خیزش ققنوس وار اتحاد ایران و شرق از آتش بحران سوریه
به گزارش قائم آنلاین، آب و هوای جنوب ایران به خصوص در تابستان بسیار گرم و شرجی میشود، به خصوص در بوشهر که شرایط سخت زندگی در آن شهره است. با این حال این گرما برای دهها مهندس روس که سرمای استخوانسوز سرزمین سردسیر خود را تجربه کردهاند، احتمالا مطبوع و حتی دلپذیر باشد. مهندسینی
به گزارش قائم آنلاین، آب و هوای جنوب ایران به خصوص در تابستان بسیار گرم و شرجی میشود، به خصوص در بوشهر که شرایط سخت زندگی در آن شهره است.
با این حال این گرما برای دهها مهندس روس که سرمای استخوانسوز سرزمین سردسیر خود را تجربه کردهاند، احتمالا مطبوع و حتی دلپذیر باشد. مهندسینی که وظیفه نگهداری از نیروگاه اتمی بوشهر را به عنوان نمادی از همکاریهای هستهای دو کشور بر عهده دارند.
حال این نماد دیگر منحصر به این نیروگاه نیست و نشانههای این اتحاد را میتوان در تمام غرب آسیا دید.
آرامش دهه ۹۰
در سالهای میانی و پایانی دهه ۹۰ دنیا همچنان نئشه آرامشی بود که ثمره تحولات عجیب و غریب ابتدای آن بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن نظم دو قطبی حاکم بر دنیا که تلقی جامعه بین المللی از نظمبندی حاکم بر قدرتهای بزرگ را تغییر داد.
دهه ۹۰ را به نوعی میتوان دوران رخوت شرق نامید. روسیه در دوران یلتسین به سمت همکاری راهبردی با غرب کشیده شده بود و به دلیل بحران اقتصادی حاکم بر آن در سال ۱۹۹۸ به سمت یک ورشکستگی تمام عیار حرکت میکرد. نیاز روسیه به غرب آنچنان بود با وجود قراردادهای گسترده نظامی ایران و روسیه که در آخرین سالهای حیات اتجاد جماهیر شوروی اما شده بود، با این حال دولت یلتسین از تحویل قطعات یدکی نظامی خودداری میکردند.
این مسئله ثمره «پروتکل گور – چرنومردین» بود که در سال ۱۹۹۵ بین روسیه و آمریکا برای جلوگیری از تحویل قطعات نظامی امضا شده بود.
چین در سالهای اولیه رشد اقتصادی خود بود و هند هنوز به یک قدرت در حال رشد تبدیل نشده بود. ایران هم به دلیل نیاز برای بازسازی اقتصاد خود بیشتر مایل به همکاری با غرب به خصوص با اروپا بود.
گذر چندین سال نیاز بود که چشمان ایران ظرفیتهای شرق را دریابد.
چالش پرونده هستهای در مسیر یک اتحاد قدیمی
این دوران آرامش با وقایع یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ بر هم خورد و لشگرکشی نظامی آمریکا به منطقه خاورمیانه در عراق و افغانستان آغاز شد.
آغاز جنجالها در خصوص پرونده هستهای ایران در سال ۲۰۰۲ در واشنگتن از سوی گروهک منافقین نشان داد که فشارها بر ایران به تدریج افزوده خواهد شد. دراین میان تحولات روی داده در شرق به خصوص در دو حوزه تمدنی چین و روسیه زمینههای جدیدی را برای گسترش همکاری در حوزههای گوناگون فراهم کرد.
با کنارهگیری یلتسین، ولادیمیر پوتین نیروی سابق سرویس اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی با حمایت ارتش و دستگاههای اطلاعاتی فدراسیون روسیه به قدرت رسید.
پوتین در اولین گام اولیگارشهایی همچون برزوفسکی و گایدر را تحت تعقیب قرار داد و به دنبال بازسازی اقتدار فروپاشیده اتحاد جماهیر شوروی رفت.
ثمره این جابجایی در رابطه با ایران به خوبی خود را نشان داد. در سفر سال ۱۳۸۰ دولت اصلاحات به روسیه قرارداد جدیدی در حوزه همکاریهای نظامی بین دو کشور امضا شد و ثانیا قرارداد گور-چرنومردین را باطل اعلام کرد.
در اولین مرحله قطعات یدکی هواپیمای نظامی خریداری شده به ایران تحویل شد تا این ناوگان که متشکل از هواپیماهای سوخو ۲۴ و میگ ۲۹ بود، احیا شوند.
همچنین در مرحله بعدی چندین فروند از بالگردهای میل ۱۷ به ایران تحویل داده شد. روند تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر نیز سرعت گرفت، بماند که روسها چندین بار خواستار تمدید مهلت زمانی ساخت این نیروگاه شدند.
از سوی دیگر رشد اقتصادی چین و هند زمینه یک اتحاد اقتصادی را بین دو کشور افزایش داد. چین که به تدریج در حال تبدیل شدن به یک غول اقتصادی شده بود، مشتری سیریناپذیر نفت و محصولات پتروشیمی ایران بود.
ایران صادرات نفتی خود را با ۱۰۰ هزار بشکه در روز آغاز کرد و به تدریج آن را افزایش داد. با این حال این همکاری رو به رشد به تدریج تحت تأثیر بحران ساختگی بحران هستهای ایران آغاز گرفت.
ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد که اتفاقاً با رأی مثبت چین و روسیه در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت، زمینه را برای اعمال تحریمهای بین المللی را علیه ایران فراهم کرد.
ایران در این میان امیدوار بود تا با اتکا به رأی چین و روسیه فشار شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران را بکاهد. موضع روسیه و چین هم علاوه بر همکاری با ایران تابع ملاحظات هر دو کشور با غرب بود.
ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در سال ۲۰۰۷ برای شرکت در اجلاس کشورهای حاشیه دریای خزر به ایران سفر کرد. این دیدار اگرچه حالتی نمادین داشت، اما نشان میداد که روسیه ایران از جریان معادلات خود کنار نگذاشته است.
ارسال سوخت نیروگاه هستهای بوشهر با وجود مخالفتهای صریح آمریکا نشانهای از ادامه این همکاری بود، اما هنوز زمان لازم بود تا روسها به حیله غرب در این باره پی ببرند.
کشور چین هم با وجود این که واردات نفت ایران به حدود روزی ۷۰۰ هزار بشکه رسیده بود، اما آمریکاییها تلاش میکردند تا منبع جدیدی برای واردات نفت ایران معرفی کنند.
سفر ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان به چین و هند و قول تأمین نفت کافی برای جایگزینی نفت ایران رضایت چینیها را برای فشار بیشتر به غرب کافی بود. در سمت دیگر هیلاری کلینتون در یک دیدار رو در رو با مدودف رییس جمهور وقت روسیه و ارائه اطلاعاتی در خصوص سایت اتمی فردو توانست رضایت روسها را برای رأی مثبت به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را فراهم کند.
تحریمهای تسلیحاتی ایران با قطعنامههای شورای امنیت سبب شد تا در سپتامبر سال ۲۰۱۰ دولت روسها با صدور فرمانی تحویل تسلیحات سنگین به ایران را ممنوع اعلام میکرد.
چینیها هم با تبعیت از تحریمهای آمریکا کاهش فروش نفت از ایران را کلید زدند. شش ماه پس از آغاز تحریمهای نفتی آمریکا میزان خرید نفت چین نزدیک به ۳۰۰ هزار بشکه کاهش یافت و درخواست عضویت ایران در سازمان شانگهای به دلیل تحریمهای آمریکا رد شد.
چاقوی تکفیریها بر گلوی روسیه و چین
شاید در آن زمان کمتر کسی تصور میکرد که روابط ایران و شرق بار دیگر اوج میگیرد ولی مسیر تحولات هم روسها را شوکه کرد.
اولین نشانههای خطر برای روسها در ماجرای لیبی در سال ۲۰۱۱ پدید آمد. زمانی که مدودف به قطعنامه شورای امنیت برای برقراری منطقه پرواز ممنوع رأی مثبت داد , غرب با سوء استفاده از این قطعنامه در عملیات اودیسه رژیم قذافی، تنها متحد جدی روسها در شمال آفریقا را در هم کوبید. با سقوط دولت قذافی شرکتهای چینی قراردادهای خود را در بهره برداری از مخازن نفتی لیبی از دست دادند.
مرحله بعدی حرکت غرب آغاز فرآیند تغییر رژیم در سوریه و اوکراین بود. سوریه مانند رژیم قذافی آخرین سنگر روسیه در دریای مدیترانه و پایگاه دریایی آن در طرطوس بود.
روسها به همراه چینیها تلاش غرب برای تکرار سناریوی لیبی در شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲ را ناکام گذاشتند، اما عملیات جهانی سازمان اطلاعاتی عربی و غربی برای تجهیز تروریستها عملاً توان دولت سوریه را از بین برده بود.
روسیه و چین چاقوی تهدید را بر روی گلوی خود احساس میکردند. ترکیه از طریق ارتباطات قدیمی خود اویغورهای چینی را برای نبرد در سوریه از طریق پاکستان ساماندهی میکرد.
در طرف دیگر هزاران جنگجوی چچنی که دیگر مجال نبرد در چچن را برای خود نمیدیدند، عازم سوریه شدند تا توانمندیها خود را در آنجا امتحان کنند. طبیعی بود که در صورت سقوط دولت سوریه سرازیر شدن تروریستهای تکفیری به سمت این دو کشور و متحدان آنها طبیعی بود.
خیزش ققنوس وار اتحاد ایران و شرق از آتش بحران سوریه
در اکتبر سال ۲۰۱۵ زمانی که روزنامه نیورک تایمز خبر سفر سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به مسکو را پخش کرد، کمتر کسی بود که بتواند نتایج این سفر را به درستی تخمین بزند.
این روزنامه ادعا کرده بود که میزبان سردار سلیمانی ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه بوده است؛ پوتین در سال ۲۰۱۲ با رأی مردم بار دیگر به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده بود.
پوتین بر خلاف سلف قبلی خود مدودف به غربیها اعتماد نداشت و به دنبال جبران ضربه اوباما در اکراین بود. پوتین دیگر نمیخواست پایگاه خود را در مدیترانه از دست میدهد
پوتین نمیتوانست متحدی جدیتری از ایران بیابد. کشوری که از همان ابتدا به کمک نیروهای متحد در سوریه در مقابل تکفیرها جنگیده بود. روسها در تابستان سال ۲۰۱۵ نیروهای خود را در پایگاه هوایی حمیم مستقر کردند و عملیات مشترک ایران در زمین و روسها در آسمان برای شکست داعش و تروریستها آغاز شد.
چین هم در این میان با کمکهای مالی و دیپلماتیک خود به دنبال مقابله با گسترش تروریسم در کشور خود بود. این همکاری آنچنان پیشرفت کرد که هواپیماهای روسی توپولف ۲۲ روسی از پایگاه هوایی نوژه برای بمباران تکفیریها به هوا پرواز کردند.
شاید اوج این همکاری سفر ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه به ایران برای شرکت در اجلاس کشورهای صادر کننده گاز بود. زمانی که پوتین مستقیماً از فرودگاه به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی رفت و در دیدار خود بر این نکته تاکید کرد که روسیه به هیچ عنوان به دنبال خیانت به دوستان خود نیست.
اهمیت این جمله زمانی درک میشود که ایرانیها با استناد به تجربیات قدیمی خود هیچگاه روسها را قابل اعتماد نمیدانستند.
اتحاد پسا برجامی ایران و شرق
حالا و پس از خروج ترامپ از برجام به نظر میرسد که اتحاد ایران و روسیه قویتر از گذشته شده است. اگرچه چالشهایی قوی نیز بر سر این همکاری وجود دارد.
سفر حسن روحانی رییس جمهور اسلامی ایران به اجلاس شانگهای نشان داد که ایران برای همکاری با شرق تصمیم قاطعی گرفته است.
اگرچه نخبگان ایرانی به دلیل گرایش مثبت با غرب چندان تمایلی به همکاری با شرق ندارند، اما خروج آمریکا از برجام و اتحاد نزدیک با اعراب جایگاه آنان را در بین افکار عمومی تضعیف کرده است.
ایرانیان دیگر نگاه منفی به همکاری با روسها ندارند و حوزههای همکاری بین دو کشور به خصوص در حوزه نفت و انرژی به سرعت در حال گسترش است.
از سوی دیگر چینیها به اتکای اقتصاد قدرتمند خود نقش جدیتری در دنیا ایفا میکنند. ارائه شاخص جدید نفتی به یوان در بازار شانگهای نشانهای جدی از همین تحرک است.
ایران نیز امیدوار است با صدور گسترده نفت به بازار چین که هم اکنون تبدیل به بزرگترین وارد کننده نفت در دنیا شده با تحریمهای یکجانبه آمریکا مقابله کند.
در سایه انفعال اروپا در مقابل خروج ترامپ از برجام شکی نیست که اتحاد ایران و شرق استوارتر خواهد شد. شاید زود باشد که بخواهیم از ایجاد یک اتحاد جهانی صحبت کنیم، اما شاید در آینده روند حرکت به چنین هدفی آغاز شود.
چین به دنبال احیای دوباره جاده ابریشم است و روسها تبدیل به چالش جدی در مقابل غرب شدهاند. شاید اتحاد اژدهای چینی و خرس روسی با حضور متحدی همچون ایران تکمیل شود.
به نظر این پیش بینی محتملتر از قبل به نظر میرسد.
برچسب ها :برجام،حوزه،آمریکا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0