سلحشور: آرزویم راه اندازی سینمای اسلامی است
شب گذشته در مراسم اختتامیه قلم زرین از فرج الله سلحشور کارگردان سینما و تلویزیون تجلیل شد و او گفت: آرزویم این است که سینمای اسلامی را راه بیندازم.
شب گذشته آیین اختتامیه جشنواره قلم زرین با حضور محسن مومنی شریف، غلامعلی حداد عادل، فرج الله سلحشور، مجتبی رحماندوست، لاله افتخاری، علیرضا قزوه، جمال شورجه، سرشار رئیس انجمن قلم و نویسندگان و اهالی قلم عصر دیروز در حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم از فرج الله سلحشور کارگردان سریال «حضرت یوسف (ع)» تجلیل شد.
در ابتدای این برنامه منصور براهیمی به صحبت پرداخت و در تجلیل فرج الله سلحشور گفت: برای بزرگداشت یک هنرمند چه چیزی بهتر از این است که وقتی به گذشته برمی گردد می بیند که کارهایش پایدار مانده است. سلحشور در راهی که قدم برداشت یک قدم این طرف یا آن طرف نرفت و پایدار ماند. خود من که در آخرین کار او یعنی سریال موسی کلیم الله حضور دارم، می بینم که به جای محکمی تکیه زدم و باد مرا نخواهد برد. ایشان برای من همیشه مظهر ایستادگی بوده است. این ایستادگی به پشتوانه ایمان قوی ایشان است.
در این مراسم محمدرضا سرشار رئیس انجمن قلم در بخشی از صحبتهایش ضمن تجلیل از فرج الله سلحشور اظهار داشت: در کنار این جشنواره از هنرمندی با ذوق، متعهد، چهره بین المللی تجلیل خواهیم کرد. کسی که سینماگری با بصیرت است . از مسجد بلند شد و با عقیده و بدون انحراف کارش را انجام داد. او کسی است که به وسیله آثار زیبا چه در عرصه تئاتر، بازیگری ، کارگردانی و … بدون هیچ تردید دل های بسیاری را به اسلام متمایل کرده است. به نظرم او آن چنان که باید از سوی اهالی هنر تجلیل نشده است.
شورجه: نمی دانم که سلحشور چگونه زمان جنگ جان سالم به در برد؟
در بخش دیگری از این مراسم بعدی این مراسم جمال شورجه به روی صحنه آمد و درباره ی سلحشور گفت : صحبت کردن در مورد این مرد بزرگ و علمدار سینما و تلویزیون با باورهایش ، تعلق هایش و… به اندازه یک مثنوی حرف دارد. سلحشور همین است که هست. رو و پشت ندارد . با اندک مرثیه ای اشکش در می آید و با کوچکترین اهانت به آرمان ها و ارزش هایش به سرعت عصبانی و خشمگین می شود. برای این که تعصب دارد و غیرت دارد. کم توجه و بی خیال نیست نمی دانم زمان جنگ چگونه جان سالم به در برد. چون خیلی از خوب ها رفتند و اندکی هم ماندند. پای منبر بزرگ شده و تربیت یافته است . از نوجوانی در مسجد ابوذر با مرحوم فردی ها، بهزادی ها و خیلی دیگر از بزرگان عشق به ولایت را یاد گرفت .
وی ادامه داد : از زمانی که یادم است، از دهه ۶۰ در حوزه هنری کارگری میکرد ، بازیگری می کرد، نویسندگی می کرد دکور و…. بیش از ۳۵ سال بدون انحراف و شفاف در خط امام خمینی و رهبری بود و هست. او خود را مبلغ دین می داند و همه را برای دین می خواهد. می گوید بدون دین هنر ارزش ندارد. او از آبشخور قرآن و بیانات برای جلوگیری از انحراف استفاده می کند . پرچم دار سینمای قرآنی در کارهایی مثل توبه نصوح، ایوب پیامبر می باشد. پیرو امر ولی بوده و هست. تا زمانی که امام بود ایشان و حالا هم امام خامنه ای. حتی شنیدم با یکی از مراجع اوایل انقلاب به دلیل مخالفت درگیر می شود. صحت و غلط آن را خودش می داند. این که کسی چند دهه ثابت بگوید قرآن، دین، ولایت و… واقعا جرات و پشتوانه می خواهد.
شورجه در بخش پایانی صحبت های خود گفت: اسم و شهرت هیچ گاه او را از نوکری امام و رهبری باز نداشت. حالا هم تمام دغدغه اش یک مدرسه کوچک فیلم سازی اسلامی و ساخت فیلم موسی کلیم الله ( علیه السلام ) است. در مدرسه فیلم سازی اسلامی ، فیلم ساز مسلمان و ولایی تربیت می کند تا سینما به دست نا اهلان نیفتد. هر چند که الان به مویی رسیده است اما به فضل خدا پاره نخواهد شد. سلحشور به همراه یک تیم ۵ سال است که روی فیلم نامه و سریال ۷۲ قسمتی کار کردند. به فضل خدا نگارش تمام شد و به امید آن که دانشجویان این مکتب فیلم سازی اسلامی راه های مبارزه با موانع خودی و غیر خودی را یاد بگیرند. به امید خدا این فیلم با دستان فرج الله سلحشور کلید میخورد.
در ادامه مراسم کلیپی از فرج الله سلحشور پخش شد.
سلحشور: آرزویم این است که سینمای اسلامی راه بیندازم
فرج الله سلحشور در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: من در این حد نیستم که برایم بزرگداشت گرفته شود اما لازم است از اهدافی بگویم که من را به این جا کشیده است. درباره ی حقیقت و تخیل باید گفت که قصه همیشه باید بر مبنای حقیقت باشد همان طور که خداوند نیز قصه نمی گوید و از واقعیت ها حرف می زند. این در حالی است که قصه به نام خلاقیت از ذهن خودمان تراوش می کند. علمای ما هنگامیکه صحبت می کنند می گویند نقل از امام معصوم، نقل از قرآن خدا و … اما ما هر زمان که حرف می زنیم می گوییم حرف از خودمان است انگار که این موضوع هنر است. قصه واقعی را خدا می نویسد و قصه غیر واقعی را من و شما می نویسیم. اگر بپذیریم که یک برگ بدون اجازه خدا از درخت نمی افتد پس حوادث هم بدون اجازه خدا رخ نمی دهند. آیا اکنون قصه هایی که در سینمای ما است دروغ نیست؟ سر تا پا دروغ است اما با اسم سازندگی و خلاقیت است که وارد می شود.
وی به آیه آخر سوره یوسف اشاره کرد و گفت : در این آیه خداوند می فرماید که ما برای شما قصه می گوییم تا هدایت شوید. آیا سینما و تلویزیون ما، درهای رحمت و هدایت را به سمت ما باز می کند. آیا ما را به نور هدایت می کند؟ خداوند می فرماید که به سمت حقیقت بروید اما ما همان سینمایی که از غرب به ما آمده است را ادامه می دهیم.گویی که اگر بخواهیم چیز جدیدی را وارد کنیم انگار که با سینما مبارزه کرده ایم. در همین آیه از سوره یوسف خداوند می فرماید اگر می خواهید قصه بنویسید باید قصه تان واقعی باشد، عبرت آموز باشد و این قصه واقعی به مردم درس دینداری بدهد. نباید نسبت به تاثیر سینما و فرهنگ بی تفاوت بود. همانطور که جامعه ما ضرر های بسیاری از بانک دیده است، به نظرم سینما و حرکت های نمایشی منحرف ضرر و زیانی کمتر از بانک نداشتند.
سلحشور اضافه کرد: من آرزویم این است که سینمای اسلامی را راه بیندازم. ما یک سری از داستان های واقعی را سریال کردیم. بچه مذهبی ها دیدند و معتقدند که این سریال ها در عین سادگی دارای لطافت خاصی است. ما چه قدر قصه های خوب و زیبا داریم. قصه های واقعی می تواند برای همه درس عبرت باشد بدون آن که اسم کسی را ببریم و افشاگری کنیم. اکنون ببینید که در تلویزیون ما چه کسانی به عنوان الگو به مردم معرفی می شوند. نه ظاهرشان به اهل بیت ربطی دارد و نه باطنشان. کسی فیلم می سازد و در آن به همه ی مسئولان مملکت اهانت می کند و می گوید من این فیلم را حتما اکران می کنم و هیچ کس هم نمی تواند جلوی آن را بگیرد در حالی که فیلم او مربوط به فتنه است و هیچ کس نیست که بگوید خانم حرف شما چیست؟ در حقیقت یک زن بر علیه فتنه ای که امام ما و خود ما موضعمان راجع به آن روشن است فیلم می سازد و هیچ کس هم هیچ نمی گوید.
فرج الله سلحشور در بخش دیگری از سخنان خود گفت : اگر من فیلم موسی کلیم الله را بسازم، مطمئن هستم که ریشه صهیونیسم از بین می رود.
او در بخش پایانی سخنانش گفت: متاسفانه مسئولان ما فکر می کنند که فیلمی که از غرب آمده است وحی منزل است و غیر از آن چیزی به فیلم وجود ندارد . من آرزو دارم که یا جریان فیلم سازی اسلامی را بسازم و یا اگر قرار نیست بسازم بمیرم. من در همین جا از آقای مومنی شریف درخواست می کنم که بانی شوند و فیلم سازی اسلامی را شروع کنند. یک عده از بچه های مذهبی دنبال این کار رفته اند با آن ها کار را شروع کنند.
در ادامه حداد عادل ، مومنی شریف، بر روی صحنه حاضر شده و لوح تقدیر هایی را به سلحشور دادند.
از سوی حوزه هنری لوح تقدیر و هدیه ای به سلحشور داده شد. این هدیه توسط غلامعلی حداد عادل به ایشان داده شد.
از سوی رئیس صدا و سیما ، سرافراز لوح تقدیر و هدیه ای توسط نماینده صدا و سیما اعطا شد.
هم چنین از سوی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و انجمن قلم ایران، لوح تقدیر و هدیه به این کارگردان اعطا شد.
سخنران بعدی مراسم غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان ادب و زبان فارسی بود.
حداد عادل: از اینکه سریال «حضرت یوسف (ع)» مورد توجه بود عصبانی بودند
غلامعلی حدادعادل در ابتدای سخنان خود گفت : من صرفا برای ادای احترام به آقای سلحشور و وفاداری به انجمن قلم حضور پیدا کردم. من به دلیل مشغله کاری فرصت سینما رفتن را ندارم و به همین جهت به ندرت راجع به این هنر صحبت میکنم. من خودم را صاحب اهلیت نمی دانم که درباره هنرمندی نامآوری مثل آقای سلحشور صحبت کنم.
وی به سال های قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت : برای خانواده های متدین در قبل از انقلاب ، سینما رفتن یک کابوس بود. در حقیقت فضای عمومی همین طور بود و اگر یک خانواده می شنید که مثلا نوجوانش به سینما رفته است بسیار عصبانی میشد. انگار که سینما برای عموم غیراخلاقی بود و البته همه آن را قبول کرده بودند. در حقیقت این همان چیزی بود که به تعبیر فیلم فارسی از آن یاد می شد. مردم معتقد بودند که اگر سینما در غرب اختراع شده است به عنوان یک ظرف، پس مظروف آن یعنی افراد آن هم باید از آن بیایند و به جز کارهایی که آن ها با سینما می کنند کار دیگری نمی توان انجام داد.
رئیس فرهنگستان ادب و زبان فارسی اضافه کرد: با پیروزی انقلاب امام این جرات را داد که به خودمان برگردیم و مسائل اساسی را مطرح کنیم. در آذر ۵۸ تصمیم گرفته شد که قطب زاده از صدا و سیما کنار برود. پس از او یک شورای ۵ نفره که من هم جز آن ها بودم این مسئولیت را پذیرفتیم. ما در عین حال که مجبور بودیم با افراد وقت مدارا کنیم تا چرخ صدا و سیما بچرخد، باید فکر می کردیم که چه کنیم. پس از انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ۵۹، دانشجویان فرصت بیشتری پیدا کردند. خاطرم هست که عده از این دانشجویان پیش ما آمدند و گفتند که می خواهیم کمک کنیم. در عین حال من متوجه شدم که صدا و سیما یک باغ در الهیه دارد. پس گروه ۶۰-۷۰ نفره از این دانشجویان را به این باغ بردیم و آن جا برای آن ها کلاس های آموزشی برگزار کردیم. که البته بسیاری از آن ها بعد ها هنرمندان خوب و متعهدی شدند.
او بیان داشت: در آن زمان حرف من این بود که چرا حقایق دین و انقلابمان را در قالب سینما نیاوریم. برای مثال چرا داستان حضرت یوسف و دیگر پیامبران را موضوع قرار ندهیم. بعد از گذشت سال ها من این توفیق را داشتم تا اکثر قسمت های سریال یوسف پیامبر را تماشا کنم. در هنگام تماشای این فیلم مکررا یاد آن آرزو خودم می افتادم و خدا را شکر می کردم که تحقق پیدا کرد. البته عده ای هم از این که این سریال مورد توجه بود عصبانی بودند و ایرادهای کوچک را بزرگ می کردند.
حداد عادل در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما نباید اثرات فیلم های فاخر را در کوتاه مدت دنبال کنیم. این ها در ضمیر ناخود آگاه جامعه تاثیر خود را در آینده خواهد گذاشت و به گسترش فکر و معنویت اسلامی کمک خواهد کرد. امیدوارم که ایشان کارهای بعدی خود را عملی کنند. البته باید در یک وقت کافی با ایشان درباره ی این موضوع که آیا هر جور تخیلی منفی است یا خیر صحبت کنیم. بعضی از رمان ها تخیلی ربطی به واقعیت ندارند و مربوط به خرافات امروزی انسان است. اما تخیل هایی است که می تواند به حقیقت کمک کند و شاید بتوان آن ها را از هم تفکیک کرد . این نوع تخیل در شعر عرفانی نیز وجود دارد.
در ادامه حداد عادل شعر خود را که در برابر رهبری در دیدار چهارشنبه خوانده بودند را برای حاضران خواندند. نام این شعر مهربانی است.
در بخش انتهایی برنامه نیز تقدیر شدگان و برگزیدگان معرفی و جایزه خود را دریافت نمودند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0