خودمان بهتر میدانیم برای تیم ملی چه بخوانیم!
به گزارش قائم آنلاین، علی مغازهای در گفتوگو درباره جای خالی موسیقی جدید و غیرتکراری در جشن مردمی پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل مراکش، بیان کرد: شاید مدیران و تصمیمگیران هرگز نمیتوانستند آنچه را که در بطن جامعه و در کف خیابانها به جریان درخواهد آمد، پیشبینی کنند و تا پیش از نتیجه
به گزارش قائم آنلاین، علی مغازهای در گفتوگو درباره جای خالی موسیقی جدید و غیرتکراری در جشن مردمی پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل مراکش، بیان کرد: شاید مدیران و تصمیمگیران هرگز نمیتوانستند آنچه را که در بطن جامعه و در کف خیابانها به جریان درخواهد آمد، پیشبینی کنند و تا پیش از نتیجه اولین بازی تیم ملی ایران، در رویاهای تولید یک اثر به زعمشان فاخر، بر روی ابرهای افتخار خرامان و پرغرور قدم میزدند.
او با بیان اینکه شب گذشته، پس از اولین بازی امیدآفرین تیم ملی فوتبال کشورمان جشنی در میان سیل بیپایان جمعیت در ایران به پا شد که برای صدمین بار پیام روشن خود را به مدیران و تصمیمسازان فرهنگی فریاد زد، افزود: پیام ساده و رسا بود. کلماتش با کمی پس یا پیش این بود «خودمان بهتر میدانیم چه چیزی بخوانیم و چه چیزی گوش کنیم».
دبیر هنری موسیقی فستیوال آینه دار اضافه کرد: به عقیده من کسانی عامدانه نمیخواهند پیام شادی و شیوه شادی مردم را بفهمند در غیر این صورت تردید ندارم اقوام و آشنایان همان افراد در بین جمعیتی بودند که تمام شهر را محل جشن و پایکوبی و ابراز شادمانی و غرور ملی خود کردند.
مغازهای ادامه داد: افرادی که سالها برای تغییر ذائقه مردم کوشش و با طرحهایی با هزینههای هنگفت تلاش کردند فرهنگ مردم را به سمت خاصی هدایت کنند، باید این بار متوجه شوند که فرهنگ امری پویاست و با بخشنامه و دستور از بالا و اجرای حسب دستور نمیتوان چیزی را به عنوان خوراک فرهنگی به جامعه تحمیل کرد.
او با بیان اینکه برای جستجوی علل و چیستی و چرایی جای خالی موسیقیهای تولید شده از سوی مسوولان فرهنگی در بین مردم نیازی به تحلیل پیچیده نیست، افزود: همین که امری از بالا به پایین برای عموم مردم انشاء شده باشد کافی است تا مردمی نبودن آن موضوع، تضمینی بر شکست و رویگردانی عمومی آن باشد.
این پژوهشگر موسیقی اقوام بیان کرد: چند سال پیش ترانه «واکا واکا» که یک ترانه مردمی بدون ادعای هنری و تکنیکی بود تمام دنیا را درنوردید و در خاطره بشریت جایی برای خود باز کرد. در همان زمان دو هنرمند بسیار خوب از جنوب کشورمان یک ترانه ساخته و اجرا کردند که هر شنوندهای را جادو میکرد. امسال هم همان هنرمندان دست به کار شدند و با اِلمانهای فرهنگی و هنری مردم بوشهر و جنوب ایران، ترانه «اومدیم روسیه» را ساختند و اجرا کردند. چطور است که چند هنرمند مردمی بدون هیچ پشتوانه مالی و صرفاً با اتکا به عشق خود و انرژی مردمی میتوانند ترانه مردمی برای تیم ملی کشورشان بسازند ولی سرودی که با بودجه چند صد میلیونی و خوانندگی یکی از مشهورترین خوانندگان کشور تولید میشود، حتی برای یک بار شنیدن خستهکننده میشود؟
او گفت: موضوع این است که مدیران باید یک روز به مردم اعتماد کنند. خیلی ساده میشد، نه از فردای جام پیشین که از دو سال قبل فراخوانی بدهند و از تمام مردم بخواهند هر یک با ذوق و سلیقه خود سرودی بسازند، آثار در اختیار یک تیم کارشناسی قرار بگیرد و پس از ارزیابی و انتخاب بهترینها، در یک برنامهی پر مخاطب تلویزیونی با رأی مردم، در نهایت یکی به عنوان سرود تیم ملی انتخاب و معرفی شود.
مغازهای با بیان اینکه این طرح ساده میتوانست یک عزم ملی و یک حرکت ملی را برای کشور رقم بزند، اظهار کرد: تنها یک چیز در این باره گفت میتوان گفت و آن اینکه تا به خود مردم رجوع نشود، هیچ اثری مردمی نخواهد شد و هر اثری هم که تولید شود، با تمام هزینههای هنگفت آن، ماندگار نخواهد شد.
برچسب ها :پژوهشگر، موسیقی،نوستالژیک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0