فرار یا قرار؟
۲ باور اصلی اشتباه درباره اعتیاد وجود دارد؛ اول اینکه اکثر افراد، فرد معتاد را به جای اینکه بیماری ببینند که نیاز به درمان و مراقبت دارد، مجرم درنظر میگیرند و باور دوم اینکه افراد تصور میکنند اعتیاد درمان و راه علاجی ندارد و با بازشدن پای آن به زندگی، روزگار آن خانواده حتما سیاه خواهد شد. واقعیت، اما بر خلاف این باورهاست؛ اولا باور مجرم بودن فرد معتاد برای افرادی است که امکان تأمین هزینههای مالی مصرف مواد را ندارند و به ناچار به راههای خلاف تأمین مالی روی میآورند ولی بسیاری از افراد بسیار شریف و محترم هستند که هرچند متأسفانه به این بیماری مبتلا شدهاند، اما هیچ جرمی را مرتکب نمیشوند. نکته دیگر اینکه این روزها افراد زیادی هستند که با روشهای مختلف اعتیادشان را کنترل و حتی درمان کردهاند و به زندگی عادی بازگشتهاند. پس این مهم است که شما در این برهه حساس از زندگیتان ابتدا باورهای غلط را دور بریزید و منطقی تصمیم بگیرید و بعد هم تصمیم درست بگیرید. فرار کردن و جمع کردن چمدان و رفتن از خانه، یا بیرون انداختن و طرد همسر مبتلا به اعتیاد راه خوبی بهنظر نمیرسد و بیشتر پاککردن صورت مسئله و فرار است؛ فراری که زندگی شما را متلاشی خواهد کرد و به راه بیبازگشتی خواهد کشاند و همسرتان را هم به ورطه نابودی خواهد برد. راه دیگری هم وجود دارد؛ اینکه بمانید. همراهی کنید، تدبیر کنید و زندگیتان را از سرازیری سقوط به اوج محبت و دوستی برگردانید. این مسیر، ناهموار و سنگلاخی است، اما غیرقابل عبور نه. با یک تصمیم محکم، توکل به خدا و استقامت، امید برای پیروزی کم نیست؛ بسمالله.
محبت و همراهی
کاملا قابل درک است که شما نگرانید، سردرگمید، نگران آینده زندگیتان هستید و حتی گیج شدهاید که چه کاری باید انجام دهید. این را ولی مطمئن باشید که بدترین کاری که در این موقعیت میتوانید بکنید این است که همسرتان را مورد شماتت و سرزنش قرار دهید یا از او دور شوید و قهر و دلخوری در رابطه زناشوییتان بهوجود بیاورید. نخستین قدمی که باید بردارید این است که مثل افرادی که دچار بیماری شدهاند و دارودرمانی میکنند شما درمان همسرتان را از روش محبت درمانی آغاز کنید؛ بیش از پیش به او محبت کنید. ابراز علاقه و توجه نشان دهید و رابطهتان را صمیمی و گرم نگهدارید. در گام بعدی در موقعیتی مناسب و هنگامی که همسرتان حال و احوال خوبی دارد، با او صحبت کنید و بگویید که از اعتیاد او اطلاع دارید و تأکید کنید که در هر شرایطی در کنار او خواهید بود. دقت کنید اینجا جایی است که شما قرار است همراهی و پشتیبانی خودتان را به او اثبات کنید و نباید حرفی از درمان و مسیر ترک اعتیاد بزنید. با اینکه کار سختی است، اما در گام اول میتوانید تحت شرایطی خاص (یعنی عدماطلاع فرزندان و خانواده) از او بخواهید که برای مصرف مواد از خانه خارج نشود و فقط در محیط خاصی از خانه، مثلا بالکن، یا حیاط خلوت یا… مصرف موادش را انجام دهد. البته این کار نباید در فضای اصلی خانه اتفاق بیفتد و بهتر است در یک جای حاشیهای باشد. مزیت چنین رفتاری این است که شما همسرتان را در کنار خود نگه میدارید و جلوی وابسته شدن او به دوستیهای نامناسبی که در وعدههای مصرف مواد اتفاق میافتد را میگیرید و این کار به فرایند درمان او در آینده کمک خواهد کرد.
ترغیب به درمان
ممکن است بعضی با خود بگویند نباید فرصت را از دست داد و پیش از آنکه بیماری اعتیاد در جان همسرم ریشه کند باید هر چه سریعتر مشغول فرایند درمان و ترک مواد شود. این، اما چندان طرز فکر صحیحی نیست. همسر شما احتمالا مدتهاست که گامهای ابتدایی وابستگی به مصرف مواد را طی کرده و از زمان طلایی وابسته نشدن او به مواد گذشته است. این زمان معمولا خیلی پیش از بروز نشانههای قابلتوجه برای خانواده اتفاق میافتد و کم پیش میآید که خانواده در آن زمان طلایی متوجه اعتیاد فرد شود. نکته مهم، اما در فرایند درمان اعتیاد این است که فرد مبتلا، با انگیزه درونی و میل و رغبت و امیدواری وارد فرایند درمانی شود. پس مدتی به همسرتان زمان بدهید و او را از پشتیبانی و همراهی خود مطمئن کنید. بعد به او پیشنهاد کنید که برای آسیب ندیدن زندگی خانوادگیتان بهتر است با یک مشاور مشورت کنید و به این بهانه او را نزد یک روانشناس خبره در زمینه اعتیاد ببرید و از او بخواهید انگیزه لازم برای درمان را در همسرتان ایجاد کند. باز هم میگویم تلاش برای درمان سریع و با عجله معمولا منتهی به شکست میشود. همه تواناییهای همسرانهتان را برای ترغیب همسرتان بهکار بگیرید، اما عجله نداشته باشید و بگذارید همسرتان از لحاظ ذهنی برای پیوستن به فرایند درمان اقناع شود.
چه درمانی را انتخاب کنید؟
اینکه شما و همسرتان چه روش درمانیای را انتخاب کنید تا حدود زیادی بستگی به شخصیت روانشناختی همسرتان، نوع مواد مصرفی، مدت زمان و سابقه مصرف دارد. روشهای درمانی مختلفی از قبیل: درمانهای نگهدارنده با متادون و بوپرهنورفین یا روشهای پشتیبانی و حمایت جمعی یا حضور در کمپهای ترک اعتیاد و یا حتی مراجعه به روانپزشک و استفاده از داروهای روانپزشکی و یا درمانهای روانشناختی جمعی وجود دارد که جزئیات آن در این متن نمیگنجد و بهتر است آن را از مشاور و روانشناس پیگیری کنید، اما هر روش درمانیای را که انتخاب کردید، یک نکته را فراموش نکنید، اعتیاد یک بیماری مزمن طولانی مدت است که طی زمانی طولانی ریشههای آن در فرد بهوجود آمده و باعث ابتلای فرد به اعتیادشده و حالا درمان آن هم فرایندی مستمر، ادامهدار و طولانی خواهد بود. هر کدام از روشهای درمان را که در پیش بگیرید باید بدانید که همانند فردی که مبتلا به بیماری فشار خون یا دیابت میشود و باید تا پایان زندگی مراقبتهای خاص خود را پیگیری کند، اعتیاد هم بیماری مزمنی است که درمان و مراقبت از آن و پشتیبانی شما بهعنوان همسر باید تا پایان زندگی فرد ادامه داشته باشد و در غیراین صورت محکوم به شکست است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0