در خیابانهای شهر شاهد دانشآموزانی هستیم که کیف در دست با لباسهای رنگارنگ، شاد و بشاش به سوی مدرسه رهسپارند.
این روزها هم مثل هر اول مهر دیگری، همه چیز تکراری بود و هر کس در گوشه ذهن خود، اول مهر سالهای تحصیلیهای خود را مرور میکرد…
دوباره همه چیز تکرار شد با همه قشنگیها و تلخیهایش، از شادی بچهها گرفته تا گریه کلاس اولیها. امروز همه پدر و مادرها نیز با شادی و استرس بچهها همراه بودند و حضور والدین غنچهها و شکوفهها بیش از همه مشهود بود.
داشتم میگفتم همه چیز تکرار شد و در کنار همه این تکرارها، تکراری ملالآور و زجرآور نیز تکرار شد … و آن هم معضل «ترافیک» بود.
ترافیک و قفل شدن معابر از یک سو و استرس و ناآرامی دانشآموزان برای زودتر رسیدن به مدرسه از سوی دیگر در کلافگی والدین رقم میزد.
صدای بوق خودروها نیز کاری از پیش نمیبرد. در برخی مقاطع و معابر، خیابانها واقعاً قفل شده بود و هیچ چیز راهگشا نبود؛ حتی حضور پررنگ و صد درصدی مأموران پلیس راهور در میادین، مقاطع و معابر؛ چرا که همراهی والدین با فرزندانشان تأثیر خود را بر بار ترافیک گذاشته بود و افزایش چندین هزار خودرو خارج از عرف روزانه، عرصه را بر یکهتازی ماشینهای پایتخت تنگ کرده بود.
طبق پیشبینیهای انجام شده، ترافیک رکورد زد و افزایش بیش از ۳۰ درصدی آن را در معابر شاهد بودیم؛ البته باید گفت ۳۰ درصد یک عدد است و در اذهان و اعیان مردم، ترافیک بیش از این آمار بود.
اگر چه پلیس برای تسهیل در تردد شهروندان هر آنچه را که میتوانسته در طبق اخلاص گذاشت و همه مأموران پلیس در کف خیابان بودند اما راه به جایی باز نمیشد چرا که خیابانها به تسخیر ماشینها در آمده بود.
پلیس فعالیتهای عمرانی را تعطیل اعلام کرد تا حداقل در نیمه اول مهرماه مانع از کندی ترافیک شود؛ حتی تردد خودروهای توزیعکننده کالا و خدمات نیز در برخی ساعات که پیک ترافیک وجود داشت ممنوع شد؛ اما چیزی که در این بین، بیش از پیش به چشم میخورد و یک علامت سؤال در گوشه ذهن افراد به جای میگذاشت حرکت لاکپشتوار خودروهای آموزشگاههای رانندگی بود که اندک فرصتی را که برای حرکت پیش میآمد هدر میداد.
تا فرصتی کوتاه برای حرکت مهیا میشد تازه باید اجازه میدادیم که نوآموز محترم نشسته پشت غربیلک فرمان خودروی آموزشگاه رانندگی ماشین خاموش شده خود را روشن کند و نیمکلاژی بگیرد و اگر شانس با ما یار بود و دوباره ماشین خاموش نشد شروع به حرکت کند و این، بیش از پیش آزاردهنده بود.
این مسأله، مسأله ریز و ظریفی است که شاید هیچ کس به آن نپرداخته است؛ حدود ۱۶۰ و چندی آموزشگاه آموزش راهنمایی و رانندگی در تهران داریم و اگر بیاییم و حساب کنیم که حداقل ۵ خودرو از هر آموزشگاه بخواهد در بازه زمانی ۶ تا ۹ صبح در خیابانهای تهران برای آموزش تردد کند با یک حساب سرانگشتی متوجه خواهیم شد که حدود هزار خودرو در اوج ترافیک تهران وارد معابر شده و بر کندی حرکت میافزایند.
حال سؤال این است که آیا بهتر نبود در کنار همه ممنوعیتهای اعمال شده از سوی پلیس برای گروههای مختلف خودرویی آن هم برای نیمه اول مهر ماه فعالیت آموزشی این مراکز نیز با توجه به افزایش بار ترافیک در ساعات اوج ترافیک -در صبح و عصر- محدود میشد تا حداقل مدیریت جریان ترافیک و تسهیل در تردد شهروندان راحتتر انجام شود.
این سؤالی است که شاید به ذهن شما نیز متبادر شده باشد؛ امید است پلیس خدمتگذار برای این موضوع نیز چاره اندیشی کرده و تدبیری کند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0