پُرکردن سالن نباید مبنای جشنوارهها باشد
به گزارش قائم آنلاین، سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر چند روزی است که کار خود را در پردیس سینمایی چارسو آغاز کرده؛ جشنوارهای که اهداف بزرگی را برای خود برگزیده است و تلاش میکند در این عرصه اتفاق مهمی را رقم بزند. در حاشیه این جشنواره با حمید دهقانپور مستندساز و استاد دانشگاه درباره وضعیت
به گزارش قائم آنلاین، سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر چند روزی است که کار خود را در پردیس سینمایی چارسو آغاز کرده؛ جشنوارهای که اهداف بزرگی را برای خود برگزیده است و تلاش میکند در این عرصه اتفاق مهمی را رقم بزند.
در حاشیه این جشنواره با حمید دهقانپور مستندساز و استاد دانشگاه درباره وضعیت سینمای مستند و جشنواره جهانی فجر گفتوگو کردیم.
* وضعیت سینمای مستند و جایگاه آن در ایران به چه صورت است ، آیا ضرورتی برای حضور سینمای مستند در بخش بینالملل جشنواره فجر وجود دارد؟
من در هر جایی که راجع به سینمای مستند صحبت کردم، این نکته را یادآور شدم که به نظر من سینمای مستند جایگاهی دارد که تنها میتواند در یک قالب خاص بدرخشد، هر چند همیشه در بخشهای دیگر جشنوارهها وجود دارد، به طور مثال در همین سالن برای جشنواره بینالملل فجر هم وجود دارد اما اگر همچنان در بخش مستقل خاصی چون سینمای حقیقت وجود داشته باشد، بهتر است.
ما میتوانیم به بهانه جشنواره سینمای حقیقت مستندسازهای معروف دنیا را دعوت کنیم، برایشان آثار را به نمایش بگذاریم و کارها را تجزیه و تحلیل کنیم این خیلی کار پسندیده و خوبی است.
اینکه بخش مستند حضورش در سایر جشنوارهها هم باشد، اشکالی ندارد اما باید برگزیده و شاخص باشد تا ماهیت، هویت و کاراکتر خود را به درستی نشان دهد همانطور که میبینیم در سینمای حقیقت سایر کارهای داستانی نیست، چرا که سینمای مستند شریف و اصل است و باید مراقب این اصالت و شرافتش بود، نباید در حاشیه قرار بگیرد.
به نظر من هنوز هم سینمای حقیقت نیاز به این دارد که خودش راه خود را پیدا کند تا در سطح جهانی فروش داشته و تأثیرگذار باشد و در کشورهای دیگر کارهایش نمایش داده شود، سینمای مستند ما اگر با یک مدیریت درست نظارت شود، به نظر من جایگاه بسیار بالایی در جهان پیدا خواهد کرد.
*ظرفیت فیلمهای مستند ما برای بینالمللی شدن و ارائه آنها در سایر جشنوارههای بینالمللی به چه صورت است؟
یکی از ملاکهایی که نشان میدهد فیلمهای مستند ما از جایگاه خوبی در دنیا برخوردار هستند، همین پذیرش در جشنوارههای معتبر خارجی است اما باید بررسی کرد که این جشنوارهها در چه رتبههایی قرار دارند. اینکه هر فیلم مستند یا داستانی در هر جشنوارهای پذیرفته شود، شقالقمر نیست! مهم این است که در جشنوارهای همچون برلین یا کن و … حضور یابد، اگر اینطور باشد مشخص میشود که فیلمهای مستند ما جایگاه خود را پیدا کردهاند.
بالاخره در خیلی از جشنوارههای خارجی اگر فیلم بفرستیم، بدون چون و چرا برای نمایش قبول میشود اما این معیار نیست، معیار جشنوارههای معتبر جهانی است اینکه بدون قضاوت در اینجا خود را بررسی کنیم و ببینیم چند فیلم ما در این جشنوارههای معتبر پذیرفته شده و چند فیلم جایزه گرفته است این دو علامت نشان میدهد که سینمای مستند ما در عرصه جهانی موفق بوده یا خیر.
*وضعیت جشنوارههای فجر را به چه صورت میبینید؟
یک مشکلی که من همیشه در جشنوارهها میبینیم این است که متأسفانه آدمهای غیر متخصص و غیر حرفهای زیادی رفت و آمد میکنند، جشنواره را شلوغ میکند و یک بخشیاش واقعا ضرورت ندارد. مبنا نباید این باشد که ما سالنها را پر کنیم، در «سینماحقیقت» هم در صف ایستادن تا به سالن رفتن و خروج افراد میانه فیلم از سالن دقیقا این را نشان میدهد!
این کارتهای جشنواره باید معنا و حساب و کتاب داشته باشد بر چه اساسی به این همه افراد کارت میدهند؟ وقتی فیلمم در سال ۶۴ در جشنواره علمی آموزشی اسپانیا برگزیده شد، به این کشور رفتم، آنجا دو سالن دیدیم که یک سالن عمومی بود حدود سیصد نفر آدمهای مختلف فیلمها را تماشا میکردند و یک سالن اختصاصی حدود پنجاه نفر اساتید دانشگاه و مطبوعات بودند که راجع به فیلم هم صحبت میکردند.
الان یکی از مشکلات عدم تناسب تعداد کارتها و بلیتها و مدعوین است، در صف از من میپرسند که شما اگر بلیت دارید بیایید داخل! خب من که کارت دارم و اصلا مشخص نمیشود که کارشناسان چه کسانی هستند، اگر من کارت و صندلی دارم که این صف و این بلیت به چه معنایی است؟!
من اصلاً در جشنوارههایی مانند برلین و دیگر کشورها چنین چیزی را ندیدم که بلیت و کارت و .. توأمان باشد، اینها آدم را خسته میکند و باعث میشود که نتوانیم راجع به کارها قضاوت کنیم.
*چه فیلمهایی تا به حال تماشا کردید؟
خب من یک سری فیلمهای ایرانی مثل «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» را که قبلا دیده بودم و نیازی به تماشای مجدد نبود اما یک سری فیلمهای ایرانی را ندیده بودم یا فیلمهای کارگردانهای ایرانی که در خارج از کشور ساخته شده مثل فیلم آقای مجید مجیدی.
از بین سینمای جهان هم انتخاب میکنم مثلا تصمیم دارم فیلم «گُدار» را ببینم و در سینمای ایتالیا چند کار ببینم، «نسل» آندره وایدا را تماشا کردم، بنابراین سعی میکنم بین گذشته و حال پلی بزنم که هم آنهایی که برایم نوستالژی دارد تماشا کرده باشم و هم کارهای نو و تازه.
هنوز خیلی فیلم ندیدم که بتوانم قضاوت کنم اما یک سری فیلم کوتاه ایرانی و خارجی تماشا کردم. یک مقایسهای که بین آنها کردم متوجه شدم که شکل روایتها کاملا با هم متفاوت است، ایرانیها هنوز تصور میکنند که فیلم کوتاه یک سکانس از فیلم بلند است درحالیکه اینطور نیست، اسم فیلم کوتاه با خودش است! نحوه پرداخت آن، ساختار و دیگر چیزها باید بررسی شود.
به نظر من برای این آثار باید جلسات نقد و بررسی گذاشته شود تا کارگردانها متوجه عیب کارشان بشوند و در فیلمهای بعدی آن را تکرار نکنند بعید میدانم الان چنین فضایی اینجا مهیا باشد.
*خودتان این روزها مشغول چه کاری هستید؟
من این روزها در دانشگاه تدریس میکنم، یک انجمنی هم به عنوان دانش آموختگان دانشگاه هنر داریم که فارغ التحصیلان همه رشتههای هنر آنجا عضو هستند و به این مناسبت جلسات مختلف میگذاریم که همین چند وقت پیش دو نشست داشتیم، یکی از آنها راجع به ۲۵۰۰ سال بربط بود،استاد ناظم پور تحقیق و پژوهش خود را درباره ساز بربط ارائه داد. دومین نشست هم با حضور محمدرضا فروتن به عنوان خواننده برگزار شد.
برچسب ها :دانشگاه هنر،سینما،مستندساز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0