«آن سوی ابرها»؛ در جستجوی ماه، به انتظار باران
به گزارش قائم آنلاین، فیلم سینمایی «آن سوی ابرها» جدیدترین ساخته مجیدی مجیدی شب گذشته در سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش در آمد که نقد آن را در ادامه میخوانیم: به نام خدا آن سوی ابرها ماه و باران/ محمد احمدخانلو «آن سوی ابرها» جدیدترین ساخته کارگردان «بچههای آسمان» است که رگههایی از
به گزارش قائم آنلاین، فیلم سینمایی «آن سوی ابرها» جدیدترین ساخته مجیدی مجیدی شب گذشته در سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش در آمد که نقد آن را در ادامه میخوانیم:
به نام خدا
آن سوی ابرها
ماه و باران/ محمد احمدخانلو
«آن سوی ابرها» جدیدترین ساخته کارگردان «بچههای آسمان» است که رگههایی از فیلم «باران» او را در خود دارد. اولین ساخته مجید مجیدی در خارج از ایران داستان امیر (ایشان خاطر)، پسری لاابالی، است که همراه تارا (مالاویکا موهانان) خواهر بزرگتر خود، در حاشیه شهر زندگی میکند. جایی که زیر پوست اتوبانهای شیک بمبئی و در فاصله اندکی با برجهای مدرن آن، تجارت مواد مخدر، فحشا و جنایت در جریان است. جامعهای که فقرا را مجازات و در این آشفتگی، کودکان قربانیان حقیقی هستند.
«آن سوی ابرها» تا حد زیادی ما را به یاد فیلم «باران» مجیدی میاندازد که البته در ساختار و روایت دراماتیکتر و به یک معنا میتوان گفت «هندی» شده است. موسیقی ای. آر. رحمان گرچه به این امر کمک زیادی کرده و افت و خیزهای متعدد روایت فیلم را جبران نموده؛ اما گاه از حس و حال داستان فاصله میگیرد و در نهایت اثری متوسط در کار رحمان است.
فضای آغازین فیلم، به ما میفهماند که با اثری متفاوت با جریان اصلی بالیوود مواجه هستیم. فضایی که فیلم «سلام بمبئی» (Salaam Bombay!) ساخته «میرا نائر» را تداعی میکند. اما شیوه مجیدی در پرداختن به زندگی مردم پایینشهر و نگاه توأم با امید به آینده او، راه این دو فیلم را از یکدیگر جدا میکند.
البته نمیتوان از این نکته عبور کرد که بخشی از تفاوت نگاه فیلم، به خاطر غیرهندی بودن کارگردان آن است. از همین روست که عدهای «آن سوی ابرها» را در نوع نمایش محلههای فقیر هند با «میلیونر زاغهنشین» مقایسه کردهاند.
امیر و تارا، هر دو، از جبر فقر و تنگدستی به سوی خلاف و فحشا کشیده شدهاند. تا این که بر اثر اتفاقی پس از سالها دوباره سر راه همدیگر قرار میگیرند. از همین نقطه است که جهانِ مبتنی بر خودِ نفسانی امیر و تارا شروع به تغییر میکند. آنها برای فرار از تنهایی و تجدید پیوندهای خونی، اعمالی را خارج از روال عادی زندگی خود انجام میدهند که در نهایت سرنوشتی تازه برای آنها رقم خواهد زد. این برادر و خواهر در مواجهه با موقعیت جدید خود در معرض امتحاناتی سرنوشتساز قرار گرفته و هر دوی آنها در موقعیت کمک به همنوعان خود قرار میگیرند؛ موقعیتی که برای تارا آزمون صبر و برای امیر آزمون شرافت است.
روایت فیلم بیش از هر چیز بر سفر درونی به سوی کمال انسانی تکیه دارد. این سفر درونی در ارتباط کامل با جهان و کاملا الهام گرفته از طبیعت است. امری که همواره میتوان آن را در آثار مجیدی جستجو کرد. قهرمانان مجیدی در سختترین شرایط کمک به همنوعان خود را فراموش نمیکنند. درست زمانی که تارا و امیر فکر میکنند در قعر بدبختی سقوط کردهاند، «چوتو»ی کوچک سر راه تارا و خانواده آکشی در مسیر زندگی امیر قرار میگیرند. اینجاست که آنها در پس حوادث گوناگون نگاه خود را از دستان زمینیان برمیدارند و به آسمان چشم میدوزند.
امیر و تارا در اوج ناامیدی٬ در «آن سوی ابرها» در جستجوی ماه هستند و در انتظار باران! بارانی که گاه تلنگر میزند، گاه گل و خون از تن و چهره گناهکار میشوید و گاه امیدی است به آینده.
یادداشت از؛ محمد احمدخانلو
برچسب ها :فیلم،دراماتیک،روایت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0