پاییز میرسد؛ دیگر جانی برای تزویر و نفاق نمانده و یارای مقابله با حق نیست. نفاق محصور «اتحاد فصلها» شده است، اما تزویر در این خیال بود که گرمای جان بهار و تابستان در پاییز ادامه نمییابد.
زمستان آخرین منزلگاه فتنهانگیزیهای نفاق است. نفاق و تزویر به خاطر شکستهای پیدرپی هنوز نمیدانند که خط قرمز عاشق، معشوق خویش است و کیست که نداند حسین بن علی (ع) بَندِ دل همه حسینیان است.
«عهد دی» خط بطلانی بر تمام فتنهانگیزیهای ۸ ماهه جریان فتنه بود و نشان داد که در دفاع از حریم «ولایت» گرمی و سردی ایام رنگ میبازد و هرم داغ واپسین روزهای بهار با باد سرد آغازین روزهای زمستان دست در دست هم حماسه میسرایند.
نهم دیماه ۸۸ نه یک روز بلکه یک سال است. یک سال که تمام حق بر تمام باطل پیروز شد؛ طلایهداران راه عشق این بار با عزمی راسختر از گذشته فریاد «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ» را سر دادند و برای مبارزه با تبرهایی از جنس درخت، چهره غبار و فتنهانگیزی را از درودیوارها شستند و اینگونه بود که در بعدازظهری سرد خورشید دوباره طلوع کرد و ۹ دی عَرق شرم را از ماجرای سقیفه زمانهمان زدود.
مطمئن باشید که روز «نهم دیِ» هم در تاریخ ماند؛ نهم دی ۸۸، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در «سالگرد این حماسه»، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعدههای الهی تبیین شود.
این سخنان امام سید علی خامنهای ۱۰ روز پس از تجدیدعهد تاریخی فرزندان انقلاب در سال ۸۸ گواه دست برتر گفتمان انقلاب اسلامی بود که در گذار از ۸ ماه فتنه پیچیده، آخرین حلقه از اتفاقات تلخ و ناخوشایند یک انتخابات پرچالش با حمایت مردم از نظام جمهوری اسلامی به آخر خط رسید.
آتش زدن پرچم، خیام و هیأتهای سیدالشهدا کار خود را کرد، این اقدام فرومایگان در خیابانهای تهران که از روز برگزاری انتخابات در ۲۲ خرداد تا در فواصل مختلف روز قدس و روز سیزده آبان و روز تحلیف و … انتخابات را بهانه هجمه بهنظام کرده بودند، یک نتیجه عجیب و فراتر از اراده انسانی در پی داشت و سیل حضور مردم ایران در روزهای هفتم، هشتم، نهم و دهم دیماه کار این جماعت را یکسره کرد و به تعبیر پیر انقلاب، پرچم راهنمای دیگران و روزی «متمایز» شد.
سید محمد حسینی متولد ۱۳۴۰ از اولین دانشجویان دانشگاه امام صادق است که دارای دکترای رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی است.
حسینی به مدت ۴ سال رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود و پس از آن در انتخابات میاندورهای مجلس پنجم از شهر رفسنجان به مجلس راه یافت. او در مجلس پنجم از استیضاح کنندگان عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات بود.
سید محمد حسینی در سال ۱۳۸۸ توسط احمدینژاد به عنوان وزیر پیشنهادی دولت برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی و در روز ۱۲ شهریور همان سال با کسب اکثریت آرا انتخاب شد.
سید محمد حسینی در این گفتوگو ضمن تحلیل و بازخوانی ریشههای فتنه ۸۸ به اقدامات وزارت ارشاد و همراهی هنرمندان و اهالی فرهنگ پس از روشنگریها با نظام جمهوری اسلامی اشاره کرد و از چرایی پاسداشت مهمترین تجمع مردمی پس از انقلاب اسلامی سخن گفت.
متن کامل مصاحبه تفصیلی با سید محمد حسینی وزیر اسبق ارشاد به شرح زیر است:
ما سال ۸۸ یک تجربه بسیار مهمی را از سر گذراندیم و نظام جمهوری اسلامی در مقطع انتخابات با یک اتفاق جدید در عرصه مردمسالاری روبهرو شد، تحلیل شما از آغاز فتنه ۸۸ و ریشههای آن چیست؟
حسینی: یکی از ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی تکیه به مردم بوده است یعنی همان جنبه جمهوریت که ما بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شاهد برگزاری انتخابات مختلفی از جمله خبرگان، ریاست جمهوری، مجالس و شورا بودهایم و تا سال ۸۸ به مدت ۳۰ سال ما انتخابات برگزار کردیم که همه آنها باشکوه، منظم و با حضور چشمگیر مردم همراه بوده است؛ برای اولین بار در سال ۸۸ ما شاهد یک بدعت در انتخابات بودیم که شکستخوردگان زیر بار قانون نرفتند و دست به آشوب زدند البته در سال ۷۸ نیز مسأله کوی دانشگاه پیش آمد که یک شورش و موضعگیری علیه نظام بود که البته محدود به دانشگاهها بوده و جمع شد.
*تشکیک در نتیجه انتخابات از دولت اصلاحات آغاز شده بود
از سال ۸۴ که یک تغییر ایجاد شد و دولتی روی کار آمد که متفاوت با دولتهای ۱۶ سال گذشته بود، اوضاع تغییر کرد در حالی که از سال ۶۸ یک جریان کارگزارانی و بعد از آن از سال ۷۶ تا ۸۴ یک جریان اصلاحطلب روی کار بود، البته همان زمان انتخابات ۸۴ نیز برخی نامزدها در نتیجه انتخابات تشکیک کردند و گفتند وقتی که ما خواب بودیم در نتایج دستکاری شده است، با اینکه انتخابات سال ۸۴ را خود دولت اصلاحات برگزار کرده بود، اما هر کدام از کاندیداها یک چیزی گفتند، ولی نتوانستند مستمسکی پیدا کنند و علیرغم این ادعاها مردم را به خیابانها بکشانند.
در سال ۸۸ برخی تصمیم گرفتند به هر قیمتی که شده به داخل قدرت بازگردند و وقایع سال ۸۸ یک کار سازماندهی شده از قبل انتخابات بود و از همان زمان قبل انتخابات مسأله تقلب را مطرح کردند و کمیته صیانت از آرا تشکیل دادند تا زمینه برای ادعای تقلب فراهم شود و چنانچه نتیجه انتخابات خلاف نظر آنها شد هزینه سنگینی برای نظام ایجاد کنند یا نظام را مجبور به پذیرش خواسته خود کنند.
ما از فردای انتخابات سال ۸۸ شاهد تخریب و آسیب به اموال عمومی در تهران بودیم که برخی سعی داشتند این اقدامات را مردمی جلوه دهند در حالی که این افراد کاملاً آموزش دیده و از معاندینی بودند که از خارج کشور برای انتخابات به ایران آمده بودند و با طراحی و آمادگی کامل ورود کردند، البته در این میان برخی ناخواسته وارد پازل دشمن شدند و آن اغتشاشاتی را که دیدیم ایجاد کردند.
*اردوکشی خیابانی یک بدعت بود
کسانی که سال ۸۸ به نتیجه انتخابات معترض بودند به جای پیگیری روال قانونی رسیدگی به شکایات دست به اردوکشی خیابانی زدند و تهران را ملتهب کردند که این کار بعد از یک انتخابات بدعت بود، اما آنها سعی داشتند با این فشارها خواستههای نامعقول خود را برآورده کنند هر چند رهبر معظم انقلاب همانطور که از اسلامیت نظام صیانت میکنند باید از جمهوریت نظام نیز حمایت میکردند از این رو در مقابل این بدعت ایستادند، اما برخی که تحت تأثیر عواطف و احساسات قرار گرفته بودند تصور کردند واقعاً ظلمی رخ داده است.
* مظلومنمایی برای کاندیداها و ظالمنمایی برای نظام دو رویکرد فتنهگران
در انتخابات دو کار صورت گرفت؛ اقدام اول مظلومنمایی برای کاندیداهای شکستخورده و اقدام دوم ظالمنمایی برای نظام بود و این گونه وانمود کردند که نظام میخواسته هر طور که شده یک فرد خاص رئیس جمهور شود.
از آنجایی که برای انتخابات طراحی، آمادگی و ارتباطات از قبل شکل گرفته بود لذا بعد از انتخابات نیز این فضا استمرار داشت و حتی در مقطعی برای فتنهگران ترور آقای خاتمی مطرح بود تا بتوانند از این طریق یک آشوبی برپا کنند و سوار بر موج شوند.
*فتنهگران انتخابات را به یک موضوع امنیتی تبدیل کردند
اگر سال ۸۸ در اول بحث انتخابات مطرح بود رفته رفته با اقدامات این جریان، این بحث سیاسی و سپس امنیتی و به اقدامی علیه نظام، رهبری و حتی اسلام تبدیل شد. از این رو انتخابات صرفاً یک بهانه و سوژهای بود که اینها به اهداف خود برسند و هدف اصلی براندازی نظام بود و اگر به این هدف هم نمیرسیدند میخواستند کشور را معطل نگه دارند.
رهبر انقلاب برای فتنهگران از واژه رفتار «نانجیبانه» استفاده کردند، این واژه ناظر به کدام عملکرد سران فتنه به کار برده شد؟
حسینی: افرادی که به خاطر انقلاب اسلامی و امام موقعیتی در نظام جمهوری اسلامی پیدا کرده بودند انتظار و توقع این بود که همان روش را ادامه دهند نه اینکه نقش اپوزیسیون به خود بگیرند و دست به اقدام علیه امنیت ملی زدند. مثلاً در روز عاشورا ما شاهد آن حرکات سخیف و قداستشکنی مبودیم و این افراد باید این اتفاقات را محکوم میکردند، اما دیدیم که از این افراد حرمتشکن به عنوان «مردان خداجوی» تعبیر شد.
تا زمانی که صندوقهای رأی بازگشایی نشود نتیجه انتخابات هم مشخص نیست، اما از ساعت ۴ بعدازظهر آقای موسوی اعلام پیروزی کرد و مشخص است بعد از آن بحثها عدهای از هواداران متعصب حرکات تندتری انجام میدهند در حالی که باید اعتراضات را به قانون سوق میدادند و اگر هم تخلفی صورت گرفته بود کسانی که خود را پشتیبان انقلاب و پایبند به آرمانهای امام میدانستند نباید این گونه رفتار میکردند چرا که امام فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است.
*رفتار فتنهگران بالاتر از یک کار نانجیبانه بود
در اقداماتی که به حیثیت نظام لطمه وارد شد این افراد موضع نگرفتند و به اعتقاد ما رفتار فتنهگران بالاتر از یک کار نانجیبانه بود که قابل قبول نیست و با رفتار خود ضدانقلاب و اپوزیسیون را یاری کردند، اما رهبری به صورت تلطیف شده فرمودند که اقدام سران فتنه نانجیبانه بود.
شما در سال ۸۸ به عنوان وزیر فرهنگ مسئولیت این وزارتخانه را بر عهده داشتید، رهبری فتنه ۸۸ را به عنوان «میکروب سیاسی» توصیف کردند، تحلیل شما از فرهنگ سیاسی نخبگان عرصه سیاست در سال ۸۸ چیست؟
حسینی: از قبل از انتخابات برنامهریزی شده بود که اینها از همه ابزارها بهره بگیرند از جمله ابزار فرهنگ، هنر و رسانه و این گونه نبود که فقط نخبگان سیاسی را فعال کنند، بخشی از هنرمندان هم با اینها همراهی کردند در حالی که ممکن است هیچ قصد و غرضی برای اقدام علیه نظام نداشته باشند و برای حمایت از مردم آن طور که تبلیغ میکردند وارد صحنه شدند، اما رفتار آنها طوری بود که اوضاع کشور را نابسامان کرد، ما در وزارت ارشاد برنامههای مختلفی از جمله نمایشگاهها و جشنوارههایی داشتیم که برخی از این هنرمندان حالت قهر با دولت به خود گرفته و حتی با نظام مخالفت میکردند و این ویروسی که رهبری گفتند تعمیم یافته و کارها معطل مانده بود و جشنوارهها و نمایشگاههای وزارت ارشاد در ماههای اول فتنه از سوی این جریانات تحریم میشد، حتی برخی از هنرمندان که از قِبل انقلاب اسلامی به جایی رسیده بودند راه خود را جدا میکردند، اما در این میانه رهبر انقلاب در این زمینه با طمأنینه و آرامش و روشنگری وارد صحنه شدند، چون میدانستند با دستورالعمل قضیه حل نمیشود و شبهات انباشته خواهد شد. حتی الان نیز ممکن است رسوبات و شائبههایی در ذهن این افراد باشد.
عدهای که با نظام عناد داشتند فهمیدند نمیتوانند با اغتشاشات نظام را براندازند و این درخت تنومند انقلاب اسلامی بسیار مستحکم است از این رو کم کم راه خود را جدا کردند، اما راه تبیین و روشنگری مسیر سخت و دشواری بود، زیرا فضا کاملاً غبارآلود شده بود، مگر برای کسانی که اهل بصیرت، تجزیه و تحلیل بودند، ولی مردم عادی ممکن بود تحت تأثیر قرار بگیرند، چون میدیدند فردی که رئیس مجلس یا نخستوزیر امام بوده معترض است و این باعث تردید بیشتر مردم میشد.
دقیقاً مانند جنگهای صدر اسلام که با وجود همراهی طلحه و زبیر با پیامبر اسلام (ص)، اما مقابل امیرالمؤمنین (ع) ایستادند یا در قضیه شهادت «هانی بن عروه» اگر «عبیدالله» درباره هانی با مردم سخن میگفت: آنها نمیپذیرفتند، اما وقتی «شریح قاضی» آمد و گفت که هانی میهمان مکرمی نزد ماست مردم پذیرفتند و پراکنده شدند و بعد از آن بود که توانستند هانی را به شهادت برسانند، لذا در فتنهها از چهرههای موجه برای فریب مردم استفاده میشود و، چون آنها نمیتوانند به درستی فضا را تشخیص دهند، تشخیص حق دشوار میشود.
*فتنهگران حرکت خود را از پله دوم شروع میکردند و آشوبطلبی خود را نادیده میگرفتند
فتنهگران با شعارهایی که در سال ۸۸ میدادند از یک حرف حق اراده باطل میکردند یا سعی داشتند موضوعات فرعی مانند کهریزک را برجسته کنند که البته اینها نیز اقدامات درستی نبود، اما باید ببینید که منشأ آن چه بود، منشأ آن اتفاقات نیز همین اغتشاشات و آشوبطلبیهای سران فتنه بود، اما فتنهگران حرکت خود را از پله دوم شروع میکردند و غالباً پله اول را نادیده میگرفتند.
*رسانههای خارجی نقش آشوبگری را به صورت گستردهای انجام میدادند
نقش برخی رسانهها در آتشافروزی فتنه سال ۸۸ را چگونه تحلیل میکنید؟
حسینی: همانطور که به خاطر دارید بیبیسی فارسی فعالیت خود را از قبل انتخابات سازماندهی کرد و نقش توییتر و فضای مجازی در این زمینه بسیار آشکار بود و تعطیلبردار نبود و آنها به هر طریق کار خود را ادامه میدادند و در حکم اتاق فرمان یا اتاق جنگ اقدام میکردند. از رسانههای معاند تا سلطنتطلبان و بیبیسی همه فعالانه مردم را به آشوب و اغتشاش تشویق میکردند و سعی داشتند کوچکترین اتفاقات را نیز برجسته کنند و تصویری که از نظام ارائه میدادند تصویر یک سرکوبگری بود که هیچ رحم و مروتی نداشت. این رسانهها به صراحت از تعبیر کودتا استفاده میکردند و با تحریکاتشان نقش آشوبگری را به صورت گستردهای انجام میدادند و با سفسطه و مغلطه میخواستند حرف خود را پیش ببرند و این یک جنگ تمامعیار بود.
نقش رسانههای داخل کشور در فتنه ۸۸ در آن مقطع را چگونه تحلیل میکنید؟
حسینی: عملکرد رسانههای داخل نیز مختلف بود و به برخی از آنها اخطار و تذکر داده شد و برخی از آنها نیز تعطیل شدند.
کدام رسانهها؟
حسینی: یکی از آنها روزنامه آقای هادی خامنهای بود که نقش تخریبی در سال ۸۸ داشت و با آن برخورد شد البته خودشان هم درصدد جمع کردن این روزنامه بودند، چون میدانستند چه نقشی ایفا میکند، البته به رسانههایی که تذکر داده میشد مراعات میکردند، اما به هر حال روزنامههای اصلاحطلب از تیتر گرفته تا رنگ صفحه را به صورت یکطرفه انتخاب میکردند و، چون مثلاً آن زمان رنگ سبز نماد یکی از کاندیداها بود از این رنگ در صفحات خود استفاده کرده یا حرفها و تبیینهای رهبر انقلاب را در حاشیه قرار میدادند و از سوی دیگر بیش از حد به حرفهای سران فتنه و بیبیسی بها میدادند و سعی میکردند این جریان را تغذیه فکری کنند تا آنها سست نشوند، چون از این طرف هم روشنگریهای لازم صورت میگرفت.
حتی ما شاهد بودیم که در آن سال برای کسی که حتی کشته هم نشده بود، مجلس ختم گرفتند تا این شرایط حفظ شود.
شما در وزارت ارشاد چه اقدامی برای تبیین و روشنگری در خصوص فتنه ۸۸ داشتید؟
حسینی: ما از همان روز اول که کار را شروع کردیم مصاحبه و نشست داشتیم و در عین حال به این بحث میپرداختیم که موضوع فقط انتخابات نیست و فراتر از این حرفهاست. برخی در قبال این موضوع پرخاشگری و تندی میکردند، اما وقتی به آنها توضیح میدادیم میپذیرفتند؛ مثلاً ما جلسهای با نویسندگان و شعرا داشتیم و ابهامات و شبهات آنها را پاسخ دادیم و سعی میکردیم که دائماً با اهالی فرهنگ ارتباط داشته باشیم. خیلی از آنها اذعان میکردند که تحت تأثیر قرار گرفتهاند و ما به آنها میگفتیم حالا که متوجه شدید دیگر ادامه ندهید.
یک کارگردان به من گفت: به خاطر مواضع و اقداماتی که داشته ممنوعالخروج شده، من به او پیشنهاد دادم تا مصاحبهای کرده و موضعگیریهای خود را تصحیح کنند، ما نمیخواستیم همه بیایند و اظهار ندامت کنند، اما وقتی روشنگری میکردیم که از سردمداران رژیم صهیونیستی تا ارتجاع عرب و آمریکا علیه ما کار میکنند و حتی درباریان رژیم شاه و منافقین و کوملهها و دموکراتها نیز از این اغتشاشات حمایت میکردند یا کسی مانند عبدالمالک ریگی از سران فتنه حمایت کرده است اگر فرد اهل انصاف بود میپذیرفت، اما اگر اهل منطق و استدلال نبودند نمیپذیرفتند؛ نمونه آن عکاسی بود که وقتی وزارت ارشاد به او یک درجه هنری اعطا کرد آن عکاس نپذیرفت و حتی حاضر نشد که بیاید و درجه خود را بگیرد و این موضوع را با بیبیسی مطرح کرد، اما به هر حال این روشنگری خیلی اثرگذار بود. اینکه اینها دچار ریزش شدند و آن جمعیت خیابان آزادی رفته رفته به یک جمع اندک تبدیل شد و این صرفاً به خاطر روشنگری رهبری و تبیینهای مسئولان بود.
*کسانی که سال ۸۸ جشنوارهها را تحریم کردند دیدند به صلاحشان نیست بیرون بمانند
از سوی دیگر وقتی این جریان استقامت و پایداری ما را دید و متوجه شد که این طور نیست اگر آنها تحریم کنند ما نیز کار را تعطیل کنیم و در صورت نیامدن خودشان حذف خواهند شد در نتیجه بازگشتند و دیدند که به مصلحتشان نیست که بیرون بمانند و کارها روال عادی به خود گرفت حتی در جشنواره فجر آن سال عدهای شعار دادند، اما کسی با آنها همراهی نکرد.
شما تغییر ذائقه فرهنگی را چقدر در ایجاد فتنه ۸۸ و حتی فتنه جدید مؤثر میدانید؟
حسینی: به هر حال مسائل فرهنگی نقش عمدهای با نگرش، دیدگاه و گرایش مردم دارد و بر روی آن نیز اثرگذار است، وقتی مردم دیدند که اصول اسلام دچار خدشه میشود یا بالاتر از آن به امام حسین (ع) در عاشورای ۸۸ جسارت شد راه خود را جدا کردند، در روز ۹ دی کسانی که شرکت کرده بودند دیگر برایشان مهم نبود که به چه کسی رأی دادند، اما چون مخالف یکسری هنجارشکنیها و جسارتها بودند به صحنه آمدند. ما اگر اعتقادات دینی و سبک زندگی اسلامی داشته باشیم این مسائل برای ما مهم است، اما اگر معتقد به فرهنگ غربی باشیم چنانچه این اعتقادات دچار خدشه شود عواطف و احساسات ما درگیر نخواهد شد. این جریان معاند بیشتر به دنبال استحاله از درون است و آنها میخواهند در حوزه سیاست و فرهنگ به برخی افراد میدان داده شود.
* ۹ دی فصل جدیدی در انقلاب ما بود
حماسه ۹ دی چطور شکل گرفت و چرا بعد از ۸ ماه به وقوع پیوست و چرا پاسداشت این روز ضروری است؟
حسینی: ۹ دی یک حماسه کمنظیر در تاریخ انقلاب بود و به تعبیری یومالله است. ۹ دی یک فصل جدیدی در انقلاب ما بود، بعد از ۸ ماه پرالتهاب که مردم انقلابی و طرفداران جمهوری اسلامی در خارج از کشور از جمله جبهه مقاومت شاهد یک فتنه پیچیده بودند، این آتش با حماسه ۹ دی فرونشست، جبهه مقاومت جمهوری اسلامی را ملجأ و مأوای خود میداند و از این اتفاقات نگران بودند. چون اگر ما به داخل محدود میشدیم نمیتوانستیم از آن حمایت کنیم.
* فتنه ۸۸ از هشت سال دفاع مقدس برای ما دردناکتر بود
حتی در برخی موارد در فتنه ۸۸ کار از ۸ سال دفاع مقدس برای ما دردناکتر بود، چون در آن سالهای جنگ طرف ما یک بیگانه و رژیم بعث عراق بود، اما در فتنه ما دچار انشقاق داخلی شدیم و در مقابل ما مردم خودمان بودند که روشنگری آنها نیاز به بردباری داشت و لازم بود که زمان بگذرد تا غبارها بنشیند و به دور از جنجالها مردم به جمعبندی برسند.
*حمله فتنهگران به مساجد و مردم وحشیگری بود
مردم تهران دیدند وقتی آشوب و ناامنی باشد کار خودشان مختل میشود ما در سال ۸۸ شاهد حمله فتنهگران به مسجد لولاگر یا پایگاه بسیج یا حمله به افراد مذهبی بودیم که اینها نوعی وحشیگری بود و هیچ منطقی نداشت. فتنهگران در روز قدس شعار نه غزه، نه لبنان دادند و اقدام به روزهخواری کردند لذا وقتی مردم فهمیدند اینها به دنبال اصلاح جامعه نبوده و هدفشان براندازی است راه خود را جدا کردند. چرا که فتنهگران در روز عاشورا شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و در شعارهایشان تأکید داشتند که انتخابات بهانه و اصل نظام نشانه است.
اوج حرکت فتنهگران در روز عاشورا بود، وقتی آنها این حرکات جلف و ناپسند را از خود نشان دادند مردم به صحنه آمدند و به تعبیر رهبری حضور مردم دست قدرت الهی بود و حضور مردم طومار فتنه را در هم پیچید و رسانههای بیگانه مجبور شدند که اعتراف کنند که یک اجتماع بیسابقه شکل گرفته است.
*نباید اجازه دهیم جای جلاد و شهید در سال ۸۸ عوض شود
ما برای ۹ دی در شورای فرهنگ عمومی مطرح کردیم و در شورای انقلاب نیز تصویب شد که این روز ثبت تاریخی شود. پاسداشت ۹ دی هم تجلیل از مردم است و هم عبرت فراوانی دارد که مردم همواره باید هوشیار باشد چرا که دشمنشناسی بسیار امر مهمی است و باید در صحنههای انقلاب حضور به موقع داشت نه اینکه عدهای که در فتنه دخیل بودهاند حالا طلبکار شوند و به قول رهبر انقلاب جای جلاد و شهید عوض شود.
فتنهگران انتخاباتی را که تجلی قدرت و شکوه حضور مردم بود به نقطه ضعف نظام تبدیل کرده و جمهوریت کشور را به چالش کشیدهاند و باعث فشارهای بینالمللی و افزایش تحریمها در ایران شدند، از این رو هر سال این واقعه باید یادآوری شود تا حافظه مردم آن را فراموش نکند.
*عدهای پس از اقدامات احمدینژاد میخواهند خود را از فتنه منزه کنند
عدهای میخواهند خود را منزه کنند در حالی که از اول مسیرشان قانونشکنی و عدم التزام به فصلالخطاب یعنی رهبر معظم انقلاب بوده است لذا هیچ کدام از اینها توجیهبردار نیست ولو اینکه در حال حاضر به اقدامات رئیس جمهور نهم و دهم ایراد بگیرند و بگویند ما درست میگفتیم، اما آنها حق نداشتند در سال ۸۸ این گونه به کشور آسیب بزنند و ما نباید اجازه دهیم این خسارت عظیم که هنوز تحریمهایش ادامه دارد تکرار شود و برخی با کمکهای خارجی و جنگ روانی به یک نزاع داخلی دامن بزنند.
۹ دی حماسه باشکوه مردم و حضور الهی آنها در صحنه بود، درایت رهبری نیز قابل تأمل است چرا که ایشان با حلم و بردباری فضا را روشن کردند هر چند که مجموع نظام در این ماجرا شهید و کشته داد، اما طراحان اصلی به دنبال جنگ داخلی بودند و مردم نیز آگاهی خود را نشان دادند و بعد از ۹ دی کینهها و اختلافات کاهش یافت. نقش سفارتخانههای خارجی هم در ماجرای فتنه ۸۸ بسیار مهم بود، تعدادی از آنها دستگیر شدند، عدهای از معاندین که انتخابات را تحریم کرده بودند در مقابل سفارتخانهها تجمع کردند و خواستند با این کار به وجهه جمهوری اسلامی ضربه بزنند.
روزنامه الحیات چاپ بیروت که نگرشی کاملاً وهابی دارد و از طرف عربستان حمایت میشود، نوشت نظام شیعه ایران در حال سرنگونی است و نمیتواند کاری جز تسلیم در مقابل معترضان انجام دهد. در داخل نیز عناصر فتنه با خارج هماهنگ و اقداماتشان را از قبل طراحی کرده بودند، اما بعدها بهانه آوردند که در مناظره حرفهای تندی زده شده است. آیا این دلیل میشود که اینها کشور را به آشوب بکشند، مگر در سال ۹۶ و در مناظرات انتخاباتی تعابیر تندی به کار نرفت؟ سال ۸۸ نهایتاً درباره یک فرد این صحبتها صورت گرفت البتهای کاش همان حرفها نیز زده نمیشد، اما صحبتهای تندتر در سال ۹۶ مطرح شد.
آیا این نشان نمیدهد ظرفیت مردم و سیاسیون ما افزایش یافته است؟
حسینی: ظرفیت و سطح بصیرت مردم بالا رفته و نشان میدهد این ادعاها تنها بهانه فتنهگران بوده است، آنها همان زمان مدعی شدند که رئیس جمهور وقت به اینها لقب خس و خاشاک داده است در حالی که من خود در سخنرانی آقای رئیس جمهور حضور داشتم که ایشان گفت: ۴۰ میلیون نفر رأی دادهاند، اما یک عده در گوشه و کنار دست به آشوب میزنند و به مسجد حمله میکنند که اینها خس و خاشاک هستند، اما جریان مقابل این صحبت را به ۱۳ میلیون تعمیم داد و با تقطیع سخنان و آدرس غلط به دنبال تولید سوژه بودند از این رو این مسائل باید یادآوری شود تا مردم با جنگ نرم و پیچیدگیهای آن آشنا شوند.
*اصلاحطلبان زمانی که باید مرز خود را از فتنهگران جدا نکردند
حضور خاتمی در اولین انتخابات پس از سال ۸۸ مؤید تأیید سیستم انتخاباتی کشور بود، نظر شما درباره نسبت اصلاحطلبان با حاکمیت چیست؟ اخیراً نیز موسوی خوئینیها فتنهگران را داعشی خطاب کرده و گفته آنها اصلاحطلب نیستند، دلیل این اظهارات پس از ۸ سال سکوت چیست؟
حسینی: متأسفانه آن زمان که اینها باید موضعگیری میکردند و مرز خود را از فتنهگران جدا میکردند این کار را انجام ندادند و واکنشی نداشتند. این کار اینها معنا و مفهوم داشت نه تنها مرزبندی نکردند بلکه فتنهگران را به ادامه مسیر ترغیب میکردند و حتی در انتخابات مجلس سال ۹۰ سر موضع بودند و به منتخبان مردم «راهیافتگان به مجلس» گفتند، اما دیدند نظام اقتدار خود را دارد و توجهی به اینها نمیکند، به قول مرحوم طالقانی هر کس که در مقابل نظام بایستد هلاک میشود، لذا اینها نیز مسیر خود را تصحیح کردند و اخیراً هم خودشان میگویند تحصن مجلس ششم تندروی بود.
آنها با اینکه در حال حاضر در مجلس، شورای شهر و دولت حضور دارند، اما باز هم میخواهند ژست اپوزیسیونی بگیرند که این قابل قبول نیست و حالا باید دوران گذشته را تصحیح کنند؛ البته باید مراقب بود این شگرد جدید این جماعت نباشد و اذعان به کوتاهی گذشته حقیقی باشد نه اینکه بخواهند دیگران را مقصر جلوه دهند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0