؟
– طبیعی است که استقلال یکی از دو تیم پرطرفدار ایران و هر سال مدعی قهرمانی است. من هم که چیزی جز این در فوتبال یاد نگرفته ام.
فردا: که قهرمان شوید یا به تیم های قهرمان بپیوندید؟
– هر دو! من در کره، عربستان و ازبکستان هم که بازی کردم همیشه تیمم قهرمان شده است. الان هم آمده ام که با استقلال قهرمان شوم.  باید کلکسیون جام هایم را با این جام تکمیل کنم.
جپاروف
فردا: چرا این اتفاق برایتان می افتد؟
– چون روحیه ام اینگونه است. به چیزی جز قهرمانی فکر نمی کنم و این را به دیگر بازیکنان تیمم هم می گویم.
فردا: می دانید خط هافبک استقلال پر از هافبک است؟
– حتما استقلال نیاز داشته وگرنه این اتفاق نمی افتاد. سرمربی تیم بر اساس نیازهایش بازیکن جذب می کند.
فردا: در این مدت تمرین می کردید؟
– البته! من بازیکن حرفه ای هستم و در روزهایی که با استقلال تمرین نمی کردم هم بدنم بدون تمرین نمی ماند.
فردا: فکر می کنید به سطح آمادگی تیم استقلال رسیده اید؟
– حتما! همه این مدت که با تیم به ارمنستان رفتم زیر نظر بدنساز استقلال بدنسازی می کردم و هم با یک دوره فشرده به استقلالی ها رسیدم.
فردا: به هماهنگی لازم با تیم رسیدید؟
– شاید این برای یک بازیکن تازه کار دشوار باشد ولی من با توجه به بازی در تیم ها و لیگ های مختلف توانستم زود خودم را به شرایط هماهنگی برسانم.
فردا: کلا لیگ ایران را در چه جایگاهی در آسیا می دانید؟
– سطح خیلی بالایی دارد. فصل قبل که برای سپاهان توپ می زدم به وضوح مشخص بود. ما حتی یک بازی آسان هم نداشتیم. این موضوع قطعا در استقلال تشدید هم می شود.
فردا: راستی در دیدار تیم ملی تان با ایران بازی نکردید؟
– نه! فرصت به من نرسید. بازی تیم مان را از روی نیمکت می دیدم.
فردا: ارزیابی تان از تیم ملی ایران چیست؟
– تیم فوق العاده خوبی دارید. یک تیم یکدست و هماهنگ. صعود مقتدرانه تان به دور نهایی هم نشان دهنده این موضوع است. به نظرم در گروهی که هستیم ایران مستحق این صعود بود.
فردا: تیم ملی تان به جام جهانی می آید؟
– خیلی امید داریم. به ویژه که شما باید با کره بازی کنید و می توانید با شکست دادن کره شانس ما را بالا ببرید. بازی آخرمان هم که روبروی کره است. فکر می کنم اگر کمی خوش شانسی بیاوریم می توانیم به جام جهانی برویم.
فردا: : فکر می کنید تیم ما به دور دوم جام جهانی برود؟
– این احتمال زیاد است. درباره جام جهانی نمی توان پیش بینی کرد. ولی امیدوارم این اتفاق برای تان بیفتد چون تیم تان لیاقتش را دارد.
فردا: درست است که طرفدار سفت و سخت بازی اسطوره باشگاه رئال مادرید هستید؟
– عاشقش هستم. اینقدر رائول (گونزالس) را دوست دارم که اسم پسرم را هم رائول گذاشته ام. فوتبالش محشر بود. هم گل می زد هم پاس گل می داد و هم رهبری تیمش را می کرد.

فردا: از چه طریق در تیم با ایرانی ها حرف می زنید؟
– اگر کسی ازبکستانی بلد باشد(خنده) که حتما با او به زبان خودم حرف می زنم ولی در غیر اینصورت انگلیسی را خوب بلدم.

فردا: فارسی یاد نگرفته اید؟
– خیلی کم. در حد سلام، خداحافظ، عزیزم و از این حرف های ابتدایی در معاشرت روزانه. البته در این مدت که با تیم به ارمنستان رفتم کمی اوضاع فارسی ام بهتر شده است.
فردا: اصطلاحات فوتبالی را یاد نگرفته اید؟ مثل پاس بده، شوت بزن، بلند، کوتاه، بیا عقب و از این حرف ها؟
–  آنها را هم تا حدی بلد شده ام. البته با توجه به استعداد خوبی که در ارتباط برقرار کردن دارم می توانم زود فارسی را یاد بگیرم.
فردا: حال وهوای زندگی در ایران چطور است؟
– خیلی خوب است. فرق چندانی با تاشکند ندارد. تهران شهر پیشرفته و بزرگی است. می توان گفت تهران هم یکی از پایتخت های مهم دنیاست که مادامی که در آن زندگی نکرده اید به حقیقت این موضوع پی می برید.  آنجا هم ترافیک داریم و در تهران هم خیلی اوقات در ترافیک می مانیم. ولی ر کل من زندگی در شهرهای بزرگ را دوست دارم.
فردا: ناراحت نیستید که از تاشکند دور هستید؟
– البته که ناراحتم. ولی در این سالها بارها از شهر و خانه ام دور بودم. چند سال هم در کره جنوبی و عربستان بودم و با این وضعیت آشنایی دارم. دوست دارم که در سال آخر فوتبالم در یکی از شهرهای مهم دنیا و خاورمیانه بازی می کنم و البته برای یکی از بهترین تیم های ایران و قاره آسیا.
فردا: چند فرزند دیگر دارید؟
– دو دختر دیگر هم دارم. البته رائول پسر بزرگم است و دختر کوچکم ۳ سال و نیمه است.
فردا: چه غذایی را در ایران بیشتر می خورید؟
– همه غذاهای شما خوشمزه هستند و اتفاقا اگر بخواهم هر غذایی که دلم می خواهد را بخورم باید قید بازی کردن در بالاترین سطح حرفه ای را بزنم. شما کباب های فوق العاده ای دارید و خورش های تان هم خیلی خوب و خوشمزه هستند.
فردا: فکر می کنید چرا غذاهای ایرانی این قدر خوشمزه هستند؟
– فکر کنم به دلیل اهمیتی است که شما به نوع طبخ آن می کنید. ادویه های تان خیلی اندازه و به جا هستند. من که وقتی برای غذا خوردن به رستوران ایرانی می روم کنترلم را از دست می دهم. باید مراقب باشم که اضافه وزن نیاورم.
فردا: می دانید منصوریان هم رستوران دارد؟
– بله شنیده ام. قرار است یک شب با خانواده ام به رستورانش بروم.
فردا: آرزویتان در فوتبال چیست؟
– تیم ملی مان به جام جهانی برسد. این اتفاق خیلی برایم مهم است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

یازده − 7 =