حکایت روستایی که دیگر اسمش را نمی‌برند!

حکایت روستایی که دیگر اسمش را نمی‌برند!

به گزارش قائم آنلاین، «گرد قبران ویران شد. دوباره ساختندش. گاهی شنیدم که نامش بر زبان انسان‌هایش نمی‌آید و به جایش می‌گویند انبار که نام روستایی بود در نزدیکی‌اش. دلیلش را پرسیدم. پیرمردی گفت: پسرم که مُرد، خداوند پسر دیگری به من داد. نام آنی که مُرد، حسین بود. نام دومی را حسین نگذاشتم چون